ابوالبشری، محمدحسن (30 اردیبهشت ۱۳۴۱ ـ ۲۵ فروردین ۱۳۶۴) مسئول محور اطلاعات عملیات لشکر ۵ نصر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،
محمدحسن در مشهد و خانوادهای متدیّن و با توان مالی متوسط چشم به جهان گشود. پدرش احمد، معلم و مادرش صدیقه ناجی الماسی خانهدار بود. او چهارمین فرزند خانواده بود و دو برادر و سه خواهر داشت (سپاه پاسداران ... برگ خلاصهاطلاعات شهید؛ بنیاد شهید ... فرم استخراج و ثبت اطلاعات فردی شهید؛ ادارۀ ثبتاحوال کشور، شناسنامۀ پدر و مادر شهید). تحصیلات ابتدایی را در سال ۱۳۴۷ در دبستان ایوب نصیرزاده در چهارراه عشرتآباد (چهارراه هاشمینژاد کنونی) کوچۀ خوارزمی به پایان رساند. پس از پایان دورۀ راهنمایی در سال ۱۳۵۳ به هنرستان صنعتی شهید بهشتی شاهرضا (شریعتی بعدی و شهید بهشتی کنونی) مشهد در میدان تقیآباد (دکتر شریعتی کنونی) وارد شد و در رشتۀ ماشینابزار به تحصیل ادامه داد و در خرداد ۱۳۵۹ دیپلم فنی دریافت کرد (ادارۀ آموزشوپرورش مشهد، کارنامۀ پایان تحصیلات متوسطه؛ ابوالبشری، احمد). پدرش از خردسالی پسرانش را به مسجد، نماز جماعت و مجالس مذهبی میبرد و به فراگیری قرآن و پایبندی به انجام وظایف دینی ارج مینهاد. مادرش نیز در پرورش و یادگیری روشهای درست اخلاق و فرهنگ اجتماعی فرزندانش بسیار کوشا بود (ابوالبشری، احمد) محمدحسن از کودکی، پرتحرّک و باهوش بود و توانایی انجام کارهای فردی خود را داشت و اگر خطا و اشتباهی میکرد، پدرش با نرمی و خوشرویی به او تذکّر میداد آنگونه که محمدحسن از رفتارش خجل میشد. در مراسم سوگواری ماه محرم، روضهخوانیها و سینهزنیها در هیئتهای مذهبی شرکت میکرد و ارادت ویژهای به ائمۀ اطهار و امامان معصوم(ع) داشت (ابوالبشری، طاهره؛ ناجی الماسی). با اوجگیری قیام مردمی علیه رژیم پهلوی و شکلگیری انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷، مدارس تعطیل شد و او بیشتر وقت خود را در مسجد حجّت(عج) در چهارراه زرّینۀ مشهد، نزدیک مکان سکونتش میگذراند و در کلاسهای قرآن، احکام و فعالیتهای فرهنگی حضور داشت و با دوستان و همکلاسیها و برادر بزرگش در تظاهرات، راهپیماییها، نوشتن شعار بر دیوارها، نصب تصاویر امام خمینی(ره) و اعلامیههای انقلابی کوشا بود (ابوالبشری، محمدرضا). گاه نیز اوقات فراغت را با لولهکشی و جوشکاری و کارهای فنی برای خویشاوندان، همسایهها و افراد نیازمند میگذراند و در ازای خدمات، مزدی دریافت نمیکرد (ابوالبشری، محمدحسین؛ ناجی الماسی). با تشکیل بسیج در سال ۱۳۵۸، با برادرش عضو بسیج مسجد حجّت(ع) شد و با تحرّک گروههای ضدانقلاب در غرب کشور، همراه شماری از دوستانش، پانزده روز در مسجد و حسینیۀ رضویها در محلة رضاشهر مشهد آموزش دید و در ۱۶ تیر ۱۳۶۰ با سمَت رزمندۀ بسیجی به پادگان ابوذر در سرپل ذهاب اعزام شد و تا ۲۷ شهریور ۱۳۶۰ در گروهان میثم خدمت کرد. (سپاه پاسداران ...، گواهی خدمت در جبهه؛ ابوالبشری، محمدحسین؛ ادارۀ بنیاد شهید مشهد، پروندۀ فرهنگی شهید، نامههای شهید). ابوالبشری در ۲۸ آذر ۱۳۶۰ در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشهد استخدام شد و دورۀ آموزش عقیدتی را در پادگان سردادور، خیابان ثامنالائمه(ع) مشهد گذراند. او در ۱ اسفند ۱۳۶۰ با سمَت محقّق، در پذیرش سپاه مشهد فعالیت کرد و از ۴ آبان ۱۳۶۱ با سمَت معاون ارزیابی در واحد پرسنلی تیپ ۲۱ امام رضا(ع) در منطقۀ جنوب (خوزستان) خدمت کرد (میرخانی) و از ۴ بهمن ۱۳۶۲ با سمَت مسئول پذیرش منطقۀ یک سپاه مشهد و از ۵ اردیبهشت همان سال با سمَت مسئول امور پاسداران منطقۀ یک سپاه مشهد به اجام وظیفه پرداخت (سپاه پاسداران ...، قرارگاه ثامنالائمه(ع)، تأیید مسئولیت؛ لشکر ۵ نصر، برگ تأیید مسئولیت، گواهی خدمت، فرم تطبیق ایثارگران). او در ۲۶ بهمن ۱۳۶۲ به جبهههای نبرد شتافت و با سمَت مسئول محور اطلاعات عملیات لشکر ۵ نصر مشغول خدمت شد. در بهار ۱۳۶۳ دو ماه در هتل بینالمللی آبادان آموزش تئوری و عملی اطلاعات عملیات را فرا گرفت (میرسعیدی؛ سهرابی) و در عملیات خیبر (3 اسفند ۱۳۶۲) که در جبهۀ جنوبی هورالهویزه و جزایر مجنون با هدف آزادسازی جزایر انجام گرفت (اطلس جنگ ایران و عراق، ص۹۶) و عملیات عاشورا (26 مهر ۱۳۶۰) که در جبهۀ میانی میمک با هدف آزادسازی ارتفاعات فصیل و گرکنی در شمال میمک اجرا شد، شرکت داشت (اطلس جنگ، ص۶۰). او دورۀ آموزشی بیست روزۀ غوّاصی را در بهمن ۱۳۶۳ در مرکز آموزش دریایی سیدالشهدا(ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زیباکنار رشت به پایان برد (امیرخانی؛ میرسعید؛ سهرابی؛ حسینی) و در عملیات بدر (20 اسفند ۱۳۶۳) که در جبهۀ جنوبی هورالهویزه و با هدف قطع جاده بصره ـ العماره و تهدید بصره از شمال طراحی و انجام شد، (اطلس جنگ، ص۷۳) حضور داشت (لشکر ۵ نصر، برگ وضعیت خدمتی). او در عملیات بدر و جادۀ خندق، در اثر برخورد ترکش به سر و موج انفجار، مجروح و به بیمارستان آیتالله کاشانی اصفهان منتقل و بهعنوان رزمندۀ گمنام در بخش اورژانس بستری شد. با اطلاع خانواده و مراجعۀ آنها به بیمارستان، پس از چند روز به بیمارستان پاستور تهران منتقل شد و در ۲۵ فروردین ۱۳۶۴ بر اثر ضایعۀ مغزی به شهادت رسید. پیکرش در ۲۹ اسفند ۱۳۶۴ در مشهد تشییع و در گلزار شهدای خواجه ربیع به خاک سپرده شد (سپاه پاسداران ... ناحیه خراسان، اعلام شهادت؛ سپاه پاسداران ... منطقۀ ۸، گواهی شهادت؛ شهرداری مشهد ... سازمان بهشت رضا(ع)، جواز دفن؛ ابوالبشری، محمدحسین؛ ناجی الماسی؛ ابراهیمی فخر، ص۶؛ موسوی). او در سمَت محقّق و مسئول گزینش یا ارزیاب، در شناسایی، تأیید و به کارگیری افراد باایمان، مدافع و متعهد به انقلاب اسلامی و پیروان راستین آرمانهای امام خمینی(ره) برای خدمت در سپاه مشهد بسیار کوشا بود. بدون پیشداوری، با تدقیق و گشادهرویی به تحقیق میپرداخت. افرادی که بهوسیلۀ او جذب سپاه مشهد شدند از نیروهای کارآمد، توانمند و شهیدان گرانقدر در دوران دفاع مقدس بودند (صبور داوریان؛ نخودچی). او قدرت بدنی و مهارت خوبی در شنا داشت. در سخن گفتن خوشبیان و توانا و به مسایل شرعی و واجبات و مستحبات پایبند بود (میربمانی؛ میرسعیدی). چهرهای متبسّم، گشاده، اخلاقی نیکو و روحیة انضباطی و تشکیلاتی داشت. در کارهای فردی و وظایف ستادی از نظم و ساماندهی برخودار و آراستگی و پاگیزگیاش زبانزد بود. همواره دفتر خاطرات و یادداشتی با خود داشت و افزون بر نوشتن رویداهای شخصی روزانه، همۀ اطلاعات، نقشههای معابر شناساییشده، نکتههای آموزشی، کمبودها و ضعفهای واحد اطلاعات عملیات را مینوشت و در پی تحقیق و جستجو برای افزایش سطح آگاهی فردی و تخصصّی خود بود (امیرخانی؛ کربلایی).
ابوالبشری در واحد اطلاعات عملیات، وظیفۀ دیدهبانی و شناسایی معابر، برآورد شمار نیرو، سلاح، مهمّات و خاکریزهای دشمن و راهکارهای ایجاد معبر را برعهده داشت. در شرایط سخت و دشواریها، خویشتندار بود و بهگونهای با افراد برخورد میکرد که احساس خستگی و ناامیدی نکنند. رفتار و کردارش نمونۀ برجستهای از ولایتپذیری، دینباوری و پاکدلی بود. در مأموریتهای دشوار و خطرپذیر، پیشگامی میکرد (ثقفی؛ صدقی).
محمدحسن در بخشیهایی از وصیتنامه به خانوادهاش مینویسد: « ... مادرم اگر عشق به اباعبدالله(ع) در شما نبود، اگر زینبوار به تربیت فرزندانت نمیپرداختی، این سعادت بزرگ نصیب فرزندت نمیشد. اگر اُنس با قرآن در شما نبود، قرآن سرمشق ما قرار نمیگرفت. مادرم شیر پاک شما بود که اینچنین متنعّم شدم. اعتراف میکنم که در این مدت حیات دنیوی، آن حقی که شما بر گردن من داشتید، ادا نکردم. اگر مورد عفو قرار نگیرم، همچنان احساس سنگینی بر دوش خود میکنم ... .
و اما پدر گرانقدرم؛ سعۀصدر و اخلاق حسنۀ شما بود که ما را در این مسیر راهنمایی کرد و مایۀ مذهبی که در شما بود، لشکر جندالله را تقویت نمود. مرا ببخشید و از دعا در پیشگاه خداوند و جوار مرقد مطهر حضرت امام رضا(ع) برای بخشش گناهانم فراموش نکنید ... .
برادران و خواهرانم در تربیت فرزندانتان دقت نمایید تا هرکدام خدمتگزار و سربازی برای اسلام باشند تا فردای انقلاب تضمین شود. برادرم رضا از اوامر پدر و مادر سرپیچی مکن که رضای خداوند در اطاعت و احسان به والدین میباشد. درسهایت را خوب بخوان که اسلام نیاز به یاری شما دارد. با بسیج، این مدرسۀ عشق ارتباطی مستحکم و استوار برقرار کن که چگونه زیستن و عاشق شدن و به معبود رسیدن را به ما میآموزد. بسیج معجزۀ الهی است و موجی است که درهمکوبندۀ ستم و زمینهساز حکومت حق میباشد ...».
مآخذ: ابراهیمی فخر، محمد و دیگران، لالههای جاوید، ویژهنامۀ سرداران شهید مشهد، مشهد: ستارهها، ۱۳۸۸؛ ابوالبشری، محمدحسن، وصیتنامه، سند مورخ ۱۸ اسفند ۱۳۶۴، موجود در مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، بسیج و سپاه امام رضا(ع)؛ ابوالبشری، احمد، (مصاحبۀ پدر شهید)، بینام، بیتا، موجود در همان مرکز؛ ابوالبشری، محمدرضا، (مصاحبۀ برادر شهید)، بینام، بیتا، موجود در همان مرکز؛ ابوالبشری، محمدحسین، (مصاحبۀ برادر شهید)، بینام، بیتا، موجود در همان مرکز؛ ابوالبشری، طاهره، (مصاحبۀ خواهر شهید)، بینام، بیتا، موجود در همان مرکز؛ ادارۀ آموزشوپرورش مشهد، کارنامۀ پایان تحصیلات متوسطه، موجود در همان مرکز؛ ادارۀ ثبتاحوال، تصویر شناسنامۀ شهید، موجود در همان مرکز؛ ادارۀ ثبتاحوال، تصویر شناسنامۀ پدر شهید، موجود در همان مرکز؛ ادارۀ ثبتاحوال، تصویر شناسنامۀ مادر شهید، موجود در همان مرکز؛ ادارهکل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی، فرم استخراج و ثبت اطلاعات فردی شهید، پروندۀ فرهنگی شهید، موجود در مرکز اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی؛ ازغدی، احمد، (مصاحبۀ همرزم شهید)، بینام، بیتا، موجود در مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس بسیج و سپاه امام رضا(ع)؛ امیرخانی، ابراهیم، (مصاحبۀ همرزم شهید)، بینام، بیتا، موجود در همان مرکز؛ ثقفی، غلامرضا، (مصاحبۀ همرزم شهید)، بینام، ۵ تیر ۱۳۸۰، موجود در همان مرکز؛ حسینی، سید مهدی، (مصاحبۀ دوست و همرزم شهید)، بینام، ۹ مرداد ۱۳۸۰، موجود در همان مرکز؛ سامانۀ همراه ایثار، جستجوی مزار شهید، سامانۀ خدمات الکترونیک بنیاد شهید و امور ایثارگران، <https://isaarit.isaar.ir>؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، قرارگاه ثامنالائمه(ع)، تأیید مسئولیت، ۱۰ آبان ۱۳۷۳، شم۲۳۶۲، موجود در مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، بسیج و سپاه امام رضا(ع)؛ همان، برگ خلاصهاطلاعات شهید، موجود در همان مرکز؛ همان، قرارگاه مرکزی خاتم الأنبیا(ص)، مرکز آموزش دریایی سیدالشّهدا(ع)، 25 بهمن ۱۳۶۳، شم۳۲۰، موجود در همان مرکز؛ همان، منطقۀ ۸ ثامنالائمه(ع)، نحوۀ شهادت، ۲ تیر ۱۳۶۶، شم۲۸۲۷۱، موجود در همان مرکز؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشهد، گواهی خدمت در جبهه، ۲۷ مهر ۱۳۷۱، شم۲۴۰۴۵، موجود در همان مرکز؛ همان، ناحیۀ خراسان، اعلام شهادت، ۳ اردیبهشت ۱۳۴۴، شم۳۹۴۴، موجود در همان مرکز؛ همان، اطلس جنگ ایران و عراق: فشردۀ نبردهای زمینی ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ ـ ۲۹ تیر ۱۳۶۷، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ چهارم، ۱۳۹۲؛ سهرابی، حسین، (مصاحبۀ دوست و همرزم شهید)، بینام، ۱۸ فروردین ۱۳۸۲، مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، بسیج و سپاه امام رضا(ع)؛ شهرداری مشهد، سازمان بهشت رضا(ع)، جواز دفن، ۳۰ فروردین ۱۳۶۴، شم۱۰۷۴، موجود در همان مرکز؛ صبور داوریان، سید جواد، (مصاحبۀ همرزم شهید)، بینام، ۱۶ تیر ۱۳۸۰، موجود در همان مرکز؛ صدقی، حسین، (مصاحبۀ همرزم شهید)، بینام، بیتا، موجود در همان مرکز؛ کربلایی، محمدرضا، (مصاحبۀ همرزم شهید)، بینام، ۱۱ تیر ۱۳۸۰، موجود در همان مرکز؛ لشکر ۵ نصر، تأیید مسئولیت، ۱۶ آبان ۱۳۷۱، شم۲۴۰۰۰، موجود در همان مرکز؛ همان، وضعیت خدمتی، موجود در همان مرکز؛ همان، فرم تطبیق ایثارگران، موجود در همان مرکز؛ همان، فرم مقدماتی محاسبۀ درجۀ پرسنل سپاه، موجود در همان مرکز؛ موسوی، سعید، فرهنگنامۀ جاودانههای تاریخ، زندگینامۀ شهدای فرماندۀ استان خراسان رضوی، جلد دوم، دفتر نهم، تهران: شاهد، ۱۳۸۵؛ میرسعیدی، حسین، (مصاحبۀ همرزم شهید)، بینام، ۱۵ شهریور ۱۳۸۰، مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، بسیج و سپاه امام رضا(ع)؛ مهدوی، سید علی، (مصاحبۀ همرزم شهید)، بینام، ۱۹ تیر ۱۳۸۰، موجود در همان مرکز؛ میربمانی، سید هاشم، (مصاحبۀ همرزم شهید)، بینام، ۳۰ مرداد ۱۳۸۰، موجود در همان مرکز؛ ناجی الماسی، صدیقه، (مصاحبۀ مادر شهید)، بینام، بیتا، موجود در همان مرکز؛ نخودچی، علیرضا، (مصاحبۀ همرزم شهید)، بینام، ۳۱ تیر ۱۳۸۰، موجود در همان مرکز.