کُمیجان، شهرستان و شهری در غرب استان مرکزى.
در منابع تاریخی نام کمیجان کمتر آمده و بیشتر با نام بُزچَلو از آن یاد شده است (دهگان، ج ۲، ص ۷۲) این واژه به معنی سرزمین، جایگاه گلها،گیاهان یا چمنزار و مرغزار است؛ اما برخی منابع آن را از (کُمیذ یا کُمیزان) گرفتهاند که به معنی ناحیهای کنار رود (کُم) است و در تاریخ قم، کُمیجان همان کُمیدان، به معنی چراگاه اسبان و مادیان آمده، که یادگار دوران مادهاست (نک: ذوالفقاری، ص ۱۶)؛ در تعبیر دیگر آن را ترکیبی از دو واژۀ «کَمی» و «جان» میدانند (کمیجانی، ص ۶۸). دهگان هم در کتاب فقه اللغه اسامی امکنه مینویسد: «کُمیذان، این لغت در زبان عامه بهصورت کُمیذان (کاف عربی مضموم و میم مکسوره) استعمال میشود و در مکاتیب به شکل کمیجان وارد شده است» (نک: همان، ص ۶۹).
شهرستان کمیجان: این شهرستان با مساحت ۱۳۳۶ کیلومترمربع، در موقعیت ۳۴ درجه و ۳۰ دقیقه تا ۳۴ درجه و ۵۸ دقیقه عرض شمالی، و ۴۹ درجه و ۶ دقیقه تا ۴۹ درجه و ۳۳ دقیقه طول شرقی واقع شده است (سالنامه ... ص ۴۶-47). از شمال به شهرستان ساوه*، از غرب به شهرستان همدان، از شرق به شهرستانهای تفرش* و اراک*و از جنوب به شهرستان خُنداب* محدود میشود (کمیجانی، ص ۲۴).
آب و هوای کمیجان سرد و خشک و متأثر از تودههای هوای مدیترانهای و جریانهای دریای سیاه است. بیشترین درجۀ حرارت آن در تابستان به ۳۰ درجه بالای صفر و کمترین آن در زمستانها به ۳۲ درجه زیر صفر میرسد. میانگین دمای آن ۱۰.۵ درجه سانتیگراد (همان، ص ۲۶) و میزان باران سالانه بهطور متوسط حدود ۲۳۸.۳ میلیمتر است (سالنامه ... ، ص ۴۹).
میانگین ارتفاع آن از سطح دریا ۱۸۱۴ متر (فرهنگ جغرافیایی ... ، ج ۲، ص ۲۴۴) و از ارتفاعات بلند آن میتوان به آقداغ (کوه سفید: ۲۷۰۳ متر)، کوه حاج رضوان (هَرسائول: ۲۶۹۲ متر) و کوه قَلَنجه (۲۶۸۴ متر) اشاره کرد (کمیجانی، ص ۲۷).
در این ناحیه رودخانه دائمی جاری نیست، ولی مسیلها و خشکرودهایی از کوههای شمالی کمیجان سرچشمه میگیرد و پس از طی مسیر شمال شرقی به جنوب غربی، از دشت کمیجان خارج میشود و به رودخانة بزرگ قرهچای میریزد. دشتهای محلی کمیجان عبارتاند از: دشتهای حسنآباد، سراب عیسیآباد، نینیجِرد یا نیلیگِرد، کوموزان، زَرآباد یا ظهیرآباد (همان، ص ۳۰-32). پوشش گیاهی آن، بهطور عمده مرتعی و انواع گَوَن، دِرمَنه، خوشک، فرفیون، وَرَّک، کما، کلامیرحسن، شیرینبیان، آجیبیان، ریشبُزی، میخک، پنیرک، کَنگر، اسفند، خار زرد، خارشتر، خاکشیر، چاودار، نسترن وحشی، شقایق، بورغا تیکانی، گُل خَتمی، قیاق، تُرشک و دُم اسب در خاک آن میروید (همان، ص ۳۷).
شهرستان کمیجان در ابتدای ظهور اسلام، جزء نواحى دَرگَزین، از توابع همدان، (مرادینیا، ص ۵۵۹) و در منابع تاریخی این روستا مرکز دهستان بٌزچلّو (مناطق شمال غربی استان مرکزی و حوالی کمیجان) از بخش وَفس بوده است (فرهنگ جغرافیای، ج ۲، ص ۲۴۴؛کمیجانی، ص ۶۹).
در ۱۳۱۶ ش، همزمان با دومین دهة حکومت پهلوی اول، در نخستین تقسیمات کشوری، بخش بزچلو با مرکزیت روستای وفس* و با نام «بخش وفس»، در استان یکم کشور (شامل زنجان، اراک، رشت، فومنات، لاهیجان، خَمسه، بندر پهلوی، قزوین و ساوه) به رسمیت شناخته شد و سبب آن نیز، جمعیت زیاد و داشتن ۱۶۵ روستا در بخش وفس بود (فرهنگ جغرافیای، ج ۲، ص ۲۴۴).
این منطقه، در مرداد ۱۳۶۸، بهسبب نداشتن جادۀ مناسب و دور بودن از مرکز استان، با تصویب هیئتوزیران، به دو بخش جداگانه تقسیم شد و ۹۷ روستا از بخش وفس جدا و به خُنداب پیوست. پسازآن، بخشداری وفس به بخشداری کمیجان تبدیل شد که شامل چهار دهستان میلاجرد*، خِنجین*، خسروبیگ، اِسفندان و هفتاد روستا در منتهاالیه شمال غربی شهرستان اراک بود (مرادی، ص ۴۶-47).
اکنون این شهرستان از دو بخش مرکزی و میلاجرد تشکیل شده است: بخش مرکزی شامل شهر کمیجان، دهستانهای اسفندان و وفس به ترتیب دارای ۱۰ و ۲۲ آبادی؛ بخش میلاجرد شامل شهر میلاجرد و دهستانهای خسروبیگ و میلاجرد به ترتیب با ۱۴ و ۱۱ آبادی است (سالنامه ... ، ص ۶۴).
براساس سرشماری ۱۳۹۵ ش، کمیجان ۳۶۴۴۱ تن جمعیت دارد که از این شمار، ۱۸۰۶۴ تن در مناطق شهری و ۱۸۳۷۷ تن در مناطق روستایی ساکناند؛ همچنین، جمعیت مردان ۱۸۴۸۵ تن و جمعیت زنان ۱۷۹۵۶ تن است (همان، ص ۱۲۸-127).
زنان این منطقه، از گذشته تاکنون، به داشتن پوشش کامل (چادر) مقید بودهاند؛ همچنین، مردم در طول سال، در مناسبتهای مختلف قرائت قرآن، دعای کمیل، دعای ندبه و مراسم ولادت و شهادت ائمه اطهار (ع)؛ و در ماه محرّم نیز، بیش از ده مسجد در محلههای مختلف کمیجان، با راهاندازی دستههایی به طول چند کیلومتر در خیابانها مراسم عزاداری برپا میکنند (فخرالاسلام، ص ۶). تعزیه و شبیهخوانی از آیینهای مذهبی این شهرستان است (مرادی، ص ۵۰).
زبان رایج مردم کمیجان فارسی است، اما در کنار آن، به زبان ترکی آمیخته به کلمات فارسی نیز صحبت میکنند. وجود زبان تاتی، یکی از شاخههای اصلی زبان مادی، در چهار روستای وفس، فَرک، چِهرقان و گورچان (در منتهاالیه حدود مرزی استان مرکزی با استان همدان)، نشاندهندۀ آن است که از گذشتههای دور، ساکنان ناحیة برچلو به زبان فارسی دَری صحبت میکردند، ولی دراثر هجوم قبایل ترک به مرور زمان، زبان ساکنان منطقه به ترکی تغییر یافته است (چهرقانی، بش؛ مرادی، ص ۵۰).
در دشت کمیجان قناتهای زیادی جاری بوده است، ازجمله: حسنآباد، عیسیآباد، نیلیگِرد، کوموزان و زَرآباد و علیقلیبیگ. آبدهی این قناتها تا زمانی که سطح آب زیرزمینی بالا بود، متناسب با میزان نیاز کشاورزی محلی بوده، اما بهمرور و با حفر چاههای عمیق با کاهش سطح آب مواجه شده است (کمیجانی، ص ۳۴).
کشاورزی، دامپروری، باغداری، مغازهداری (چهرقانی) در شهرستان کمیجان و منبتکاری در روستای سمقاور، در ده کیلومتری شرق آن، رونق دارد (احمدییقین،)؛ بهطوریکه ۷۰درصد مردم روستا کارگاه نجاری یا تولید صنایع چوبی دارند (صنایع دستی). در این شهرستان شهرک صنعتی تأسیس شده که شامل چند کارخانه ازجمله: لبنیات شگالیو، شیر آلتیش، ذوبآهن رهروان آتی و ... است («شهرک صنعتی ... »، بش). مهمترین صنایع دستی آن گلیمبافی، قالیبافی، کوزهگری و سفالسازی است (کمیجانی، ص ۱۴۶).
مهمترین آثار تاریخی و گردشگری کمیجان عبارت است از: حمام سراب عیسیآباد در غرب؛ حمام ملافرج و کهنهقلعه در جنوب؛ مسجدهای قدیمی کهنه مسجد، بُویوک مسجد، یُوخاری حاصار، کهنهقلعه، قلعه، سراب عیسیآباد، مسجد و مدرسۀ علمیه میرزا اصغر (همان، ص ۱۲۰ -۱۲۷) و امامزادههای حاجیرضوان (مقبرۀ شاهزاده حسین) در بالای کوه وفس در شمال کمیجان؛ امامزاده ابراهیم صالح (امام درویشان) در شرق کمیجان؛ قَیه چرپان (زیارتگاه صخرهای) در شهر میلاجرد (همان ص ۱۷۲)؛ غار وَرده در شمال کمیجان؛ غار قلعهجوق در روستای چهرقان؛ منطقۀ سیاحتی وفس و تپۀ باستانی چهلگزی (قلعهتپه) در شهر کمیجان؛ قلعۀ خاندان بهادری و امامزادگان ساریه خاتون (روستای روشنایی)، امامزاده محمد (روستای یاسبلاغ)، امامزاده زینب خاتون در روستای رَکین (مقیم، ص ۳۰).
شیخ فخرالدین عراقی (شاعر نامدار صوفیمسلک سدۀ ۷ ق که دیوان اشعار او بسیار معروف است)، شیخ شهابالدین محمد بن موسی العراقی البزچلویی، ملقب به شهابالدین (از عرفا و دانشمندان اوایل قرن ۱۴ ق) از مفاخر این منطقه هستند (کمیجانی، ص ۶۹).
شهرکمیجان: این شهر در ٣۴ درجه و ۷۱ دقیقه عرض شمالی، ۴٩ درجه و ۳۲ دقیقه طول شرقی، در ارتفاع ۱۷۶۸ متری از سطح دریا (نقشه ... ) و در دشتی تقریباً هموار جای گرفته که از شمال به ارتفاعات قَلَنجه و از جنوب غربی به کوههای الوند همدان و از جنوب به ارتفاعات شمال ملایر و کوه قَرهداغ محدود است (اطلس ... ، ج ۳، ص ۷۶). راههای ارتباطی شعاعی از این شهر منشعب شده است و به شهرهای اراک، ملایر، همدان، آشتیان* و تفرش دسترسی دارد. فاصلۀ آن از مرکز دو استان همدان و مرکزی، حدود ۸۵ کیلومتر است (کمیجانی، ص ۲۴).
پیشینۀ تاریخی این منطقه، به دو برادر از نوادگان سلسلۀ هخامنشی به نامهای «کَمی» و «میلاد» بازمیگردد. «کَمی» محل کنونی کمیجان و «میلاد» محل کنونی میلاجرد، واقع در شمال باختری (هجدهکیلومتری جنوب باختری) است که کمیجان را تصاحب و آباد کردند. ساکنان قدیمى کمیجان بر اساس اسناد جزء قدیمىترین ایلات ایران (ایل بُزچلو) محسوب میشوند. این قوم، نخست، در محال بورچالى (دشت بىرنگ) در نزدیکى اراک ساکن بودند و در اوایل دورۀ صفوی، ریاست آن را یارعلى آقا یا اللهیارخان به عهده داشته است (اطلس،. ج ۳، ص ۵۵۳).
شهر کمیجان تا ۱۳۶۵ ش، ۶۲۹۹ تن جمعیت داشته (مرکز آمار ... ۱۳۶۵،ص۷) که در ۱۳۹۵ ش، به ۸۷۷۶ تن افزایش یافته است؛ از این شمار، ۴۳۷۲ تن مرد و ۴۴۰۴ تن زن بودهاند (مرکز آمار ایران ... ۱۳۹۵، ص ۱۲۴).
کمیجان و انقلاب اسلامی: مردم کمیجان پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ از طریق رفت و آمدهای روزانه به قم و تهران، از علت این قیام مطلع شدند (رشیدی، ص ۳۷۱-۳۷۰). همین موضوع سبب شد تا عزیز سلطانی (کربلایی عزیز)، حسین ضیغمی، علی بیات و شماری دیگر، با خودروهای عمومی، که برای ساواک شکبرانگیز نبود، اعلامیهها و نوارهای سخنرانی امام خمینی(ره)، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی، را از قم به تهران منتقل کنند (فخرالاسلام، ص ۵).
مردم کمیجان برخلاف تبلیغات حکومت پهلوی اول و دوم (1304- 1357 ش) که سعی داشتند مردم را از روحانیت جدا کنند، با دعوت از علما در ماههای محرم، صفر و رمضان، از حضور آنها بهرهمند میشدند (همانجا). از ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ ش، با فعالیت روحانیت در روستاها، بیشتر نقشههای حکومت پهلوی در راستای اشاعة فرهنگ غربی، نقش بر آب شد (رشیدی، ص ۳۹۸). حجتالاسلام زینالعابدین ملیحی (حاج آقا ملیحی) از اشخاصی بود که نقش مهمی در این زمینه داشت. او در ۱۳۴۵ ش به دعوت محمود سلطانی (حاج محمود) به کمیجان آمد و تا ۱۳۵۲ش، درآنجا ساکن بود. از معنویت عمیقی برخوردار بود، با زبانی گویا و مردمی، در ارتقای فرهنگ مذهبی، عقیدتی، امور اجتماعی و عمرانی مردم نقش مؤثری داشت (همو، ص ۳۷۲). حجتالاسلام شماعی همدانی (1318- 29 دی ۱۳۹۳) نیز از ۱۳۴۵ ش، همزمان با دوران طلبگی، وارد کمیجان و در منزل عزیزالله سلطانی ساکن شد. او نیز در جریان پیروزی انقلاب و بعدازآن نقش مؤثری داشت (همو، ص ۳۷۴)؛ همچنین، حاج علیاصغر کمیجانی از روحانیانی بود که با موعظه و سخنانش به ارتقای سطح فرهنگی، مذهبی و عقیدتی مردم بسیار کمک میکرد (همو، ص ۳۸۲).
با اوجگیری مبارزات مردمی بر ضد حکومت پهلوی دوم (1320 - 1357)، مردم کمیجان نیز به صف این مبارزات پیوستند: در پاییز ۱۳۵۷ ش، دانشآموزان با مردم همراه شدند و در مراسم انقلابی شرکت کردند؛ در همان حین، ساختمان دبیرستان نظامی کمیجان را شبانه آتش زدند (فخرالاسلام، ص ۸) و شماری از فرهنگیان هنگام برگزاری جشن تاجگذاری (۴ آبان ۱۳۵۷)، به آن معترض شدند و مراسم را ترک کردند (رشیدی، ص ۳۸۴-385)؛ همچنین، در ۱۱ آذر ۱۳۵۷، مصادف با آغاز محرم، اعتراضهای مردم و جوانان انقلابی گستردهتر شد که مهمترین آن عبارت بود از: نصب عکس امام خمینی(ره) بر شیشة نگهبانی پاسگاه ژاندارمری به دست محمد عربی (شهادت: ۲۱ فروردین ۱۳۶۱)؛ نوشتن اعلامیه بر ضد شاه و نصب بر تیرهای چراغبرق به کوشش یوسف سلطانی و غلامرضا میوه در ۱۷ آذر ۱۳۵۷ مصادف با ۷ محرم ۱۳۹۹ (همان).
در ۱۸ آذر ۱۳۵۷ (مصادف با شب تاسوعای ۱۳۹۹ ق)، حدود چهار تا پنجهزار تن از مردم، با دادن شعار، از محلة عیسیآباد تا مقابل مسجد راهپیمایی کردند که تا روزهای بعد از عاشورا نیز ادامه داشت. هر شعار جدیدی که مردم تهران و شهرهای دیگر سر میدادند، در کمیجان هم تکرار میشد (فخرالاسلام، ص ۱۰-12): نظیر شعار «مرگ بر شاه» که مردم در ۱۶ محرم در مسجد جامع کمیجان به رهبری رضا سلطانی سر دادند (رشیدی، ص ۳۸۴-385).
با اعلام خبر ورود امام خمینی (ره) در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷، شماری از جوانان و مردم کمیجان، بهصورت خودجوش، برای استقبال از ورود ایشان به تهران رفتند و کسانی هم که نتوانستند بروند در خانههایی که گیرندۀ رادیویی داشتند، اخبار را دنبال کردند (همو، ص ۳۸۶).
از وقایع مهمی که در ۱۷ بهمن ۱۳۵۷، رخ داد، راهپیمایی اعتراضآمیز از مسیر محلۀ سراب بهسمت پاسگاه ژاندارمری بود. رسیدن مردم به مسجد جامع و سر دادن شعارها بر ضد حکومت پهلوی، سبب شد رئیس پاسگاه شماری از ژاندارمهای مسلّح را به اطراف مسجد بفرستد و همین امر، خشم بیشتر مردم را برانگیخت؛ درنتیجه، یکی از اهالی خود را به بالای پشتبام رساند و با گرفتن اسحلۀ یکی از ژاندارمها، آن را به محلة خود برد و اوضاع کمیجان را بحرانی کرد. در پی آن، یک دستگاه نفربر، نیرو و مهمات زیادی از اراک برای کنترل اوضاع به کمیجان اعزام شد (فخرالاسلام، ص ۱۷-18).
در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷، از بامداد، خودروهای مملو از جمعیت، از روستاهای اطراف به کُمیجان سراریز شدند و شمار زیادی از مردم، که برخی مسلّح بودند، در میدان انقلاب (بوستان شهدای کنونی) جمع شدند. نزدیک غروب، اهالی تصمیم گرفتند بهجز افرادی که سِلاح دارند، بقیه به روستاهایشان بازگردند. با رفتن مردم، نیروهای ژاندارمری جرئت یافتند با به صف کردن کامیونهای پر از سرباز در مقابل بانک ملی کنونی، بهسوی منازل مردم، بهطور بیهدف، تیراندازی کنند. در همین حین، علیصفدر عیسیآبادی از پشتبام کوکتل مولوتوف دستسازی را به سمت کامیون حامل نظامیان پرتاب کرد که به سوختگی شماری از نیروهای نظامی منجر شد. در این واقعه، او به ضرب گلولة ژاندارمها به شهادت رسید (همو، ص ۲۱-20). پسازآن، نیروهای ژاندارمری مجروحان را برای مداوا به اراک منتقل کردند و همان روز، شایعة محاصرۀ کمیجان به دست ژاندارمها به اراک رسید و شمار زیادی از مردم اراک به رهبری حجتالاسلام سید مجتبی میرجعفری*، در مقابل هنگ ژاندارمری تحصن کردند و خواستار رفع محاصرة مردم کمیجان شدند. همین مقاومت مردم، سبب شد نیروهای نظامی منطقه را ترک کنند (فخرالاسلام، ص ۲۳). واقعۀ کمیجان، بازتاب وسیعی در داخل و خارج از کشور داشت؛ بهطوریکه مهندس مهدی بازرگان (عضو شورای انقلاب و نخستوزیر موقت انقلاب) از اقدام مردم کمیجان تشکر کرد و این منطقة دورافتاده در کشور بر سر زبانها افتاد؛ همچنین، در خارج از کشور هم، در اخبار رسمی رادیوهای مسکو و بی.بی.سی، پخش شد (همو، ص ۲۵).
پس از سقوط پاسگاه کمیجان، گروهی به نام جوانمرد، در محل پاسگاه تشکیل شد که شامل بیست تا سی تن بود و بهصورت مردمی اداره میشد. این گروه برای تأمین سلاح از مردم خواست تا سلاحهای شکاری خود را به محل پاسگاه بیاورند. روزهای بعد، آنها با گشتزنی شبانه امنیت را در منطقه برقرار کردند (اسدی). در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، ابراهیم شعبانی و محمد اسدینیک دو تن از اهالی کمیجان بودند که در جریان راهپیمایی شهر تهران به شهادت رسیدند (همو).
حجتالاسلام شماعی در راهپیمایی ۱۳۵۷ ش
کمیجان و دفاع مقدس: پس از پیروزی انقلاب و صدور فرمان امام خمینی (ره) در ۲۳ بهمن ۱۳۵۷، مبنیبر تشکیل کمیتۀ انقلاب در سراسر کشور، این نهاد نیز در کمیجان، در شب اول اسفند ۱۳۵۷، در مسجد صاحبالزمان(عج)، با حضور مردم تشکیل شد که نخست شامل گروهی چهارنفره بود که ریاست آن را حجتالاسلام سید محمد شماعی همدانی به عهده داشت و ابراهیم قابضی، خلیل محمدخواه و حسین اکرمی از اعضای آن بودند. بعدها شماری از اعضای گروه جوانمرد نیز به کمیتۀ انقلاب اسلامی پیوستند. این کمیته در پاسگاه کمیجان با هدف تأمین امنیت در منطقه شروع به فعالیت کرد (همو؛ اکرمی).
در جریان جنگ تحمیلی ارتش عراق بر ضد ایران (1359 - 1367ش) و شکلگیری ستاد پشتیبانی جبهه و جنگ*در استان مرکزی، با مسئولیت ابوالفضل فخرالاسلام، در ۱۳۶۰ ش؛ پایگاه امام علی(ع) نیز، همان سال درکمیجان در کنار قبرستان سرآب، با مسئولیت مجتبی صالحی شروع به کار کرد. فعالیتهای این پایگاه عبارت بود از: جذب نیرو و گسیل برای فراگیری آموزشهای عمومی نظامی، جذب نیروهای آموزشدیده و اعزام آنها به جبهه از طریق سپاه اراک* بهصورت گروهی و انفرادی، فعالیتهای فرهنگی در منطقه، برگزاری دورههای کوتاهمدت آموزش عمومی و دورههای آموزش عمومی پنجدرصد کارکنان دولت در منطقۀ وفس (نجفعلی سلطانی؛ حمیدرضا سلطانی). در همین زمان، ستاد نمازجمعه به امامت آیتالله سید محمد شماعی همدانی (پس از انقلاب به درجه اجتهاد رسید) تشکیل و نخستین نمازجمعه کمیجان نیز در بهمن ۱۳۶۱، در مسجد جامع این شهر، به امامت وی اقامه شد (جاوید؛ امینی)؛ همچنین، کمیتۀ امداد امام خمینی(ره) با مسئولیت رضا رحیمی در تهیه و توزیع آرد در روستاها، پخت نان محلی و خشککردن آن برای ارسال به جبهه فعالیت زیادی داشت (اسدی). در دوران جنگ، سپاه پاسداران از یگانهای فعال استانی در کمیجان بوده است (همو).
همزمان با تشکیل ستاد جبهه و جنگ، مسئولیت جمعآوری کمکهای مردمی را نجفعلی سلطانی به عهده داشت. این کمکها، در جریان جنگ تحمیلی (1360 تا ۱۳۶۷) از روستاهای اطراف کمیجان ازجمله: وفس، میلاجرد، چهرقان، سمقاور، خِنِجین، خسروبیگ، فامَرین، درویشان، آِمره، اِسفندان، سلیمآباد و ... جمعآوری و در مجموع در دوازده مرحله با ۴۸ دستگاه خودرو سبک و سنگین از مهدیۀ کمیجان نخست، به ستاد نمازجمعه و سپس، با نظارت مسئولان به جبهه ارسال میشد (همو)؛ بدینترتیب که در ۱۳۶۰ش، اقلامی از قبیل نان محلی، انگور و سیبزمینی طی سه مرحله از طریق ستاد پشتیبانی، ستاد نمازجمعه و کمیتۀ امداد در قالب شش دستگاه کامیون، کامیونت، وانت و نیسان (رحیمی)؛ در ۱۳۶۱ ش، نان محلی، برنج، گوسفند و حبوبات در چهار مرحله از سوی کمیتۀ امداد، کمیتۀ انقلاب و بسیج در قالب هفت دستگاه وسیلۀ سبک و سنگین (کمیته ... )؛ در ۱۳۶۳ش، پتو، لباس زیر، حبوبات، انگور و کشمش در دو مرحله به کمک مردم و در قالب پنج دستگاه وسیلۀ سبک و سنگین (جهاد ... )؛ در ۱۳۶۵ش، دو دستگاه آمبولانس، موتورسیکلت، موتور برق، خواربار، چراغ و الوار و بالش طی یک مرحله به کمک مردم روستای چهرقان، آمره و بخش وفس، در قالب ۲۲ دستگاه خودرو سبک و سنگین؛ و در ۱۳۶۷، بیست دستگاه آبگرمکن نفتسوز، خواربار و تانکر در دو مرحله از طریق کمیتۀ امداد، کمیتۀ انقلاب اسلامی، ستاد پشتیبانی و مردم در قالب هشت دستگاه خودرو سبک و سنگین به جبهه ارسال شد؛ افزونبر آن، کمکهای بسیاری نیز، از منطقۀ میلاجرد، خنجین و خنداب جمعآوری به ستاد پشتیبانی فرستاد شد (همو). اعزامهای رزمندگان و کمکهای مردمی کمیجان نیز، از مسجد امام زینالعابدین(ع) و مصلای این شهر انجام گرفته است (اسدی).
در مجموع ۳۵۳ شهید به شهرستان کمیجان منسوباند که از این شمار، ۱۱۹ تن از شهدا، بدین شرح، در این شهرستان خاکسپاری شدهاند: میلاجرد ۲۹ تن، کمیجان ۲۰، وفس ۱۱، اسفندان ۱۰، آمره ۹، سمقاور ۹، چهرقان ۶، و روستاهای اطراف ۲۵ شهید؛ همچنین، این شهرستان ۱۸۷ تن جانباز و ۵۰ تن آزادة منتسب دارد که هماکنون فقط چهار آزاده در این منطقه ساکن هستند (بنیاد شهید ... ).
شهر کمیجان، گلزار شهدای متمرکز ندارد و آرامستانهای آن محلهای است؛ بهطوریکه از بیست شهید این شهر، شهیدان علیاکبر اناری و روحالله اناری (سرباز ارتش) در گلزار شهدای محله انار؛ شش شهید: محمدرضا عیسیآبادی (بسیجی)، عباس نوروزی، رمضانعلی عیسیآبادی و جواد شمشیری (سرباز ارتش)، غلامرضا اصغری و محمد حسنی (پاسدار وظیفه) در گلزار شهدای محلۀ عیسیآباد؛ هشت شهید: حسین محمدی (پاسدار کمیته)، طاهر اسدینیا (جهادگر)، حمیدرضا کمیجانی (بسیجی)، ابوالقاسم امینی (بسیجی)، منصور مرادی (پاسدار وظیفه)، علیاصغر کمیجانی، علی کمیجانی و محمد فخارنیا (سرباز ارتش) در گلزار شهدای کمیجان محلة گلایچه؛ دو شهید به نامهای محمد تجلی و اسماعیل کوخایی (پاسدار) در گلزار شهدای محلۀ سرآب خاکسپاری شدهاند و دو شهید دیگر به نامهای یوسف شاهمرادی و رضا حسنی، مفقود اثرند که هنوز پیکر آنان تفحص نشده است و مزار یادبود نیز ندارند (اسدی).
رضا بهادری*، اکبر چهرقانی، مرادعلی جهانشاهلو*، نصرالله راستگردانی*و غلامعباس راستگردانی* از شهدای شاخص شهرستان کمیجان به شمار میروند (ادارهکل ... ، اطلاعات شهدا)؛ همچنین، پس از پایان جنگ، این شهرستان میزبان هفت شهید گمنام در سه یادمان بدینترتیب بوده است: یادمان دو شهید گمنام کمیجان* در خیابان عراقی؛ یادمان سه شهید گمنام در روستای وفس*؛ و یادمان دو شهید گمنام در میلاجرد* (چهرقانی؛ ادارهکل، اطلاعات یادمان).
مآخذ: احمدییقین، محمدرضا، مصاحبه با نویسنده، ۶ آبان ۱۴۰۳؛ ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان مرکزی، اطلاعات شهدا، بیتا، بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان مرکزی؛ همان، اطلاعات یادمان، بیتا، بش، موجود در همانجا؛ اسدی، عزتالله، تحقیقات میدانی؛ اطلس جامع فرهنگی استان مرکزی، به کوشش اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، ۱۳۹۱ ش؛ اکرمی، حسین، مصاحبه با عزتالله اسدی، ۹ شهریور ۱۴۰۲؛ امینی، محمد، مصاحبه با همو، ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۱؛ بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان کمیجان، مصاحبه با همو؛ ۱ دی ۱۴۰۳؛ جاوید، حاج مصیب، مصاحبه با همو، ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۱؛ جهادسازندگی استان مرکزی، کمکهای مردمی، بش، بیتا؛ چهرقانی، اعظم، اطلاعات شخصی؛ دهگان، ابراهیم، تاریخ اراک، تهران: زرین و سیمین، ۱۳۹۵ ش؛ ذوالفقاری، محسن، از کمیجان تا دمشق (احوال و آثار فخرالدین عراقی کمیجانی)، اراک: قلمسرا، ۱۳۹۸ ش؛ رحیمی، رضا، مصاحبه با عزتالله اسدی ، ۱۱ خرداد ۱۴۰۲؛ رشیدی، احمد و دیگران، انقلاب اسلامی در استان مرکزی، تهران: مؤسسه فرهنگی و هنری انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۹۹ ش؛ سلطانی، نجفعلی، مصاحبه با عزتالله اسدی، ۵ دی ۱۴۰۲؛ سلطانی، حمیدرضا، مصاحبه با همو، ۹ شهریور ۱۴۰۲؛ سالنامه آماری استان مرکزی سال ۱۳۹۹ش، (جمع بارندگی سالانه ... ، جدول ۷-1 )؛ همان، ص ۹۰، (خانوار و جمعیت شهرستانها، جدول ۶-3)؛ «شهرک صنعتی کمیجان مرکزی»، (بارگذاری: بیتا)، وبگاه صنعت ایران، <www.sanat.ir> (دسترسی: ۲۵ مرداد ۱۴۰۳)؛ «صنایع دستی»، (بارگذاری: بیتا)، وبگاه شهرداری کمیجان، <www.komijan.ir> (دسترسی: ۲۰ تیر ۱۴۰۳)؛ فخرالاسلام، ابوالفضل، حماسه حضور (نگاهی به مبارزات انقلابی مردم کمیجان)، مرکزی: انجمن علمی، فرهنگی و هنری استان مرکزی، ۱۳۷۷ ش؛ فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، استان یکم (شهرستانهای اراک، بندر پهلوی، رشت، زنجان، طوالش، فومنات، لاهیجان)، به کوشش دایرۀ جغرافیایی ستاد ارتش، ۱۳۲۸ ش؛ کمیتۀ انقلاب اسلامی کمیجان، کمکهای مردمی، بش، بیتا؛ کمیجانی (جاویدراد)، محمد، مقدمهای بر تاریخ کمیجان (نگاهی به تاریخ و فرهنگ مردم کمیجان)، قم: نسیم کوثر، ۱۳۹۶ ش؛ مرادی، ابوالقاسم،کمیجان ... تا دیروز، تهران: جمال هنر، ۱۳۸۸ ش؛ مرادینیا، جواد، تاریخ استان مرکزی، تهران: نشر ثالث، ۱۳۹۵ ش؛ مرکز آمار ایران، آمارنامه استان مرکزی، ۱۳۶۵، اراک: سازمان برنامه و بودجه استان مرکزی؛ همان، نتایج تفضیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ ش، تهران: مرکز آمار ایران دفتر ریاست روابط عمومی و همکاریهای بینالملل، ۱۳۹۷ ش؛ مقیم، علی و عبدالله عباسزاده، سیمای فرهنگ و طبیعت استان مرکزی، تهران: کریمخان زند، ۱۳۹۱ ش؛ «نقشه راههای ایران»، (بارگذاری: بیتا)، وبگاه باحساب، <www.bahesab.ir> (دسترسی؛ ۳ مرداد ۱۴۰۳).
/اعظم چهرقانی/