نصرت ، قرارگاه

استان خوزستان

نصرت ، قرارگاه

دفاع مقدسجغرافیا و نظامیقرارگاه‌های اصلی
استان خوزستان
آخرین ویرایش: ۱۴۰۳/۱۰/۰۵

نصرت، قرارگاه اطلاعاتی؛ تحت‌امر نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب‌اسلامی

قرارگاه نصرت بطور رسمی از۲۰فروردین۱۳۶۲بنابه دستور مستقیم محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با ماموریت اصلی شناسایی منطقه هورالهویزه*(هورالعظیم) تشکیل و مقرر شد کلیه فعالیت‌های اطلاعاتی در این منطقه اعم از شناسایی محیط جغرافیایی، جو، آبراه‌ها و وضعیت دشمن با دقت و کاملاً سری در دستور کار قرار گیرد و به‌طور مستمر به فرمانده کل سپاه پاسداران گزارش شود. برای فرماندهی قرارگاه نصرت شهید علی هاشمی*(1340-1367ش)برگزیده ‌شد. ایشان در سابقه جهادی خود تأسیس و فرماندهی تیپ ۳۷ نور* و همچنین فرماندهی سپاه‌های حمیدیه* و سوسنگرد* را داشت و از رزمندگان با تجربه خوزستانی به شمار می‌رفت(زارع‌زاده، ص۵۰؛ غلامپور، مصاحبه).

ارتش عراق در دوره پس از آزادی خرمشهر، با انجام اقداماتی توانسته بود موازنه قوا را به نفع خود تغییر دهد. تغییرات اساسی در زمین‌های استراتژیک و مسلح کردن آنها به استحکامات پیچیده، دگرگونی در سازمان رزم و افزایش تیپ‌ها و لشکرها و همچنین استفاده از تجهیزات و سلاحهای بیشتر، از جمله این اقدامات بود. در واقع، تغییر در زمین، نیرو و سلاح سه عامل اساسی دگرگون شدن ساختار نظامی و توانایی‌های ارتش عراق به شمار می‌رفتند که به همراه اطلاعات مناسب، موجب تسلط آنها بر صحنه نبرد شد. لذا عملیات‌هایی که پس از فتح خرمشهر برنامه‌ریزی، طراحی و اجرا شد، نتوانست موفقیت‌های نظامی سال دوم جنگ را تداوم ببخشد و عملیات‌های رمضان، والفجرمقدماتی و والفجر۱ دستاوردهای مطلوبی را بدنبال نداشتند(اردستانی، ص۸۰-81؛ خداوردی‌خان، فصلنامه نگین،شماره۴۳، ص۳۱-58).

توقف قوای جمهوری‌اسلامی در پشت دیوارهای دفاعی عراق و صرفاً ایجاد رخنه‌هایی در آن و کاهش توان نظامی ایران در درازمدت، به منزله تغییر ماهیت جنگ از تهاجمی به فرسایشی بود. لازمه مقابله ایران با حاکم شدن این وضعیت، به‌کار‌گرفتن "ابتکار عمل" برای شکستن بن‌بست حاکم بر جنگ بود. در واقع تجارب جنگ در سال سوم حاوی این معنا بود که بدون ابتکارعمل نظامی، امکان غافلگیری دشمن و در نتیجه دستیابی به پیروزی همانند مرحله آزادسازی مناطق اشغالی فراهم نخواهد ‌شد. افزون بر این فرماندهان نیروهای مسلح ایران پی بردند که مانور در سرزمین عراق با ویژگی‌های خاص خود، با مانور در سرزمین ایران علیه دشمن که دارای ضعف‌های اساسی بود، تفاوت ماهوی دارد و نباید به شیوه گذشته به جنگ ادامه داد. بنابر این در چنین شرایطی طراحان نظامی یا باید مانور را تغییر می دادند یا زمین جدید و متفاوتی برای عملیات انتخاب می کردند که ارتش عراق از قبل درباره آن چاره‌اندیشی نکرده باشد(علایی،ج۲،ص۴۰؛ درودیان،ص۸۱)

پیچیدگى و پر مانع بودن خطوط دفاعى عراق درجبهه جنوب و استحکامات و تعداد خاکریزهاى آن و محدودشدن سرزمین‌های مناسب برای طرحریزی عملیات‌های موفق و تعیین‌ کننده، موجب شد تا فرماندهان سپاه پاسداران در پی انتخاب سرزمین و منطقه‌ای براى طرحریزی عملیات باشند که اولاً با استفاده از عوارض زمین و مزیت‌های جغرافیای طبیعی جبهة نبرد، توازن نظامی را به نفع خود تغییر دهند؛ ثانیاً ارتش عراق تمایل به جنگیدن در آن منطقه نداشته باشد. همین درک موجب شد، منطقه هورالهویزه به عنوان ابتکار عمل جدید در جنگ برای انجام عملیات انتخاب شود(درودیان، ص۸۲؛ عملیات خیبر، ص۱۲)

از این رو پس از عملیات والفجرمقدماتی، محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران دستور تشکیل قرارگاه نصرت را صادر و خود نیز به‌طور مستقیم کار شناسایی منطقه را کنترل و هدایت کرد. احمد غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا در سال‌های دفاع مقدس می‌گوید:« پس از والفجر مقدماتی آقای محسن رضایی بعد از اینکه این جرقه به ذهن‌اش خورد، از من خواست علی هاشمی ‌را پیدا کنم و بفرستم پیش ایشان. او رفت پیش آقا محسن و ظاهراً جلسه دو ساعته کاملاً خصوصی بین علی هاشمی‌ و آقای رضایی برگزار شد. طی گفتگوهای کاملاً خصوصی بین محسن رضایی و علی هاشمی،‌ اوایل فروردین ماه سال ۱۳۶۲ پایه‌های اولیه ایجاد قرارگاهی مستقل برای شناسایی هور گذاشته می‌شود. بدین ترتیب قرارگاه نصرت را در قالب قرارگاه اطلاعاتی و قرارگاه سری تشکیل دادیم و استارت کار شناسایی برای انجام عملیات خیبر از همین زمان آغاز شد. علی هاشمی ‌موظف بود تا سریع تیم‌های شناسایی را توسعه دهد و از آن‌ها برای شناسایی دقیق و مستمر منطقه هور بهره‌گیری کند، آقای رضایی تأکید داشت این کار به ‌صورت محرمانه و مخفی و بی‌صدا صورت گیرد. به یک معنا، اندیشه‌ی اولیه‌ی تأسیس قرارگاه نصرت، حاصل تدبیر فرماندهی کل سپاه بود.»(نوذریان،ص۱۲۲؛ علایی،ج۲،ص۳۹-42؛ درودیان، ص۸۲؛ زارع‌زاده،ص۵۰ ؛ فصلنامه نگین، شماره۴۳، ص۳۱-58؛ جنگ به روایت فرمانده،ص۱۳۰-131؛غلامپور، مصاحبه).

ساختار و سازمان قرارگاه نصرت: شهید هاشمی برای ساماندهی قرارگاه که ماموریت اصلی آن عملیات شناسایی بود، در ابتدا گروهی از برادران و عوامل شناسایی لشکر قدس به فرماندهی حمید رمضانی(1341-1367ش) که به بچه‌های مسجد جزایری اهواز معروف و پیش از عملیات والفجر مقدماتی روی شمال منطقه هور کار کرده بودند را فراخواند و در ادامه نیز تعدادی از نیروهای تیپ منحل شده ۳۷نور و نیروهای اطلاعاتی سپاه‌پاسداران سوسنگرد به سرپرستی علی ناصری که در منطقه طلائیه فعالیت شناسایی می‌کردند را به این جمع اضافه نمود و با تشکیل دسته‌های شناسایی و ایجاد پایگاه‌های اطلاعاتی، بلافاصله فعالیت‌های اطلاعاتی و شناسایی را با تاکید بر لزوم شناسایی دقیق‌تر، منظم‌تر، منسجم‌تر، قوی‌تر و رعایت اصول حفاظتی از ابتدای سال۱۳۶۲ش آغاز کرد. سپس با گزینش نیروهای قابل اعتماد و کارآزموده از بومیان دشت‌آزادگان، عشایر عرب خوزستان، مجاهدین و بومیان پناهنده شده عراقی، و نیروهایی از سایرشهرهای خوزستان و بعضاً سراسر ایران، رده‌های صف، پایگاه‌ها و بخش‌های ستادی قرارگاه نصرت مانند مخابرات، لجستیک، نیرونی‌انسانی و‌... را راه‌اندازی و به این گونه پایه‌های اصلی قرارگاهی کاملاً اطلاعاتی، مستقل و خارج از ساختار اداری سپاه پاسداران را بنا نهاد. رده‌های صف، پایگاه‌ها و مراکز اصلی قرارگاه نصرت که در واقع هسته‌های اصلی این قرارگاه بودند و به‌تدریج از قبل عملیات‌ خیبر تا بعد از عملیات بدر شکل گرفتند، عبارت بودند از: پایگاه اطلاعات شناسایی امام حسین(ع) ؛پایگاه اطلاعات شناسایی اباعبدالله(ع)؛ پایگاه اطلاعات شناسایی سیدالشهداء(ع) ؛ پایگاه شناسایی برون‌مرزی؛ پایگاه اطلاعات دیده‌بانی ثارالله(ع)؛ و پایگاه مهندسی ویژه امام حسین(ع) وگردان شناسایی ۳۱۳ حضرت قائم(عج) شامل یک گروهان پشتیبانی، یک گروهان دیده‌بانی و سه گروهان شناسایی که هر کدام از این گروهان‌ها هم سه دسته شناسایی داشتند(هواشمی، ص۲۸۱-282؛ زارع‌زاده،ص۵۰-51؛ هوری، زندگی نامه... ،ص۱۱۱؛ مسرتی، ص۴۵؛ نوذریان، ص۱۲۲؛ دفاع پرس، کد خبر۲۸۰۹۱۷).

علی هاشمی نام "نصرت" برگرفته از واژه مقدس نصر و پیروزی را به امید نصرت الهی در خارج شدن جنگ از بن‌بست برای قرارگاه انتخاب کرد. اولین مکان استقرار قرارگاه نصرت در بدو تاسیس و شروع فعالیت، روستای رُفَیّع در حاشیه هور بود.  پس از مدتی به محل اسبق قرارگاه لشکر۶ عراق در زمان اشغال منطقه منتقل شد و در سالهای بعد نیز به مکان‌های دیگر از جمله، موقعیت شهید بهشتی در حدود ۱۰کیلومتری جاده هویزه به طبر؛ مقر زین‌العابدین(ع) در روستای زین‌العابدین؛ پادگان‌نور در غرب هویزه؛ قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص)3 در شرق دژ شهیدباکری حدفاصل جاده شهیدهمت و جاده سیدالشهداء(ع)؛ قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص)4 در جاده شهید همت تغییر مکان یافت. همچنین هاشمی پس از شکل‌گیری قرارگاه، موضوع آموزش را به عنوان یک رکن اساسی مورد توجه قرار داد. او با هدف آمادگی نیروها برای زندگی در هور، یک پایگاه آموزشی در منطقه طبُر و نیز در هر کدام از پایگاه‌ها یک بخش آموزشی تاسیس کرد و در این پایگاه‌ها، آموزش‌های آبی- خاکی اطلاعاتی و درس‌هایی از قبیل زندگی در هور، ملاحظات حفاظتی، شنا، غواصی، پاروزنی، بلم‌رانی، سکانداری قایق ، ساخت چباشه(سکویی که با بریدن و انباشتن نی‌ها بر روی هم درست شده و امکان استقرار افراد روی آن را فراهم می کند)،صیادی و ماهی‌گیری، نقشه‌خوانی، جهت‌یابی، گزارش‌نویسی، آموزش تفسیر عکس‌ هوایی،آموزش آب‌بندی سلاح‌ها، تخریب، ،آموزش مردی‌زنی( مردی چوب بلندی است که قایقران یا بلم‌ران با قرار دادن یک سر آن در کف آبراه و وارد کردن فشار به آن، قایق یا بلم را به جلو حرکت می دهد)، پارک بلم، اصطلاحات اماکن و مناطق معروف در هور، آشنایی با اسامی ‌طوایف و عشایر ساکن هور، اصطلاحات بومی و... را به مدت۳۰ تا ۴۵ روز آموزش داده می شد. عباس هواشمی جانشین، حمید رمضانی(1341-1367ش) مسئول و علی ناصری جانشین اطلاعات عملیات و سیامک بمان مسئول طرح و عملیات قرارگاه نصرت بودند(نوذریان،ص۱۵۵؛ زارع‌زاده،ص۵۲؛ هوری، زندگینامه... ،ص۹۷؛ هواشمی،ص۲۸۲؛ دفاع پرس، کد خبر۲۸۰۹۱۷).

ماموریت‌های اطلاعاتی قرارگاه نصرت و فرآیند شناسایی‌ها برای اجرای عملیات خیبر: محدوده جغرافیایی که ماموریت عملیات اطلاعاتی و شناسایی آن به قرارگاه نصرت واگذار گردید، واقع در شمال بصره و حدفاصل نشوه(روستای عراقی در کرانه شط‌العرب) و طلائیه در جنوب تا چذابه در شمال و حاشیه ساحلی هورالهویزه نزدیک جاده سوسنگرد- طلائیه در شرق تا ساحل غربی هور و جاده العماره- بصره در عمق محدود بود. برای ایجاد پوشش این ماموریت نیز شناسایی منطقه طیب تا چنگوله و در عمق تا جاده مواصلاتی العماره- علی‌غربی به قرارگاه نصرت محول شده بود(سند ۲۳۵۸۸؛ زارع‌زاده،ص۵۶ ؛ هواشمی، ص۲۸۶ ؛ نگین ایران،شماره۴۳،ص۶۷-86).

شناسایی‌ها و اقدامات گسترده اطلاعاتی قرارگاه نصرت برای جمع‌آوری دقیق اطلاعات از وضعیت زمین و دشمن با هدف کمک به فرماندهی برای شناخت منطقه هور، شناخت استعداد، توانمندی و گسترش دشمن، هدف‌یابی و تعیین محورهای عملیاتی، شناسایی معابر و راه‌های وصولی در منطقه هورالعظیم از اوایل سال۱۳۶۲ش آغاز شد و نیروهاى اطلاعاتى و عملیاتی این قرارگاه با تلاش فراوان و جان نثاری‌هاى بی‌شمار با انجام شناسایی، جمع‌آوری و به ویژه تجزیه و تحلیل اطلاعات نظامى از جو، زمین، سازمان‌رزم و توانایی‌هاى دشمن، نقش بسزایی در طراحى و اجراى عملیات‌گسترده خیبر(3تا۲۲اسفند۱۳۶۲) بر‌عهده داشتند (نوذریان،ص۱۲۴-۱۲۶؛نگین ایران، شماره۴۳،ص۷).

برای شناسایی هورالهویزه در ابتدا کل منطقه به دو قسمت شمالی حد فاصل پاسگاه شط‌علی تا چذابه با نام محور شهید باقری و قسمت جنوبی حدفاصل پاسگاه شط‌علی تا نشوه(روستایی عراقی) با نام محور شهید بقایی تقسیم گردید و نیروهای اطلاعاتی قرارگاه نصرت مأموریت‌های شناسایی را در محور شهید باقری به فرماندهی حمید رمضانی و درمحور شهید بقایی به فرماندهی علی ناصری آغاز کردند. البته این محور‌بندی پس از مدتی و در تابستان ۱۳۶۲ با صلاحدید علی هاشمی تغییر کرد و سازکار متمرکز شناسایی اتخاد شد(یاحسینی،ص۱۶۱؛ نگین ایران،شماره۴۳،ص۶۷-86).

کلیه عناصر اطلاعاتی پس از گروه‌بندی، بین پایگاه‌های متعدد ایجاد شده در طول ساحل هور از شمال تا جنوب(پایگاه‌های چذابه، سعیدیه، رُفیّع، حوسچه(حوضچه)، طبر، شط‌علی، طلائیه و پاسگاه زید) تقسیم شدند و به هر یک از پایگاه‌ها مأموریت شناسایی یک منطقه واگذار ‌شد. هر پایگاه شناسایی عموماً دارای ۲۰تا ۳۵ نفر نیرو، متشکل از چند تیم شناسایی ۴تا۶ نفره بود. تیم‌های اطلاعاتی در ماموریت‌های شناسایی خود از شناورهای رایج اهالی هور همانند بلم بصری(نوعی بلم باظرفیت ۴تا۵ نفر که چابک و سریع بوده و بیشترین استفاده را در بین اهالی منطقه دارد) و چلابیه(کوچک‌ترین نوع بلم با ظرفیت سه نفر که در ابتدای کار شناسایی به‌علت کم بودن تعداد بلم‌ها از آنها به صورت محدود استفاده می شد)، وسایل ماهیگیری و لباس‌محلی هورنشینان مانند دشداشه، چفیه و... استفاده می کردند. همچنین مجهز به کلاشینکف، کلت ، قطب‌نما، دوربین‌های دید در روز و شب، دوربین‌های عکاسی و فیلم‌برداری، حتی داس جهت بریدن نی‌ها بودند و آب و مواد غذایی برای ذخیره چند روز همراه داشتند. تیم‌ها معمولاً با دو بلم که یک یا دو نفر از بومی‌ها به عنوان راهنما و پاروزن آنها را همراهی می کردند به ماموریت می رفتند تا چنانچه برای یک بلم اتفاقی می افتاد، بلم دوم بتواند کمک  و پشتیبانی نماید(هواشمی،ص۲۸۲-283؛نوذریان،ص۱۴۹-۱۵۱).

در مرحله نخست عملیات شناسایی به دلیل عدم شناخت کافی، اطلاع مناسب و نداشتن تجربه لازم در رابطه با نحوه کار در منطقه هور، مقرر شد از ساحل شرقی هور در ایران تا ساحل غربی آن در عراق با تمام جزئیات شناسایی شود. همه ماموریت‌ها از همان ابتدا با برنامه‌ریزی انجام شد. برای هر پایگاه اطلاعاتی فعالیتی تعیین و محدوده‌ای عملیاتی از هور مشخص گردید و هر تیم یا گروه مامور بود از زمان حرکت در محور واگذار شده تا بازگشت به پایگاه مربوطه گزارشی مستند و مکتوب از تمام جزئیات شناسایی اعم از طول، عرض، عمق، گرا، سختی یا سهولت و بی‌خطر یا خطرناک بودن مسیر هر آبراه‌ و همچنین وضعیت سیل بندها، تهل‌ها(جزایر شناور)، برکه‌ها(دریاچه‌ها) و هر مطلب قابل لازم ذکر دیگر را به همراه کروکی و تصویربرداری(فیلم و عکس) تهیه کند و در پایان هر ماموریت به ستاد قرارگاه ارسال نماید. سپس اطلاعات رسیده جمع‌بندی و طبقه‌بندی می شد و گزارش نهایی تنظیم و به فرماندهی قرارگاه نصرت تحویل می‌شد. همچنین گزارش‌های تیم‌های شناسایی در جلسه‌های متعدد با حضور علی هاشمی‌، حمید رمضانی، مسئولین اطلاعات و عملیات قرارگاه، پایگاه‌ها و بعضاً با حضور برخی از مسئولین تیم‌های شناسایی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گرفت و پس از اطمینان کامل، گزارش پیشرفت کار بنا به تدبیر فرمانده سپاه پاسداران- به‌رغم اینکه قرارگاه نصرت زیر مجموعه قرارگاه کربلا بود- برای ایشان فرستاده می شد. به این ترتیب عناصر اطلاعاتی قرارگاه پس از ماه‌ها کار مستمر و شبانه‌روزی، مرحله اول شناسایی‌ها را با بهترین کیفیت و دقیق‌ترین اطلاعات انجام دادند که حاصل آن شناخت کامل هور و تهیه نقشه‌ای جامع از کل منطقه حدفاصل جنوب طلائیه تا چذابه بود(نگین ایران،شماره۴۳،ص۶۷-86؛ نوذریان،ص۱۳۶-138؛ هواشمی،ص۲۸۶)

با پایان شناسایی‌های دور اول، محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران پس از حصول اطمینان از موفقیت قرارگاه نصرت در جمع‌آوری اطلاعات و شناخت جغرافیای هورالهویزه، دستور آغاز دور دوم شناسایی را صادر کرد. رضایی با اظهار رضایت از فعالیت قرارگاه نصرت چنین می‌گوید:«کارها هر روز به خوبی پیش می‌رفت. من با تمام وجود احساس می‌کردم به هدف نزدیک می‌شوم و خدا را شکر می‌کردم. تمام این احساس را مدیون علی و نیروهایش بودم، ولی به رویم نمی‌آوردم»، احمد غلامپور نیز در همین زمینه اظهار کرده: «حدود ۳-۴ ماه طول کشید که جغرافیای هور را بشناسیم و این کار با سرعت خوبی انجام شد و ما را به نقطه‌ای رساند که فرماندهی کل تصمیم گرفت و امیدوار شد که می‌شود اینجا عملیات انجام داد و فاز دوم مأموریت علی هاشمی که شناسایی از دشمن و شرایط دشمن در منطقه آغاز شد و از اینجا به بعد شناسایی ما معطوف به مواضع دشمن شد.»(رضایی، مصاحبه؛ غلامپور، مصاحبه با برنامه سرچشمه سیمای ج.ا.ا ۱۵/9/1399).

فعالیت های شناسایی قرارگاه نصرت نشان داد دسترسی به منطقة شرق رودخانةدجله از طریق آبگرفتگی هور امکانپذیر است. از این‌رو مرحله دوم شناسایی‌ها به منظور آمادگی برای اجرای عملیات خیبر به صورت برنامه‌ریزى شده و بر اساس طرح‌ریزی عملیات اطلاعاتی به شرح زیر و همزمان توسط تیم‌های شناسایی نزدیک و تیم‌های شناسایی برون مرزی و تیم‌های دیده‌بانی آغاز گردید:

- راه‌اندازی تیم‌های شناسایی درون‌مرزی و برون‌مرزی؛

- راه‌اندازی پایگاه دیده‌بانی و تیم‌های احداث دکل‌های مخصوص در هور؛

- بررسی گسترده از وضعیت دشمن و خطوط جبهه

- بررسی و برآورد استعداد دشمن در خط اول و در بین نیروهای پوششی و امنیتی عراق در هور؛

- بررسی جاده‌های استراتژیک؛راه‌های مواصلاتی‌واماکن مهم؛

- شناسایی عمیق موانع احتمالی تا خطوط اول دشمن؛

- بررسی آبراه‌ها، کانال‌ها و عمق و مشخصات آن‌ها؛

- بررسی فاصله کمین‌های احتمالی؛

- زمان‌بندی دقیق مسیر رفت و برگشت تا هدف؛

- فیلم و عکس‌برداری از مواضع شناسایی شده؛

- افزایش ارتباط با اتباع عراقی و مجاهدین عراقی (معارضین رژیم صدام) در منطقه عمومی‌هور؛

- شناسایی آبراه‌های وصولی به جزایر مجنون و پل شحیطاط و گرفتن فیلم از آن‌ها؛

- شناسایی منطقه‌ی حدفاصل بین جزیره‌جنوبی و جاده‌نشوه؛

- شناسایی چاه‌ها و خطوط لوله‌های نفتی در جنوب‌غربی پاسگاه طلائیه و جزایر مجنون؛

- شناسایی جاده معلق شیب، منطقه ابوخصاف و پل‌العزیر؛

- شناسایی برمایه‌های مرزی عراق و ایران و دکل‌های مرزی

- شناسایی و بررسی وضعیت مناطق خشکی و اماکنی که احتمالا پناهندگان و فراریان در آن زندگی کنند؛

- شناسایی پل‌های رودخانه دجله و مراکز مهم باریکه‌ی خشکی شرق دجله

- اطلاع از اخبار سرکوب مردم و فراریان در هور توسط رژیم عراق مانند هور چکه، ابوخصاف و...(اسناد ۷۹۲۹۱، ۶۱۳۹۱، ۷۱۳۹۱ و ۸۳۴۹۱).

بخش مهمی از فعالیت تیم‌های اطلاعاتی قرارگاه نصرت برای عملیات خیبر، شناسایی‌های برون‌مرزی بود. شناسایی‌های برون‌مرزی مرهون تلاش‌های شهیدسیدناصر سیدنور(1340-1362ش) و شهیدعبدالمحمد سالمی(1326-1362ش) و تعداد دیگری از بهترین و زبده‌ترین نیروهای اطلاعاتی مسلط به زبان عربی بود. آنها تیم‌های شناسایی عمیق قرارگاه نصرت را سازماندهی کردند و با کمک و راهنمایی عناصر بومی و مجاهدین عراقی در عمق مواضع دشمن و حتی شهرها و روستاهای عقبه مانند العماره، العزیر، قلعه‌صالح، بصره و القرنه عراق نفوذ کرده و به شناسایی و جمع‌آوری اطلاعات پرداختند. مأموریت‌های برون‌مرزی با توجه به حضور گسترده نیروهای اطلاعاتی و امنیتی دشمن مستلزم آن بود که نیروهای شناسایی خود را مطابق با ویژگی‌های محیط و مردم منطقه همسان‌سازی نمایند. نوع پوشیدن لباس، اصلاح صورت و گذاشتن نوعی خاص از سبیل، تطبیق لهجه ‌با ‌مردم محلی و بومی منطقه، طرز صحبت کردن، نشست و برخاست، نحوه غذا خوردن، تهیه مدارک هویتی از قبیل برگه مرخصی‌های یگان‌های استقراری ارتش عراق در خطوط، گواهی‌نامه جهت رانندگی در عراق، شناسنامه، کارت استخبارات، برگ تردد و...  از جمله اقدامات انجام شده برای رعایت همسان‌سازی بود(نوذریان،ص۱۵۷-158؛ هواشمی،ص۳۰۵).

در دور دوم تلاش اطلاعاتی قرارگاه نصرت که حدود پنج‌ماه طول کشید، تیم‌های شناسایی نزدیک، تیم‌های شناسایی برون مرزی و تیم‌های شناسایی دیده‌بانی به همراه سایر نیروهای این قرارگاه پس از تلاشی سخت و بسیار حساس توانستند با انجام ۴۰۰ ماموریت شناسایی در مناطق آبی، خشکی و برون مرزی، با عبور از خطوط و نفوذ به عمق مواضع دشمن کلیه نقاط ‌تجمع، مواضع، موانع، استحکامات دشمن و همچنین آبراه‌ها، معابر، سیل‌بندها، خاکریزها، پلها، جاده‌ها از جمله جاده مهم و راهبردی العماره به بصره که بخش مهمی از عقبه‌های قرارگاه‌هاى لشکرى، سپاه سوم، یگان‌های احتیاط، واحدهای پشتیبانی و مراکز مخابراتی ارتش عراق در آنجا قرار داشت و شهرها،روستاها، جزایرمجنون شمالی و جنوبی و... را شناسایی کنند(علایی، ج۲،ص۴۳؛ زارع زاده،ص۶۱-62؛ یاحسینی،ص۱۹۸؛ نگین ایران،شماره۴۳، ص۶۷-86؛ احمدغلامپور، مصاحبه برنامه سرچشمه سیمای ج.ا.ا ۱۵/9/1399).

قرارگاه نصرت پس از تکمیل شناسایی‌ها و قطعی شدن عملیات وظایف دیگری را نیز عهده‌دار شد. ابتدا در اوایل زمستان ۱۳۶۲ش، پس از آنکه برای نخستین بار اطلاعات بدست‌آمده را به فرماندهان عالی و فرماندهان لشکرها و تیپ‌های سپاه پاسداران ارائه داد، این فرماندهان را جهت طرحریزی و کسب آمادگی‌های لازم برای اجرای عملیات با جغرافیایی هور‌الهویزه آشنا کرد. همچنین با تاسیس یک مرکز آموزش در روستای طَبُر و اجرای یک برنامه آموزشی فشرده، نیروهای اصلی اطلاعات عملیات یگان‌های عمل‌کننده را با هور و نحوه زندگی و فعالیت در آن آشنا نمود و در گام بعد نیز نیروهای تیپ‌ها و لشکر‌ها، بخصوص نیروهای اطلاعات عملیات را برای توجیه عملی نسبت به محور عملیاتی و مسیر حرکت یگانهایشان تا عمق منطقه به شناسایی مناطق هور بردند. انتقال قایق‌ها از شهرهای دور و نزدیک، سپس رساندن و نصب موتور و آب‌بندی و استتار و مخفی کردن قایقها، احداث سیل‌بند، ساخت بارانداز و پارکینگ قایق‌ها، ساحل‌سازی کرانه هور، احداث خاکریز، ایجاد یک کانالTشکل برای تردد قایق‌ها معروف به کانال بقایى، علامت‌گذاری و نصب تابلوهای راهنما در مسیر آبراه‌ها و تقاطع‌ها برای عبور قایقها، نصب میله‌های شش متری و آویزان کردن فانوس نفتی و سطل‌های قرمزرنگ روی آنها در مسیر عبور بالگردهای هوانیروز برای جابجایی نیروها، نصب برخی ادوات نیمه سنگین بر روی قایق، دستگیری ضربتی صیادان عراقی و تامین آبراه‌ها و مسیرهای تردد، و... از دیگر اقدامات واحد‌های طرح و عملیات، اطلاعات عملیات و مهندسی در آستانه شروع عملیات بود(علایی،ج۲،ص۴۳؛ هواشمی، ص۲۹۵ -317)

قرارگاه نصرت در آخرین ماموریت خود در این عملیات نیز نیروهای شناسایی‌اش را بین تیپ‌ها و لشکر‌ها تقسیم نمود. آنها وظیفه داشتند یک یا دو روز پیش از آغاز عملیات، نیروهای موج اول، پیشتاز و خط شکن یگان‌های عمل‌کننده را با رعایت ملاحظات حفاظتی، اصل غافل‌گیری و سکوت کامل به خطوط و مواضع پدافندی عراقی‌ها در ساحل غربی هورالهویزه و جزایر مجنون برسانند. این در حالی بود که فاصله نقطه رهایی یگانها تا نقطه هدف در برخی محورها مانند پل‌شحیطاط در انتهای جزیره مجنون جنوبی به حدود ۸۰ کیلومتر می رسید و در هر بلم حدود۸تا۱۲نفر به همراه سلاح و تجهیزات و وسایل و امکانات خوراکی مستقر بودند که بخش عمده‌ای از آنها برای اولین بار تجربه سوار شدن در بلم یا قایق‌های چینکو را داشتند و می‌بایست حدود سه روز با حالت نشستن چمباتمه در بلم‌ها که معمولاً کف آنها نیز مرطوب و همراه آب بود را تحمل می‌کردند. چنین وضعیتی پارو‌زنی در هوای سرد اسفندماه را برای نیروهای بومی و همچنین هدایت و راهنمایی را برای نیروهای شناسایی بسیار سخت می‌ کرد. ولی با وجود همه مشکلات و کمبودها نیروهای شناسایی قرارگاه نصرت به پشتوانه تجربه خوبی که در طول یک سال کار مداوم شناسایی در هور کسب کرده بودند، این ماموریت را به بهترین شکل انجام دادند(نوذریان؛۱۸۶-۱۸۷). طی عملیات خیبر در مجموع ۷نفر از نیروهای شناسایی قرارگاه نصرت قبل و حین اجرای عملیات به شهادت رسیدند(محمدزاده،مصاحبه).

آغاز عملیات پدافندی در هور: قرارگاه نصرت پس از عملیات خیبر، هویتش آشکار شد و از آن پس در کنار سایر قرار‌گاه‌های مهم عملیاتی قرار گرفت و ضمن حفظ ماهیت اطلاعاتی، وارد عرصه عملیات‌های رزمی و ماموریت‌های پدافندی و آفندی شد. با پایان عملیات خیبر پدافند از جزایر مجنون و تامین و نگهداری مناطق آزاد شده در هور تا روزهای آخر اردیبهشت۱۳۶۳ بر عهده یگانهای رزمی شرکت کننده در عملیات بود. سپس به مدت چند ماه مسئولیت منطقه به قرارگاه مشترک جدیدالتاسیس، متشکل از قرارگاه نصرت و لشکر۹۲زرهی ارتش واگذار شد. خط حد این قرارگاه مشترک از تنگ چذابه تا پاسگاه زید بود که قرارگاه نصرت با بکارگیری تیپ۱۵امام‌حسن مجتبی(ع)، تیپ ‌امام‌صادق(ع)(تیپ۹بدر) و نیروهای حراست مرزی سپاه‌پاسداران سوسنگرد (گردان قائم)، پدافند از شمال جزایرمجنون تا چذابه را بر عهده داشت(زارع زاده،ص۱۲۴-136؛ هواشمی، ص۳۳۲-333؛ نگین ایران،شماره۴۳، ص۶۷-86).

عملیات بدر: این نبرد از تاریخ۲۰ تا ۲۶ اسفند۱۳۶۳، با رمز یا فاطمه‌الزهرا(س)، با هدف قطع جاده بصره- العماره و تهدید بصره از شمال اجرا شد. قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) با بکارگیری سه قرارگاه کربلا، نجف، و نوح فرماندهی و هدایت این عملیات را بر عهده داشت. عملیات بدر در واقع ادامة عملیات خیبر بود. بررسی نقاط قوت و ضعف نیروهای خودی و دشمن در عملیات خیبر، باردیگر فرماندهان جنگ را به طرح‌ریزی و اجرای عملیات در هور ترغیب کرد. منطقه عملیاتی بدر به طول حدود ۵۰ کیلومتر از شمال به روستای ترابه و از جنوب به بخش القرنه و کانال سوئیب در داخل خاک عراق محدود می شد و هورالهویزه و هورالحمار(تالابی در شمال بصره در داخل خاک عراق) این منطقه را احاطه کرده بود. همچنین رودخانه دجله که جاده مهم العماره- بصره در غرب آن واقع بود این منطقه را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم می کرد. وسعت کل منطقه عملیات اعم از خشکی و هور حدود ۱۰۰۰ کیلومتر مربع بود که تقریبا۲۵۰ کیلومتر مربع از آن خشکی و مابقی هور(تالاب) بود(پور‌احمد،ص۲۰۹؛ اطلس جنگ ایران و عراق،ص۷۳؛ زارع زاده،ص۱۴۲؛ علایی،ج۲،ص۹۵).

آغاز مجدد فعالیت‌های شناسایی قرارگاه نصرت در هور: محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران در اوایل۱۳۶۳ش از قرارگاه نصرت خواست تا ضمن ادامه ماموریت پدافندی، کار شناسایی هور بخصوص در شمال و غرب آن حدفاصل برکه(دریاچه) اُم‌النُعاج تا آبراه کساره و نهروان و روستاها و پاسگاه‌های داخل آب مانند البیضه، الصخره، ابوذکر، و ترابه تا پد خندق(جاده الحِچُردِه) تا همایون و روطِه و حومه شهر القرنه و مناطق غربی رودخانه دجله و همچنین طلائیه تا حسینیه را آغاز کند. قرارگاه نصرت به علت آنکه هم مسئولیت پدافند در هورالعظیم حدفاصل جزایر مجنون تا چذابه را بر عهده داشت و  هم به خاطر شناسایی‌های قبلی برای عملیات خیبر با منطقه هورآشنا بود، عمده‌ فعالیتهای شناسایی خود را برای تکمیل شناخت و کسب اطلاعات دقیق‌تر از اقدامات، مواضع، استحکامات، کمین‌های جدید، و ارزیابی توانمندیها و نقاط ضعف نیروهای عراق بکار گرفت (زارع زاده،ص۱۴۶؛ هواشمی، ص۳۳۱).

ارتش عراق بعد ازعملیات خیبر با بازنگری در راهبردهای دفاعی خود، اقدامات زیادی را به منظور تسلط و کنترل بر هور در دستور کار خود قرار داده بود. در همین راستا حدفاصل دو سپاه سوم در شرق بصره و سپاه چهارم در منطقه شرق العماره، سپاه جدید ششم را تاسیس کرد تا بتواند شرق دجله از منطقه قلعه‌صالح تا کانال سوئیب را بهتر کنترل کند و بر هور تسلط یابد. همچنین فعالیتهای مهندسی گسترده‌ای را آغاز و خطوط دفاعی جدیدی در ساحل غربی هور و منطقه شرق دجله تشکیل داد و با احداث چند سیل‌بند مشرف بر هور، ایجاد سنگرهایی به فاصله ۸۰ تا ۱۱۰ متری مسلط بر آب و موانعی از قبیل سیم خاردار، مین، نبشی، خورشیدی و بشکه‌های فوگاز و ... بر موانع خود در جلوی خطوط دفاعی‌اش افزود. برای دیده‌بانی هم علاوه بر نصب دکل‌های فلزی، چندین تپه خاکی احداث کرد. مسیر آبراه‌ها و داخل نیزارها را با ایجادکمین‌های متعدد ثابت و سیار و موانع بسیار مسدود نموده، علاوه برآن با کمک نیروهای بومی عراقی هور، گردان‌هایی را تحت عنوان فرسان‌الهور(مبارزان هور) تشکیل داد و ناامن کردن آبراه‌ها و انجام عملیات‌های کمین را به این گردان‌ها سپرد که نیروهایش افرادی جسور و قسی‌القلب بودند(زارع زاده، ص۱۳۸-139؛ هواشمی، ص۳۳۴-336).

مجموعه این اقدامات دشمن کار شناسایی و اطلاعاتی نیروهای ایرانی را بسیار سخت کرده بود. از این رو نیروهای شناسایی مجبور به تغییر تاکتیک و روش‌ها در جمع‌آوری اطلاعات شدند و برای اولین بار از غواصی و حرکت در زیر آب برای نفوذ و  شناسایی دقیق‌تر مواضع و از بالگرد‌های سپاه پاسداران بطور محدود جهت‌ ایجاد سرعت‌ در کار شناسایی‌ و فیلم‌برداری‌ منطقه‌ استفاده کردند. قرارگاه نصرت تا آبان ۱۳۶۳ کلیه شناسایی‌های منطقه عملیاتی بدر را بصورت تمرکزی انجام می‌داد ولی از اواسط آبان ماه بدنبال حضور یگان‌ها در محور‌های عملیاتی، خط‌حدی برای شناسایی به همه یگانها واگذار و کار شناسایی منطقه به صورت نیمه متمرکز ادامه یافت، ضمن اینکه برخی یگان‌ها رأساً اقدام به کار شناسایی می نمودند. اما پس از مدتی به دلیل تغییر ماموریت وجابجایی مکرر یگان‌ها در محور‌های عملیاتی منطقه، ، مجدداً کار شناسایی به صورت تمرکزی به قرارگاه نصرت واگذار گردید. به این ترتیب عملیات شناسایی با همه مخاطرات که داشت به خوبی پیش رفت و نیروهای اطلاعات عملیات قرارگاه نصرت و یگانهای عمل‌کننده با همکاری و همراهی هم تمامی رده‌های پدافندی، موانع و استحکامات،آبراه‌ها و... را در منطقه نبرد شناسایی و از آنها عکس و فیلم تهیه کنند و تا اواخردی۱۳۶۳ بخش مهمی از کار شناسایی را به اتمام رساندند(نوذریان، ص۶۲ ؛ زارع زاده،ص۱۴۶؛ هواشمی، ص۲۳۶-339).

قرارگاه نصرت در این عملیات علاوه بر کار شناسایی و اطلاعاتی در هور، ماموریت داشت تحت‌امر قرارگاه نجف در قالب قرارگاه فرعی نجف۲با بکارگیری لشکر۲۵کربلا و تیپ۹بدر(مجاهدین عراقی) در جناح شمالی این قرارگاه وارد عمل شده و با تصرف پاسگاه‌های ترابه، ابوذکر و ابولیله،به سوی روستای الکساره در ساحل شرقی دجله پیشروی کرده و با اجرای آتش بر روی جاده بصره- العماره و قسمت‌های شمالی پل‌العزیر، از قرارگاه نجف۱ درمرحله دوم عملیات پشتیبانی نماید. مانور این قرارگاه نجف۲ در مرحله اول در دو محور ترابه و ابوذکر طراحی شده بود که ترابه محور شمالی و ابوذکر و ابولیله محور جنوبی عملیات را تشکیل می دادند. قرارگاه نصرت(نجف۲) به منظور هدایت عملیات یک قرارگاه تاکتیکی در پاسگاه طبر تاسیس و کادر قرارگاه در آن مستقر شدند(زارع زاده،ص۱۴۴-154 ؛ هواشمی، ص۳۴۶-348).

با شروع عملیات در روز۲۰اسفند، قرارگاه نجف۲(قرارگاه نصرت) از ساعت۲۳با دشمن درگیر شد و پاسگاه ترابه را تصرف و تا ساعت۶صبح کل محدوده پاسگاه و خشکی اطراف آن را از سنگرهای کمین و نفرات دشمن پاکسازی کرد، ولی تصرف پاسگاه ابوذکر به دلیل هوشیاری دشمن به نتیجه نرسید. از این رو علی هاشمی فرمانده قرارگاه نصرت دستور عقب‌نشینی در این محور را صادر کرد و در پی آن ادامه پیشروی برای تصرف پاسگاه ابولیله هم متوقف شد. قرارگاه نصرت از روز۲۱ اسفند طی چهار روز برای پاکسازی اطراف ترابه و ابوذکر اقدام نمود. ضمن اینکه با در دست داشتن منطقه ترابه با اجرای آتش بر روی جاده بصره- العماره، تحرک خودرویی دشمن روی این جاده را مختل می کرد. از سوی دیگر نیروهای دشمن یک هفته پس از عقب راندن نیروهای ایرانی از شرق دجله و فروکش کردن نبرد در آن منطقه، قرارگاه نصرت را تحت فشار قرار داده و برای بازپس‌گیری ترابه در ۲فروردین۱۳۶۴اقدام به پاتک کردند. اما با مقاومت نیروهای خودی مواجه شده و با کشته ، مجروح  و اسیر شدن تعدادی از نفرات تن به شکست داده و مجبور به عقب‌نشینی شدند و به این ترتیب پاسگاه ترابه در دست قرارگاه نصرت باقی ماند. قرارگاه نصرت طی این عملیات در مجموع ۲۷نفر از نیروهایش به شهادت رسیدند. از این تعداد، ۱۴نفر پیش از عملیات و در حوادث مختلف و ماموریت‌های شناسایی‌ و ۱۳ نفر هم حین عملیات شهید شدند(زارع زاده،ص۱۵۲-154؛ هواشمی، ص۳۴۸-354؛ محمدزاده، مصاحبه).

ماموریت‌ها و اقدامات قرارگاه نصرت در سال۱۳۶۴ش: به منظور رهاسازی یگان‌های عمل‌کننده در عملیات بدر، از ابتدای سال۱۳۶۴ش مسئولیت پدافند و حراست منطقه حد فاصل پاسگاه طبر در قسمت میانی تا بستان در شمال هور به قرارگاه نصرت واگذار شد. قرارگاه نصرت در ابتدای این ماموریت و به مدت دو ماه با بکارگیری نیروهای یگان عشایر یا همان نیروهای حراست مرزی و سپس تیپ تازه تاسیس۲۰خیبر(این تیپ که بعدها نام آن به ۶۲ خیبر و سپس۸۵ موسی‌بن‌جعفر(ع) تغییر یافت در خرداد۱۳۶۴ با بهره‌گیری از نیروهای بومی و داوطلب بسیجی سپاه پاسداران شهرستان دشت‌آزادگان‌که تا پیش از این در قالب یگان عشایر یا نیروهای حراست مرزی سازماندهی شده بودند به علاوه نیروهای مجاهد عراقی  و نیروهای قدیمی تیپ ۳۷ نور تحت مسئولیت قرارگاه نصرت به فرماندهی علی هاشمی و جانشینی بهنام شهبازی تشکیل گردید) با استقرار نیرو در پاسگاه‌های آبی و آبراه‌های خطوط تماس، و ایجاد کمین این منطقه را پوشش داد(هواشمی،۳۵۵ص-358).

در این دوره با انتخاب منطقه فاو برای اجرای عملیات گسترده بعدی و همزمان با طرحریزی و آمادسازی عملیات والفجر۸، قرارگاهی به نام "قرارگاه عملیات فریب" در منطقه هور تشکیل گردید تا به دشمن وانمود شود عملیات بزرگ بعدی قوای اسلام بار دیگر در این منطقه صورت خواهد گرفت که حدود ۲۰۰کیلومتر دورتر از منطقة فاو بود. محسن رضایی فرمانده وقت سپاه‌پاسداران تصمیم گرفت قرارگاه نصرت را برای تحقق چنین امری در شمال هور فعال کند تا این منطقه به عنوان طرح فریب به موفقیت عملیات اصلی کمک کند. وی می گوید:« در جلسه‌ای که با علی هاشمی داشتم ...از وی خواستم که تا می‌تواند هور را فعال نشان دهد تا عراق احساس نکند از هور دست برداشته‌ایم و در محور دیگری قصد عملیات داریم. علی هم گفت: طوری آن را فعال می‌کنم که حتی خودی‌ها هم باورشان شود عملیات در هور است. بعد از آن جلسه آنقدر فعال و مشهود کار کرد که حتی تعدادی از فرماندهان سپاه هم فکر کردند عملیات بعدی باز هم در هور است. علی فعالیت مهندسی را چنان در هور انجام می‌داد که آواکس‌ها و رادارهای عراقی‌ها هم آن را زیر نظر داشتند و به یقین رسیدند قرار است برای بار سوم بعد از عملیات‌های خیبر و بدر، در هور عملیات انجام شود. فریب دشمن به خوبی صورت گرفت و با انجام عملیات والفجر۸ تا یکی دو روز فرماندهان عراقی مستقر در فاو مقابل ما مقاومت نکردند زیرا فکر می‌کردند این یک تک فریب است و حمله اصلی در هور است. لذا باز هم تیم علی هاشمی بن‌بست شکن شد و فتح فاو مدیون زحمات علی هاشمی و قرارگاه نصرت بود»(هوری،ص۲۱۷-۲۲۰؛ علایی،ص۱۶۰).

به این منظور قرارگاه نصرت اقدامات فریبنده و شناسایی شمال هورالهویزه را از نیمه اول سال۱۳۶۴ش شروع کرد. ضمن آنکه به لشکر ۳۲انصار و تیپ‌15امام‌حسن(ع) نیز که در هور برای تکمیل اقدامات فریبنده ماموریت واگذار شده بود، برای انجام عملیات شناسایی کمک  می نمود. توسعه فعالیت‌های شناسایی و دیدبانی از هور و مواضع دشمن و کسب اطلاعات از یگانهای ارتش بعثی مستقر منطقه ، انتقال تجهیزات نظامی در شرایط علنی و استتارنشده به منطقة هور، ستون‌کشی‌های ظاهری و مکرر نیروهای رزمندة به‌ویژه در چند روز پیش از آغاز عملیات والفجر۸ ، تقویت خطوط اول مواضع پدافندی، انتقال سکوهای مخصوص استقرار توپخانة در هور به ساحل شرقی هورالهویزه، استقرار قبضه‌های توپ درمواضع انتظار، افزایش مشهود فعالیت‌های مهندسی برای احداث جاده‌های تدارکاتی و آماده‌سازی فضای منطقه و... از جمله اقداماتی بود که توسط قرارگاه نصرت و با همراهی سایر یگانهای به منظور فریب دشمن انجام گرفت و تا نیمه اول بهمن۱۳۶۴ به صورت جدی ادامه داشت. در این دوره پنج عملیات محدود قدس۱،۲،۳،۵ و عاشورای۴ در شمال الصخره و ترابه تا برکه بزرگ ام‌النعاج و غرب این منطقه نیز توسط تیپ‌ها و لشکرهای سپاه‌پاسداران اجرا گردید که در نهایت موجب نزدیکی نیروهای خودی به ساحل غربی هور شد. مجموع اقدامات و تلاشهای گسترده قرارگاه فریب و عملیات‌های محدود انجام شده چند ماه اخیر در هور، موجب شد تا  دشمن نسبت به منطقه عملیات اصلی فریب بخورد. این فریب راهبردی به حدی بود که تا سه روز پس از آغاز نبرد والفجر۸ ، ارتش عراق تصور نمی کرد حمله بزرگ ایران در جای دیگری غیر از هور باشد. بنابر این بخش عظیمی از توان نظامی خود را در هور متمرکز کرد و به سادگی از منطقه فاو غافل ماند(هواشمی،ص۳۶۱-374؛ زارع‌زاده، ص۲۱۲-214؛ علایی،ص۱۶۱).

فرماندهی منطقه عمومی هورالعظیم و سرانجام قرارگاه نصرت در سال ۱۳۶۵ش: با آغاز سال ۱۳۶۵ش و شدت گرفتن تحرکات دشمن در منطقه عمومی هور، مسئولیت تامین منطقه حدفاصل چذابه تا پیچ کوشک از همان روزهای اول فروردین به قرارگاه نصرت واگذار شد. این قرارگاه برای کنترل و هدایت بهتر یگانهای تحت‌امر، قرارگاه تاکتیکی خاتم‌الانبیاء(ص)4 را در جاده شهید همت (این جاده سیل‌بند(دژ) شهیدباکری در ساحل شرقی هورالهویزه را به جزیره شمالی مجنون وصل می کرد)و نزدیک ضلع شمال‌شرقی جزیره شمالی راه‌اندازی نمود. مدتی بعد، پس از آنکه فرمانده کل سپاه‌پاسداران دستور تشکیل ۳قرارگاه تاکتیکی کربلا۱در فاو، کربلا۲ در هور و کربلا۳ در حدفاصل چذابه تا دهلران را ابلاغ کرد، نام قرارگاه از نصرت به کربلای۲ تغییر یافت. محسن رضایی می گوید: «پس از عملیات والفجر۸ قرارگاه کربلا را به ۳ قسمت تقسیم کردم؛ یک قرارگاه در فاو؛ یک قرارگاه در هور و یک قرارگاه در حدفاصل چذابه تا دهلران؛ هر۳ قرارگاه زیر نظر غلامپور بود و علی هاشمی را با حفظ سمت در فرماندهی قرارگاه هور معاون غلامپور گذاشتم». سپس با تشکیل سپاه ششم امام جعفرصادق(ع) استان خوزستان در نیمه ۱۳۶۵ش که هم مسئولیت سپاه‌پاسداران شهرستان‌ها و هم مسئولیت پدافند از منطقه هور را بر عهده داشت و انتصاب علی هاشمی به فرماندهی آن، قرارگاه نصرت(کربلای۲) در این سپاه ادغام شد و از این زمان با نام قرارگاه تاکتیکی سپاه ششم امام‌جعفرصادق(ع)(گرچه تا آخر جنگ رزمندگان و فرماندهان این قرارگاه را با نام نصرت می شناختند)، یگان‌های سرزمینی خوزستان و یا مامور در منطقه هور را فرماندهی کرد(هوری،ص۲۲۰-226؛ هواشمی،ص۳۸۷-388).

قرارگاه نصرت(قرارگاه تاکتیکی سپاه ششم) از همان ابتدای شروع ماموریت، برای مقابله با راهبرد عملیات‌های گام‌به‌گام و اجرای تک‌های محدود، پیوسته و با فواصل‌کم دشمن که با هدف تصرف کامل جزیره جنوبی و در صورت امکان بازپس‌گیری جزیره شمالی و مناطق از دست داده در هور( دشمن در۵ماه نخست سال۱۳۶۵ به جزایر مجنون۱۶بار حمله کرد) انجام می گرفت، اقدام به تغییر آرایش و تقویت خطوط پدافندی در جزایر مجنون، توسعه و افزایش استحکامات از طلائیه تا چذابه، ایجاد پاسگاه‌های آبی جدید و همچنین تدابیری مانند اجرای عملیات‌های محدود، اقدامات مهندسی، تقویت آتش و... نمود(زارع‌زاده،۲۲۶-227؛ هواشمی،ص۳۹۳-403).

در این دوره حمید رمضانی که هم مسئولیت معاونت اطلاعات سپاه ششم امام جعفرصادق(ع) استان خوزستان پس از تشکیل و هم فرماندهی گردان ۳۱۳ حضرت قائم(عج) را به عهده داشت، به علت کاهش محسوس فعالیت‌های شناسایی در هور، تدابیری بمنظور جلوگیری از بروز روحیه انفعال در ساختار اطلاعات قرارگاه بکار گرفت. ایشان علاوه بر ادامه فعالیتهای شناسایی و دیده‌بانی در منطقه تحت مسئولیت، نیروهای اطلاعاتی و شناسایی قرارگاه و گردان۳۱۳ را در قالب نیروهای خط‌شکن غواص و یک گروهان رزمی برای شرکت در عملیات‌های کربلای ۴ و ۵ به لشکر۷ولیعصر(عج) مامور کرد که  در این دو عملیات تعدادی زیادی از افراد زبده و با تجربه این گروهان به شهادت رسیده یا مجروح و اسیر شدند. رمضانی همچنین با انجام کار‌های ابتکاری خلاقانه مانند ساخت سه پایه برای تفنگ کمکی توپ ۱۰۶م.م بدون عقب نشینی و استفاده از آن به عنوان تفنگ تک‌تیرانداز، و یا ساخت سکویی کوچک در فاصله ۵۰ تا صدمتری کمین‌های دشمن و قراردادن یک عدد راکت۱۰۷م.م(مینی‌کاتیوشا)روی آن و رساندن جریان برق یک باطری به راکت و شلیک آن به سنگرهای کمین دشمن ؛ و نیز طرحریزی و اجرای عملیات‌های محدود رزمی (5 عملیات محدود) با استفاده از توان رزمی گروهان‌های شناسایی گردان۳۱۳قائم، ضمن وارد کردن تلفات به دشمن، یگان‌های ارتش عراق  مستقردر هور را تثبیت و از جابجایی آنها به‌منظور بکارگیری در دیگر محورهای عملیاتی جلوگیری کند(درخور،مصاحبه؛ هواشمی،ص۴۰۵-406).

ادامه عملیات پدافندی سال۱۳۶۶ش: ارتش عراق پس از فراغت از نبردهای نیروهای خودی در شلمچه که با کربلای۸ به پایان رسید، راهبرد عملیات گام‌به‌گام برای بازستاندن جزایر مجنون را با اجرای تک‌های محدود، توسعه فعالیت‌های مهندسی و جلو کشیدن خطوط پدافندی دوباره از سرگرفت. طوری‌که تا اواسط سال۱۳۶۶ش موفق شد علاوه بر تحمیل خطوط پدافندی پر خطر، آسیب‌پذیر و پرتلفات به نیروهای خودی، موقعیت نیروهایش را تثبیت کند و با حداقل پنج رده مستحکم پدافندی در جزیره جنوبی، امکان از دست رفتن مناطق تصرف کرده را غیر ممکن کند. سال ۱۳۶۶ش برای قرارگاه تاکتیکی سپاه ششم (نصرت) سال پرکار و زحمتی بود. این قرارگاه که مسئولیت هور را به عهده داشت، برای مقابله با تهدیدات دشمن و حفظ منطقه تمام توان خود را بکار گرفت و  با همه کاستی‌ها توانست بخشی از نیازمندهای پدافندی یگانها را تامین، مواضع نیروهای خودی را تقویت و حرکات خزنده دشمن را محدود کند. ضمن آنکه در این سال با طغیان رودخانه‌ها و وقوع سیل دراستان خوزستان آب هور به طور بی سابقه‌ای بالا آمده و بیشتر خطوط دفاعی نیروهای خودی را آب فرا گرفته بود که قرارگاه اقدامات مهندسی وسیعی صرف جلوگیری از زیرآب رفتن جزایر و بعضی از خطوط نمود. اطلاعات و عملیات قرارگاه هم فعالیت‌های خود را افزایش داده و با دیده‌بانی، شناسایی و نصب دستگاه رادار رازیت، تمامی تحرکات دشمن را زیر نظر گرفت(هواشمی،ص۴۳۷-443؛ زارع‌زاده،۲۲۸-229).

سقوط جزایر مجنون، تصرف قرارگاه نصرت و پایان جنگ: ارتش عراق که از مدتها قبل با انباشت انواع سلاحها و گسترش سازمان، توان رزم خود را توسعه کمی و کیفی داده بود درآخرین سال جنگ راهبرد تهاجمی را جایگزین دفاع مطلق کرد و حملات گسترده‌ای را به منظور بازپس‌گیری مناطق تحت تصرف ایران شروع کرد. ارتش عراق پس از بازپس‌گیری منطقه فاو در ۲۸ فروردین و شلمچه در۴خرداد۱۳۶۷ از ساعت۳:۳۰بامداد روز شنبه۴تیر۱۳۶۷ با بکارگیری سپاه‌های سوم، ششم و یگانهای گارد ریاست جمهوری در مجموع با ۷۹ گردان رزمی، ۲هزار دستگاه تانک و نفربر و ۶۰۰ عراده توپخانه صحرایی کاملترین و بزرگترین عملیات خود را از چهار محور عملیاتی در منطقه کوشک، طلائیه، جاده خندق و جزایر مجنون با سرعت و قدرت آغاز کرد. عملیات دشمن ابتدا با اجرای آتش تهیه سنگین روی خطوط دفاعی، جاده‌های ارتباطی، مواضع توپخانه، مقرها، عقبه‌ها و مراکز تجمع نیرو و همچنین بمباران گسترده شیمیایی با عامل گاز عصبی سارین و سیانور شروع گردید. سپس حمله زمینی را آغاز و ابتدا خط دفاعی ارتش را در طلائیه شکست و همزمان از پد خندق و پد شرقی جزیرة جنوبی نیز پیشروی کرد. ارتش عراق پس از شکستن خط دفاعی ارتش در محورکوشک خود را به جادة سیدالشهدا رساند و یکی از مهمترین راههای تدارکاتی جزایر مجنون را به کنترل درآورد و ساعاتی بعد به‌سهولت وارد منطقه شده و جزایرمجنون را تصرف نمود. دشمن از ساعت۱بعدازظهر این روز توان خود را برای تصرف قرارگاه نصرت (قرارگاه فرماندهی خاتم‌الانبیاء(ص)4) متمرکز کرد. دشمن می خواست هر طور شده علی هاشمی فرمانده قرارگاه را به اسارت در آورد. از این رو، ابتدا با۳۰ فروند بالگرد، نیروهایش را روی جاده شهید همت هلی‌برن کرد تا عقبه نیروهای خودی را در قسمت شمالی جزیره شمالی مسدود کند. آن گاه با یک تیپ کماندویی به محل قرارگاه خاتم۴ در ضلع شمالی جزیره مجنون شمالی و جاده‌های منطقه هور حمله کرد، در حالی که با استفاده از ۱۳فروند بالگرد جنگی آسمان منطقه را پوشش داده بود. علی هاشمی به اتفاق چند تن از مسئولان قرارگاه که حاضر به ترک منطقه نشدند، پس از مقاومتی جانانه در معرکه‌ای نابرابر با دشمن به فیض شهادت نائل و پیکر مطهرشان در منطقه باقی ماند. سرانجام ارتش بعثی عراق علاوه بر بازپس‌گیری جزایر مجنون با پیشروی از منطقه مرزی کوشک نیروهای خود را به کیلومتر  55جاده اهواز - خرمشهر رساند و پلها و ریل راه‌آهن را در این منطقه تخریب کرد و با آغاز تاریکی هوا به مرز عقب‌نشینی نمود(هواشمی،ص۴۹۹-500؛ زارع‌زاده،۲۳۶-239؛ علایی،ج۲،ص۴۳۵-436).

قرارگاه تاکتیکی سپاه ششم (قرارگاه نصرت) از روز بعد، قرارگاه تاکتیکی خاتم۳ را در شرق سیل‌بند شهید باکری و نزدیک مرز دایر کرد و از یگانها تحت‌امر خواست تا روی جاده‌های شهید همت و امام حسن(ع) تا نزدیک نقطه صفر مرزی پیشروی کرده و در آنجا خط پدافندی تشکیل دهند. همچنین با استقرار یگانهایی در ساحل شرقی هورالهویزه حد فاصل طلائیه تا چذابه پدافند از منطقه را بر عهده گرفت. این ماموریت پس از پذیرش قطعنامه۵۹۸ توسط ایران در۲۷تیر۱۳۶۷، نیز ادامه داشت(هواشمی، ص۵۰۴-522)

شهدا، آزادگان و مجروحان: قرارگاه نصرت در طول دفاع مقدس ۱۰۴ شهید تقدیم انقلاب کرد. شاخص‌ترین شهدای قرارگاه نصرت علی هاشمی و حمید رمضانی هستند که هر دو از ارکان اصلی و پایه‌گذار این قرارگاه بودند. هر دو به فاصله یک ماه در خرداد و تیر۱۳۶۷ در عملیات‌های تک عراق به شلمچه و جزیره مجنون به شهادت رسیدند. پیکر مطهر شهید هاشمی پس از سالیان متوالی سرانجام در نزدیکی قرارگاه نصرت تفحص شد و در ۲۷اردیبهشت۱۳۸۹ پس از تشییع با شکوه در گلزار شهدای اهواز به خاک سپرده شد. همچنین ۱۳نفر از نیروهای قرارگاه نصرت اسیر(آزاده) و حدود ۲۰۰ نفر هم مجروح و مصدوم شدند که اکثر آنها جزء جانبازان عزیز دفاع مقدس هستند(محمدزاده،مصاحبه؛ هواشمی،ص۵۸۸-560).

نویسنده: دکتر محمد درخور

ماخذ:    

- اردستانی، حسین، تنبیه متجاوز، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس،۱۳۸۴ش.

- اطلس جنگ ایران و عراق، فشرده نبردهای زمینی، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۸۹ش.

- پوراحمد، احمد، جغرافیای عملیات ماندگار دفاع مقدس،تهران، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، ۱۳۹۰ش.

- جنگ به روایت فرمانده، درس گفتارهای جنگ دکتر محسن رضایی میرقائد، به اهتمام پژمان پورجباری، تهران، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس،۱۳۹۰ش.

- خزاعلی، سعید(۱۴۰۲) مصاحبه شفاهی، تاریخچه قرارگاه نصرت، تهران،بی‌جا

- درخور،محمد(۱۴۰۲) مصاحبه شفاهی، تاریخچه قرارگاه نصرت، اهواز، بی‌جا

- درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق آغاز تا پایان، بررسی وقایع سیاسی- نظامی جنگ از زمینه‌سازی تهاجم عراق تا آتش‌بس، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس‏،۱۳۹۱ش.

- دفاع پرس، نقش قرارگاه سری نصرت در عملیات اسفندماه ۱۳۶۲، نفوذ ۴۵کیلومتری در خیبر به عمق استراتژیک دشمن، کد خبر۲۸۰۹۱۷، تاریخ انتشار، ۷ اسفند۱۳۹۶،لینک کوتاه :  http://dnws.ir/280917.

- رضایی، محسن(بی‌تا) مصاحبه محمدمهدی بهداروند با فرمانده اسبق سپاه،تهران

- زارع‌زاده، نادر، اطلس نبردهای هور در دوران دفاع مقدس، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس،۱۴۰۱ش.

- سندهای شماره ۲۳۵۸۸، ۱۵۴۰۵؛ ۱۵۳۷۳؛ ۷۹۲۹۱، ۶۱۳۹۱، ۷۱۳۹۱ و ۸۳۴۹۱ (۱۳۶۲)و ۱۲۸۳(۱۳۶۳). تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه.

- شهبازی، بهنام(۱۴۰۲) مصاحبه شفاهی، تاریخچه قرارگاه نصرت، تهران، بی‌جا

- صرامی، فضل‌الله(۱۴۰۲) مصاحبه شفاهی، تاریخچه قرارگاه نصرت، اهواز، بی‌جا

- علایی، حسین،تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، جلد۲،تهران، مرز و بوم،۱۳۹۱ش.

- عملیات خیبر، تصرف جزایر مجنون(طراحی، اجرا، نتایج، بازتابها)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ،۱۳۸۲ش.

- غلامپور، احمد(۱۳۹۳) مصاحبه‌پروژه‌ خیبروبدر، تهران، بنیادحفظ‌آثارونشرارزش‌های‌دفاع‌مقدس.

- غلامپور،احمد، مصاحبه با برنامه سرچشمه سیمای ج.ا.ا، ۱۵/9/1399.

- فصلنامه نگین، عملیات خیبر؛ بررسى زمین و وضعیت دشمن در عملیات خیبر، مهدى خداوردی‌خان، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، سال یازدهم، شماره چهل و سوم،ص۳۱-58، زمستان۱۳۹۱ش.

- فصلنامه نگین، عملیات خیبر؛ تغییر استراتژى عملیاتی، آغاز مرحله‌ی نوین در جنگ تحمیلى، حسین اردستانى، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، سال یازدهم، شماره چهل و سوم،ص۵-14، زمستان۱۳۹۱ش.

- فصلنامه نگین، مصاحبه با برادر على هاشمى، تشریح عملیات خیبر، سعید سرمدى، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، سال یازدهم، شماره چهل و سوم،ص۶۷-86، زمستان۱۳۹۱ش.

- گزارش نظامی مرکز مطالعات، تهران، مرکز مطالعات جنگ سپاه،۱۳۶۵ش.

- محمدزاده، محمد(۱۴۰۲) مصاحبه شفاهی، آمار شهدا و ایثارگران قرارگاه نصرت، اهواز، بی‌جا

- مسرتی، علیرضا، نفوذ در عمق، تهران، تهران، انتشارات اطلاعات دفاع مقدس،۱۴۰۰ش.

- نقش اطلاعات در دفاع مقدس، خلاصه مقالات هفتمین همایش دفاع مقدس، تهران، پژوهشکده علوم دفاعی دانشگاه امام حسین(ع)، مهر۱۳۷۷.

- نوذریان، محسن(۱۳۹۷) پروژه بدر، بنیاد حفط آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، تهران

- نوذریان، محسن(۱۳۹۷) پروژه خیبر، بخش۴، بنیادحفط آثارونشر ارزش‌های دفاع مقدس،تهران

- هواشمی، عباس، قرارگاه سرّی نصرت(خاطرات عباس هواشمی)، تهران، انتشارات سوره مهر،۱۳۹۸ش.

- هوری، زندگی‌نامه‌وخاطرات‌سردار شهیدعلی‌هاشمی، تهران، نشرشهیدابراهیم‌هادی،۱۳۹۴ش.

- http://www.sajed.ir/detail/81191

/محمد درخور/

نصرت ، قرارگاه

شناسه مدخل۶۲۰۸۰۳
شناسه مقاله۱۵۸۲
استانخوزستان
کارگروهدفاع مقدس
گروهجغرافیا و نظامی
زیرگروهقرارگاه‌های اصلی
ارجاعیخیر
جلد چاپیجلد اول
آخرین ویرایشچهارشنبه، ۱۴۰۳/۱۰/۰۵

دانشنامهٔ استانی دفاع مقدس



نمایش بیشتر