انصار، گردان، گردانی از استان تهران زیر امر لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
این گردان در اواخر سال ۱۳۶۰ ش در پادگان دوکوهه تشکیل شد؛ بدینترتیب که گروهی از پاسداران و بسیجیان داوطلب تهران از کردستان (مریوان) و کرمانشاه(پاوه) به خوزستان گسیل شدند و در ۱۷ بهمن ۱۳۶۰ تیپ ۲۷ محمد رسول الله را تشکیل دادند(بهزاد و بابایی، ص ۱۴۵، ۱۴۶؛ همدانی، ص ۳۷۳). درروند تکمیل تیپ، هشت گردان در سازماندهی اولیه تیپ تعریف و نام گردانها و فرماندهان آنها اعلام شد که یکی از آنها بهنام گردان انصارالرسول زیر نظر اسماعیل قهرمانی بود (دهنمکی، ج۱، ص ۲۷،۲۹،۲۸).
عملیات فتح المبین: این عملیات در ۲ فروردین ۱۳۶۱ با رمز «یا زهرا(س)»آغاز شد. منطقة نبرد در جبهة جنوبی، شوش و دزفول با هدف آزادسازی منطقة غرب رودخانة کرخه و جادة دزفول - دهلران و تأمین اندیمشک، شوش، دزفول و جاده اندیمشک - اهواز اجرا شد(سمیعی،ص ۷۷ ). در این عملیات گردان انصار که ماموریت داشت در محور شاوریه عمل کند به نزدیکی هدف خود رسیده بود (شیری، ص ۴۸). برای اجرای این عملیات از مجموع ۹ گردان تیپ ۲۷، شش گردان یعنی بلال و عمار، مالک، حبیب، حمزه و سلمان در محور بلتا استقرار یافتند و سه گردان دیگر یعنی مسلم، ابوذر و انصار در محور شاوریه مستقر شدند و دوباره آموزشهای سخت و نفسگیر نیروها شروع شد (بابایی، ص ۱۳۶).
پس از آموزشهای لازم گردان به شاوریه منتقل شد. محمود مرادی جانشین گردان انصار دربارة استقرار نیروها در محور شاوریه گفته است گردان ما در منطقه شاوریه چادر زد و همانجا مستقر شد. این جابجایی باعث شده تا نیروها از مناطقی که میبایست زمان عمیات در آنجا عمل شوند از نزدیک به خوبی آشنا شوند(بهزادو بابایی، ص ۲۱۰).
در آستانة عملیات، گردان انصار با گردان ۱ تیپ تکاور ۵۸ ذوالفقار ارتش ادغام شد که در این ادغام اسماعیل قهرمانی فرمانده گردان ادغامی شده و قرارگاه فرعی نصر ۵ را تشکیل دادند که استعداد آن به حدود ۱۳۰۰ تن رسید. این نیروها جز نخستین قرارگاهی بود که موفق شدند خود را به دامنةهای ارتفاعات موسوم به هدف توفیق در حد غربی منطقه عملیاتی برسانند(بهزاد و بابایی، ص ۲۱۸، ۲۴۴-245). محمود مرادی جانشین گردان گفت با رسیدن نیروهای گردان به پای کار، ما منتظر بودیم تا بچههای دیگر عمل کنند تا بعد ما وارد عمل شویم(بهزادو بابایی، ص ۲۴۵).
در ارتفاعات مقابل شاوریه موسوم به هدف توفیق، رزمندگان گردان انصار و تکاوران گردان ۱ تیپ ذوالفقار، از سه نقطه وارد عمل شدند. با شروع درگیری، نخست رزمندگان گردان ۱ موفق شدند از سمت راست ارتفاعات شاوریه، مواضع دشمن را زیر آتش گرفته، از ارتفاع ۲۳۸ بالا بروند. سپس نیروهای گردان انصار از سمت چپ و مرکز این ارتفاعات به مواضع دشمن بر تپههای ۳۱۴ و ۳۰۰ هجوم بردند(بهزاد و بابایی، ص ۲۷۹-280). سرانجام در سپیده دم صبح روز ۲ فروردین ۱۳۶۱ رزمندگان گردان انصار و تکاوران گردان ۱ با تصرف هدف توفیق بر شمال جادة آسفالت اندیمشک – دهلران و انهدام مواضع دشمن بر روی تپههای ۳۱۴،۳۰۰ و ۲۳۸ با موفقیت به پایان رسد(بهزاد و بابایی، ص ۲۸۱). محمود مرادی جانشین گردان انصار روایت کرد که ما گروهان ۱ انصار را تحت امر سید رحمت الله خالصی به پشت سر نیروهای دشمن فرستادیم و انها همانجا مستقر شدند. دو گروهان دیگر گردان را هم پایین مواضع نیروهای عراقی زمینگیر کرده و منتظر بودیم بچههای حبیب، سلمان و حمزه کارشان را شروع کنند تا ما هم روارد عمل شویم. به محض سقوط توپخانه دشمن در ارتفاعات علی گره زد ما حمله شروع کردیم و درگیری شروع شد و ظرف ۱۰ دقیقه منطقه را تصرف کردیم(بهزاد و بابایی، ص ۲۸۲-،283). عقربههای ساعت به دو ۳۰ دقیقه بامداد نزدیک میشدند. در محدوده قرارگاه فرعی نصر ۵ نیز فرماندهان گردان انصار و ۱ تیپ ۵۸ تکاور ارتش نیز گزارش دادند که توانستند تپههای شاوریه را در حد راست محور قرار گاه عملیاتی نصر دور بزنند (بابایی، ص ۱۷۲).
در کتاب مهتاب خین به نقل از سردار شهید حسین همدانی در مورد این مرحله از عملیات آمده است با فشاری که حسن باقری روی حاج احمد و حاج همت آورد نیروهای گردان انصارالرسول به سرعت از دامنههای شاوریه آمدند پایین سمت امامزاده عباس شانسی که آوردیم هنوز پاتک دشمن شروع نشده بود آنجا حاج احمد برای پوشش دادن به حد غربی منطقه عملیاتی حتی گردان حمزه سیدالشهدا را هم از علی گره زد بیرون کشید و روانه امامزاده عباس کرد بعد از دریافت دستور حسن باقری حاج همت که در قرارگاه فرعی نصر ۵ حضور داشت بلافاصله در تماس با گردان انصال الرسول به اسماعیل قهرمانی دستور داد هرچه سریعتر نیروهای گردان انصار را با استفاده از نفربر بفرستند به سمت امامزاده عباس از طرف دیگر حسن با حاج احمد تماس گرفت و به او تاکید کرد که شما در قرارگاه فرعی نصر ۲ عدادی از گردانهایتان را از خط پدافندی فعلی آزاد کنید و بفرستید به سمت امامزاده عباس در نتیجه آقای متوسلیان با رضا چراغی فرمانده گردان حمزه تماس گرفت و به او دستور داد هرچه سریعتر بچههایش را از دامنههای علی گره زد جمع آوری کنم و آنها را با استفاده از خودرو ببرد به سمت امامزاده عباس وقتی پاتک لشکر ۱۰ زرهی عراق شروع شد چههای انصار و حمزه را کشیدند جلو به سمت امامزاده و در نتیجه بین نیروهای ما در مرکز با آنها در غرب یک شکاف مسدود ناشده باقی ماند یعنی بین ما و امامزاده عباس الحاقی صورت نگرفته بود (همدانی، ص۵۳۲، ۵۳۹).
پس از پیروزی های به دست آمده در مرحله اول عملیات سقوط توپخانه سپاه چهارم عراق دشمن بخشی از نیروهای یگانهای خود را در منطقه سازماندهی کرد و با لشکر ۱۰ زرهی خود پاتک سنگینی با هدف انهدام نیروهای جبهه قرارگاه قدس و اشغال مجدد مناطق آزاد شده در امامزاده عباس اجرا کرد سپس با نیروهای تیپ ۴۱ ثارالله به شدت درگیر شد دشمن با اتکا به ارتفاع تینه روی منطقه به طور کامل تسلط داشت همچنین با توجه به موقعیت نامناسب نیروهای خودی در دشت عباس و جاده اندیمشک دهلران از برتری نسبی نظامی برخوردار بود و نیروهای تیپ ۴۱ را کاملاً زیر آتش داشت با توجه به شرایط ایجاد شده در منطقه فشار عراقیها در امامزاده عباس روی نیروهای تیپ ۴۱ ثارالله فرمانده کل سپاه دستور اعزام چند گردان از تیپ ۲۷ را برای مقابله با پاتک زرهی دشمن صادر کرد در پی این دستور احمد متوسلیان گردانهای انصار حمزه ابوذر مسلم و مالک را برای مقابله با پاتک دشمن به امامزاده عباس اعزام کرد همچنین قرارگاه تاکتیکی تیپ را از ارتفاع ۳۵۰ شاوریه به شیاری در فاصله ۷ کیلومتر امامزاده عباس منتقل کرد نیروهای گردان حمزه ابتدا امامزاده عباس را از اشغال دشمن خارج کردند اما نیروهای عراقی از روبرو و سمت چپ(ارتفاعات تینه) با آرایش تانکها و نیروهای پیاده فشار را بیشتر کردند و دوباره امامزاده عباس را به تصرف در آوردند در پی این اقدام دشمن گردانهای حمزه و انصار به ناچار عقب نشینی کردند جاده اندیمشک دهلران همچنان هدف آتش نیروهای عراقی بود از این رو مهمات رسانی و پشتیبانی از گردانهای درگیر در خط هر لحظه دشوارتر میشد به همین دلیل سایر گردانها نیز عقب نشینی کردند و در ۶ کیلومتری امامزاده به پدافند پرداختند وضعیت طوری بود که فرمانده تیپ ۲۷ احمد متوسلیان و جانشین وی محمود شهبازی مجبور شدند نیروها را در خط مقدم هدایت کنند و این نبرد تا قبل از ۳ فروردین پایان نیافت (شیری، ص ۴۹).
در حالی که اجرای عملیات فتح المبین در مرحله اول پایان یافته بود به علت وضیت حساس موضع توپخانة و تجمع تانکهای عراقی در شمال روستای واوی و احتمال تحرک زرهی عراق وجود داشت در مرحلة دوم گردان انصار به همراه سایر گردانهای عملیات تیپ ۲۷ محمد رسول الله در محور امامزاده عباس به حفظ مواضع تصرف شده و نیز مقابله با تانک دشمن مشغول شد (شیری، ص ۵۰؛ بهزادو بابایی، ص ۳۰۴).
بعد از ظهر روز جمعه ۶ فروردین ۱۳۶۱ فرماندهان گردانهای سلمان، انصار و حبیب در سنگر فرمانده تیپ ۲۷ برای اجرای مرحله سوم عملیات مستقر در کمپ بلتا گرد هم آمدند تا توسط فرمانده این تیپ نسبت به ماموریت آینده خود توجیه شوند (بابایی، ص ۱۹۰-191). در این جلسه، احمد متوسلیان ماموریت نفوذ از دامنههای جنوبی علی گریذد به سمت ارتفاعات ابوصلیبی خات با هدف یورش به سایت ۵ و ارتفاعات رادار از پشت مواضع دشمن را به ایشان ابلاغ کرد. این بار این گردانها بدون ادغام شدن با گردانهای ارتشی، بایستی وارد عمل میشدند. در پایان جلسه فرماندهان این گردانها موظف شدند حداکثر تا ساعت ۷ شب جمعه ۶ فروردین نیروهای خود را به پای دامنههای جنوبی ارتفاعات علی گریذد رسانده و در آنجا منتظر دریافت دستور آغاز پیشروی باقی بمانند. با آغاز تاریکی هوا، گردانهای انصار و حبیب دامنههای غربی ارتفاعات ابوصلیبی خات را بدون اینکه با کوچکترین عکسالعملی از جانب عناصر کمین دشمن مواجه شوند دور زدند از آنجا که حرکت این دو گردان و همچنین گردان سلمان با وقفه همراه بود همه فرماندهان تیپ ۲۷ و قرار گاه عملیاتی نصر نگران تاخیر پیش آمده در شروع عملیات بودند(بابایی، ص ۱۹۱-192). سرانجام مرحله سوم عملیات فتح المبین در۷ فروردین ۱۳۶۱ با رمز یا زهرا آغاز شد وسه گردان سلمان، انصار و حبیب پیشروی عمیقی را به سمت جنوب با هدف رسیدن به سایتهای ۴ و ۵ رادار و ارتفاعات ابوصلیبی خات آغاز کردند. گردان سلمان پس از دو ساعت و نیم پیشروی به سمت مواضع دشمن به پشت سیم خاردارهای سایت ۵ رادار رسید و ساعت ۳:۲۰ سحرگاه ۷ فروردین ۱۳۶۱ با نیروهای عراقی مستقر در سایت ۵ درگیر شد. پیشروی گردانهای انصار و حبیب به سمت ارتفاعات ابوصلیبی خات و تصرف این ارتفاعات نیز حلقه معاصره شمن را که در سایتهای رادار مستقر بودن کامل کرد (شیری، ص 51)
در ۷ فروردین و در مرحله چهارم عملیات فتح المبین در محور امامزاده عباس و ارتفاعات تینه گردانهای حمزه، مسلم و ابوذر با پیشروی در جاده اندیمشک دهلران خود را به سه راهی امامزاده عباس و تنگه ابوقریب رساندند و با کمک زرهی ارتش نیروهای عراقی را به عقب راندند و متواری کردند. دو گردان انصار و سلمان نیز برای تقویت این محور و تسلط کامل بر تنگه ابوقریب به گردانهای مسلم ابوذر و حمزه پیوستند (شیری، ص 52). صبح روز ۱۲ فروردین ۱۳۶۱ نیروهای گردان انصار به همراه سایر نیروهای گردان تیپ ۲۷ پس از سه شبانه روز استقرار در مناطق آزاد شده طی مرحله چهارم عملیات فتح المبین و تحکیم خطوط پدافندی به پادگان دوکوهه برگشت(نک: بهزاد و گلعلی ص ۳۵۱).
عملیات بیتالمقدس/ الی بیتالمقدس: این عملیات در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱، با رمز «یا علی بن ابیطالب(ع)»، در جنوب غربی استان خوزستان با هدف آزادسازی خرمشهر و هویزه و جادۀ اهواز ـ خرمشهر اجرا شد (رشید، ص ۴۹).
بعد از خاتمة عملیات فتحالمبین زمانی که مشخص شد عملیات بیتالمقدس باید انجام شود از ۲۰ فروردین کار سازماندهی گردان انصارالرسول آغاز شد که استعداد گردان چهار گروهان و در حد ۵۰۰ تن بود(بهزاد و بابایی، ص ۴۱۶، ۴۱۸، ۴۱۹). در این حال باتوجه به وسعت عملیات تیپ ۲۷ تصمیم گرفته شد که برای پوشش بهتر و هدایت موثر گردانها دو محور عملیاتی برای تیپ در نظر گرفته شود که گردان انصار الرسول در محور سلمان و زیر نظر محمود شهبازی به همراه چهار گردان دیگر سازماندهی و مرحلة اول عملیات را عهدهدار شدند(بابایی، ص ۲۳۹-240؛ بهزاد و بابایی، ص ۴۲۱-423).
گردان پس از سازماندهی، در روزهای پایانی فرودین ۱۳۶۱ از پادگان دوکوهه به اهواز و از آنجا به داخوین منتقل شد و در آنجا کار آموزش و تمرینات سخت نظامی انجام داد(بهزاد و بابایی، ص ۴۲۰، ۴۲۶، ۴۳۲).افزون براین، گردان انصار با گردان ۱۴۴ تیپ ۲ لشکر ۲۱ ادغام شد(بهزاد و بابایی، ص ۴۶۵). برای اجرای این عملیات ابتدا مقدمات عبور نیروها از ساحل غربی رودخانه کارون فراهم شد سپس مقارن با غروب آفتاب انتقال آنان با استفاده از قایقهای تندرو و موتوری آغاز گردید و ساعت ۱۹:۴۵ نیروهای عمل کننده با موفقیت از کارون عبور کردند سپس ساعت ۲۰ نیروهای گردان حمزه گردان انصار (که با گردان ۱۴۴ تیپ ۲ لشکر ۲۱ حمزه ادغام شده بود) به همراه گردانهای مالک اشتر، عمار یاسر و مسلم بن عقیل به ترتیب از سمت راست به چپ به صورت تک در محور شرقی -غربی آرایش گرفتند (شیری، ص ۶۰؛ بهزاد و بابایی، ص ۴۸۵).
گردان انصار پس از مسافتی به خاکریز بزرگی رسید و اعلام کرد به دژ مرزی رسیده است در حالی که از قرارگاه اطلاع داده میشد تا دژ مرزی همچنان باید به پیشروی خود ادامه دهد. از این رو گردان انصار به سمت مرز حرکت کرد و در آنجا با تانکهای دشمن درگیر شد. با توجه به شرایط سخت گردان انصار، به گردانهای مقداد و سلمان تاکید شد از چپ و راست، گردان انصار را حمایت کنند. گردان انصار بعد از دستیابی به دژ مرزی عراق متوجه شد در آن سوی دژ نیروهای دشمن با اتکا به جادهای که وجود داشت در حال انتقال نیرو و تجهیزات به عقب هستند تا قوای خود و مواضعشان را در خرمشهر تقویت کنند، به اجرای آتش پرداخت و در نتیجة آن نیروهای عراقی پا به فرار گذاشتند (شیری، ص۶۴).
از ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۱ پاتک سنگین دشمن آغاز شد و گردان انصار توانسته بود محاصره دشمن را بشکند(بهزاد و بابایی، ص۵۷۵، ۵۸۲). این تکها در روزهای ۱۵ تا اوایل روز ۱۶ اردیبهشت، در مجموع در چهار نوبت انجام شد که هر بار با مقامت نیروهای گردان و دیگر نیروهای تیپ ۲۷ دفع شد(نک: بهزاد و بابایی، ص ۵۸۵).
مرحلۀ دوم عملیات الی بیت المقدس، گردان انصار به همراه دوازده گردان دیگر از تیپ ۲۷ (بابایی، ص ۲۸۹) برای رسیدن به دژ مرزی که حدود سیزده کیلومتر فاصله داشت زودتر از سایر گردانها به سمت نقطه رهایی رهسپار شد (بابایی، ص ۶۰۷). اسماعیل قهرمانی فرمانده گردان انصار گفته است که میبایست از میان مواضع دشمن رد میشدند، سیزده کیلومتر پیشروی میکردند و به جاده دژ میرسیدند. به همین سبب رسیدن آنها به دژ مشکل به نظر میرسید و با وجود این به مواضع دشمن برای آغاز مرحلة دوم عملیات رسیدند( نک: بابایی، ص ۶۰۷-608).
با آغاز مرحله دوم عملیات در ساعت ۲۳:۳۰ روز ۱۶ اردیبهشت ۱۳۶۱، به فاصلة سه ساعت بعد، ۲:۳۰ رزمندگان گردان انصار به مرز بینالمللی رسیدند(بابایی، ص ۶۱۰). محمد مردای معاون گردان انصار، درباره ادامة نبرد در پشت دژهای مرزی گفته است که دشمن در حال ستون کشی و عقبنشینی به سمت خرمشهر جهت حفظ این شهر بود که خیلی زود به آنها یورش برده و تارومارشان کردند (بابایی، ص ۶۱۵-616).در مرحلة سوم عملیات نیز در ۱۹ اردیبهشت، گردان انصار با تمام توان به مواضع دشمن یورش برده وبا گرفتن تلفات از دشمن، خود نیز آسیب دید و مجبور به عقبنشینی شد(نک: بابایی، ص ۶۶۲).
پس از سه مرحله نبرد سنگین یگانهای پیاده در طول ۲۰ روز و آزادسازی حد فاصل کارون تا مرز بین المللی بازسازی گردانها و تجدید قوای تیپ ۲۷ امری اجتناب ناپذیر و اساسی بود. در راستای روند بازسازی یگانهای مانوری خودی و تجدید سازمان و جذب قوای جدید در شامگاه جمعه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۱ جلسه توجیهی فرماندهی تیپ ۲۷ با فرماندهان گردانهای این یگان در محل قرارگاه فرعی نصر ۲ برگزار شد. احمد متوسلیان بر ضرورت آمادگی نیروها برای اجرای مرحله نهایی عملیات تاکید کرد همچنین متوسلیان تاکید میکرد بازسازی گردانهای تیپ ۲۷ تیپ با ادغام بعضی از گردانها و استفاده از نیروهای سایر گردانهایی که کمتر آسیب دیدهاند باید انجام شود گردانهای میثم تمار، مقداد، بلال، عمار یاسر، حبیب بن مظاهر و انصار الرسول گردانهایی بودند میبایست بازسازی و تجدید قوا میشدند (بابایی، ص ۳۱۷؛ شیری، ص 68).
برای مرحلة چهارم عملیات گردان انصار به همراه سایر گردانهای تیپ ۲۷ ساعت ۲۲:۳۰ اول خرداد ۱۳۶۱ از همان معبر ۱۵۰ سانتی متری عبور و به خط دشمن حمله کردند. گردانهای انصار و بلال اولین گردانهایی بودند که موفق به عبور از میدان مین شدند. نیروهای دشمن روی سیل بند سنگرهای متعددی احداث آن را به دژی مستحکم تبدیل و از این طریق راه پیشروی را بر هر نیرویی سد کرده بودند و حرکت گردان متوقف شد و با رسیدن نیروهای جدید اهداف مورد نظر تصرف شد (شیری، ص 68).
عملیات رمضان: این عملیات در جنوب شرقی عراق و شرق شهر بصره، با رمز «یا مهدی(عج) ادرکنی» و با هدف تهدید این شهر از شرق؛ نیز حضور نیروهای ایران در حاشیۀ رودخانۀ شطالعرب اجرا شد (نک: حسینی، ص ۶۵-۲۱4). از آنجاکه در جریان طراحی و اجرای این عملیات تیپ ۲۷ در سوریه به سر میبرد در اواخر تیر پس از رسیدن به تهران به سرعت در پادگان امام حسن جمع شده و مقدمات حضورشان از مرحله سوم عملیات رمضان در ۳۰ تیر فراهم کردند (نک: دهنمکی، ج ۱، ص ۲۴۳؛شیری، ص ۸۲). تیپ ۲۷ در مرحله سوم این عملیات در حالی که دو گردان از تیپ ۷ ولیعصر را در سمت راست و چهار گردان از تیپ ۲۵ کربلا را در سمت چپ خود داشت میبایست از خط خیز به سوی هدف تک کند. در مرحله پنجم نیز گردانهای تیپ ۲۷ شامل گردان حبیب از راهکار کیلومتر ۹ گردان های انصار و ابوذر از راهکار کیلومتر ۱۰ گردان میثم از راهکار کیلومتر ده و نیم گردانهای عمار حمزه و مقداد از راهکار کیلومتر ۱۱ ماموریت داشتند تک کنند و ضمن انهدام دشمن دژ مثلثی سوم را به تصرف در آورند سپس نیروهای خود را به سمت چپ گسترش دهند و با تیپ ۱۴ امام حسین الحاق کنند (شیری، ص ۸۲).
ساعت ۲۱ شامگاه چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۶۱ گردانهای تیپ ۲۷ بعد از شنیدن رمز عملیات پیشروی خود را از دژ مرزی عراق به سمت مواضع عراقیها آغاز کردند. در سمت راست گردانهای انصار و حبیب با گرای ۲۵۰ درجه و در سمت چپ گردانهای حمزه و عمار با گرای ۲۳۰ درجه حرکت کردند. این در حالی بود که با آشکار شدن عملیات برای نیروهای عراقی منطقه زیر آتش شدید توپخانه قرار گرفت. در این حال، گردان حبیب در مسیر پیشروی خود یک گردان زرهی دشمن شامل ۴۰ تانک را منهدم کرد. در این میان خاکریزی که قرار بود از پاسگاه زید تا کانال ماهی به طول ۱۲ کیلومتر احداث شود به اتمام نرسید با توجه به این وضعیت و تهدید دشمن از سمت شمال منطقه (نوک کانال ماهی) و احتمال محاصره شدن یگانهای عمل کننده، گردان انصار به همراه دو گردان دیگر حمزه و عمار عقب نشینی کردند (شیری، ص ۸۴).
بعد از آن نیروهای گردان مجدد سازماندهی شده و در ۶ مرداد ۱۳۶۱ در پنجمین مرحله از عملیات رمضان حضور پیدا کردند (بابایی، ص ۴۳۸). در این مرحله گردانهای انصار و ابوذر در سمت راست گردان حبیب تیپ ۲۷ با استفاده از راهکار کیلومتر ۱۰ به سمت مواضع دشمن حرکت کردند (شیری، ص ۸۵) که موفقیتی همراه نداشت و مجبور به عقبنشینی شدند (نک: بابایی، ص ۴۶۲). عملیاشهادت فرماندهاش، سید رحمتالله خالصی، در ۱۱ مرداد ۱۳۶۱ به اهواز روانه شد (بابایی، ص۴۶۱، ۴۶۳).
عملیات مسلم بن عقیل: این عملیات در ۹ مهر ۱۳۶۱، با رمز «یا ابوالفضل العباس(ع))، در منطقۀ غرب کرمانشاه، با هدف آزادسازی سومار و تأمین ارتفاعات مشرف بر شهر مندلی عراق اجرا شد (درودیان، خرمشهر ... ، ص ۳۹-42). در این عملیات گردان انصار با گردان ۱۵۸ از تیپ ۵۵ هوابرد ارتش ادغام شد و میبایستی تپههای ۳۶۳ ، قلعه مین و قلعه جوق با طول منطقه درگیری ۵ کیلومتر تصرف کند (شیری، ص 91). عملیات ساعت ۲۲:۰۷ روز ۸ مهر ۱۳۶۱ با رمز یا ابوالفضل العباس آغاز شد. ساعت ۲۳:۳۰ گردان انصار به مواضع دشمن رسید و درگیری را آغاز کرد اما موفقیتی حاصل نشد و مجبور به عقبنشینی شد (نک: شیری، ص ۹۴).
عملیات والفجر مقدماتی: این عملیات در ۱۷ بهمن ۱۳۶۱، با رمز «یا الله»، در جنوب استان ایلام (فکه) و شمال غربی استان خوزستان (چزابه) با هدف پیشروی بهسوی شهر العماره عراق و تهدید آن طراحی و اجرا شد (رشید، ص ۷۰). مأموریت گردان در این عملیات که زیر امر تیپ عمار به همراه پنج گردان تیپ بود، از دو کیلومتری سمت چپ طاووسیه تا رشیدیه به خط دشمن حمله کند و پس از عبور از موانع میدان مین کانال اول و دوم و جاده آسفالت با تصرف کانالهای کشاورزی( کانالهای ۳ و ۴)، جاده تعاون را تامین کند. در ادامة آن مأموریت به تیپ ابوذر و تیپ ۳ زرهی لشکر ۱۶ قزوین جهت تصرف اهداف تعیین شده حرکت کنند (شیری، ص 105؛ راز ... ، ص ۴۰)
طبق طرح پیشبینی شده بود گردان انصار در کنار دیگر گردانهای تیپ عمار از دو جناح چپ و راست پاسگاه رشیده عراق به ترتیب با گردان کمیل و مالک و سه گردان مقداد حمزه و انصار عملیات را اجرا کردند. به این ترتیب که در سمت چپ ابتدا گردان کمیل تا پاسگاه رشیده پیشروی کند سپس گردان مالک با عبور از گردان کمیل عملیات را ادامه داد. در سمت راست نیز گردان حمزه پیشروی خود را آغاز کرد و سپس گردان انصار جایگزین گردان حمزه شد. ساعت ۱:۳۰ گردان انصار به کانال اول رسید و با دشمن درگیر شد. گردان مقداد نیز ضمن عبور از موانع با نیروهای کمینهای دشمن درگیر شد و بعد از ۶ الی ۷ ساعت به کانال اول رسید. حدود ساعت ۳ فرمانده گردان انصار، محمد خزایی مجروح شد. در این شرایط گردان مقداد آماده بود از گردان انصار عبور کند اما بنا به تصمیم فرمانده تیپ، علی اکبر حاجی پور بهسبب حجم گسترده موانع و ناکامی همه محورها در خط شکنی نیروها مجبور به عقب نشینی شدند. اما به دلیل پیش بینی نکردن عقبنشینی مشکلاتی ایجاد شد و تنها نیمی نیروها به عقبه رفتند (شیری، ص 108؛ راز ، ص ۴۱، ۷۳، ۷۵).
عملیات والفجر ۱: این عملیات در ۲۱ فروردین ۱۳۶۲، با رمز«یا الله»، در جنوب غرب استان ایلام با هدف پیشروی بهسوی شهر العماره عراق و تهدید آن طراحی و اجرا شد (رشید، ص ۷۱). طبق طرح، گردان انصار با چهار گردان دیگر تیپ عمار لشکر ۲۷ با ادغام در گردانهای تیپ ۸۴ خرم آباد ارتش در ساعت ۲۳ روز ۲۱ فروردین ۱۳۶۲ با استفاده از غافلگیری دشمن به مواضع آنها حمله و خط پیروزی را تصرف کنند (شیری، ص ۱۲۲).
با آغاز عملیات گردان انصار، با چهار گردان مقداد، مالک،کمیل و حمزه از تیپ عمار پیشروی خود را آغاز کرد. گردان کمیل نیز در محدوده عملیاتی خود که از سمت چپ ارتفاعات مثلثی شروع میشد و تا ۵۰۰ متری جادهای که به ارتفاع ۱۱۲ متصل میشد ادامه داشت مستقر شد. سپس با گردان مالک الحاق کرد ولی الحاق با گردان مالک انجام نگرفت. در نتیجه صبح روز اول عملیات گردان انصار در محدوده بین گردانهای مالک و کمیل برای تقویت محور ۱۱۲ وارد عملیات شد، اما افزایش فشار دشمن در این محور مانع از الحاق گردان انصار با کمیل شد و به ناچار گردان خندق هنگام ظهر وارد عملیات شد تا شکاف بین گردانهای انصار و کمیل را پوشش دهد (شیری، ص 124). در این عملیات حجت الله نیکچه فراهانی فرمانده گردان انصار رسول، بهرام تندسته فرمانده گردان عمار یاسر و در این مصاف هولناک به شهادت رسیدند. (بابایی، ص ۶۲۸).
عملیات والفجر ۴: این عملیات در ۲۷ مهر ۱۳۶۲، در جبهۀ شمالی در منطقۀ عمومی سلیمانیه ـ پنجوین با رمز مقدس سه بار «یا الله»، با هدف تصرف درۀ شیلر و پنجوین (شمال شرقی عراق و در جنوب شهر بانه در غرب کردستان) و انسداد معابر تردد ضدانقلاب اجرا شد (رشید، ص ۹۰). نیروهای لشکر بعد از چهار روز نبرد سخت به بازسازی یگانهایش پرداختند و در ساعت ۲۱:۴۰ روز ۲۸ آبان ۱۳۶۲ آخرین گام برای انهدام نیروهای دشمن و تصرف کامل کانی مانگا و تکمیل خط پدافندی برداشتند. با این هدف گردان انصار به ارتفاع شیخ گز نشین شاخ تارچر و شاخ حران حمله کرد و صدمات نسبتاً سنگینی به گردان و سایر سازمان لشکر ۲۷ وارد شد (نک: شیری، ص 143؛ بابایی و بهزاد، ص ۱۶۹).
در پی صدمات وارد شده به سازمان رزم لشکر ۲۷ محمد رسول الله در عملیات والفجر ۴ و شهادت جمعی از زبدهترین کادرهای گردان انصار و گردانهای این لشکر و متعاقب عدم مساعت سپاه منطقه ۱۰ تهران برای جایگزین کردن کادرهای از دست رفته در عملیات با کاردهای باکارآمد (بابایی و بهزاد، ص ۱۶۹) تعداد یگانهای لشکر کاهش یافت و بدنبال آن گردان انصار منحل شد. در این باره همت، فرمانده لشکر ۲۷ اشاره کرد که گردان انصارالرسول چون کادر فرماندهی زبده نداشت نیروهای آن در سایر گردان سازماندهی شدند (بابایی و بهزاد، ص ۱۷۱). اما حدود یک سال بعد با اعزام نیروهای زبده گردان مجدد سازماندهی و در عملیات بدر شرکت کرد(نک: ادامة مقاله).
عملیات بدر: این عملیات در ۲۰ اسفند ۱۳۶۳، با رمز «یا فاطمهالزهرا(س)»، در غرب تالاب هورالعظیم و شرق رودخانۀ دجلۀ عراق، با هدف تسلط بر جادۀ العماره ـ بصره و راهیابی به مرکز اصلی آبگرفتگیهای غرب دجله و تسلط بر شرق دجله اجرا شد (درودیان، خرمشهر ، ص ۱۰۲-112). در این عملیات لشکر ۲۷ میبایستی با استفاده از گردانهای حمزه، انصار، کمیل، مالک و ابوذر از جنوب تا پیچ دوم سیل بند و از کنار دجله تا دهکده نایفبک را تأمین کند. از وسط نیز نیروها میبایست تا جادهای که از نایفبک احداث شده بود حرکت و در ادامه تا سیل بند کنار هور پیشروی میکردند (شیری، ص 164).
شب اول عملیات بهسبب مسمویت غذایی فرماندة گردان انصار، جعفر عقیلمحتشم این گردان از حضور در این شب باز ماند. در شب دوم عملیات، ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ پس از دو کیلومتر پیشروی گروهان شهادت از پیچ سیل بند اول، گردان انصار از گروهان شهادت عبور کرد تا مواضع لشکر را در این محور تقویت کند (شیری، ص 166-167). اما دشمن با استفاده از زرهی از سمت چپ جنوب غربی پد اخلاص بهمنظور ایجاد شکاف بین یگانهای چپ و راست پاتکش را آغاز کرد. این فشار به گردانهای افزونبر گردان انصار، به گردان مالک و گروهان شهادت نیز وارد شد و گردانهای انصار و مالک دو ساعت مقاومت کردند اما در نهایت خط این دو گردان شکسته شد و با رخنه دشمن در مواضع گردانهای انصار و مالک مجبور به عقب نشینی شدند (شیری، ص 167).
عملیات والفجر ۸: این عملیات در ۲۰ بهمن ۱۳۶۴، با رمز «یا فاطمهالزهرا(س)»، با هدف تصرف شبهجزیرۀ فاو (جنوب شرقی عراق) و انسداد راه ورودی عراق به خلیج فارس اجرا شد (کارنامه ... ، ص ۱۹).طبق طرح عملیات مقررشد گردان انصار پس از موفقیت گردان عمار به سوی هلالی دوم پیشروی و بعد از تصرف آنجا با گردان عمار و لشکر ۱۷ الحاق کند (شیری، ص 174). بدین ترتیب، فرماندهان گردانهای عمار و انصار، ۳۰ بهمن ۱۳۶۴(شب عملیات)، همراه فرماندهان گردان های لشکر و مسئولان واحد های لشکر ۲۷ در مقر لشکر ۱۷ درباره طرح مانور توجیه شدند و هماهنگی های لازم بین دو لشکر ۱۷و ۲۷ انجام گرفت (شیری، ص 175). دو روز بعد از آغاز عملیات، در ۲۲ بهمن ۱۳۶۴ ساعت ۲۰ گردان انصار با گردان مالک به سمت نقطه رهایی حرکت کردند.این در حالی بود که گردان تخریب با خنثی کردن مین مسیر حرکت گردانها را باز کرده بود(شیری، ص 180)
در ۲۳ بهمن گردان انصار نیز که با فاصله به دنبال گردان مالک حرکت می کرد، پس از موفقیت این گردان در تصرف پایگاه دوم موشکی از روی جاده ام القصر و از سمت راست آن پیشروی خود را آغاز کرد در پی پیشروی این گردان نیروهای دشمن با کمترین مقاومت عقب نشینی کردند آنان هنگام عقب نشینی انبارهای تسلیحاتی مهماتشان را نیز منهدم میکردند طوری که جاده ام القصر به طور کامل روشن شده بود سپس گردان انصار با قدرت به پیشروی خود ادامه داد به سه راهی کارخانه نمک رسید و یک گروهانش را روی جاده سمت راست کارخانه نمک پیش فرستاد دو گروهان دیگرش هم به پیشروی خود در امتداد جاده ام القصر ادامه دادند رضا دستواره جانشین لشکر با حضور در خط عملیات را هدایت میکرد و گردانهای انصار و حبیب را برای پیشروی تا استقرار در منطقه ارزشمند تحریض میکرد سرانجام این دو گردان حدود ۱۳۰۰ متر پس از سه راهی کارخانه نمک در محلی که دو طرف جاده را آب احاطه کرده بود موقعیت را برای پدافند مناسب دیدند و متوقف شدند پس از توقف مسئولیت خط پدافندی به گردان حبیب واگذار شد(دهنمکی، ج۲ ، ص ۴۰۱؛ شیری، ص ۱۸۰).
با فرا رسیدن ظهر ۲۳ بهمن کادر گردان حمزه سیدالشهدا توسط سید محمدرضا دستواره قائم مقام لشکر نسبت به طرح عملیات توجیه شدند در این توجیه اعلام شد که چند دستگاه تانک پ.امپی در مقابل نیروها وجود دارد که باید آنها را منهدم شوند و به هدف نهایی انهدام پل روی کانال در مسیر پیشروی در جاده فاو ام القصر رسید. نخست قرار بود گردان انصار که در شناساییهای این منطقه حضور داشته و یک مرحله هم در عملیات شرکت کرده بود وارد عمل شود اما بهسبب خستگی و تلفات از حضور در عملیات امتناع ورزیدند و در آخرین لحظات مقرر شد که گردان حمزه به تنهایی این مرحله از عملیات را انجام بدهد (دهنمکی، ج۲ ، ص ۴۱۴). روز پنجم ۲۵ بهمن ۱۳۶۴ واحد مهندسی ۵۰۰ متر از جاده نهر ازرق را احداث کرد. گردان حبیب نیز برای استراحت به اردوگاه بهمن شیر منتقل و گردان انصار جایگزین این گردان شد (شیری، ص 180)
ازانجاکه دستیابی به کانال از لحاظ نظامی ارزش فراوانی داشت و دستیابی به آن موقعیت پدافندی نیروهای ایرانی را مستحکم میکرد ازاین رو در 27 بهمن گردان انصار به همراه دیگر گردانهای لشکر ۲۷ برای تصرف آن اقدام کردند. در این ضمن گردان مالک پس از درگیری با دشمن پاکسازی ساختمانهای مزبور به گردان سلمان رسید و سپس از گردان سلمان عبور کرد و توانست دو کیلومتر پیشروی کند. بعد از گردان مالک، گردان انصار وارد عملیات شد و از گردان مالک عبور کرد و تا یک و نیم کیلومتر کانال پیشروی کرد. آنگاه گردان مسلم برای عبور از گردان انصار و دستیابی به پلی که در محل تقاطع جاده ام القصر و کانال مزبور بود وارد نبرد شد اما موفق به تصرف پل نشد. بدین ترتیب با احداث خاکریزی در یک و نیم کیلومتری کانال استقرار گردانهای مالک، انصار و مسلم پشت آن موقعیت جدیدی حاصل شد و موفق به تصرف کانال شدند(شیری، ص 182).
در ۳۰ بهمن ۱۳۶۴ تیپ ۳۲ انصارالحسین خط پدافندی را از گردانهای لشکر ۲۷ تحویل گرفت و همان شب به مواضع دشمن حمله کرد و تا اینکه در ۱۱ اسفند ۱۳۶۴ به علت فشار بیش از حد دشمن با هدف تصرف منطقه مجدد لشکر ۲۷ خط پدافندی را تحویل گرفت و گردان انصار در خط مستقر شد همان شب دشمن پاتک کرد ولی با مقاومت گردان انصار پاتک دشمن شکست خورد(همانجا). ۱۷ اسفند نیز عراقیها با حمایت زرهی و توپخانه شب هنگام روی جاده ام القصر اقدام به پاتک کردند که مقاومت گردان انصار موجب عقب نشینی دشمن شد در ۲۰ اسفند گردان حمزه جایگزین گردان انصار در خط پدافندی شد (شیری، ص ۱۸۲- 183).
عملیات کربلای ۱: این عملیات در ۹ تیر ۱۳۶۵ با رمز «یا ابوالفضل العباس» در غرب ایلام با هدف آزادسازی شهر مهران و ارتفاعات پیرامون آن انجام شد (رشید، ص۶۱). در این عملیات گردان انصار مأموریت داشت از خاکریز گردان سلمان با هدف تصرف روستای بهین بهروزان پیشروی کند و پس از تصرف این روستا و پاکسازی آن شرایط را برای عبور گردان کمیل فراهم کند (شیری، ص 192). طبق برنامه، در ۱۰ تیر گردان انصار با گردانهای کمیل و مالک به خاکریز گردان سلمان منتقل شدند و ساعت ۲۲:۳۰ حرکت خود را آغاز کردند. گردان انصار نیز از خاکریز گردان سلمان به سمت بهین بهروزان پیشروی کرد و پس از پشت سر گذاشتن مواضع و سنگرهای نیروهای عراقی در امامزاده حسن که نقطه رهایی گردان کمیل بود ساعت ۱ موفق شد وستای بهین بهروزان را آزاد کند و در آنجا مستقر شود. در ۱۱ تیر به دلیل درگیر بودن لشکر ۴۱ ثارالله در ارتفاعات قلاویزان مأموریت آن لشکر به لشکر ۲۷ واگذار شد و بدین منظور گردان انصار از روستای بهین بهروزان به خاکریز دوم لشکر ۴۱ ثارالله رفت. در این ضمن دشمن آتش سنگینی اجرا کرد که موجب تلفات نیروهای گردان انصار شد؛ از این رو حرکت گردان انصار از خاکریز دوم لشکر ۴۱ ثارالله به سمت هدف تا ساعت ۴:۲۰ به تأخیر افتاد و سپس مسیر ۳ کیلومتری تا هدف را به سرعت طی کرد و به خاک ریزی که دشمن در دو طرف جاده آسفالت مهران قلاویزان احداث کرده بود دست یافت و در آنجا پدافند کرد (شیری، ص 193).
در ادامة عملیات، در ۱۷ تیر، گردان انصار با پشتیبانی چند تانک از از دو محور پیشروی خود را آغاز کرد: محور اول از جاده آسفالتی که میان ارتفاعات احداث شده بود و محور دوم کانالی بود که در سمت راست جاده قرار داشت؛ سپس با پشتیبانی واحد زرهی توانست تا کانال جلوی یال ارتفاع ۲۰۰ پیش برود و در آنجا پدافند کند (شیری، ص 195). آنگاه در ۱۸ تیر گروهان ۳ گردان حمزه سیدالشهدا خط پدافندی این ارتفاعات منتقل و جایگزین نیروهای گردان انصار شد(دهنمکی، ج۳ ، ص۶۲).
عملیات کربلای ۴: این عملیات در ۳ دی ۱۳۶۵ با رمز «یا محمد (ص)» در جنوب شرق عراق با هدف تصرف شهر ابوالخصیب و تهدید شهر بصره از شمال آن انجام شد (رشید، ص ۷۶). در این عملیات لشکر ۲۷ میبایست با استفاده از گردانهای عمار، مالک، حبیب، مقداد و انصار پس از شکسته شدن خط به دست لشکر ۳۳ المهدی وارد عمل شود (شیری، ص 200). عملیات به سبب هوشیاری دشمن و عدم الفتح در شروع، منتفی شد و گردان عملاً در این عملیات شرکت نکرد(نک: شیری، ص 201)
عملیات کربلای ۵: این عملیات در ۱۹ دی ۱۳۶۵، با رمز «یا زهرا(س)»، در شمال غربی خرمشهر (شلمچه)، کانال زوجی، با هدف پیشروی بهسوی بصره اجرا شد (رشید، ص ۷۷). در این عملیات لشکر ۲۷ زیر امر قرارگاه قدس و برای مرحلة دوم بعد از نیروهای خطشکن در نظر گرفته شد اما باتوجه به خطشکنی قرارگاه کربلا و با توجه به ضرورت تقیت آن قرارگاه برای تثبیت سرپل بدست آمده در غرب کانال پرورش ماهی، مأموریتش تغییر کرد و زیر امر قرارگاه کربلا و در حدفاصل لشکرهای ۲۵ کربلا و ۱۰ سیدالشده وارد عل شد( شیری، ص ۲۰۴). بدین منظور گردان انصار با کمک گردان میثم و مقداد برای حفظ کانال ماهی گسیل شدند (حاجیخداوردیخان، ص ۲۸۸، ۲۹۲، ۲۹۵). طبق این طرح، گردان انصار میبایست پس از رسیدن به جاده آسفالت بلال با گسترش به چپ و راست به منظور تصرف دژ ابوذر پیشروی میکرد و سپس در پل رحمت( پل سوم کانال زوجی) با لشکر ۲۵ کربلا الحاق میکرد همچنین میبایست از خاکریز ناس حرکت میکرد(شیری، ص 210؛ حاجیخداوردیخان، ص ۲۹۶). از کنار خاکریز مقطعی ناس به صورت یک ستون تا جاده آسفالت بلال پیشروی کرده و بعد با گسترش به چپ و راست جهت تصرف دژ ابوذر (حد فاصل خاکریز عقیل تا صادق) اقدام میکرد(حاجیخداوردیخان، ص ۲۹۶).ساعت 23:49 نیروهای گردان انصار به خاکریز امین میرسند. محتشم پس از مشورتی کوتاه با فرماندهان گروهانها دربارة آرایش و تاکتیک رزم نیروها در جاده بلال و شیوه حرکت به سوی دژ ابوذر، دستور حرکت میدهد. در جناح راست از درگیری نیروهای لشکر ۲۵ کربلا با عراقیها چیزی مشاهده نمیشود. گروهان هجرت خاکریز امین را به قصد جاده بلال ترک میکند. هنوز سر ستون ۱۵۰ متر طی نکرده در معرض دید دشمن قرار گرفتهاند و انبوه آتش سهمگین مسلسلهای خودکار و گلولههای تانکها و توپهای ۲۳ میلیمتری ضدهوایی که افقی شلیک میکنند، به سوی آنان هجوم میآورد. عراقیها با تشخیص جهت حرکت نیروها، غرب کانال ماهی و خاکریزهای امین و شفق را آماج آتش سلاحهای خود قرار دادهاند. رزمندگان در این دشت بیعارضه در پی جانپناه میگردند. آر.پی.جیزنها با چالاکی، جسارت و ازخودگذشتگی در موقعیت مناسب به سوی تانکهای عراقی شلیک میکنند. بعد از میان ۷ یا ۸ موشک شلیک شده، دو تا به هدف میخورد؛ یکی از تانکها به آتش کشیده میشود و دیگری از کار میافتد(حاجیخداوردیخان، ص ۳۰۴-305؛ شیری، ص۲۱۰). در حالی که تلاش برای تغییر تاکتیک و با هدف رخنه به مواضع دشمن انجام گرفته بود موفقیتی حاصل نشد و تقریباً اکثر نیروهای رزمنده و آر.پی.جی زنها شهیدیا مجروح شدند (حاجیخداوردیخان، ص ۳۰۹-310). تلفات گردان انصار تا آن لحظه ۱۵ شهید، ۹۶ مجروح و ۸۰ مفقودالاثر بود که این تعداد مفقودالاثر در سرشماری فوری محاسبه شد؛در حالی که تعدادی از این افراد در خطوط منطقه نبرد (پشت خاکریز ناس، فلق و بعضاً رشید) بودند که با روشنایی صبح به گردان پیوستند(حاجیخداوردیخان، ص ۳۱۹، پینویس).
در ساعت ۲۰ دقیقه بامداد تانکهای عراقی درصدد برآمدند خاکریزهای امین و شفق را محاصره کنند وضعیت وخیمی بود و هر لحظه هم وخیم تر میشد از این رو فرمانده قرارگاه کربلا، احمد غلامپور برای تقویت خط غرب به کانال پرورش ماهی لشکر ۱۰ سیدالشهدا را هم وارد عملیات کرد. ساعت ۱:۱۱ تلاش گردان انصار برای رخنه به مواضع نیروهای عراقی موفقیتی به همراه نداشت و آنها با ایجاد سامانه پدافندی قوی و چند لایه و با برخورداری از حمایت توپخانه و زرهی خط نفوذ را بستند. در پی ناکامی گردان انصار، گردان میثم به کمک گردان انصار فرستاده شد. اما موفقیتی حاصل نشد و در نهایت نیروها همراه مجروحان به خاکریزهای فلق و ناس بازگشتند و تا ساعت ۲:۴۳ دقیقه تقریبا همه نیروهای دو گردان انصار و میثم عقبنشینی کردند و عملیات آنها بدون دستیابی به اهداف مد نظر به پایان رسید (شیری، ص۲۱۰؛ حاجیخداوردیخان، ص ۳۰۴-305، 308، 321). ساعت ۵ بامداد شماری از نیروهای گردان انصار برای بازسازی مجدد و مداوا باید به عقب فرستاده شدند(حاجیخداوردیخان، ص ۳۲۵، ۳۸۲)
عملیات بیتالمقدس ۲: این عملیات در ۲۵ دی ۱۳۶۶، با رمز «یا زهرا(س)»، در شمال استان سلیمانیۀ عراق، با هدف تصرف منطقهای برای نزدیکی به شهر سلیمانیه، سد دوکان و شهر قلعهدیزه اجرا شد (درودیان، شلمچه ... ، ص ۲۰۰-201). در این عملیات لشکر ۲۷ میبایستی از محور لشکر ۵۷ حضرت ابوالفضل عبور و از پشت به دشمن حمله کند از این رو گردان مالک وارد عمل شد و پس از عبور از گردان مسلم یک گروهانش به قسمت پایین آل رفت و پس از یک ساعت درگیری موفق شد آن نقطه را از وجود نیروهای عراقی پاکسازی کند. آنگاه با گروهان دوم از گردان انصار الحاق کرد دو گروهان دیگر گردان مالک نیز به سمت تنگه دولبشک حرکت کردند ولی به دلیل حضور گسترده و پراکنده دشمن در تنگ که در نتیجه پاکسازی شدن یال سوم به کوشش لشکر ۵۲ قدس بود از هر سو به آنها شلیک میشد به همین دلیل حرکتشان کُند و متوقف شدند و در نهایت عقب نشینی کردند (شیری، ص 240). در ضمن عملیات گردان انصار با همراهی حمزه پس از گردانهایی از دو یگان دیگر به خط زده مسیر پیشروی آن گردانها را پاکسازی نمایند به دلیل عدم موفقیت آن یگانها و علی رغم حضور گردان انصار و حمزه تا پای کار لشکر ۲۷ وارد کار نشد و عقب نشینی صورت گرفت که در این مرحله به دلیل آتش سنگین دشمن و وضعیت جوی نامساعد گردانها تلفاتی نیز داشتند (دهنمکی، ج۳، ص۴۳۶).
عملیات غدیر: این عملیات در ۳۱ تیر ۱۳۶۷ با رمز « محمد رسول الله(ص)»، با هدف تصرف مناطق اشغال شده مناطق جنوب غربی خوزستان اجرا شد(شیری، ص 258). در این عملیات لشکر ۲۷ ماموریت داشت ضمن حمله به مواضع عراقیها در محدوده جاده شهید صفوی تا پاسگاه کوت سوار عراق آنان را تا منطقه ۵ ضلعی واقع در شمال شلمچه عراق به عقب براند. فرمانده محور یکم لشکر ۲۷ محمد رسول الله در ۲ مرداد ۱۳۶۷ با به کارگیری گردانهای انصار، کمیل، حبیب، مالک و میثم وارد عملیات شد. گردانهای انصار و حبیب در خط خیز مستقر شدند. گردانهای میثم و مالک نیز پس از رها شدن و عبور از نقطه رهایی از خط پدافندی گردان انصار گذشتند و خط دشمن را شکستند. سپس در مواضع عراقیها پیشروی کردند آنان را از موقعیت شهید صفوی عقب راندند و تا پاسگاه کوت سواری تعقیب کردند. پس از تصرف پاسگاه کوت سواری به دلیل باتلاقی بودن منطقه پیشروی و گسترش تک امکانپذیر نبود به همین دلیل پس از هماهنگی و کسب دستور از قرارگاه بالاتر نیروها به پاکسازی مناطق تصرف شده بسنده و کمین خود را در منطقه به طور پراکنده مستقر کردند سپس روی دژ مرزی استقرار یافتند (شیری، ص 260).
مآخذ: بابایی، گلعلی، گردان نهم: کارنامة عملیاتی گردان حبیب بن مظاهر لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) از تأسیس تا پایان دفاع مقدس، تهران: نشر ۲۷، ۱۳۹۲ ش؛ همو و حسین بهزاد، شرارههای خورشید: کارنامة عملیاتی لشکر ۲۷ محمد رسول الله در عملیات آبی- خاکی خیبر، تهران: ۲۷ بعث و صاعقه؛ بهزاد، حسین و گلعلی بابایی، همپای صاعقه، تهران: حوزة هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۷ ش؛ حاجیخداوردیخان، مهدی، نبرد در کانال ماهی(لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) در عملیات کربلای ۵)،تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، ۱۳۹۳ ش؛ حسینی، سید یعقوب، عملیات رمضان: تیر ۱۳۶۱، تهران: ایران سبز، ۱۳۹۳ ش؛ درودیان، محمد، خرمشهر تا فاو، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۹۱ ش؛ همو، شلمچه تا حلبچه، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴ ش؛ دهنمکی، مسعود، بچههای حمزه، تهران: ۲۷ بعثت، ج۱: زمستان ۱۳۹۷ ش، ج۲ : ۱۳۹۸ ش، ج۳، ۱۳۹۹ ش؛ راز کانال کمیل:روایت پنج روز مقاومت رزمندگان گردان کمیل درکانال دوم فکه، به کوشش گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، تهران: شهید ابراهیم هادی ، ۱۳۹۴ ش؛ رشید، محسن، جنگ ایران و عراق: فشردۀ نبردهای زمینی ۳۱ شهریور ۱۳۵۹-29 مرداد ۱۳۶۷، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۷۹ ش؛ سمیعی، علی، کارنامۀ توصیفی عملیات هشت سال دفاع مقدس، تهران: نسل کوثر ، ۱۳۸۲ ش؛ شیری، حجت، اطلس لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص)، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۴۰۰ ش؛ کارنامة عملیات والفجر ۸»، عملیات والفجر ۸ (مجموعهمقالات)، به کوشش حسن درّی، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۸۸ ش؛ همدانی، حسین، مهتاب خیّن: انقلاب، کردستان و دفاع مقدس به روایت فرمانده بسیجی حسین همدانی، به کوشش حسین بهزاد، تهران: فاتحان، ۱۳۸۹ ش.
/ گروه نظامی و جغرافیا/