آستان کوچکسرایی، فرهاد (7 آذر ۱۳۳۴ ـ ۲۶ بهمن ۱۳۶۴)، جانشین گردان مسلم لشکر پیاده ۲۷ محمد رسولالله(ص) نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
فرهاد آستان کوچکسرایی، فرزند حسن در ۷ آذر ۱۳۳۴ از مادری به نام شهربانو مشهدبان در تهران متولد شد. (اداره ثبت ... ) او فرزند اول خانواده بود و چهار برادر و یک خواهر داشت. پدر فرهاد، کارگر و مادرش خانهدار بود. (کنگره ... ).
از آنجا که خانوادة آستان کوچکسرایی مستأجر بودند و خرج زندگی در تهران، دشوار بود لذا فرهاد برای تأمین هزینههای تحصیلی خود و کمک مالی به خانواده کار میکرد (مشهدبان ... ). با وجود اینکه در کودکی، پسری آرام بود؛ امّا روح مبارزهجو و ضدِّ شاهنشاهی او رفتهرفته بیش از پیش، بروز مییافت. بعد از پایان کلاس ششم نظام قدیم، خانوادة فرهاد بهخاطر مخارج بالای زندگی در تهران، راهی قائمشهر شدند. فرهاد، کلاس هفتم بود که بهخاطر اوضاع مالی نامناسب خانواده، مجبور به ترک تحصیل شد. بعد از ترک تحصیل، به مدّت دو سال در یک رستوران، کار کرد. در سال ۱۳۵۴ش، به خدمت سربازی رفت. بعد از مدّتی، به علّت ضعیفبودن چشم، از خدمت سربازی معاف شد. دوره کوتاهمدّت آموزشی سربازیاش را در شاهرود گذراند. فرهاد بعد از سربازی بهعنوان شاگرد مینیبوس، مشغول به کار شد. طیِّ این مدّت، در حسینیهها و مساجد نیز بهعنوان خادم کار میکرد. او جوانها را دور هم جمع میکرد، از دین، مذهب و اسلام با آنها سخن میگفت. در سال ۱۳۵۴ش با رقیه اسدپور ازدواج کرد و صاحب ۳ فرزند پسر شدند. بعد از ازدواج، برای کار به همراه خانواده به تهران رفت. بعد از مدّتی در ۲۳ شهریور ۱۳۵۵ بهعنوان کارگر اپراتور در واحد تعمیرات و نگهداری، به استخدام کارخانه شیر پاستوریزه تهران درآمد (سپاه ...؛ کارخانجات ... ).
او در طیِّ این مدّت، به فعّالیتهای انقلابی نیز میپرداخت؛ اعلامیههای امام را پخش میکرد و حتّی به قائمشهر هم میآورد. در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، در تسخیر پادگانها و تظاهرات علیه رژیم، همکاری داشت. بعد از پیروزی انقلاب، از طرف کارخانه، به جهاد سازندگی شاهرود اعزام شد؛ در دوران سربازی، محرومیت آن ناحیه را دیده بود. به مدّت ۲ ماه با جهاد سازندگی شاهرود همکاری داشت و به مردم خدمت میکرد. در همین ایّام، در سال ۱۳۵۸ش، خدمت در ستاد مبارزه با موادِّ مخدّر و همچنین مسئولیت آرد و نان تهران ازجمله فعّالیتهای دیگر شهید آستان تا پیش از عضویت در سپاه پاسداران بود. در ۲۵ مرداد ۱۳۵۹ به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در یگان حفاظت از شخصیتهای کشور، به خدمت پرداخت. در واقع او در طیِّ دوران خدمتش، محافظ امام خمینی(ره)، دکتر بهشتی و سایر مسئولان ارشد بود. چندین مأموریت خارج از کشور نیز، در پرونده کاری خود در دوران فعّالیتش داشته است. (فاتحان فاو ... )
فرهاد تازه مشغول انجام وظایف کاریاش شده بود، که جنگ عراق علیه ایران، آغاز شد و او بهرغم درگیریهای مداوم در مسئولیت شغلیاش، در ۵ مرحله، از طریق لشکر ۲۷ محمّدرسولالله به جبهه اعزام شد و در خدمت این یگان بود. چهل روز از جنگ نگذشته بود که در یک مأموریت ۲ ماهه در ۱۰ آبان ۱۳۵۹ عازم مناطق جنگی شد. در ۳ فروردین 1360 برای بار دوم به جبهه رفت و مسئولیت فرماندهی گردان را در تیپ محمّدرسولالله برعهدهگرفت. دوبار دیگر نیز در زمستان ۱۳۶۰ و تابستان ۱۳۶۲ با همین مسئولیت در لشکر ۲۷ محمّدرسولالله(ص) در جبهه خدمتکرد. فرهاد همواره برای رفتن به جبهه اشتیاق نشان میداد؛ حتی در برابر مسئولین ارشد دولت برای ماندن و نرفتن به جبهه مقاومت میکرد (آستان، امیر ... ).
از خصایل اخلاقی و ویژگیهای شخصیتی وارستهای بهرهمند بود. آرزوی او این بود که بتواند دست اعضای خانواده و دوستان را بگیرد. اگر کاری از دستش بر میآمد، انجام میداد. برای کوچک و بزرگ، احترام قائل بود و در رفتار با همسرش، مثل یک دوست رفتار میکرد. به قدری به نماز اهمیت میداد که حتی در سر در خانهاش نوشته بود: هر کس نماز نمیخواند، به خانهام نیاید. (آستان، مراد ...) فردی سادهپوش بود و از وسائلنقلیه محل کار، استفاده شخصی نمیکرد. از اوضاع کاری خود چیزی نمیگفت. سر قول خودش باقی میماند. خندهرو و شوخطبع بود. به نظم و انضباط و وفای به عهد، تأکید بسیار داشت؛ به گونهای که همواره سفارش میکرد مردم را منتظر نگذارید (آستان، امید ...) بزرگترین آرزوی فرهاد این بود که مردم ایران بتوانند راحت زندگی کنند. (آستان، امیر) در بسیاری از امور نظیر تواضع و فروتنی، حجب و حیا، امانتداری و حفظ اسرار، سعهصدر، اخلاق در عمل، صداقت و صفا، محبت و گشادهرویی، صبر و استقامت، وقتشناسی، نظم و انضباط و وفای به عهد زبانزد بود» (همو).
فرهاد آخرین مأموریتش را در مراسم چهل شهید شهر آمل، پشتسر گذاشت و بعد از مراسم، راهی تهران شد. دو روز نگذشته بود که به قائمشهر آمد و از پدر و مادرش خداحافظی کرد تا در ۱۳ بهمن ۱۳۶۴، پنجمین حضور خود را در جبهههای نبرد تجربه کند. سپس به منطقة عملیاتی والفجر 8 اعزام شد و مثل دفعات قبل در خدمت لشکر ۲۷ محمّدرسولالله قرار گرفت. پس از ۱۳ روز حضور در فاو، در ۲۶ بهمن ۱۳۶۴ در حالیکه جانشینی فرماندة گردان مسلم این لشکر را برعهده داشت بر اثر اصابت ترکش در جادة فاو ـ بصره به شهادت رسید. (فاتحان فاو)
زمان شهادت فرهاد، پدرش در سیستان و بلوچستان، مشغول کار بود که پیکر شهید به وسیلة برادرش شناسایی شد و به تهران منتقل شد. پیکر فرهاد دوبار در تهران (ابتدا در مقرِّ دولت و سپس از خانه شهید) و یک بار در قائمشهر، در مراسمی با شکوهی، تشییع شد (ص ۱۹۱). پس از تشییع، در امامزاده صالح کوچکسرای قائمشهر به خاک سپرده شد. (کنگره)
فرهاد آستان کوچکسرایی در وصیتنامهاش نوشته است: «بهنامخدا و به یاری خدا و از جانب خدا و به سوی خدا و آنچه خواست خداست و بهترین نامها مخصوص خداست؛ توکّل کردم بر خدا، وقتیکه خداوند متعال نظر افکند و دید که بندگان خویش از شهادت، باکی ندارند و آن را به خوبی میپذیرند، برای آزمایش بندگان برگزیدهاش این آزمایش را برگزید که بهترین عزیزانشان را با مرگ از آنها جدا کند تا آنها را بیشتر بیازماید... من کاری نکردهام برای اسلام؛ شاید با هدیهکردن جانم بتوانم کاری برای مکتبم بکنم و شما فکر کنید، امانتی که دستتان بود را به خدا پس دادهاید» (بش).
مآخذ: اداره ثبت احوال تهران، شناسنامه، بیتا، شم بازیابی ۰۰۰۰۰۲۵-1-01081، موجود در اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و مقاومت مازندران؛ آستان کوچکسرایی، امید (برادر شهید)، یادداشتهای منتشرنشده، بیتا، شم بازیابی ۱۸۲ـ۰۰۰۰۱۷۴-3-01081، موجود در همانجا؛ آستان کوچکسرایی، امیر (برادر شهید)، یادداشتهای منتشرنشده، بیتا، شم بازیابی ۱۹۱ـ۰۰۰۰۱۸۳-3-01081، موجود در همانجا؛ آستان کوچکسرایی، فرهاد، وصیتنامه، سند ۹ بهمن ۱۳۶۰، شم بازیابی ۳ـ۰۰۰۰۰۰۲-2-01081، موجود در همانجا؛ آستان کوچکسرایی، مراد (برادر شهید)، مصاحبه با مرضیه بیگم سلیمانیان، ۲۳اردیبهشت۱۳۸۲، شم بازیابی ۱۷۱ـ۰۰۰۰۱۳۶-3-01081، موجود در همانجا؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فرم تحقیقاتی از خانواده شهید، بیتا، شم بازیابی ۰۰۰۰۰۳۰-1-01081، موجود در همانجا؛ فاتحان فاو، فرهنگنامه فرماندهان شهید مازندران در عملیات والفجر ۸ و موقعیت پدافندی فاو، به کوشش سیدحسین ولیپور زرومی، ساری: انتشارات سرو سرخ، ۱۳۹۵، ص ۲۶ـ۱۹؛ کارخانجات شیر پاستوریزه تهران، گواهی اشتغال، سند مورخ ۶/6/168، شم بازیابی ۰۰۰۰۰۲۹-1-01081، موجود در اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و مقاومت مازندران؛ کنگره بزرگداشت سرداران و ده هزار شهید استان مازندران، فرم اطلاعات فردی و سوابق شهید، شم بازیابی ۷ـ۰۰۰۰۰۰۲-1-01081، موجود در همانجا؛ مشهدبان، شهربانو، مصاحبه با مرضیه بیگم سلیمانیان، ۲۳ فروردین ۱۳۸۲، شم بازیابی ۱۳۲ـ۰۰۰۰۰۶۷-3-01081، موجود در همانجا.
/ زهرا یداله پنبهزاری/