این مقاله تایید نهایی نشده است و صرفاً برای بررسی بصورت عمومی منتشر شده است. (غیر قابل استناد)
دیرین، نادر (2 خرداد ۱۳۴۱- 30 اسفند ۱۳۶۶)، جانشین گردان امام سجاد(ع) لشکر ۳۱ عاشورا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
در محله حاجی قهرمان شهر اردبیل متولد شد. نادر هشت برادر و چهار خواهر داشت. پدرش، سیفاللّه، کشاورز و مادرش، حلیمه جارچی خانهدار بود. او در خانوادهای با وضعیت اقتصادی متوسط پرورش یافت. نادر از ۱۳۴۸- 1352ش دورۀ ابتدائی را در دبستان رضا پهلوی (آزادی کنونی) شهر اردبیل واقع در محله هفتتن (یساول پیشین) اردبیل به پایان رساند. او به همراه برادر بزرگترش کاظم، طی سالهای ۱۳۵۰-1351ش، با فنون کُشتی زیر نظر سیدعباس سیدحاتمی آشنا شد. در ۱۳۵۳ش وارد مدرسه راهنمایی مهرگان (شهید قاضی کنونی) شهر اردبیل شد و پس از پایان دورۀ راهنمایی در ۱۳۵۵ش، تحصیلات دورۀ متوسطه را نیز از ۱۳۵۵- 1357ش در هنرستان فنی رازی شهر اردبیل سپری کرده و دیپلم برق گرفت. نادر در ۱۳۵۶ش، هنگامی که هنوز دانشآموز بود، در مسابقات جام قهرمانی کُشتی استانی و کشوری نوجوانان که در شهر تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی برگذار شد، در وزن ۴۳ کیلوگرم شرکت کرده و مقام اول استانی و کشوری را کسب کرد. همچنین او صاحب عناوین قهرمانی کُشتی (دو جام قهرمانی، چهار بار مقام اول و پنج بار مقام دوم در مسابقات کشوری و استانی) بوده که اطلاع دقیقی از جزئیات آن در دست نیست (فرهنگ ...، ذیل نام؛ سلمانی سولا و مُلّائی، ص ۱۰-11 و ۱۸؛ دیرین، جمشید).
نادر دیرین با اوجگیری مبارزات مردم انقلابی ایران در ۱۳۵۷ ش، به همراه دوستان انقلابیاش از مکتبخانه امام علی(ع) محلۀ هفتتن در جلوی مسجد یساول شهر اردبیل تجمّع کرده و سپس در خیابانهای شهر به تظاهرات بر ضد حکومت محمد رضا شاه پهلوی میپرداختند. مأموران حکومتی نیز نادر و دوستانش را با گاز اشکآور و ماشینهای آتش نشانی پراکنده میساختند. نادر دیرین شبها به همراه دوستانش در مسجد یساول میماند و ضمن اجرای برنامههای فرهنگی، چون دعای توسل، دعای کمیل و قرآئت قرآن کریم، جهت شرکت دوباره در تظاهرات بر ضد حکومت محمدرضا پهلوی هماهنگی لازم را به عمل میآورد. او در ۱۳۵۸ ش، مسئول انجمن اسلامی هنرستان رازی (محل تحصیلاش)، هم بود. همچنین او مدرّس مباحث ایدئولوژی اسلامی، معلم مدرسه ابتدائی، مداح اهل بیت(ع) و مربی آموزش قرآئت قرآن کریم در مسجد یساول، و نیز بنیانگزار مراسم دعای کمیل در شهر اردبیل بود (روایت ...، ص ۷۹-80؛ سلمانی سولا و مُلّائی، ص ۱۰ و ۲۰).
دیرین در ۱۳۵۹ ش، عضو بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان اردبیل شد و تا آخر شهریور ۱۳۶۱ در واحد آموزش و عملیات مشغول خدمت گردید. او مهر ۱۳۶۱ بهدلیل علاقمندی به علوم و معارف اسلامی، وارد مدرسه علمیه شیخ عبدالنبی کُجوری شهرستان مشهد شد. نادر در کنار تحصیل، ضمن فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی، هیأت مذهبی طلاب آذربایجانی، و صندوق قرضالحسنهای نیز برای تأمین هزینه تحصیلی طلبههای کمبضاعت در حوزه مذکور تأسیس کرد (دیرین، جمشید؛ سلمانی سولا و مُلّائی، ص ۱۰-11).
نادر دیرین با شدت گرفتن شعلههای جنگ، و شهادت برادرش کاظم دیرین در ۱۳ مهر ۱۳۶۱ و شماری از دوستانش، در خط مبارزه با مزدوران حزب بعث عراق قرار گرفت. ابتدا در ۱۵ اسفند ۱۳۶۱ تا ۱۵ شهریور ۱۳۶۲ از طریق منطقه ۵ (باقرالعلوم)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان تبریز (مرکز استان آذربایجانشرقی) به مدت شش ماه به کشور لبنان اعزام شد. او در پادگان نظامی شهر بریتال کشور لبنان ضمن طی دورههای آموزش نطامی، امام جماعت شهر بریتال نیز بوده است. پس از بازگشت از کشور لبنان، از ۲۵ شهریور ۱۳۶۲ به آموزش نظامی و احکام دینی اعضای بسیج و پایور رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان اردبیل مشغول شد. نادر دیرین در ۱۳۶۴ش با منیژه والدی ازدواج و به شهرستان مشهد کوچ کرده و در آن شهر به صورت مستأجر ساکن شد. اما پس از مدتی خانهای در شهر مشهد خریداری کرد. او طی ۲۶ ماه زندگی مشترک صاحب فرزندی نشد (دیرین، جمشید).
نادر حدود پنجبار و هربار بهمدت یکماه، و اغلب نزدیک برخی عملیاتها برای تبلیغ مسائل دینی و ایجاد آمادگی روحی و معنوی در نیروهای رزمی جمهوری اسلامی ایران در مناطق جنگی غرب و جنوب کشور حضور یافت. او در عملیات بیتالمقدس که در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ در جبهۀ جنوبی، غرب رود کارون با هدف آزادسازی خرمشهر، هویزه و جادۀ اهواز ـ خرمشهر انجام شد، با سِمَت تکتیرانداز شرکت کرد. همچنین در ۲۶ شهریور ۱۳۶۳ به اتفاق تعدادی از طلاب مدرسه علوم دینی کُجوری از شهر مشهد عازم منطقه جنگی غرب کشور (کردستان) شده و پس از یکماه تبلیغ مسائل دینی، ۲۵ مهر ۱۳۶۳ به مشهد بازگشت. از آنجایی که نادر دورههای مختلف آشنایی و تعمیر سلاحهای مختلفی چون سلاحهای سبک و خمپاره اندازها را در کشور لبنان فراگرفته بود، افزون بر مهارت بارزش بهعنوان مبلّغ دینی در مناطق جنگی، با تیزبینی به تعمیر ادوات جنگی چون کلاشینکف و انواع خمپاره اندازها نیز میپرداخت. نادر از بهمن ۱۳۶۵ تا اوایل اردیبهشت ۱۳۶۶، بهعنوان فرمانده گروهان سوم گردان قاسم(ع) از لشکر 31 عاشورا در منطقه بَمو کرمانشاه بود. سپس با سِمَتِ معاون گردان امام سجاد(ع) لشکر مذکور و نیز بهعنوان مبلّغ و مشوّق نیروهای خودی در این عملیاتها شرکت کرد: ۱. عملیات والفجر ۸ در جبهۀ جنوبی در ۲۰ بهمن ۱۳۶۴ با هدف تصرف فاو و تهدید بصره از جنوب؛ ۲. کربلای ۵ در ۱۹ دی ۱۳۶۵ در همان منطقه، با هدف تصرف شلمچه و پیشروی به سوی بصره؛ ۳. عملیات بیتالمقدس ۲ در ۲۵ دی ۱۳۶۶ در جبهۀ شمالی با هدف گسترش وضعیت نیروهای ایرانی در شمال شرق سلیمانیه با تصرف قمیش؛ ۴. عملیات بیتالمقدس ۳ در ۲۴ اسفند ۱۳۶۶ در جبهه شمالی، سلیمانیه - ماووت با هدف تصرف ارتفاعات گوجار. نادر در دومین روز همین عملیات و در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ با سمت معاون گردان قاسم(ع) لشکر ۳۱ عاشورا، در ارتفاعات گوجار به شهادت رسید و پیکرش پس از انتقال به زادگاهش، شهر اردبیل در ۸ فروردین ۱۳۶۷ تشییع، و در گلزار شهدای بهشت فاطمه(س) دفن شد (اطلس ایران و عراق، ص ۷۴ و ۷۸ و ۹۷-98؛ سلمانی سولا و مُلّائی، ص ۸۰ و 122-123؛ فرهنگ ...، ذیل نام).
از ویژگیهای اخلاقی و اجتماعی نادر، ارتباط عاطفی و صمیمانه او با تمام اعضای خانواده و همسایهها و دوستانش بود که از او شخصیت محبوب و دوست داشتنی ساخته بود. همچنین فردی با اخلاص، نترس، تیزهوش و زرنگ بود. جرأت و جسارت از ویژگیهای ممتازش بود. نادر اغلب اوقات فراغت خود را به ورزش و تلاوت قرآن و صلۀ رحم میپرداخت و از فامیل و آشنایان عیادت مینمود. فداکار و مهربان بود. در پایبندی به اصول و روابط خانه و خانواده و صلۀ رحم حساس و اهمیت ویژهای به آن قائل بود. (بنیاد شهید...؛ سلمانی سولا و ملائی، ص ۵۵-56؛ والدی، منیژه؛ وافری، جمال).
شهید دیرین در قسمتی از وصیتنامهاش مینویسد: انسان بهخاطر کامل شدن و عارف شدن به حق، خلق شده نه برای دنیاپرستی و ریاستپرستی و غیره، که [این اعمال] بعضیها را مفتون خودش ساخته و از خود و خدایشان دور کرده است. ای انسان بدان که زندگی دنیا زودگذر است و کسی در این دنیا به خواستۀ خویش نائل نشده و نخواهد شد. زیرا دنیا لیاقت خواستۀ واقعی انسان را ندارد. محل رسیدن به آرزوهای آنان جای دیگری است. آنجا را هم به این سادگی[به آدمی] نمیدهند بلکه زحمتها، تلاشها، زخمی شدنها، شهید شدنها و گذشتن از فراز و نشیبها لازم است (سلمانی سولا و مُلّائی، ص ۱۴۲).
شهید کاظم دیرین، (برادر شهید نادر دیرین) در ۱۴ فروردین ۱۳۴۳ در اردبیل به دنیا آمد. ۱۳ مهر ۱۳۶۱ در عملیات مسلم ابن عقیل در ۹ مهر ۱۳۶۱ در جبهۀ میانی و با هدف تصرف همه ارتفاعات مُشرِف بر شهر مَندَلی عراق در منطقه عملیاتی سومار اجرا شد، شرکت کرده و بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شکمش شهید شد. او یکی از دانشآموزان ورزشکار رشتۀ کشتی بود که مدالهای افتخار بسیاری را برای آموزش و پرورش شهرستان اردبیل کسب کرد. به همین خاطر، از سوی اداره آموزش و پرورش شهرستان اردبیل در ۱۳۶۲ش به یاد بزرگداشت مقام این شهید، سالن ورزشی واقع در محله یساول (هفتتن کنونی) بهنام کاظم دیرین نامگذاری شد (دیرین، جمشید).
مآخذ: اطلس جنگ ایران و عراق، فشرده نبردهای زمینی ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ – 29 مرداد ۱۳۶۷، به کوشش مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۸۷ ش؛ بنیاد شهید، شم بازیابی ۱۳۰۸۲۶۶، موجود در حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان اردبیل، سند مورخ ۱۳۹۵ ش، سند بش؛ روایت سیمرغ (یادنامه سی شهید جانشین گردان و بالاتر)، به کوشش کمیته تألیف و تدوین ستاد اجرائی استان اردبیل، تبریز: ستاد برگزاری کنگره بزرگداشت سرداران شهید آذربایجان، ۱۳۷۴ ش؛ دیرین، جمشید، (برادر شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۲۴ دی ۱۴۰۰ش؛ فرهنگ اعلام شهدا: به کوشش: مرکز مطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران: شاهد، ۱۳۹۲ ش؛ ولایت فقیه و رهبری در وصایای شهدای استان اردبیل، به کوشش حسینی، میرصالح، اردبیل: ساوالان ایگیدلری، ۱۳۹۴ ش؛ ملائی، ناصر و خدیجه سلمانی سولا، رد پای دیرین (خاطرات و زندگینامه حجتالاسلام نادر دیرین)، قم: نشر مجنون، ۱۳۹۵ ش.؛ مهدوی، سید محمود، علمداران عشق (شناختنامه شهدای روحانی و طلبه استان اردبیل)، ج ۱، اردبیل: مهرغزال، ۱۳۹۱ ش؛ وافری، جمال (همرزم شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۲۵ دی ۱۴۰۰ ش؛ والدی، منیژه (همسر شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۲۸ دی ۱۴۰۰ ش.
/علی محمدی/