این مقاله تایید نهایی نشده است و صرفاً برای بررسی بصورت عمومی منتشر شده است. (غیر قابل استناد)
هَمرَنگ تَقیدیزَج، عِمران (2 فروردین ۱۳۳۸- 5 اسفند ۱۳۶۵)، جانشین فرمانده گردان قاسم(ع) لشکر ۳۱ عاشورا، نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
عمران در روستای رحیم بیگلوی سُفلی بخش رضی (ارشق) از توابع شهرستان مشکینشهر استان اردبیل، در خانوادهای مذهبی بهدنیا آمد. پدرش، علی (فوت: ۱۳۹۸ش) کشاورز و مادرش، کُلثوم منصوری (فوت: ۱۳۷۷ش) خانهدار بود. او سومین فرزند خانواده و شش برادر و دو خواهر داشت. عمران در خانوادهای با وضع اقتصادی متوسط رشد و تربیت یافت. او از ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۱ ش، اول تا چهارم دورۀ ابتدایی را در دبستان مسعود سعد (سعدی کنونی) بخش رضی (شهر رضی کنونی) به پایان رساند. در ۱۳۵۲ ش به همراه خانواده به شهر اردبیل کوچ کرد. پنجم ابتدایی را نیز در ۱۳۵۳ ش، در دبستان شبانۀ قاجاریه (جعفر اسلامی کنونی) شهر اردبیل به پایان رساند. همچنین دورۀ راهنمایی را طی سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶ ش، در مدرسۀ شبانه جهان علوم (دبیرستان اندرزگو کنونی) شهر اردبیل به پایان بُرد. عمران در اکثر هیأتهای مذهبی و عزاداری امام حسین(ع) شهر اردبیل شرکت میکرد و خود نیز مدیر هیأت مذهبی محلۀ وحدت و مداح اهل بیت(علیهم السلام) بود. در ایام سوگواری اباعبداللهالحسین(ع) بهویژه تاسوعا و عاشورا، با برنامهریزی قبلی دستجات عزاداری و مراسم شبیهخوانی در محله وحدت به راه میانداخت. و خود اغلب در شبیهخوانی روز عاشورا، نقش زینب(س) و یا نقش حُرّ را اجرا مینمود. او از دوران نوجوانی به ورزش علاقهمند بود و در رشته کاراته و دفاع شخصی زیر نظر استاد سید جعفر طباطبائی (مربی کیوکوشین کاراته دان ۴)، آموزش دیده بود. او به ورزش فوتبال نیز میپرداخت و عضو تیمهای فوتبال مبارزان و ایران خودروی وقت شهرستان اردبیل بود (فرهنگ ...، ذیل نام؛ توکلی، ص ۱۰۷-111؛ همرنگ، علی و حسین).
عمران همرنگ از نیمۀ دوم ۱۳۵۶ ش، هنگامیکه هنوز دانش آموز بود، فعّالیتهای انقلابی، سیاسی خود را زیر نظر معلمان انقلابی دبیرستان شریعتی و روحانیون انقلابی چون سعید اصغری نیاری*، سلمان مظفری و میر نقی قاضیپور با پخش و نصب اعلامیهها، و نیز توزیع مخفیانه نوارهای صوتی سخنرانی رهبر انقلاب، امام خمینی(ره) در مدارس و محلات فعّال به لحاظ سیاسی، و حضور او در مساجد و نماز جماعت شروع کرد. همچنین او با شدت گرفتن فعالیتهای سیاسی و انقلابی مردم شهرستان اردبیل در ۱۳۵۷ ش، بهصورت علنی، سرگروه راهاندازی تظاهرات برضد حکومت محمد رضا پهلوی در محله وحدت و دیگر مناطق شهر اردبیل بود (توکلی، ص ۱۰۹-111؛ همرنگ، علی و حسین).
عمران همرنگ اوایل ۱۳۵۸ ش عضو بسیج شد و پایگاه مقاومت ابوذر مسجد محله هاشمیه در محله سلمان آباد (وحدت کنونی) شهر اردبیل را تشکیل داد. او اواخر ۱۳۵۸ ش با عضویت بسیجی برای پایان دادن به غائله اشغالگران کارخانه چوکا که بهوسیله کارگران طرفدار جبهه خلق ایران (منافقین) و حزب توده ایجاد شده بود، به استان گیلان مأموریت یافت و پس از بازگشت از مأموریت، در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۵۹ بهخاطر مبارزه با سازمان مجاهدین خلق (منافقین) از سوی سازمان مذکور در شهر اردبیل بهصورت مکتوب تهدید به مرگ شد (همرنگ، علی و حسین).
عمران همرنگ در ۱۶ شهریور ۱۳۵۹، سال اول متوسطه را در رشته علوم انسانی در دبیرستان شبانه شریعتی (بهار کنونی) گذراند. عمران در ۱۷ آبان ۱۳۵۹ عضو رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان اردبیل شد. در همان سال با دختر عمویش، زیور همرنگ ازدواج کرد که حاصل شش سال زندگی مشترک آنان دو فرزند به نامهای مهدی و رقیه است که رقیه در چهلمین روز شهادت پدرش متولد شده بود (همان).
عمران در سال تحصیلی ۱۳۶۰ – 1359 ش، کلاس دوم متوسطه را در رشته فرهنگ و ادب در دبیرستان شبانه شریعتی (بهار کنونی) گذراند ولی در امتحانات خرداد ۱۳۶۰ مردود شد. همرنگ در نیمۀ دوم ۱۳۶۰ ش از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان اردبیل، برای گذراندن دورۀ آموزش فرماندهی بهمدت ششماه عازم پادگان امام علی(ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان تهران شد. او پس از پایان دورۀ آموزش نظامی، جهت مقابله با ضدانقلابیون غرب کشور (کومله و دمکرات) با سمت معاون گروهان، عازم منطقه جنگی گیلانغرب و حاج عمران (شهری در شهرستان چومان استان اربیل عراق) گردید. بعد از پایان مأموریت، به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان اردبیل بازگشت و تا ۱ بهمن ۱۳۶۱ مسئولیت ستاد ناحیۀ بسیج شهرستان سرعین را عهدهدار شد. سپس عازم جبهه جنگ شده و با سمت معاون گردان ادوات لشکر ۳۱ عاشورا در این عملیاتها شرکت کرد: ۱. والفجر مقدماتی در ۱۷ تا ۲۰ بهمن ۱۳۶۱ در جبهه جنوبی با هدف پیشروی به سوی العماره و تهدید آن از شمال؛ 2. والفجر ۱ در ۲۱ تا ۲۸ اردیبهشت 1362 در جبهه جنوبی با هدف پیشروی به سوی العماره و تهدید آن از شمال؛ ۳. والفجر ۲ در ۲۹ تیر تا ۱۴ مرداد 1362 در جبهه شمال غربی با هدف خارج کردن شهرهای کردنشین ایران از زیر آتش دشمن، آزادسازی ارتفاعات مهم منطقه، مسدود کردن راه ضدانقلاب و تصرف پادگان حاج عمران (توکلی، ص ۱۰۷-111 ؛ همرنگ، حسین و علی؛ اطلس جنگ ایران و عراق، ص ۷۰-71 و ۸۶).
عمران همرنگ در ۱۳۶۳ ش، دوباره به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان اردبیل بازگشته و به فرماندهی ستاد ناحیۀ بسیج شهرستان نمین منصوب شد. پسازآن، با سِمتِ فرمانده گروهان یک گردان مقداد لشکر ۳۱ عاشورا در عملیات خیبر که از ۲۰ تا ۲۳ اسفند ۱۳۶۳ در جبهه جنوبی با هدف عبور از هور و تهدید بصره از شمال اجرا شد، شرکت کرد (همرنگ، علی و حسین؛ اطلس جنگ ایران و عراق، ص ۷۲).
عمران در ۱۳۶۴ ش دورۀ تخصصی آموزش غوّاصی را در سدّ دز شهر دزفول از طریق واحد آموزش نظامی لشکر ۳۱ عاشورا سپری کرد و با سمتِ فرمانده گروهان نمونه گردان مقداد لشکر ۳۱ عاشورا در عملیات والفجر ۸ که از ۲۰ بهمن تا ۱ اسفند ۱۳۶۴ در جبهه جنوبی با هدف تصرف فاو و تهدید بصره از جنوب انجام شد، شرکت کرد. او حین خدمت، کلاس دوم و سوم متوسطه فرهنگ و ادب را طی سالهای ۱۳۶۴ و ۱۳۶۵ ش بهصورت متفرقه امتحان داد و قبول شد. اما بهدلیل حضور در جبهههای جنگ نتوانست ادامه تحصیل بدهد. عمران از اوایل تا آذر ۱۳۶۵، بهعنوان معاونت سازماندهی بسیج سپاه ناحیۀ اردبیل به خدمت مشغول شد و پس از آن در عملیات کربلای ۴ که از ۳ تا ۵ دی ۱۳۶۵ در جبهه جنوبی با هدف تصرف ابوالخصیب و محاصره نیروهای مستقر در شبه جزیره فاو و تهدید بصره از جنوب اجرا شد، با سمت معاون گردان قاسم(ع) لشکر ۳۱ عاشورا شرکت کرد. سپس در عملیات کربلای ۵ که از ۱۹ دی تا ۷ بهمن 1365 در جبهه جنوبی انجام شد، با سمت معاون گردان قاسم(ع) لشکر ۳۱ عاشورا شرکت کرد (اطلس جنگ ایران و عراق، ص ۷۴ و ۷۶؛ همرنگ، حسین و علی).
همرنگ در طراحی و اجرای عملیاتهای نظامی دقت کافی داشت و نقطه نظراتش را با فرماندهان و طرّاحان عملیاتها در میان میگذاشت، بهطوری که پیش از انجام مرحله تکمیلی عملیات کربلای ۵ پیشنهاد کرده بود که عملیات با استفاده از شرایط اقلیمی منطقه اجرا شود. عمران همرنگ در ۵ اسفند ۱۳۶۵ در عملیات تکمیلی کربلای ۵ که از ۳ تا ۱۳ اسفند ۱۳۶۵ در جبهه جنوبی با ترمیم خطّ خودی در کربلای ۵، اجرا شد، با سِمَت جانشین گردان حضرت قاسم(ع) لشکر ۳۱ عاشورا بر اثر اصابت گلوله به شکم، شهید شد. ولی پیکرش بهدلیل دست به دست شدن منطقه عملیاتی، دو هفته در نهر جاسم و منطقه عملیاتی شلمچه باقی ماند. سپس پیکر شهید بهوسیلۀ گردان تعاون لشکر ۳۱ عاشورا تفحص و پس از انتقال به شهرستان اردبیل، در ۱۹ اسفند ۱۳۶۵ با شرکت مسئولین کشوری و لشکری و مردم تشییع، و در قبرستان غریبان شهر اردبیل دفن شد (بنیاد شهید ...؛ اطلس جنگ ایران و عراق، ص ۷۷-78؛ همرنگ، علی و حسین).
از ویژگیهای بارز اخلاقی و رفتار اجتماعی شهید عمران همرنگ، صبر و حوصله زیاد، اخلاق نیک و پسندیده، متانت و رادمردی، شجاعت و شهامت او بود. شهید همرنگ، استقلال فکری عجیبی داشت ولی در کنار آن به مشورت نیز اهمیت فوقالعادهای قائل بود، حتی در سختترین شرایط، خستگیناپذیر بود. تمام کارهایش بر نظم و منطق استوار بود. بیان رسایی داشت. همچنین قدرت بالایی در سازماندهی نیروها داشت و هر توفیقی را خواست الهی میدانست. شهید همواره با فامیل، دوستان و آشنایان صله رحم میکرد و در صورت وجود اختلاف در میان خانواده و فامیل، و حتی دوستان و آشنایان با گفتوگو، صلح و آشتی برقرار میکرد (اکبرنسب، اسماعیل؛ بنیاد شهید ...؛ روایت ...، ص ۲۵۸؛ همرنگ، علی و حسین).
در قسمتی از وصیتنامه شهید آمده است: «ای برادران من! تا آخرین قطرۀ خون خودتان، از امام عزیز (خمینی(ره)) و روحانیت جدا نشوید، تیری در چشم دشمنان [امام خمینی(ره) و روحانیت] باشید، [زیرا] هدف او [امام خمینی(ره)]، پیوستن به اسلام واقعی و کمک به محرومین در راه رضای خدا است. پیرو راهش باشید و نگذارید اسلحه من بر زمین بیافتد. پرهیزکار، و برای فرزندانم الگوی مناسبی باشید. رسالت همه در مقابل اسلام، انقلاب و همه شهیدان، ادامه دادنِ راه آنان و رساندن پیام مظلومیت اسلام و این انقلاب به گوش همۀ جهانیان است. بنابر این، از همۀ ملت ایران میخواهم که در راه مسلک، عقیده و قرآن از نثار کردن جانشان دریغ نکنند» (روایت ...، ص۲۶۰).
به پاس نکوداشت یاد و نام شهیدان از سوی شهرداری و شورای اسلامی شهر رضی تندیس تمام قد شهید عمران همرنگ بهعنوان بزرگترین تندیس شمال غرب کشور در میدان ورودی شهر رضی نصب شده است (همرنگ، علی).
مآخذ: اطلس جنگ ایران و عراق، فشرده نبردهای زمینی ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ – 29 مرداد ۱۳۶۷، به کوشش: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۸۷ ش؛ اکبرنسب، اسماعیل (همرزم شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۱۴ آبان ۱۴۰۰؛ بنیاد شهید، شم بازیابی ۱۸۲۴۸۴۸، موجود در حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان اردبیل، سند مورخ ۱۳۸۳ ش، سند بش؛ توکلی، یعقوب، فرهنگنامه جاودانههای تاریخ، تهران: شاهد، ۱۳۸۱ش؛ کنگره بزرگداشت سرداران شهید آذربایجان، ستاد اجرائی استان اردبیل، روایت سیمرغ، اردبیل: کمیته تدوین و تألیف، ۱۳۷۴ ش؛ همرنگ، حسین و علی (برادران شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۲۳ فروردین ۱۳۹۸ و ۱۳ آبان ۱۴۰۰.
/علی محمدی/