این مقاله تایید نهایی نشده است و صرفاً برای بررسی بصورت عمومی منتشر شده است. (غیر قابل استناد)
امیرالمؤمنین (ع)، گردان، از نخستین گردانهای لشکر ۱۴ امام حسین (ع) نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با شرکت شماری بسیار از در نبردهای آفندی و پدافندی جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران.
پیشینه و سازمان رزم: این گردان در ۷ آبان۱۳۶۰ تشکیل و به سبب پیششماره تیپ که برگرفته از چهارده معصوم بود نام امیرالمؤمنین (ع) برای آن انتخاب شد (بنی لوحی، سیدعلی ۱۳۹۸). نیروهایش بیشتر از شهر اصفهان بودند و از زمان شکلگیری تا پایان جنگ تحمیلی عراق ضد ایران، ۴۸۳۱ نیرو به این گردان پیوستند که در مجموع ۵۶۹ تن شهید، ۹۳۰ تن جانباز، ۲۵ تن آزاده (اسیر) داشته است (جولایی، سیوندیان، ۱۳۹۷).
سازمان گردان مانند دیگر گردانهای سپاه دارای سه گروهان و سلاحهای آن تفنگ کلاشینکف، تیربار گرینف و آرپیجی ۷ بود. دو و پیادهروی، تیراندازی، رزم در شب، عبور از معبر و میدان مین، چگونگی شکستن خط اول دشمن، پاکسازی منطقه، حفر سنگرهای انفرادی و اجتماعی و شیوه پدافند در برابر پاتکهای دشمن ازجمله آموزشهای گردان محسوب میشد. محل آموزش گردان در شهرک دارخوین (44 کیلومتری شمال آبادان) به مدت ۱۵ تا ۲۰ روز بود. آموزشهای تکمیلی ۲ یا ۳ روز بنا به نیاز گردان برای اجرای نبرد انجام میگرفت (جولایی، سیوندیان، ۱۳۹۷).
نبردهای گردان امیرالمومنین:
نبرد طریقالقدس: این نبرد در ۳۰ دقیقه ۸ آذر ۱۳۶۰/2 صفر ۱۴۰۲ با رمز «یا حسین (ع)» (سپاه پاسداران ...، رمز نبرد را «یا حسین (ع)، فرماندهی» آورده است؛ ص ۱۰۱) در دو محور شمالی و جنوبی آغاز شد (ر.ک: رزاق زاده، ص ۴۳۲ و ۴۷۷). منطقه نبرد در حدود ۷۵ کیلومتری شهر اهواز و دشت آزادگان و در ۲۵ کیلومتری جنوب غربی سوسنگرد قرار داشت. این منطقه از شمال به ارتفاعات میشداغ و اللهاکبر و از شرق به شهر حمیدیه و رودخانه کرخه و از غرب به هورالعظیم و از جنوب به هویزه محدود میشد. هدف نبرد قطع ارتباط نیروهای ارتش عراق در منطقه موردنظر، آزادسازی شهر بستان، تصرف تنگ چزابه و رسیدن به مرز بینالمللی بود (پوراحمد، ص ۵۷).
تیپ پیاده ۱۴ امام حسین (ع) به فرماندهی حسین خرازی در محور شمال رودخانه کرخه، مأموریت داشت تا با تصرف مواضع نیروهای عراقی از روستای جابر همدان در کنار کرخه تا تپه سبز (ر.ک: بختیاری، ص ۶۴)، تلاش اصلی خود را متوجه عمق خطوط دفاعی عراق کند و پس از انهدام دشمن به ترتیب مناطق واقع در شمال شهر بستان و شمال پلهای احداثشده در روستای ابوچلاچ (5 کیلومتری غرب شهر بستان) را تأمین کند (عشوریون، ص ۶۳).
برای اجرای این مأموریت و شناسایی منطقه نبرد، تیپ ۱۴ امام حسین (ع) خط مقدم شاکریه (روستایی در شرق سوسنگرد؛ ر.ک: نقشه) را تحویل گرفت (ر.ک: رزاق زاده، ص ۳۱۸ و ۳۲۸). سپس حسین خرازی با انتخاب سید حمید عقیلی (01/01/1338 -09/09/ 1360) بهعنوان اولین فرمانده گردان، به وی مأموریت داد که با تکمیل نیروهای، معرفی فرماندهان گروهانها و دستهها و تجهیز و آموزش، گردان را برای نبرد آماده کند. در آن زمان گردان در شهرک دارخوین (عقبه تیپ) استقرار داشت و آموزشها در ۱۵ الی ۲۰ روز به نیروهای گردان در همین مکان انجام گرفت (بنی لوحی، سید علی ۱۳۹۸).
بر اساس طرح نبرد برای آزادسازی منطقه اشغالی دشت آزادگان، منطقه به دو محور شمالی و جنوبی کرخه تقسیم شد. استعداد ارتش عراق در شمال کرخه شامل تیپهای ۲۶ زرهی از لشکر ۵ مکانیزه، ۳۱ نیروی مخصوص، ۹۳ پیاده لشکر ۴ و یگانهای جیش الشعبی قاطعالسلام یا ارتش خلقی بود (رزاقزاده، ص ۳۵۰ و ۳۶۴). محور شمالی معروف به محور رملها شامل دو بازو بود. این محور در عمق تپههای رملی قرار داشت. گردان امیرالمؤمنین به همراه سه گردان دیگر تیپ ۱۴ امام حسین (ع) مأموریت داشت در بازوی دوم که از آن به دیدگاه سوم یاد میشد، تحت فرماندهی مصطفی ردانیپور (01/01/1337-29/04/1362) به نیروهای عراقی حمله کند (ر.ک: همو، ص ۳۷۶-377؛ طلایهداران، ص ۱۳۸).
گردان باید با کمک گردانهای دیگر تیپ و نیروهای مأمور از ارتش با دور زدن و تصرف مواضع توپخانه عراق و تسلط بر گلوگاه دشمن در عمق مواضع ارتش عراق در تنگ چزابه به اهداف خود میرسید. رزمندگان گردان با شجاعت و دلاوری ضمن غافلگیر کردن دشمن، اهداف خود را تصرف و تلفات بسیاری به نیروهای بعثی وارد و تعدادی را اسیر کردند. پسازاین به دلیل کارآمدی کادر و نیروهای گردان و موفقیت در مرحله اول و دوم نبرد به گردان مأموریت داده شد در منطقه آزادشده و راهبردی تپههای نبئه (مرتفعترین بلندی منطقه چزابه با ارتفاع ۶۰ متر از سطح دریا در ۴۰ کیلومتری شمال غرب سوسنگرد) پدافند نموده و با دفع ضد حملات دشمن بعثی به تثبیت منطقه بپردازد. در این نبرد، گروهی از نیروهای گردان امیرالمؤمنین(ع) شهید شدند. ازجمله سید حمید عقیلی فرمانده شجاع گردان را می توان نام برد(طلایهداران، ص ۱۴۱). پس از نبرد طریقالقدس گردان برای بازسازی و تجدیدقوا به شهرک دارخوین عقبه تیپ منتقل و در دی 1360، فرماندهی گردان به علی قوچانی (01/04/1342-24/01/1364) محول شد (جولایی، سیوندیان،۱۳۹۷)
نبرد مولای متقیان(تنگ چزابه): تنگ چزابه به علت قرارگیری در بین هور و تپههای رملی و قرار داشتن در مسیر دستیابی به شهرهای بستان و سوسنگرد از موقعیت ویژهای برخوردار است و به لحاظ نظامی از مناطق استراتژیک غرب استان خوزستان محسوب میشود. به همین دلیل یکی از پنج معبر اصلی هجوم ارتش عراق به خوزستان بود. این منطقه به عرض متغیر ۲ تا ۳ کیلومتر در ۶ کیلومتری شمال غربی شهر بستان قرار دارد. چزابه از شمال به منطقه فکه، از جنوب به شهر بستان، از غرب به خط مرزی ایران و عراق و از شمال شرق به ارتفاعات میشداغ محدود میشود و بین تپههای رملی و هورالهویزه و بر سر جاده مرزی فکه- بستان قرارگرفته و پاسگاه مرزی سوبله ایران و شیب عراق در غرب آن واقع است (طرفی، پانویس ص ۲۰۷؛ سپاه...، اطلس جنگ ایران و عراق، نقشه، ص ۴۷؛ نیز ر.ک: دانشنامه فرهنگ ایثار و شهادت، سایت).
پسازآنکه رزمندگان ایرانی در نبرد طریقالقدس چزابه را آزاد کردند ارتش بعث عراق با فرماندهی صدام حسین رئیس جمهور وقت عراق در ۱۷ بهمن ۱۳۶۰ برای اشغال دوباره چزابه، تهاجم سنگینی را به این منطقه آغاز کرد (جعفری، ص ۷۰) و توانست پس از ۱۰ روز حمله قسمتهایی از خطوط دفاعی رزمندگان را شکسته و حدود ۳۰۰ متر در مواضع نیروهای ایران پیشروی کند (سپاه...، اطلس راهنما- 4، ص ۱۰۶). برای مقابله با پیشروی ارتش بعث، تیپ ۱۴ امام حسین (ع) مأموریت یافت از سقوط خط دفاعی چزابه جلوگیری کند. بدین منظور نیروهای حماسهآفرین این تیپ پس از ترمیم خطوط دفاعی و برای جلوگیری از ادامه پاتکهای دشمن، نبرد مولای متقیان را انجام دادند (عشوریون، ص ۹۳؛ نیز برای اطلاع بیشتر از این نبرد ر.ک: امام حسین، لشکر؛ سپاه...، اداره روابط عمومی...، ص ۵۰-51؛ طرفی، ص ۶۲۰-622؛ پوررکنی، ص ۱۶۳-169).
به گمان گردان امیرالمؤمنین (ع) به فرماندهی علی قوچانی اثرگذارترین نبرد خود را در چزابه انجام داده چرا که در سالهای دفاع مقدس کمتر گردانی اینچنین شهادتطلبانه به قلب دشمن زده است. این گردان با توجه به شناخت نسبت به منطقه چزابه در طرحریزی این نبرد نقش اساسی داشت. زمان شروع نبرد (1 اسفند ۱۳۶۰ ش) باران شدیدی سراسر منطقه را فراگرفت، این امر باعث آسانی تردد و محدودیت دید دشمن بر روی منطقه شد. رزمندگان گردان شبهنگام بهصورت غافلگیرانه به سمت دشمن حمله کردند و با شجاعت و فداکاری در زیر باران گلولههای توپخانه و یورشهای نیروهای پیاده- مکانیزه و زرهی ارتش عراق، با شکستن خطوط اولیه دشمن، با واردکردن تلفات و خسارات به دشمن بعثی آنان را مجبور به عقبنشینی کردند و منطقه را به تصرف کامل خود درآوردند (جولایی، سیوندیان، ۱۳۹۷؛ طلایهداران، ۱۳۷۴؛ طرفی، ص ۶۲۱). از گردان امیرالمومنین ۲۷ نفر سالم برگشتند و دیگر نیروها یا شهید و یا مجروح و حدود ۲۰ تن از نیروهای گردان جاویدالاثر (مفقودالجسد) شدند (علی بنی لوحی، شهریور ۱۳۹۸).
نبرد فتحالمبین: منطقه فتحالمبین در شمال و شمال غربی استان خوزستان و قسمتی از آن در جنوب غربی استان ایلام قرارگرفته و وسعت آن ۲۵۰۰ کیلومترمربع است. این نبرد در ۳۰ دقیقه ۲ فروردین ۱۳۶۰ با رمز «یا زهرا» شروع شد (پوراحمد، ص ۷۴؛ فرودی، ص ۴۸). مأموریت تیپ ۱۴ امام حسین(ع) تصرف منطقه عمومی عین خوش (پادگانی مرزی در مسیر جاده اندیمشک-دهلران که در روزهای اول جنگ به اشغال ارتش بعث عراق درآمد) و ارتفاعات مشرف بر آن، پل چیخواب و باغ شماره ۷ و یا دامداری شماره ۷ (باغی کشاورزی - آموزشی در جاده دهلران به عین خوش که در نبرد فتحالمبین اکبر جزی (12/08/ 1340- 3 0/01/ 1361) جانشین گردان امام محمدباقر برای خاموش کردن آتش تیربار دوشکای دشمن خود را بر روی آن انداخت و به شهادت رسید و پسازآن به باغ اکبر جزی مشهور شد؛ معین وزیری، ص ۱۰۶-109؛ عشوریون، ص ۱۱۲) بود.
گردان امیرالمؤمنین به علت اینکه در نبرد چزابه (ر.ک: مطالب پیشین) ضربه سختی خورده بود، نخست در سازمان رزم تیپ ۱۴ امام حسین (ع) نقشی نداشت؛ اما در واپسین لحظهها، فرماندهان تیپ تصمیم گرفتند، از دیگر گردانها یک دسته را جدا و بهعنوان احتیاط در گردانی به نام امیرالمؤمنین سازماندهی کنند و سیفالله حیدرپور (25/2/1339-15/11/1386) را به فرماندهی آن انتخاب کردند (سید علی بنی لوحی، شهریور ۱۳۹۸).
گردان امیرالمؤمنین نقش خود را در روز دوم نبرد ایفا نمود. ارتش بعث عراق از جناح راست که به منطقه موسیان وصل بود، پاتک کرد. این گردان در مقابل پاتک سنگین دشمن درحالیکه نفربرهای ارتش بعث تا روی خاکریز رزمندگان ایرانی آمده بودند، توانستند آنها را شکست داده و با انهدام و غنیمت بیش از ده دستگاه نفربر، مهاجمین را وادار به عقبنشینی کند. گردان پس از یک هفته جنگ به دارخوین منتقل شد (سید علی بنی لوحی، شهریور ۹۸؛ معین وزیری، ص ۱۱۳-114).
نبرد بیتالمقدس: نبرد بی تالمقدس با رمز یا علی ابن ابیطالب (ع) از ۱۰ اردیبهشت شروع و در ۳ خرداد ۱۳۶۱ با فتح خرمشهر به پایان رسید (سپاه...، اداره روابط عمومی...، ص ۶۲). منطقه نبرد از شمال به رودخانه کرخه نور، از جنوب به رودخانه اروند و خرمشهر، از شرق به رودخانۀ کارون و از غرب به هور الهویزه، شطالعرب و دژهای مرزی عراق محدود است (پوراحمد، ص ۹۸). هموار بودن این قسمت، امتیازی برای عراق محسوب میشد (ولایتی، ص ۱۰۳).
حدود ۱۰ روز قبل از شروع نبرد یک گردان از نیروهای شهرضا که آموزشهای لازم را دیده بودند، به تیپ ۱۴ امام حسین(ع) سپس به گردان را امیرالمؤمنین (ع) اعزام شدند و محمدرضا رحمتی به فرماندهی، عبدالعلی ماهر و مسیح نادری جانشین اول و دوم، حسین تاکی، حشمتالله مرادی و قدرت الله کاظمی به سمت فرماندهان گروهانها منصوب شدند. پسازآن، گردان بهسرعت به تجهیز و آموزش مشغول شد و از هر فرصتی برای آمادگی روحی و فیزیکی نیروها و شرکت در برنامههای صبحگاهی، ورزشی، فرهنگی و معنوی استفاده میکرد (مصاحبه با رحیمی، ۱۳۹۷؛ بنی لوحی، ۱۳۷۹؛ مرکز تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۹۶).
بدین ترتیب گردان امیرالمؤمنین (ع) یکی از یگانهای مانوری تیپ ۱۴ امام حسین (ع) در این نبرد محسوب شد. حسین خرازی فرمانده تیپ با توجه به آمادگی گردان دستور داد تا برای ورود به نبرد بیتالمقدس، گردان نخست به روستای کفیشه در غرب رودخانه کارون منتقل شود و با ایجاد مواضع پدافندی، آماده تکهای احتمالی دشمن باشد و خود را آماده حضور در مراحل دیگر نبرد کند (همان دو).
گردان؛ با شروع مقدمات نبرد بیتالمقدس و نصب پل در محل شهرک دارخوین به سمت روستای کفیشه در غرب کارون، مسئولیت حفاظت از پل و پسازآن سرپل (منطقه مشخصی از ساحل دشمن که چنانچه تصرف و نگهداری شود استمرار پیاده شدن عدهها و وسایل را به ساحل تأمین میکند؛ رستمی، ص ۴۹۲؛ کیهان پناه، نقشه، ص ۱۴۳) را به عهده داشت، این مأموریت ۱۵ روز به طول انجامید (همان دو).
پسازآنکه مرحله اول نبرد بیتالمقدس با موفقیت به پایان رسید، گردان مأموریت گرفت، در مرحله دوم با عبور از جاده خرمشهر- اهواز به سمت دژ مرزی، اهدافی را در منطقه پاسگاه زید تصرف (همو، ص ۱۵۶) و با تیپ ۸ نجف اشرف و تیپ ۲۷ محمد رسولالله (ص) و یک گروهان از ارتش الحاق کند. با مقاومت سخت نیروهای ارتش بعث عراق، نبردی سخت و سنگین در گرفت؛ اما نیروهای گردان با جانفشانی، نیرو و تجهیزات دشمن را منهدم و بهسرعت به ترمیم سازمان رزم خود اقدام، آنگاه منطقه پاسگاه زید را پاکسازی کردند. سپس به مقابله با پاتکهای پیدرپی دشمن پرداخت. ارتش بعث برای مقابله با گردان امیرالمؤمنین (ع) با تانکهای خود و با ایجاد بریدگی بر روی دژ مرزی اقدام به پیشروی کرد. هرچند این پیشروی چندان نبود اما بر روی گردان آتش سنگینی اجرا کرد. ایستادگی مثالزدنی نیروهای گردان در مقابل حملههای سنگین نیروهای بعثی سبب شد عراقیها توان دور زدن دیگر نیروهای رزمنده ایرانی را در مناطق دیگر نداشته باشند و این امر به حفظ جان بسیاری از نیروها منجر شد (ر.ک: همو، ص ۱۶۳؛ مصاحبه با رحیمی، م ۱۳۹۷، بنی لوحی، ۱۳۷۹، مرکز تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۹۶).
پس از اتمام مرحله دوم و جایگزینی نیروهای تازهنفس از تیپ ۲۷ محمد رسولالله (ص)، گردان برای استراحت و تجدید سازمان به شهرک دارخوین منتقل شد. بااینکه تعدادی زیادی از نیروهای گردان مجروح یا شهید شده بودند و دیگر نیروها، آماده رفتن به مرخصی بودند؛ اما به علت اینکه خرمشهر هنوز در اشغال نیروهای بعثی مانده بود، مصطفی ردانی پور جانشین فرمانده تیپ ۱۴ با سخنرانی برای نیروهای باقیمانده و بیان ضرورت ادامه نبرد تا آزادسازی خرمشهر، گردان دوباره تجدید سازمان و برای شرکت در مرحله آخر و فتح خرمشهر وارد منطقه نبرد شد (همان دو؛ برای آگاهی بیشتر از نبرد بیتالمقدس ر.ک: بختیاری، مسعود، صفحات مختلف)
نبرد رمضان: وسعت زمین منطقهِ رمضان که برای ایران و عراق اهمیتی استراتژیک داشت ۱۶۰۰ کیلومترمربع و مثلث شکلی بود. از شمال، به کوشک و طلائیه و حاشیه جنوبی هورالهویزه به طول ۵۰ کیلومتر؛ از غرب، به رودخانهِ اروند به طول ۸۰ کیلومتر؛ از شرق، به خط مرزی شمالی- جنوبی از کوشک تا جبهه جنوب محدود میشد که از ۲۲ تیر تا ۷ مرداد ۱۳۶۱ به اجرا درآمد (مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ص ۲۷؛ برای آگاهی بیشتر از این نبرد ر.ک: پوراحمد، ص ۱۱۳-123).
فرمانده گردان امیرالمؤمنین (ع) در این نبرد علی شفیعی و احمد شاهزیدی جانشین گردان بود. گردان برای شرکت در نبرد بهسرعت مشغول تجهیز، سازماندهی و آموزش نیروها شد. محدوده نبرد تیپ ۱۴ امام حسین (ع) در مرحله اول عبارت بود از پیشروی ۱۵ کیلومتری در عمق دشمن از محور وسط (منطقه زید). شکستن خطوط اول دشمن و رسیدن به کانال پرورش ماهی واقع در شمال شلمچه و شرق و شمال شرق شهر بصره عراق، بود (عشوریون، ص ۶۳). گردان از پنج مرحله نبرد، در مراحل اول و سوم با سه گروهان وارد عمل شد. در مرحله اول با دلاوری خط دشمن را شکست و پس از کیلومترها پیشروی در زیر آتش سنگین توپخانه و تانکهای ارتش بعث عراق با انهدام نفرات و تجهیزات اقدام به پاکسازی منطقه کرد. گردان پس از رسیدن به پشت کانال ماهی، موضع پدافندی به خود گرفت و با دفع پاتکهای دشمن در منطقه باقی ماند؛ اما به دلیل فشار بیشازحد دشمن و کم شدن نیروها براثر خستگی، جراحت و شهادت، با دستور فرمانده عقبنشینی کرد. سپس برای بازسازی به شهرک دارخوین برگشت (رحیمی، ۱۳۹۷؛ نیز برای آگاهی بیشتر ر.ک: سپاه...، مرکز اسناد، اطلس جنگ ایران و عراق، ص ۶۸؛ بابایی، ص ۱۷۵-215).
نبرد محرم: این نبرد در ۱۰ آبان ۱۳۶۱ (جعفری، ص ۸۴)، در منطقهای کوهستانی و در جنوب شرقی دهلران و در غرب عین خوش انجام گرفت. مشخصه مهم این منطقه وجود کوههای حمرین (خط مرزی قراردادی ایران و عراق) است. اهداف نبرد نیز آزادسازی همین ارتفاعات در جنوب دهلران و خارج کردن شهرهای موسیان و دهلران از زیر آتش توپخانه ارتش عراق بود (سمیعی، ص ۱۱۲؛ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ص ۲۷).
فرمانده گردان امیرالمؤمنین (ع) در این نبرد عباس قربانی و علی مسجدی و احمد خسروی جانشین، علی شفیعی، حسین برهانی و احمد مصلحی فرماندهان گروهانها بودند. پس از آن گردان اقدام به بازسازی، سازماندهی و آموزش نیروها کرد و به پادگان دوکوهه (دوکوهه نام منطقه، روستا، ایستگاه راهآهن و پادگانی در ۴ کیلومتری شمالغربی شهر اندیمشک)، منتقل شد. آنگاه مسئولین گردان برای شناسایی منطقه نبرد به شرهانی، زبیدات و بیات رفتند. نیروهای گردان پنج روز مانده به آغاز نبرد در محل تجمع لشکر مستقر شدند. گردان امیرالمؤمنین (ع) مأموریت تأمین پل ربوط در محور میانی را داشت؛ اما به علت بارندگی زیاد و طغیان رودخانه دویرج موفق به شرکت در شب اول نبرد نشد (برای آگاهی از طغیان رودخانه ر، ک: بسطامی، ص ۵۴-57؛ جولایی، سیوندیان، ۱۳۹۷).
گردان در شب دوم با استعداد سه گروهان که یک گروهان آن در احتیاط بود، در محور چم سری وارد عمل شد و پس از شکستن خطوط دشمن تا عمق پنج کیلومتری منطقه پیش رفت. رزم بیامان رزمندگان و مقاومت سرسختانه گردان در برابر ارتش بعث عراق که همزمان بود با ایجاد خاکریزهای دفاعی توسط نیروهای مهندسی- رزمی لشکر، تثبیت نبرد را به دنبال داشت. پس از آرام شدن جبهه نبرد، خط پدافندی به نیروهای ارتش تحویل داده شد. در مرحله سوم نبرد، گروهان سوم به فرماندهی مرتضی یزدخواستی مأموریت فتح ارتفاع حساس و مهم ۱۷۵ را داشت که با مقاومت نیروهای عراقی روبرو شد. پسازآن گردان یک هفته پدافند سمت چپ پاسگاه شرهانی را به عهده گرفت. سپس برای استراحت و بازسازی به شهرک دارخوین منتقل شد. در این نبرد مهدی یزدان بخش (23/11/ 1338- 11 /08/ 1361) یکی از فرمانده گروهانها به شهادت رسید (همان؛ عشوریون، ۱۳۹۵).
نبرد والفجر ۱: این نبرد ۲۰ فروردین ۱۳۶۲ با رمز «یا الله یا الله یا الله» آغاز شد (پوراحمد، ص ۱۳۵)، منطقه مورد عمل در شمال غرب استان خوزستان و جنوب غرب استان ایلام قرار داشت. این منطقه از شمال به میشداغ و برقازه، از جنوب به هورالهویزه، از شرق به چزابه و شهر بستان و از غرب به شهر العماره کشور عراق و رودخانه دجله منتهی میشد (سپاه...، خرمشهر تا فاو، ص ۵۰).
منطقه نبرد لشکر ۱۴ امام حسین (ع) منطقه زبیدات بود (عشوریون،۱۳۹۵). مأموریت گردان امیرالمؤمنین (ع) نیز پاکسازی خطوط اول و دوم عراق تا تپههای رملی و پدافند بهصورت نعل اسبی و الحاق با گردانهای دیگر بود؛ اما به دلیل هوشیاری و شدت آتش پشتیبانی دشمن و نیز عدم توجیه فرماندهان نبرد، گروهان جعفر (سیدالشهدا) این گردان به میدان مین برخورد کرد. نیروهای گردان به علت پاکسازی نکردن منطقه، مقاومت و آتش شدید نیروهای ارتش بعث عراق و نیز خستگی و سردرگمی، نتوانستند موفقیت شوند و سرانجام به دستور فرماندهان عقبنشینی کرد. در این نبرد احمد خسروی فرمانده، مهدی شفیعیون (1 0/01/ 1342-12 /05/1362) و سید مصطفی شیرازی جانشین گردان بودند (همان).
نبرد والفجر ۲: این نبرد در منطقه مرزی شهر پیرانشهر ایران و شمال شرقی چومان مصطفی در استان اربیل عراق و در ۲۹ تیر ۱۳۶۲ انجام شد (سپاه...، اطلس جنگ...، ص ۸۶). لشکر ۱۴ امام حسین (ع) مأموریت داشت پس از تصرف چند ارتفاع، تنگ دربند در عمق ۲۵ کیلومتری خاک عراق تأمین و شهر چومان مصطفی را کنترل کند (عشوریون، ۱۳۹۵).
گردان امیرالمؤمنین (ع) به فرماندهی احمد خسروی و جانشینی محمد سلمانی و محمدرضا چنگانی (03/01/ 1342- 21 /12/1363) برای شرکت در نبرد والفجر ۲ از شهرک دارخوین به پادگان جلدیان در پیرانشهر حرکت کرد. در این نبرد مصطفی ردانیپور و تعدادی از نیروهای گردان امام حسین (ع) ازجمله حسین برهانی (02/05/ 1341- 30 /04/1362) که بر روی تپه ۲۵۱۹ (شهید برهانی)، وارد عمل شدند به شهادت رسیدند. از این رو حسین خرازی فرمانده لشکر به یک گروهان از گردان امیرالمؤمنین دستور داد در این تپه آزادسازی و تخلیه شهدا را انجام دهد. بدین ترتیب گروهانی به فرماندهی محمدرضا چنگانی برای انجام این نبرد به منطقه نبرد حرکت کرد؛ اما شدت آتش دشمن امکان اجرای نبرد را از نیروهای گروهان گرفت و علاوه بر آن هرلحظه بر تعداد شهدا و مجروحان نیز افزوده میشد. جانشین گردان (محمد سلمانی) فرمانده را متقاعد کرد همراه گروهانی به فرماندهی مصطفی شیرازی برای کمک به منطقه نبرد برود. شدت درگیری بسیار زیادبود و به دستور جانشین گردان نیروها با پرتاب نارنجک از خود دفاع میکردند و از طرفی به نیروها دستور داده شد کسانی که مجروح هستند و میتوانند، خود به عقب برگردند و کسانی که سالم هستند هر دو نفر یک مجروح را به عقب منتقل کنند. در ادامه نبرد گروهان مصطفی شیرازی بر روی تپه وارد عمل شد و تا قبل از روشنایی صبح شهدا را تخلیه کرد. در این اقدام نیروهای بهداری، تعاون و نیروهای داوطلب با همه توان شهدا را به عقب منتقل کردند. گردان حضرت امیرالمؤمنین (ع) در این نبرد طی چهار مرحله موفق شد بخش مهمی از منطقه را از نیروهای عراقی پاکسازی نماید (جولایی، سیوندیان، ۱۳۹۷).
نبرد والفجر ۴: این نبرد در جبهه شمالی مرز ایران و عراق و در دشت وسیع و دره سردکن بین شهرهای بانه و مریوان، در ۲۷ مهر ۱۳۶۲ با رمز «یا الله» آغاز شد (سپاه...، اداره روابط عمومی، ص ۸۳). نبرد از دو محور بانه و مریوان و با فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) آغاز شد و ارتفاعات لری، گرمک، کنگره، بر اله، مارو، خلوزه ۱ و ۲، کلو، شهدا، تخممرغی، سه درختی و هرگنه کوچک به تصرف درآمد (برای آگاهی بیشتر از این نبرد ر.ک: پوراحمد، ص ۱۵۱-177)
لشکر ۱۴ امام حسین (ع) در سه مرحله مأموریت داشت ارتفاعات سه درختی، تخممرغی، تپه شهدا و هرگنه، کلهقندی، سنگ معدن، کوه زله و ارتفاعات مشرفبه حسنآباد و کانی مانگا را تصرف کند(عشوریون، ص ۶۴). گردان امیرالمؤمنین (ع) پس از استقرار در منطقه نبرد به دستور فرمانده لشکر، در مرحله اول نبرد بر روی ارتفاعات سه درختی به مواضع نیروهای ارتش بعث حمله کرد و پس از نبردی سخت دشمن را وادار به عقبنشینی و اهداف موردنظر را تصرف کرد. پسازآن چند روز به پدافند و دفع پاتکهای دشمن پرداخت، سپس برای بازسازی به عقبه لشکر برگشت و با تجهیز و تکمیل نیرو، برای شرکت در مرحله دوم نبرد آماده شد. گردان در مرحله دوم نبرد که بر روی ارتفاعات کانی مانگا بود با واردکردن تلفات دشمن را از منطقه بیرون کرد. احمد خسروی فرمانده گردان و محمد سلمانی و محمدرضا چنگانی معاون اول و دوم و مسعود شعربافچی، حاج هاشمی و محمدرضا چنگانی نیز با حفظ سمت فرماندهی گروهانها را به عهده داشتند در این نبرد، احمد خسروی (3/1/1341- 13 /7/1362) و ۵۰ نفر از رزمندگان گردان شهید، ۱۲۴ تن مجروح و ۶ تن اسیر و مفقود شدند (عشوریون، ۱۳۹۵).
نبرد خیبر: این نبرد ۳ اسفند ۱۳۶۲ در شرق رودخانه دجله و داخل هورالهویزه در غرب استان خوزستان انجام گرفت و باهدف تصرف شهر بصره عراق با رمز یا رسولالله اجرا شد(سپاه...، اطلس جنگ ایران و عراق، ص ۷۲). لشکر ۱۴ امام حسین (ع) برای مرحله اول نبرد در منطقه زید تحت کنترل نیروی زمینی ارتش بود و مرحله دوم در منطقه طلائیه مأموریت داشت (ر.ک: سپاه...، تنبیه متجاوز، ص ۸۲).
در این نبرد گردان امیرالمؤمنین با فرماندهی عباس قربانی، جانشینها محمد سلمانی و محمدرضا چنگانی، گروهانها: مسعود شعربافچی (30/02/1341-22/12/1363)، حسین منصوریان و مرتضی یزدخواستی بود. گردان در مرحله اول در محور دوم (زید) وارد عمل شد و پس از شکستن خط دشمن به پاکسازی منطقه پرداخت. اما پس از نبردی سخت به علت مقاومت و روشنایی روز همچنین آتش شدید عقبنشینی کرد. مرتضی یزدخواستی در این نبرد پس از به اسارت درآمدن، توسط نیروهای ارتش بعث عراق به شهادت رسید. در مرحله دوم گردان پس از بازسازی، در منطقه طلائیه وارد عمل شد. در این مرحله عباس قربانی (03/01/1341-11/12/1362) فرمانده گردان براثر آتش توپخانه دشمن به شهادت رسید (رحیمی، ۱۳۹۷).
نبرد بدر: این نبرد ۱۳ اسفند ۱۳۶۳ با هدف نزدیکی به بصره (سپاه...، تنبیه متجاوز، ص ۱۱۱)، تصرف هورالهویزه و جاده بصره – العماره و با رمز «یا فاطمه الزهرا» انجام گرفت (سپاه...، کارنامه عملیاتی...، ص ۹۸) تصرف خطوط دشمن در منطقهای به نام البیضه و الصخره در شمال شهر بصره عراق مأموریت لشکر ۱۴ امام حسین (ع) بود (ر.ک: سپاه، اطلس جنگ ایران و عراق، ص ۷۳؛ عشوریون، ۱۳۹۵)
گردان امیرالمؤمنین(ع) تحت فرماندهی محمد سلمانی قرار داشت و عباس مطلبی جانشین اول و اکبر لطیفی جانشین دوم و فرمانده گروهان و نیز مصطفی شیرازی و عبدالله حقشناس فرمانده دیگر گروهانها بودند. با توجه به اینکه منطقه نبرد گردان آبی- خاکی بود، نیروها آموزشهای شنا و بلم سواری (در کرمانشاه) و پاروکشی را در کفیشه دارخوین (منطقه هور شادگان در جنوب اهواز) دیدند. تعدادی از نیروها نیز برای آموزش غواصی به رشت رفتند.
گردان در طرح مانور لشکر، خطشکن بود که در گام نخست به منطقه شط علی در غرب شهر هویزه رفت،
با نزدیکی به شروع نبرد نیروهای گردان با رعایت جنبههای حفاظتی هر سه نفر با یک بلم و طراده در تاریکی هوا از درون نیزارها و آبراههها به سوی اهداف تعیین شده حرکت کردند و تا صبح ۲۸ کیلومتر مسیر آبراه را پارو زدند. روز بعد با اعلام رمز نبرد در ساعت ۲۲:۳۰ کمینهای دشمن توسط نیروهای غواص گردان منهدم پس از آن دیگر نیروها بر روی دژ اول مستقر شدند. در ادامه ارتش پاتک سنگینی را با پشتیبانی انواع آتشهای هوایی و توپخانهایی شروع و گردان را وادار به عقبنشینی کرد. در این نبرد ۸ تن از نیروهای گردان شهید و ۵۲ تن مجروح شد (رحیمی، ۱۳۹۷).
نبرد هزار قله (حلوان): این نبرد در ارتفاعات صعبالعبور هزار قله واقع در غرب کشور، روستای حلوان مریوان که محل دیدبانان نیروهای ارتش بعث عراق بود در ۲۴ مهر ۱۳۶۴ انجام گرفت. گردان در ۱۴ مهرماه برای نبرد به استان کردستان و شهر سنندج منتقل شد و آموزشهای مناسب نبرد کوهستانی را در پادگان شهید رضایی (معروف به پادگان لوله) در ۵ کیلومتری جاده سنندج – بانه، سپری کرد. پسازآن گردان به موقعیت ائمه محل استقرار گردان های لشکر قبل از نبرد در پادگان شهید عبادت مریوان رفت و با یک گروهان وارد عمل شد. گروهان عملکننده در یک نبرد غافلگیرانه موفق شد سه تپه را بر روی ارتفاعات هزار قله به تصرف درآورد و چند روز از تپههای آزادشده پدافند کرد(همان)
نبرد والفجر ۸: این نبرد ۲۰ بهمن ۱۳۶۴ در ساعت ۲۲:۱۰ در جنوبیترین قسمت خاک عراق که از سه محور دارای آبگرفتگی بود، با رمز یا فاطمه الزهرا (س) اجرا شد (درودیان، خرمشهر تا فاو، ص ۱۹۵؛ پوراحمد، ص ۲۳۸) منطقه نبرد لشکر ۱۴ امام حسین (ع)، جاده استراتژیک فاو - بصره تا کارخانه نمک و تشکیل خط دفاعی از اروندرود تا دریاچه نمک بود (عشوریون، ۱۳۹۵؛ برای آگاهی از این نبرد ر.ک: علایی، ج ۲، ص ۱۴۴-203، پوراحمد، ص ۲۳۷-271؛ همو، ص ۱۶۷-230).
گردان با توجه به نوع نبرد، آموزشهای آبی- خاکی را در سد دز به مدت دو ماه و شنا و غواصی را یک ماه در مرکز آموزش غدیر اصفهان فراگرفت. سپس به شهرک دارخوین منتقل شد و نیروها آموزشهای تکمیلی را در رودخانه کارون دیدند. فرمانده گردان با محمد سلمانی و نادعلی قربانی (30/02/1342-02/12/1378) و حسن موحد رستگار (11 /10/1342- 11 /12/1364) جانشین، رسول کار خیران (01/01/1344- 22 /11/1364)، یعقوب براتی (01/05/1364-28 /11/1364) و علی نصر فرمانده گروهانها در مرحله اول نبرد بودند.
گردان در ۱۰ بهمن ۱۳۶۴ به منطقه خسروآباد در جنوب شرق آبادان رفت و پس از ۱۱ روز در موقعیت مهدی (در حاشیه اروند) استقرار یافت. روز بعد از آغاز نبرد با گذشتن از رودخانه اروند بهطرف فاو حرکت کرد که موردحمله هواپیماهای عراقی قرار گرفت و یکی از قایقها منهدم و مسئول تدارکات گردان عباس امینی شهید، نادعلی قربانی و عباس رهنما بیسیمچی گردان مجروح شدند.
با موانع ایجادشده توسط ارتش عراق در ساحل فاو و تلاطم رودخانه، قایقها نتوانستند در اسکله چهار چراغ فاو، پهلو بگیرند و نیروها مجبور شدند در گلولای ساحل خود را بهسختی به مواضع خودی برسانند و با عبور از نخلستانها در پشت خاکریز مستقر شوند.
هواپیماهای عراقی از صبح ۲۲ بهمن چندین بار محل تجمع گردان را بمباران کردند که ۶ تن شهید و ۳۰ تن زخمی شدند. دراینبین رسول کارخیران (01/01/1344-22/11/1364) و یعقوب براتی (1/5/1345-28/11/1364) دو تن از فرماندهان گروهانها نیز به شهادت رسیدند. با حضور حسین خرازی و علی قوچانی فرمانده محور لشکر و دستور بازگشت گردان را به اردوگاه عرب و شهرک دارخوین داد. بدین ترتیب گردان پس از ۱۵ روز با سازماندهی جدید به منطقه خسروآباد و سپس در پایگاه موشکی فاو نزدیک دهانۀ خلیجفارس و خور عبدالله در مرز کویت مستقر شد (رحیمی،۱۳۹۷).
در ۱۱ اسفند ۱۳۶۴ و با تاریکی هوا از جاده استراتژیک، فاو- ام القصر به منظور تصرف به سوی کارخانه نمک حرکت کرد. نبرد با توجه به سست بودن زمین و هوشیاری دشمن بسیار سخت بود گردان با شروع نبرد، خود را بهصورت برقآسا به پشت خاکریز دشمن رساند و بهسرعت پاکسازی منطقه را شروع کرد. یک دسته از گردان امام رضا (ع) از لشکر ۱۴ امام حسین (ع) و یک گروهان از لشکر ۳۱ عاشورا نیز در این نبرد شرکت داشتند ولی آنها دچار مشکل شدند و الحاقی بین یگانهای عملکننده ایجاد نشد و به همین علت گردان تحتفشار زیادی قرار گرفت و متحمل تلفات سنگینی شد. در این نبرد حدود ۱۰۶ نفر از رزمندگان گردان به شهادت رسیدند و بیشتر کادر گردان نیز شهید و مجروح شدند. پس از پنج ساعت مقاومت سرسختانه گردان در مقابل دشمن، دستور عقبنشینی به گردان صادر شد؛ اما با حجم آتش کالیبرها و تیربارهای دشمن تعدادی نیز در هنگام عقبنشینی شهید و یا زخمی شدند و تنها حدود سی تن سالم به عقب برگشتند. حسین خرازی در رابطه با نبرد گردان امیرالمؤمنین (ع) گفته بود: «گردان امیرالمؤمنین (ع) در نبرد کارخانه نمک خون داد و با خون پیروز شد» (همان، ۱۳۹۷، عشوریون، ۱۳۹۵)
نبرد کربلای ۴: محدوده شهر بصره عراق که در جنوب غربی ایران و جنوب شرق عراق قرار گرفته منطقه نبرد کربلای ۴ بود که در ۳ دی ۱۳۶۵ اجرا شد (پوراحمد، ص ۳۱۲؛ علایی، ص ۲۸۲). گردان پس از استقرار در سولههای نهر عرایض به علت لو رفتن نبرد قبل از ورود به صحنه نبرد مجبور به ترک منطقه و بازگشت به شهرک دارخوین شد(همان).
نقشه منطقه عمل گردان امیرالمؤمنین (ع) از لشکر ۱۴ امام حسین (ع) در کربلای چهار
نبرد کربلای ۵: این نبرد یکی از دشوارترین نبردهای رزمندگان در دوران جنگ محسوب میشود و در جمعه یک بامداد ۱۹ دی ۱۳۶۵ (هاشمی رفسنجانی، ص ۴۱۴-415؛ پیری، ص ۱۳۳) در منطقه شلمچه انجام گرفت (برای آگاهی بیشتر ر.ک: سپاه...، نبرد شرق بصره؛ علایی، ص ۲۹۵-323)
گردان در شب اول مأموریت گرفتن مواضع هلالی شکل (برای آگاهی از این استحکامات ر.ک: سپاه...، اطلس راهنما-2، ص ۹۹) در حوالی نهر جاسم را داشت. قرار بر این بود که به همراه یک گردان از لشکر ۸ نجف اشرف و گروهان مستقل مالک اشتر لشکر ۱۴ به مواضع گفتهشده حمله کند. نیروهای گردان برای رسیدن به خط مقدم نبرد با نفربرهای زرهی و قسمتی از مسیر را پیاده طی کردند. آنها بهسرعت به سمت اهداف هجوم آوردند، یکی از گروهانها به قرارگاههای لشکر ۱۱ ارتش بعث عراق حمله کرد که موفق نشد. دو گروهان دیگر پس از گذشتن از نهر جاسم خود را به پشت مواضع نونی شکل رساندند، اما به دلیل آتش سنگین عراق و عدم الحاق یگانهای همجوار گردان مجبور به عقبنشینی شد. پسازآن گردان برای دفع پاتکهای دشمن ماموریت یافتکه ۵ روز در زیر آتش شدید، منطقه پدافند شده را تثبیت کرد. در این نبرد فرمانده گردان محمد سلمانی و جانشینها نادعلی قربانی و محمدرضا عباسی و فرمانده گروهانها نیز اکبر جوانی، علی خاکی و مرتضی امینی بودند (رحیمی، ۱۳۹۷).
نبرد کربلای ۱۰: در ساعت یک بامداد ۴ اردیبهشت ۱۳۶۶ نبرد کربلای ۱۰ در منطقه استان سلیمانیه عراق (منطقه ماووت) با رمز یا صاحبالزمان (عج) ادرکنی بهمنظور تصرف و تأمین ارتفاعات مشرف بر شهر ماووت به اجرا درآمد (سمعی، ص ۳۳۱). مأموریت لشکر ۱۴ امام حسین (ع) تصرف ارتفاعات گلان و اسپیدار (ر.ک: سپاه...، کردستان در جنگ ضد شورشگری و دفاع مقدس، نقشه، ص ۱۴۳) بود که در یک مرحله انجام گرفت (عشوریون، ۱۳۷۵).
گردان امیرالمؤمنین (ع) با همان فرماندهان (ر.ک: سطرهای پیشین) پیش از نبرد به پادگان سنندج منتقل، سپس در موقعیت بوالحسن در شهر بانه مستقر و پسازآن به منطقه نبرد اعزام و بلافاصله با ورود به خط مقدم؛ بر روی ارتفاعات اسپیدار وارد عمل شد. نیروهای گردان علیرغم خستگی پس از ۳ ساعت درگیری سخت و رودررو تمام اهداف ازجمله ارتفاعات استراتژیک اسپیدار را به تصرف درآورند؛ پس از ۶ روز پدافند در منطقه تصرفشده و با آرام شدن اوضاع، برای بازسازی و استراحت به شهرک دارخوین برگشت. گردان در این نبرد تعداد ۲۱ شهید و ۶۰ مفقود داشت (همان، ۱۳۹۵).
نبرد والفجر ۱۰: در اولین دقایق بامداد ۲۳ اسفند ۱۳۶۶ این نبرد با رمز یا محمد ابن عبدالله (ص) و با هدف آزادسازی شهرهای حلبچه، خرمال، دوجیله، بیاره و طویله در استان سلیمانیه عراق اجرا شد (برای آگاهی از این نبرد ر.ک: سپاه...، نبرد والفجر ۱۰، روزهای ۲۳ تا ۳۰ اسفند). لشکر ۱۴ امام حسین، در این نبرد تحت کنترل عملیاتی قرارگاه فتح قرار داشت و میبایست در جنوب منطقه والفجر ۱۰ وارد عمل شود (سپاه...، تنبیه متجاوز، ص ۳۷۸؛ سپاه...، اطلس جنگ ایران و عراق، نقشه ص ۹۹).
گردان پس از فراگیری آموزش نبرد در کوهستان ۱۶ اسفند ۱۳۶۶ از پادگان لوله سنندج به سمت سرپل ذهاب حرکت کرد و در موقعیت جاده بوالحسن شهر بانه مستقر شد. پسازآن به موقعیت مهدی در نزدیکی منطقه و ازآنجا با قایق از رودخانه آب سیروان عبور کرد و به نقطه رهایی (نقطه مشخصی که نیروهای یک ستون تحت فرماندهی مستقیم خود قرار میگیرند و از کنترل رده بالاتر خارج و در اختیار فرمانده مربوط قرار میگیرند؛ رستمی، ص۸۵۸) در دهکدهای در حوالی رودخانه سیروان رسید و پس از چند ساعت کوهپیمایی، ساعت ۲ بامداد نبرد را شروع و در مدت کوتاهی موفق شد اهداف موردنظر را به تصرف درآورد و ۵ روز در منطقه آزادشده پدافند کند. فرمانده گردان ناد علی قربانی بود که با همان فرماندهان قبلی در این نبرد شرکت داشتند (رحیمی، ۱۳۹۷).
نبرد بازپسگیری فاو توسط عراق: ارتش بعث عراق در ۲۸ فروردین ۱۳۶۷/ 17 آوریل ۱۹۸۸ عملیات «رمضان المبارک» را با هدف تصرف فاو آغاز کرد (برای آگاهی بیشتر ر.ک: سامرائی، ص ۱۶۴-169). گردان روز دوم حمله عراق، به منطقه فراخوانده اما باوجود مقاومت رزمندگان، مجبور به عقبنشینی شد. در این نبرد نادعلی قربانی فرمانده، مرتضی امینی و عباس قربانی جانشینهای گردان، فرماندهان گروهانها حسین محبوبی، حمید سعیدی و حسین ابراهیمی بودند. مرتضی امینی (17 /01/1343- 29/01/1367) و حسین محبوبی (01/11/1341-29/01/ 1367) در این نبرد به شهادت رسیدند (رحیمی، ۱۳۹۷).
مأموریتهای پدافندی: گردان امیرالمؤمنین (ع) در دوران دفاع مقدس چندین مأموریتهای پدافندی بدین شرح داشت: ۱۵ روز قبل از نبرد بیتالمقدس در روستای کفیشه، ۳۰ روز قبل از نبرد بدر در هورالعظیم، ۱۵ روز بعد از آن در جاده خندق، ۱۵ روز منطقه شلمچه، ۴۵ روز در نبرد والفجر ده و در منطقه حلبچه، چهار مرحله به مدت ۳۰ روز در جاده فاو- ام القصر و در چهار مرحله به مدت ۶۰ روز در خرمشهر- عرایض- گمرک..
وضعیت فعلی گردان بعد از جنگ: گردان پس از پایان جنگ مدتی در مأموریت پدافندی در جنوب و سپس در پادگان لشکر مستقر شد و در این مدت در انواع رزمایش و علمیاتهای شمال غرب و جنوب شرق شرکت کرد (همان، ۱۳۹۷).رستمی، محمود، فرهنگ واژه های نظامی، چاپ دوم، تهران، ایران سبز، ۱۳۸۶ش
مآخذ: بنی لوحی، سید علی؛ پیری، هادی مراد (1379)؛ نبردهای شرق کارون، مرکز تحقیقات و مطالعات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تهران. پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، مصاحبه با سرلشکر رحیم صفوی ، روایتی تازه از سقوط فاو -تهران. پایگاه تخصصی و اطلاعرسانی دفاع مقدس، نبرد بیتالمقدس. خبرگزاری دفاع مقدس، نبرد طریقالقدس، ۱۳۹۵. خبرگزاری دفاع مقدس،کربلای ۱۰، نخستین نبرد با دو تک منظم و نامنظم ، ۱۳۹۶. دانشنامه فرهنگ ایثار, جهاد و شهادت، نبرد طریقالقدس، خیبر، بدر، والفجر هشت، ۱۳۹۷. سایت رشد، نبرد کربلای ۴. سید مهدی جولائی، مهدی سیوندیان، مصاحبه با حسین رحیمی، تاریخچه گردان امیرالمؤمنین (ع) بهمن و اسفند ۱۳۹۷. عشوریون، احمدرضا (1395)، شناسنامه لشکر ۱۴ امام حسین (ع)، مرکز تدوین تاریخ شفاهی لشکر ۱۴ امام حسین (ع)، اصفهان.گروه حماسه و جهاد، دفاعپرس، نبرد والفجر چهار،۱۳۹۵. گروه حماسه و جهاد، دفاع پرس، نبرد کربلای ده، ۱۳۹۶. مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، گزارش نبرد فتحالمبین. مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، نبرد محرم، نبرد والفجر یک، دو، کربلای ده، ۱۳۷۹-1396. مصاحبه با رحیمی،۱۳۹۷، بنی لوحی، ۱۳۷۹، مرکز تحقیقات دفاع مقدس، نبرد بیتالمقدس ۱۳۹۶. معاونت نبرد لشکر ۱۴ امام حسین (ع) (1374)، طلایهداران، لشکر ۱۴ امام حسین (ع)، اصفهان. دانشنامه فرهنگ ایثار و شهادت، تنگه چزابه. صحیفه نور ، ج۱۶ ، ص۶۸ ؛ روایت سید علی بنی لوحی ، شهریور ۱۳۹۸. ولایتی، علیاکبر، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی، ص۱۰۳، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، اول، تهران، ۱۳۷۶ ش۲. مصاحبه با رحیمی،۱۳۹۷، بنی لوحی، ۱۳۷۹، مرکز تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۹۶. معاونت سیاسی ستاد کل سپاه پاسداران؛ از خرمشهر تا فاو، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۶۷، ص ۲۷(علایی، حسین، روند جنگ ایران و عراق، ج۲، تهران: مرزوبوم، ۱۳۹۱ش؛پیری، هادی، مجتبی شربتی، آشنایی با علوم و معارف دفاع مقدس، چاپ ۴، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهها (سمت)، 1391ش؛هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات سال ۱۳۶۵: اوج دفاع، تهران دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۸۸ش؛سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چاپ سوم، نبرد شرق بصره، تهران ۱۳۷۶ش؛سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، اطلس راهنما-2، خرمشهر در جنگ، تهران ۱۳۸۰ش ؛سمیعی، علی، کارنامه توصیفی نبرد رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۶ش؛سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، اطلس راهنما-9، کردستان در جنگ ضد شورشگری و دفاع مقدس، تهران ۱۳۹۰ش؛سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تنبیه متجاوز، تجزیهوتحلیل جنگ ایران و عراق-3، تهران ۱۳۷۹ش؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، اطلس جنگ ایران و عراق، فشرده نبردهای زمینی ۳۱ شهریور ۱۳۵۹-29 مرداد ۱۳۶۷، چاپ چهارم، تهران ۱۳۹۲ش؛سامرائی، وفیق، ویرانی دروازه شرقی، مترجم عدنان فاروقی، چاپ نهم، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۹۶ش؛
/ حمید رئیسی، امیر سعید تمیزی فر/