به نظر می‌رسد ارتباط با اینترنت قطع است.

اتصال دستگاه با اینترنت را بررسی کنید ...

شول احمد

استان کرمان

شول احمد

دفاع مقدسشهدا و اشخاصفرمانده گردان و همطراز (جانشین یا معاونین)
استان کرمان
آخرین ویرایش: ۱۴۰۳/۱۰/۰۵

شول، احمد  ( 1336-11 تیر  1365)، فرمانده گردان ۴۱۶ لشکر ۴۱ ثارالله نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.

او در خانواده ای مذهبی در روستای امیرآباد شولی از توابع شهر سیرجان به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در دبستان امیرآباد ، راهنمایی را در مدرسه زادگاهش گذراند و به دلیل مشکلات مالی ترک تحصیل کرد. شول علاقه ی زیادی به مسائل مذهبی و احکام اسلامی داشت و از اول دبستان شروع به خواندن نماز کرد و هر زمان از مدرسه که باز می گشت ابتدا نمازش را به جا می آورد . در مجالس مذهبی، روضه شرکت می کرد و از سن ۱۰ سالگی برای اولین بار در مسجد شروع به مدیحه سرایی و نوحه خوانی  نمود . او در ۱۳۵۴ ش به خدمت سربازی اعزام شد و خدمت خود را در نیروی دریایی بندرعباس گذراند .آغاز فعالیت های سیاسی وی با تبعید روحانیون به سیرجان بود که با شرکت در کلاس های مذهبی  و مطالعه کتب دینی به اطلاعات خود افزود و با نهضت امام خمینی (ره) آشنا گردید. با شکل گیری انقلاب اسلامی  به پخش اعلامیه ها و عکس های امام خمینی (ره)  در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی مشارکت کرد .

با پیروزی انقلاب اسلامی  خدمت  نظام وظیفه وی نیز به پایان رسید و  عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. مدتی مسئول سپاه مناطق حاجی آباد سیرجان و ارزوئیه بود. وی پایگاه مقاومت بسیج ؟سیرجان وآموزش نظامی را در این حوزه راه اندازی کرد.

با شروع غائله کردستان برای حفظ دستاوردهای انقلاب عازم مهاباد شد و در عملیات پاکسازی آن نقش داشت .

شول در ۱۳۵۸ ش با بی بی جان شول ازدواج کرد. ثمره ازدواجش سه فرزند پسر به نام های حسین ، علی اصغر و احمد می باشد .

با آغاز جنگ تحمیلی روانه میدان نبرد شد ودر عملیات های فتح المبین – بیت المقدس – خیبر – بدر – والفجر ۸ و کربلای یک حضور داشت و با رشادتهایی که از خود نشان داد  معاون گردان ۴۱۶ و سپس به عنوان فرمانده گردان منصوب گردید. زمانی که گردان در منطقه هور میان نیزارها روی پل چوبی مستقر بود نیروها شرایط سختی پشت سر می گذاشتند. احمد در مقابل شلیک ناگهانی توپ و خمپاره دشمن و مشکلات طبیعی در منطقه باتلاقی با  سعه صدر وصبوری به آنها روحیه  می بخشید . معتقد بود: سختی ها را باید تحمل کرد ، ما رزمنده ایم و بخاطر پیروزی و دفاع از اسلام می جنگیم .

وی در ۱۳۶۵ ش با فرماندهی گردان ۴۱۶ در عملیات کربلای ۱ هنگامی که مشغول نبرد با نیروهای عراقی بود در در منطقه مهران با اصابت ترکش گلوله دشمن به سینه در ارتفاعات قلاویزان به شهادت رسید.

آخرین جمله او از پشت بیسیم قبل از شهادت این بود : به حضرت مهدی (عج) متوسل شوید و از او کمک بخواهید. پیکر مطهر وی پس از تشییع در مزار شهدای سیرجان به خاک سپرده شد.

از معنویت و توکل بالایی برخوردار بود همین امر باعث شده بود نیروهای گردان احمد به دلیل داشتن ارتباط با ائمه و قرآن در مقابل توپ و تانک دشمن هیچ هراسی نداشته باشند . وقتی گردان در بحران و مشکلات قرار می گرفت نیروها کنار احمد می نشستند و او روضه می خواند .

او تمام مصائبی که حضرت زینب بعد از شهادت مادر ، برادرانش و پدر به دوش کشیده بود را با سوز و گداز به تصویر می کشید . اینگونه با توسل به حل مشکلات کمک می کرد .

به خواندن نماز اول وقت اصرار زیادی می ورزید . هق هق گریه هایش در نماز شب نشان از  خلوص او داشت .

اگر موقع اذان کسی به او می گفت : ۱۰ دقیقه دیگر نمازت را بخوان عصبانی می شد و می گفت : دستور خدا است نماز را به وقت بخوانیم چرا باید وقتی را که خداوند معین کرده را از دست بدهیم . احمد در اوج عصبانیت سعی می کرد با صلوات و ذکر گفتن خود را آرام کند .

زندگی احمد براساس تعالیم و دستورات اسلامی تنظیم شده بود به عیادت بیماران می رفت . به خانواده های شهدا سرکشی می کرد و مشکلاتشان رسیدگی می کرد کمک به فقیران و نیازمندان ، صله ارحام همه را با خلوص نیت انجام می داد.

وی اخلاق و رفتار پسندیده و صمیمانه ای با همسر و فرزندان خود داشت و در کارهای خانه به همسر خود کمک می کرد و اظهار می کرد شرمنده ام که نمی توانم بیشتر در خانه باشم و بار مسئولیت را روی دوش شما گذاشته ام . نسبت به تربیت فرزندان حساس بود و آرزو داشت ای کاش ! بچه هایم بزرگ بودند و می توانستم آنها را با خود به جبهه ببرم آرزو دارم آنها در راه خدا شهید شوند (همسرشهید).

/گروه شهدا/

شول احمد

شناسه مدخل۶۲۹۱۲۷
شناسه مقاله۱۶۲۶
استانکرمان
کارگروهدفاع مقدس
گروهشهدا و اشخاص
زیرگروهفرمانده گردان و همطراز (جانشین یا معاونین)
ارجاعیخیر
جلد چاپیجلد اول
آخرین ویرایشچهارشنبه، ۱۴۰۳/۱۰/۰۵

دانشنامهٔ استانی دفاع مقدس



نمایش بیشتر