رَستهدلان، نام فیلمی داستانی دربارۀ چشمانتظاری مادر شهید به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا بَحری.
بحری در شهریور ۱۳۴۶ در محلة پل نواب شهر یزد* به دنیا آمد. فعالیت هنری او با اجرای تئاتر محلی از ۱۳۵۹ ش آغاز شد و حدود چهار سال بعد، در ۱۳۶۳ ش، با بازی و همچنین، دستیاری کارگردان در فیلم ایثار ادامه یافت. سپس، بهصورت داوطلبانه، برای عکاسی و فیلمبرداری به جبهه رفت و در کنار آن، تئاتر نیز اجرا کرد. پس از پایان جنگ، بحری نخست، دورههای آموزشی انجمن سینمای جوانان را گذراند و سپس، از دانشگاه فرهنگ و هنر مدرک کارشناسی تدوین و از دانشگاه آزاد یزد در ۱۳۹۷ ش مدرک کارشناسی ارشد پژوهش هنر را دریافت کرد. در حال حاضر (1398 ش)، او عضو انجمن مستندسازان سینمای ایران است و افزونبر آن، مسئولیت دارالقرآن و اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان یزد را بر عهده دارد. از مجموع آثار وی، بهجز دو فیلم رستهدلان و عصر شکفتن* با موضوع دفاع مقدس، هفت اثر داستانی کوتاه و نیمهبلند در حوزۀ کودک و نوجوان و نه اثر مستند است.
طرح تولید رستهدلان ازآنجا شکل میگیرد که در محلۀ کارگردان حسینیهای وجود نداشته است و مردم برای عزاداری به محلههای دیگر میرفتند؛ درنتیجه، اهالی تصمیم میگیرند تا هیئت عزاداری مستقلی را برای محلهشان تشکیل دهند. دراینبین، پیرزنی داوطلب میشود تا خانۀ خود را برای حسینیه در اختیار هیئت بگذارد؛ البته او مادر شهید نیست؛ اما همین امر سبب میشود تا بحری به فکر ساخت فیلمی با مضمونی مشابه بیفتد؛ بدینترتیب، در ۱۳۷۶ ش، بعد از حدود سه ماه تحقیق، با تلفیق موضوعاتی دیگر مانند دفاع مقدس، شهادت و ایثار فیلمنامۀ رستهدلان را مینگارد. این عنوان استعاره از شهداست که از قید تعلقات دنیا رها شدهاند.
رستهدلان روایت زندگی مادری به نام بیبیصدیقه است که دو فرزند خود را بعد از درگذشت همسرش بهتنهایی و سختی بزرگ کرده و تنها پسرش با آغاز جنگ، به جبهه رفته و دیگر بازنگشته است. فیلم با تکاپوی جوانان محلۀ پل نواب برای تأمین محلی مناسب برای تمرین مراسم سینهزنی و تشکیل هیئت عزاداری ایام محرم آغاز میشود. آنها بهترین مکان را برای مراسم آن سال خانۀ بیبیصدیقه میدانند. ازطرف دیگر، بیبیصدیقه امیدوار است که فرزندش اسیره شده باشد و سرانجام، روزی بازگردد. این انتظار با تصویر و صدای ساعت دیواری، که مادر همیشه مراقب است از کار نیفتد و دستنخورده نگهداشتن اتاق فرزند و گردگیری آن نشان داده میشود. در ادامه، با گذشت روزهای دهۀ اول محرم، مادر کمکم، آمادۀ پذیرش شهادت فرزندش به پیروی از حضرت سیدالشهداء (ع) در راه دفاع از حقیقت میشود؛ بنابراین، بدین انتظار پایان میدهد و به پیشواز پیکر فرزند شهیدش میرود و از او شفاعت میطلبد. این دلکندن با نقطۀ اوج فیلم، یعنی عزاداری روز عاشورا در خانۀ مادر شهید و مداحی در وصف شهادت همزمان است: «رنگ علایق را ز دامن پاک کردم». در این هنگام، بیبیصدیقه میان دستۀ سینهزن، فرزندش را میبیند و آمادۀ دلبریدن از او در ظهر عاشورا میشود و سرانجام، خانهاش را به نام حسینیۀ هیئت سینهزنی محلۀ پل نواب وقف میکند تا جوانان محله حسینیهای برای عزاداری و سینهزنی ایام محرم داشته باشند.
در این فیلم، افزونبر محمدحسین حاجیزاده جانباز سه قطع عضو، در نقش دوست شهید و حمید طلایی در نقش شهید، محمود مشروطه، محمدرضا امیرخانی و شهناز بناپور، از بازیگران باسابقۀ یزد نیز بازی کردهاند. ازآنجاکه بیبیصدیقه شخصیت اصلی فیلم بود، انتخاب بازیگر آن اهمیتی ویژه داشت؛ اما در آن زمان، شمار بازیگران زن مسلط به لهجۀ یزدی، بسیار اندک بود؛ بنابراین، نقش مادر شهید به طاهره مرتضوی واگذار شد که به لهجۀ یزدی مسلط بود؛ اما تجربۀ بازیگری نداشت.
در این فیلم، طراحی صحنه بر عهدۀ کارگردان و دستیار او، رضا مشیری بود. برای طراحی اتاق شهید از اعمال و رفتار مادران شهیدی الگوبرداری شد که همچنان، چشمانتظار بازگشت فرزندانشاناند. از طراحیهای فیلم میتوان به شستن کلافهای قرمزرنگ در آب حوض و به دنبال آن، ریزش گلهای انار در آب حوض در کنار تصاویر ضربات شمشیر و سپر به نشانۀ شهادت یاران امام حسین (ع) و فرودآمدن قامتشان بر خاک و نبرد حق و باطل در روز عاشورا اشاره کرد. مراسم تعزیه و صحنههای پایانی فیلم نیز کاملاً واقعی بود و فقط آرایش لباس سینهزنها، حرکت بازیگران و دوربین با هدایت گروه کارگردانی انجام گرفت. بخشی از موسیقی فیلم نیز باتوجهبه فرهنگ مردم یزد و موسیقی فولکلور، نغمهها و نوحههای عاشورایی همراه با سازهای سنتی موسیقی تعزیه، مانند طبل و شیپور بود؛ همچنین، بنابر فضای حسی صحنهها، نواهای موسیقی ایرانی نیز به کار گرفته شد.
رستهدلان در ۱۳۷۶ ش، به تهیهکنندگی محمدرضا بحری تولید و یک سال بعد، با پشتیبانی مرکز صداوسیمای استان یزد* از شبکۀ استانی و یک سراسری پخش شد.
این فیلم در ۱۳۷۷ ش، در جشنوارۀ سراسری فیلم دفاع مقدس در همدان تقدیرنامۀ ستاد فرماندهی کل قوا را دریافت کرد و در ۱۳۷۸ ش، در هفتمین جشنوارۀ سراسری رادیویی و تلویزیونی مراکز صداوسیما در زیباکنار، جایزۀ بهترین تدوین، جایزۀ بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامۀ فیلم داستانی و عنوان اثر برگزیدۀ هیئتداوران بسیج را به دست آورد.
مأخذ: بحری، محمدرضا (نویسنده و کارگردان فیلم رستهدلان)، مصاحبه با مؤلف، ۶ بهمن ۱۳۹۸.
/وحیده ابوئی مهریزی/