زَفاک، حسن (2 فروردین ۱۳۴۴-19 دی ۱۳۶۵)، جانشین دوم واحد اطلاعاتوعملیات تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
حسن زفاک در شهر اردکان* واقع در شمال استان یزد*، در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدرش، محمد، کارمند ادارة برق شهرستان اردکان و مادرش، صغری کوپیمای، خانهدار بود. آنان سه پسر و دو دختر داشتند و حسن فرزند سومشان بود (ادارة ثبتاحوال ... ؛ تحقیقات ... ، بش؛ فرهنگ ... ، ذیل نام). او در هشتسالگی، پدرش را براثر تصادف از دست داد و مادرش سرپرستی آنان را بر عهده گرفت (تحقیقات، بش). در ۱۳۵۰ ش، به دبستان فردوسی و در ۱۳۵۵ ش، به مدرسة راهنمایی حافظ رفت (ادارة آموزشوپرورش ... ). سال سوم راهنمایی بود که در کنار مردم انقلابی، در راهپیماییها، شرکت می کرد (سپاه ... ، برگه ... ). در ۱۳۵۸ ش، رشتۀ علوم تجربی را در دبیرستان ابوریحان (شَرف کنونی) آغاز کرد. او عضو انجمن اسلامی مدرسه بود، با تشکیل بسیج به عضویت این نهاد درآمد و پس از گذراندن سال دوم دبیرستان، برای حضور در جبهه، تحصیلش را نیمهتمام گذاشت. در ۲۹ تیر ۱۳۶۱، به کرمانشاه رفت و در خط پدافندی قصر شیرین با سمت نیروی تکتیرانداز در گردان صاحبالزمان تیپ ۲۹ نبی اکرم(ص) حضور یافت (همان، فرم تطبیق سوابق ... ؛ تحقیقات، بش)؛ سپس، در عملیات محرم (10 آبان ۱۳۶۱)، که در جبهة جنوبی، عینخوش، زبیدات، با هدف تصرف سرپل در منطقة العمارة عراق و آزادسازی ارتفاعات مرزی اجرا شد، در گردان ۲ شهید صدوقی* تیپ ۸ نجف اشرف کمکآر.پی.جیزن بود (سپاه، همان). مدتی بعد، در عملیات والفجر مقدماتی (17 بهمن ۱۳۶۱)، در جبهة جنوبی، شمال چزابه، بهمنظور پیشروی به سوی العماره و تهدید آن، حضور یافت و براثر انفجار گلولة آر.پی.جی، که در کولهپشتیاش بود، از ناحیة سر و گردن بهشدت مجروح شد (تحقیقات، بش؛ سپاه، همان). تقریباً پنج ماه پس از بهبود، در دو عملیات شرکت کرد: ۱. والفجر ۲ (29 تیر ۱۳۶۲)، در جبهة شمالی، اربیل ـ حاج عمران، با هدف تصرف حاج عمران، تهدید چومان مصطفی و کنترل معابر تردد نیروهای نامنظم دشمن، با سمت بیسیمچی در گردان امام حسن(ع)*؛ و والفجر ۴ (27 مهر ۱۳۶۲)، در جبهة شمالی در منطقة سلیمانیه ـ پنجوین، با هدف تصرف درة شیلر و پنجوین، انسداد معابر تردد ضد انقلاب، با سمت کمک بیسیمچی در گردان انبیاء در لشکر ۸ نجف (سپاه، فرم محرمانه؛ تحقیقات، بش).
حسن با تشکیل تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر* در مهر ۱۳۶۲، به این تیپ پیوست و در عملیات خیبر (3 اسفند ۱۳۶۲)، که در تالاب هورالهویزه (هورالعظیم، غرب دشت آزادگان)، با هدف عبور از هور و تهدید بصره اجرا شد، دیدهبان واحد اطلاعاتوعملیات تیپ بود. در مهر ۱۳۶۳، در دفع تک ارتش عراق به خط پدافندی نیروهای تیپ ۱۸ الغدیر درمنطقة زید، با سمت معاون گروهان حبیب از گردان امام حسین(ع) شرکت کرد؛ پسازآن، در ۲۰ اسفند ۱۳۶۴، مسئول محور شناسایی واحد اطلاعاتوعملیات تیپ ۱۸ الغدیر در جزایر اُمالرَصاص و امالبابی (هر دو از جزایر اروندرود و جزو خاک عراق) برای اجرای تک پشتیبانی والفجر ۸ بود (تحقیقات، بش؛ سپاه، فرم تطبیق سوابق، فرم وضعیت ... ، فرم تأیید ... ، فرم محرمانه). او در ۲۰ فروردین ۱۳۶۵، به استخدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد درآمد (همان، فرم تطبیق ایثارگران). چند ماه بعد در عملیات کربلای (3 دی ۱۳۶۵) در جنوب غربی خوزستان، با هدف تصرف ابوالخصیب و محاصرة نیروهای عراقی مستقر در شبهجزیرة فاو (جنوب شرقی عراق) و تهدید بصره اجرا شد، شرکت کرد (همان، فرم تطبیق سوابق؛ تحقیقات، بش). بعد از این عملیات، به سمت معاون دوم واحد اطلاعاتوعملیات تیپ ۱۸ الغدیر ارتقا یافت. تقریباً ده روز پس آن، در عملیات کربلای ۵ (19 دی ۱۳۶۵)، در شلمچه، واقع در جنوب غربی خوزستان با هدف تصرف شلمچه و پیشروی به سوی بصره، شرکت کرد و سرانجام، در حین شناسایی مواضع دشمن با اصابت ترکش، به شهادت رسید. پیکر وی بهسبب وضعیت سخت نبرد مفقود شد و سرانجام، پس از هشت سال، در جریان تفحص کشف شد و پس از تشییع، در گلزار شهدای روضبببالشهدا اردکان به خاک سپرده شد (فرهنگ، همانجا؛ سپاه، گواهی ... ).
به نقل از همرزمانش، شهید حسن زفاک انسانی خوشرو و خوشخلق، نجیب، سادهزیست و کمحرف بود. اغلب روزها روزه میگرفت و قرآن قرائت میکرد. او در کودکی علاقة بسیار به نقاشی و ورزش ژیمناسیک داشت و به آنها میپرداخت (تحقیقات، بش).
او در بخشی از وصیتنامهاش، خطاب به ملت ایران گفته است: «برادرانم، تا آنجا که میتوانید به جبههها بیایید و اگر هم این توانایی را ندارید، با کارکردنتان، با درسخواندنتان و با کمک و یاریکردنتان به برادران در جبهه، و با وحدت و انسجام خود، با پرکردن سنگر مساجد، با شرکت نمودن در دعاهای کمیل و نماز دشمنشکن جمعه و دیگر کارهایی که به نفع این جمهوری اسلامی است، انجام بدهید» (بش).
بهپاس نکوداشت شهید حسن زفاک، خیابانی در زادگاهش به نام او نامگذاری شده است.
مآخذ: ادارة آموزشوپرورش شهرستان اردکان، گواهینامة پایان تحصیلات دورة راهنمایی، سند مورخ ۱۳۵۸ ش، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ ادارة ثبتاحوال شهرستان اردکان، شناسنامه، سند مورخ ۱۷ تیر ۱۳۴۴، سند بش، موجود در همانجا؛ تحقیقات منتشرنشدة کنگرة بزرگداشت سرداران و ۴۰۰۰ شهید استان یزد (دفتر اطلاعات فردی شهید حسن زفاک)، بیتا، موجود در همانجا؛ زفاک، حسن، وصیتنامه، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد، برگة درخواست عضویت بسیج، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، فرم تأیید مسئولیت، سند مورخ ۲۵ خرداد ۱۳۸۳، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، فرم تطبیق ایثارگران، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، فرم تطبیق سوابق و عملکرد خدمتی، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، فرم محرمانه، سند مورخ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۳، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، فرم وضعیت خدمت، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، گواهی شهادت، سند مورخ ۱۵ مرداد ۱۳۷۴، سند بش، موجود در همانجا؛ فرهنگ اعلام شهدا: استان یزد، به کوشش مرکز مطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران: شاهد، ۱۳۹۵ ش.
/ کبری رسولی/