سالار تَکریت، نام کتاب خاطرات آزاده سید حسین سالاری، از آزادگان جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران به قلم مصطفی زمانیفر.
سالاری در ۳ مرداد ۱۳۴۶، در محلۀ شیخدادِ یزد، در خانوادۀ مذهبی به دنیا آمد. تحصیلاتش را در زادگاهش گذراند و بهموازات تحصیل در دبیرستان (1361-1364 ش)، به فعالیتهایی درزمینۀ برگزاری مراسم دعا در مدرسه و جمعآوری کمک برای جبهه پرداخت. پس از پایان تحصیل، در مهر ۱۳۶۵، به خدمت سربازی رفت و با گذراندن سه ماه دورۀ آموزش عمومی در پادگان صفر شش لویزان در شمال تهران، برای دورۀ سهماهۀ آموزش تخصصی تخریب به پادگان مهندسی بروجرد فرستاده شد. پسازآن، در اول فروردین ۱۳۶۶، به لشکر ۸۱ کرمانشاه در سرپل ذهاب واقع در غرب استان کرمانشاه رفت. در ۲۹ اسفند همین سال، در جریان پاکسازی و تخریب، در منطقۀ عملیاتی والفجر ۱۰ هدف گلوله قرار گرفت و پس از چهار روز در ۳ فروردین ۱۳۶۷، به اسارت نیروهای عراقی درآمد. سرانجام، پس از دو سال اسارت، در ۲۲ شهریور ۱۳۶۹ آزاد شد (نک: جاهای گوناگون).
این کتاب در پی تصمیم حوزۀ هنری، با هدف جمعآوری خاطرات و اطلاعات وی جمعآوری شد و براساس آن، این نهاد کتاب را تدوین و چاپ کرد. برای جامعترشدن اثر، ۲۳ جلسه مصاحبۀ مصطفی زمانیفر با سید حسین سالاری، خانواده، همرزمان، دوستان و هم اردوگاهیهای وی انجامگرفته است. نام کتاب ترکیب دو واژۀ «سالار» برگرفته از نام خانوادگی راوی و «تکریت» نام یکی از مهمترین اردوگاههای اسرای ایرانی در عراق است که راوی دورۀ اسارتش را آنجا گذرانده است. کار تدوین و تنظیم کتاب در زمستان ۱۳۹۵ ش آغاز شد و یکسال به طول انجامید (ص ۱۳).
سالار تکریت در پنج فصل تدوینشده است. فصل اول و دوم زندگینامۀ سالاری از کودکی تا زمان اسارتش را در برمیگیرد که در آن، افزونبر دورۀ کودکی و فعالیت سیاسی راوی بر ضد حکومت پهلوی، به نخستین خاطرۀ وی از روز فرار محمدرضا پهلوی در ۲۶ دی ۱۳۵۷ و فعالیتش در پایگاه بسیج و جمعآوری کمکهای مردمی برای جبهه اشاره میشود (ص ۱۵-30)؛ در ادامه، موضوع اعزامش به خدمت سربازی و حضور در لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه در مناطق عملیاتی غرب کشور (ارتفاعات آهنگران و تپۀ ۶۵۴ در منطقۀ عمومی سرپل ذهاب) و مجروحیت و اسارتش به دست نیروهای عراقی میآید (ص ۳۱-110).
فصل سوم دربارۀ روزهای اسارت سالاری است. او نخست، به زندان الرشید بغداد و سپس، به اردوگاه تکریت یازده فرستاده میشود. در ادامه، خاطراتش از این اردوگاه و شکنجۀ وی و دیگر اسرا میآید (ص ۱۱۰-150).
همۀ فصل چهارم خاطرات اردوگاه تکریت یازده شامل موقعیت سخت اسرا، وضعیت بد بهداشت و نبود آب و غذا تا تنبیههای وقت و بیوقت با بهانه و بی بهانه است (ص ۱۵۱-209). فصل پایانی خاطرات خوب و شیرین سالاری از آزادیاش در ۲۲ شهریور ۱۳۶۹ است (ص ۲۵۰-261).
سالار تکریت در ۱۳۹۷ ش با همکاری انتشارات سورۀ مهر تهران به چاپ رسید.
مأخذ: سالاری، سید حسین، سالار تکریت، به کوشش مصطفی زمانیفر، تهران: سورۀ مهر، ۱۳۹۷ ش.