عابدی، منصور (12 آبان ۱۳۳۸-14 مرداد ۱۳۶۶)، فرمانده گردان ادوات تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.

او در شهر یزد* و در خانواده مذهبی زاده شد. پدرش عباس، کارگر کارخانه یزدباف و مادرش، شُعله مُخاطبی اَردَکانی، خانه‌دار بود. وی دومین فرزند خانواده بود و دو برادر و یک خواهر داشت (اداره ... ؛ سپاه ... ، برگه ... ؛ تحقیقات ... ، بش). از هفت‌سالگی وارد مدرسه شد و تحصیلات ابتدایی را در مدرسة شاه‌ولی در ۱۳۵۱ ش به اتمام رسانید؛ سپس مقطع متوسطه را در مدرسة ایرانشهر* در یزد گذراند (همسفران ... ، ص ۵۷).

منصور در هنگام تحصیلش به‌ویژه در دو سال آخر، که با اوج‌گیری مبارزة ملت ایران بر ضد حکومت پهلوی همراه بود، در تظاهرات و راه‌پیمایی‌ها و نیز در توزیع اعلامیه‌های انقلابی در بین مردم شرکت می‌کرد. همچنین در ترغیب دوستان و آشنایان برای حضور در این مبارزات قویاً فعال بود (تحقیقات، بش). او در ۱۰ فروردین ۱۳۵۷، در تظاهراتی که به مناسبت گرامی‌داشت چهلم شهدای تبریز به رهبری آیت‌الله محمد صدوقی*، از روحانیان مبارز و برجستة یزد، برگزار شد، حضور داشت و در این راه از سوی مأموران شاهنشاهی مورد اصابت نارنجک ساچمه‌ای قرار گرفت و از ناحیه پا به‌شدت مجروح شد (همسفران، ص ۵۸). پس از بهبودی به حرکت انقلابی خود و مشارکت در پایین آوردن مجسمة رضاشاه از میدان شهید مصطفی خمینی (میدان شاه سابق) استمرار بخشید (تحقیقات، بش) و در همین سال هم موفق به اخذ مدرک تحصیلی دیپلم شد (همسفران، ص ۵۷).

در ۹ اسفند ۱۳۵۹، به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد درآمد و برای گذراندن دورة آموزش عمومی نظامی به پادگان شهید بهشتی* (باغ ‌خان سابق) یزد فرستاده شد. او در آنجا در حدود دو ماه آموزش دید (سپاه، فرم معرفی‌نامه ...) و پس‌ازآن مسئول تحقیقات در قسمت پذیرش نیروی مقاومت بسیج ناحیة یزد به مدت پنج ماه شد؛ سپس در ۲ مهر ۱۳۶۰، مسئولیت تیم تحقیقات واحد نیروی انسانی (پرسنلی) بسیج یزد را بر عهده گرفت (سپاه، فرم سنوات ... ).

ازآنجاکه جنگ با رژیم بعث عراق برای او اهمیت زیادی داشت، در ۲ فروردین ۱۳۶۱، در عملیات فتح‌المبین با هدف آزادسازی بخش وسیعی از مناطق شمال غربی خوزستان، با سمت فرمانده دستۀ یکی از گردان‌های تیپ ۲۵ کربلا (بعدها، لشکر) شرکت کرد (همان، فرم تأیید ... ؛ فرهنگ دوست؛ تحقیقات، بش).

منصور بعد از تشکیل تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر در مهر ۱۳۶۲، به این تیپ پیوست و مسئول واحد نیروی انسانی تیپ شد (سپاه، فرم پایان ... ، فرم تحقیقاتی ... ) و با همین مسئولیت در سه عملیات شرکت کرد: ۱. خیبر در ۳ اسفند ۱۳۶۲، در جبهة جنوبی، تالاب هورالهویزه (هورالعظیم، غرب دشت آزادگان)، با هدف گذر از آن منطقه و تهدید بصره؛ ۲. بدر در ۲۰ اسفند ۱۳۶۳، در همان منطقه، با هدف قطع جادة بصره ـ العمارة عراق و تهدید بصره؛ ۳. قدس ۵ در ۱۶ مرداد ۱۳۶۴، در جبهة جنوبی، تالاب هورالهویزه، با هدف تصرف پاسگاه الیج در همان منطقه (فرهنگ‌دوست). پس‌ازاین عملیات‌ها به یزد بازگشت و مسئول واحد نیروی انسانی سپاه پاسداران یزد شد (همو). با پایان این مأموریت در پاییز ۱۳۶۵ ش، به تیپ ۱۸ الغدیر بازگشت و این بار به فرماندهی گروهان ضد زره گردان ادوات* منصوب شد. منصور چند ماه بعد در عملیات کربلای ۵ که در ۱۹ دی ۱۳۶۵، در جبهة جنوبی، شلمچه و با هدف تصرف آن منطقه و پیشروی به‌سوی بصره اجرا شد، شرکت کرد. بعدازاین عملیات به جانشینی گردان ادوات ارتقا یافت و در عملیات کربلای ۸ که در ۱۸ فروردین ۱۳۶۶، در جبهة جنوبی، شلمچه و با هدف تأمین کانال زوجی و توسعة منطقة تصرف‌شده در غرب کانال پرورش ماهی اجرا شد، حضور یافت. پس‌ازآنکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ابتدای سال ۱۳۶۶ ش جبهة نبرد را از جنوب به شمال تغییر داد و عمده قوای سپاه ازجمله تیپ ۱۸ الغدیر به جبهۀ شمال‌غرب منتقل شد. در این مقطع زمانی منصور عابدی هم به فرماندهی گردان ادوات ارتقا یافت. در این جایگاه مدتی در خط پدافندی تیپ در سردشت حضور داشت و بعدازآن در عملیات نصر ۷ که در ۱۴ مرداد ۱۳۶۶، در جبهة شمالی، قلعه‌دیزه و با هدف افزایش حضور در شمال شرقی استان سلیمانیه عراق، تصرف ارتفاعات دوپازا و انسداد معابر ضدانقلاب اجرا شد، حضور مؤثری داشت و سرانجام در حین همین عملیات براثر اصابت ترکش به ناحیة گردن شهید شد (سپاه، گواهی شهادت). پیکر وی را در گلزار شهدای خلد برین* زادگاهش به خاک سپردند (فرهنگ ... ، ذیل نام).

شهید منصور عابدی ازنظر مذهبی مقید به فرایض دینی و نماز شب بود. در هنگام مشورت در بین دوستان همیشه صاحب‌نظر، از غیبت متنفر، در حفظ بیت‌المال کوشا، فردی نترس و ازنظر تقوا در بین هم‌رزمانش سرآمد بود (فرجی).

در قسمتی از وصیت‌نامة، شهید این‌گونه آمده است: بر خود فرض می‌دانم که هر آن به درگاه خدا استغاثه کنم؛ و ای امت رزمنده این را بدانید که ابرقدرت‌های چپاولگر، سلطه‌جو، خموشی شما را می‌خواهند. حضور خود را درصحنه همچنان حفظ کنید و در برابر مصائب چنان استواری از خود نشان دهید که آهن از خجالت به آبی مبدل گردد (بش).

از وی یک پسر باقی است که دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران است (عابدی، محمد).

به‌پاس نکوداشت او، بلواری و نیز کوچه‌ای در محله امام شهر زادگاهش به نام وی نام‌گذاری شده است (شهرداری ... ).

مآخذ: ادارة ثبت‌احوال شهرستان یزد، شناسنامه، سند مورخ ۱ آذر ۱۳۳۸، سند بش، موجود در اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان یزد؛ تحقیقات منتشر نشدة اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان یزد (زندگی‌نامة شهید منصور عابدی)، بی‌تا، موجود در همان‌جا؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد، برگة تحقیقات از خانواده شهید، سند بی‌تا، سند بش، موجود در همان‌جا؛ همان، فرم پایان مأموریت، سند بی‌تا، سند بش، موجود در همان‌جا؛ همان، فرم تأیید مسئولیت، سند مورخ ۱۳۸۳ ش، سند بش، موجود در همان‌جا؛ همان، فرم تحقیقاتی از خانواده شهید، سند بی‌تا، سند بش، موجود در همان‌جا؛ همان، فرم سنوات خدمتی، سند بی‌تا، سند بش، موجود در همان‌جا؛ همان، گواهی شهادت، سند مورخ ۱۳۶۶ ش، سند بش، موجود در همان‌جا؛ فرم معرفی‌نامة ارزیابی، سند بی‌تا، سند بش، موجود در همان‌جا؛ شهرداری یزد، فرم گزارش، سند مورخ ۱۳۹۶ ش، سند بش، موجود در همان‌جا؛ عابدی، محمد، (فرزند شهید)، مصاحبه با مؤلف،۲۲ اسفند ۱۳۹۸؛ عابدی، منصور، وصیت‌نامه، سند بی‌تا، سند بش، موجود در همان‌جا؛ فرجی، علی‌محمد (هم‌رزم شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۵ خرداد ۱۳۹۹؛ فرهنگ اعلام شهدا: استان یزد، به کوشش مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران: شاهد، ۱۳۹۵ ش؛ فرهنگ‌دوست، محمدمهدی (فرمانده وقت طرح‌وعملیات تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با مؤلف،۲۱ اسفند ۱۳۹۸؛ همسفران خورشید (زندگی‌نامة سرداران شهید استان یزد)، به کوشش حسن واحدیان اردکانی و مهدی واحدیان اردکانی، تهران: کنگرة سرداران و چهارهزار شهید استان یزد، ۱۳۸۱ ش.

/ سعیده ساقی/