فَتحی، محمدرضا (3 آبان ۱۳۳۵ - 21 فروردین ۱۳۷۹)، رئیس ستاد تیپ ۳ لشکر ۷۷ پیروز ثامنالائمه(ع) نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران.
محمدرضا در روستای رُباط پشتبادام، بخش خرانق شهرستان اردکان* استان یزد* در خانوادهای مذهبی متولد شد. پدرش، محمود افزونبر شغل رانندگی به کشاورزی نیز میپرداخت و مادرش، خُجسته پروین، خانهدار بود. آنها بهجز محمدرضا که نخستین فرزندشان بود، پنج پسر و چهار دختر دیگر داشتند. محمدرضا کودکی را در کنار پدربزرگ پدریاش، علیاکبر که از افراد سرشناس و متدینین منطقه بود، گذراند و خواندن قرآن را نیز نزد وی آموخت (فرهنگ ... ، ذیل نام؛ علمدار، ص ۲۱، ۷۹).
محمود به تأسی از پدرش، افزونبر حضور در مجالس سیدالشهدا(ع)، شبیهخوانی و تعزیه هم اجرا میکرد و چنان با سوز خطابه میخواند و شبیهخوانی میکرد که بیشتر مردم تحت تأثیر قرار میگرفتند و به گریه میافتادند (همو، ص ۸۱).
او در ۱۳۴۲ ش دورۀ ششسالۀ ابتدایی را در زادگاهش آغاز و پس از اتمام این مقطع بهسبب نبودِ مدرسه در مقاطع بالاتر، به شهر خور استان اصفهان رفت و دورۀ متوسطه را در آنجا گذراند؛ پسازآن برای ادامه تحصیل به دبیرستان ایرانشهر* در شهر یزد نقلمکان کرد (همو، ص ۹۵-97).
محمدرضا به همراه برادرش احمدرضا در ۱۳۵۲ ش بهواسطۀ حضور عمویش در مشهد به آنجا رفت و یک سال تحصیلی را در این شهر گذراند؛ سپس برای ادامه تحصیل به یزد بازگشت و سالهای آخر دبیرستان را در یزد به پایان رساند و در خرداد ۱۳۵۴ موفق به دریافت دیپلم در رشتۀ علوم طبیعی شد (همو، ص ۹۹؛ پارسائیان، ص ۱۸). وی در همان سال با شرکت در کنکور سراسری در دانشکدۀ افسری (دانشگاه افسری امام علی(ع) کنونی) پذیرفته شد (همانجاها).
دورۀ دانشکدۀ افسری را با رتبۀ ممتاز و با درجۀ ستوان دومی در خرداد ۱۳۵۷ به پایان رساند؛ پسازآن به مرکز آموزش پیادۀ شیراز فرستاده شد و پس از گذراندن دورۀ نهماهۀ مقدماتی رستۀ پیادۀ به مرکز آموزش ۰۲ چهلدختر (شهید مصطفی پژوهندۀ کنونی) شاهرود منتقل شد (فتحی؛ علمدار، ص ۱۰۴).
پس از پیروزی انقلاب اسلامی برخی گروههای تجزیهطلب اقداماتی بر ضد انقلاب اسلامی آغاز کردند که مدافعان انقلاب در کنار نیروهای مسلح به مقابله با آنها پرداختند. ازجمله گنبدکاووس در شرق استان گلستان که دستخوش ناآرامی توسط ضد انقلاب شد. محمدرضا در فروردین ۱۳۵۸ برای مشارکت در ایجاد امنیت و سرکوب ضد انقلاب به همراه گروهی به آنجا رفت و به مقابله با تجزیهطلبان پرداخت (همو، ص ۱۰۸).
او در ۷ دی ۱۳۵۹ برای گذراندن دورۀ توجیهی شانزدهروزۀ هدایت آتش خمپارهانداز ۱۲۰میلیمتری به شیراز رفت (علمدار، ص ۱۱۲، ۲۶۰) و پس از گذراندن این دوره به مرکز آموزشی چهل دختر بازگشت (همو، ص ۱۱۲).
محمدرضا در اردیبهشت ۱۳۶۰ به همراه نیروهای داوطلب مرکز آموزشی چهل دختر برای پاکسازی جادۀ بانه - سردشت (شمال غربی کردستان) از دست ضد انقلاب به آنجا مأمور شد و تا زمان پاکسازی جاده در آن منطقه حضور داشت. این مأموریت سه ماه طول کشید و پسازآن دوباره به شاهرود بازگشت (همانجا).
در دی ۱۳۶۴ شماری از افسران مرکز آموزشی چهلدختر ازجمله سروان فتحی به لشکرهایی که در مناطق عملیاتی حضور داشتند، منتقل شد که محمدرضا نیز به گردان ۱۲۲ تیپ ۲ از لشکر ۷۷ ثامنالائمه پیوست و مسئولیت رکن ۳ (عملیات) گردان را بر عهده داشت (علمدار، ص ۱۵۵؛ آسوده، جوادیمنش، ص ۱۱۶).
او مأموریتهای مختلفی را در حوزه مأموریتی گردان ۱۲۲ انجام داد. در عملیاتی که ارتش همزمان با عملیات والفجر ۸ (20 بهمن ۱۳۶۴، با هدف تصرف شبهجزیرۀ فاو در جنوب شرقی عراق و جلوگیری از دسترسی این کشور به خلیجفارس)، اجرا کرد، شرکت داشت (همو، ص ۱۱۷). فتحی بیست روز پس از این عملیات، از دهۀ اول اسفند ۱۳۶۴ تا تیر ۱۳۶۵، بههمراه گردانهای تیپ قوچان برای پدافند به ارتفاعات کخلان و شیخ گزنشین و لری در شمال غربی استان کردستان رفت و پسازآن به منطقۀ فکه در جنوب غربی استان ایلام منتقل شد. در این زمان فتحی معاون گردان ۱۲۲ بود و در تک ایذایی که تیپ ۲ در همین منطقه اجرا کرد، شرکت و از خود رشادت درخور توجه ای نشان داد (سروشمهر، ص ۱۲۱).
محمدرضا در ۲۱ تیر ۱۳۶۶ بهسبب لیاقت و شایستگیهایی که در دورۀ ریاستش بر رکن ۳ و جانشینی گردان از خود نشان داد، به فرماندهی گردان ۷۷۱ (قدس) ارتقا یافت (علمدار، ص ۱۵۳).
در آبان ۱۳۶۶ گردان ۷۷۱ بههمراه دیگر واحدهای تیپ ۲ به جبهۀ شمالغرب گسیل و در منطقهای بین ارتفاعات مرزی مریوان تا پیرانشهر مستقر شد. فتحی در ادامه در عملیات بیتالمقدس ۵ (22 فروردین ۱۳۶۷)، در منطقه عمومی پنجوین در شرق استان سلیمانیه و با هدف درگیر کردن نیروهای دشمن در منطقه بهمنظور جلوگیری از انتقال آنها به جبهۀ جنوب، حضور یافت (همو، ص ۱۶۷، ۱۷۱).
در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ پس از پذیرش قطعنامۀ ۵۹۸ سازمان ملل از طرف ایران، محمدرضا فتحی به همراه لشکر ۷۷ برای بازسازی یگان، به منطقۀ آرمه، تپه برغازه در غرب شوش در شمال غربی خوزستان رفت و تا نیمۀ اول سال ۱۳۶۹ ش در این منطقه برای مقابله با حملۀ احتمالی دشمن به سر برد. او در این بازۀ زمانی، نقشی اساسی در سازماندهی و روحیهبخشی به نیروها داشت (همو، ص ۱۹۳-194).
فتحی در ۳ مهر ۱۳۶۹ برای گذراندن دورۀ یازدهماهۀ عالی رستۀ پیاده، به شیراز رفت و پسازآن با سمت فرمانده گردان ۱۳۴ لشکر ۷۷ مشغول به خدمت و در اواخر سال ۱۳۷۶ ش معاون تیپ ۳ لشکر ۷۷ شد (همو، ص ۲۶۰).
محمدرضا در ۱۳۷۷ ش با حبیبه/ لیلا اَدهَمی ازدواج کرد (ادهمی). او در فروردین ۱۳۷۹ رئیس ستاد تیپ سوم لشکر ۷۷ پیروز ثامنالائمه(ع) شد (ستاد ... ) و سپس برای مبارزه با اشرار و قاچاقچیان به تایباد در جنوب شرقی استان خراسان رضوی در نزدیکی مرز ایران و افغانستان رفت (علمدار، ص ۲۲۷) و در همین مأموریت، در حین مبارزه با اشرار مسلح در ۲۲ فروردین ۱۳۷۹ به شهادت رسید (فتحی).
پیکر شهید پس از طواف در حرم امام رضا (ع)، به زادگاهش انتقال و در همانجا به خاک سپرده شد (فرهنگ، همانجا). شهید محمدرضا فتحی فردی مهربان، مسئولیتپذیر و دلسوز بود. به افراد تهیدست کمک میکرد. همیشه مرتب و ساده لباس میپوشید. در اوقات فراغت به مطالعه میپرداخت (ادهمی). به افراد زیردست بهویژه سربازان توجه خاص داشت (نک: حسنی، ص ۱۲۳). به نقل از همرزمانش در شرایط سخت نظامی، باصلابت و استواری نیروهایش را راهنمایی میکرد و تجربههای ارزنده خود را در اختیار دیگران میگذاشت. به تغذیۀ نیروهای تحت امرش با حساسیت نظارت داشت. او افسری ورزشکار، اهل شکار و در تیراندازی ماهر بود (علمدار، جاهای متعدد).
بهپاس نکوداشت وی جادۀ یزد به طبس به نام این شهید نامگذاری شده است (فتحی).
مآخذ: آسوده، حسین (نک: همین مأخذ، علمدار)؛ ادهمی، لیلا (همسر شهید)، مصاحبه با آسیه سلطانی و زهره حاتمی، ۱۲ تیر ۱۳۸۲ ش؛ پارسائیان، محمدجواد، معراج، یزد: زیتون، ۱۳۸۲ ش؛ جوادیمنش، مسلم (نک: همین مأخذ، علمدار)؛ حسنی، حسن (همان)؛ ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، اصلاح مسئولیت، سند مورخ ۲۷ شهریور ۱۳۸۶، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ سروشمهر، کاظم (نک: همین مأخذ، علمدار)؛ علمدار، سیده زهره، امیر فتح، یزد: خطشکنان،۱۳۹۹ ش؛ فتحی، ابوالفضل (برادر شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۱۵ فروردین ۱۳۹۹؛ فرهنگ اعلام شهدا استان یزد، به کوشش مرکز مطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران: شاهد، ۱۳۹۵ ش.
/ حسین مؤمنی/