به نظر می‌رسد ارتباط با اینترنت قطع است.

اتصال دستگاه با اینترنت را بررسی کنید ...

فلاح زاده، محمدباقر

استان یزد

فلاح زاده، محمدباقر

دفاع مقدسشهدا و اشخاصفرمانده گردان و همطراز (جانشین یا معاونین)
استان یزد
آخرین ویرایش: ۱۴۰۳/۱۰/۰۵ چاپ

فلاح‌زاده،  محمدباقر (1 تیر ۱۳۴۶-5 بهمن ۱۳۶۵)، جانشین گردان مهندسی ـ رزمی لشکر ۲۵ کربلای نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.

محمدباقر فلاح‌زاده در محلة درب ‌قلعۀ شهر ابرکوه* در جنوب غربی استان یزد* در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. پدرش، حسن، کشاورز و مادرش، نرجس اکرمی، خانه‌دار بود. او شش برادر و دو خواهر داشت و ازآنجاکه پسر پنجم خانواده بود، نام پنجمین امام معصوم بر او نهاده شد (ادارۀ ثبت‌احوال ... ؛ بابایی ابرقویی، سرداران ... ، ص ۲۸۷).

‌محمدباقر از ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۶ ش، دورۀ ابتدایی را در دبستان خواجه نظام‌الملک (شهید محمدحسین عزیزی کنونی) گذراند. در همین ایام، باوجود سن کم، با تأثیرپذیری از برداران انقلابی‌اش، به مبارزۀ مردم بر ضد حکومت پهلوی دوم (1320-1357 ش) پیوست. نخستین‌بار در آذر ۱۳۵۶، اطلاعیة اربعین شهادت مصطفی خمینی را بر دیوارهای ابرکوه نصب کرد. در مراسم مذهبی و گردهمایی‌های سیاسی، حاضر می‌شد و در پخش اعلامیه‌های انقلابی و پیام‌های امام خمینی (ره)، رهبر انقلاب و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، به برادرانش کمک می‌کرد. در ۱۳۵۸ ش نیز با گروهی از مردم استان یزد به دیدار امام خمینی (ره) در قم رفت (همان‌جا). تحصیلات دورة راهنمایی را پس از پیروزی انقلاب در مدرسة داریوش (امام خمینی (ره) کنونی) گذراند و در ۱۳۶۱ ش، در دبیرستان ابوذر نام‌نویسی کرد. پس از گذراندن سال اول دبیرستان، به‌سبب علاقه‌ به علوم دینی به حوزة علمیۀ قم رفت (ادارۀ آموزش‌وپرورش ... ؛ بابایی ابرقویی، همان، ص ۲۸۸).

او در طول تحصیل، چند بار در جبهة جنگ حضور ‌‌یافت و برای اینکه گمنام بماند، هر بار، به یکی از یگان‌های رزم می‌رفت؛ برای نخستین‌بار، در ۲۱ فروردین ۱۳۶۳، به جبهه اعزام شد و تا ۲۹ خرداد همان سال، با سمت تک‌تیرانداز در لشکر ۷ ولیعصر(عج)، در جزایر مجنون در جنوب شرقی عراق، خدمت کرد (سپاه ... ؛ بابایی ابرقویی، همگام ... ، ص ۹۹). بار دوم از ۳۱ فروردین ۱۳۶۴ تا ۷ خرداد همان سال در تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر* در خط پدافندی شلمچه در جنوب غربی خوزستان منشی گردان بود (ستاد تیپ ... ). در ۳۰ دی ۱۳۶۴، به همراه جمعی از دوستان طلبه‌اش از قم به لشکر ۵ نصر رفت و در عملیات والفجر ۸ در ۲۰ بهمن ۱۳۶۴، که در جبهۀ جنوبی، فاو (شبه‌جزیره‌ای در جنوب شرقی عراق) با هدف تصرف آن منطقه و تهدید بصره از جنوب اجرا شد، شرکت کرد. در این عملیات سکان‌دار قایق بود (لشکر ۵ ... ).

محمدباقر بار دیگر در ۴ خرداد ۱۳۶۵، در قالب نیروی رزمی ـ تبلیغی به اهواز رفت و در تیپ مهندسی ۴۶ الهادی مشغول به‌خدمت شد. در مدتی کوتاه، رانندگی لودر و بُلدوزر ‏را آموخت و پس‌از‌آن، برای سنگرسازی و احداث خاک‌ریز به فاو رفت و به سنگرسازی و احداث خاک‌ریز مشغول شد. مدتی بعد در ۲۴ تیر ۱۳۶۵، در این منطقه، براثر اصابت ترکش از ناحیة سر مجروح شد و برای آنکه جراحت را از دیگران مخفی کند، کلاه بر سر می‌گذاشت. در ۱۰ مرداد همان سال، با پایان‌یافتن مأموریت، برای ادامة تحصیل به قم بازگشت (بابایی ابرقویی، سرداران، ص ۲۸۹؛ تیپ ... ؛ ستاد اعزام ... ). بار دیگر در ۲۰ مرداد ۱۳۶۵، از طرف لشکر ۲۵ کربلا به فاو اعزام شد و در سمت جانشین گردان مهندسی‌ـ رزمی، مسئولیت احداث خاک‌ریز پیرامون کارخانة نمک به سمت جادة البحار را بر عهده گرفت. پس از پایان مأموریت، در ۱۲ مهر ۱۳۶۵، برای ادامة تحصیل به قم بازگشت (لشکر ۲۵ ... ).

لشکر ۲۵ کربلا برای انجام عملیات کربلای ۴ (3 دی ۱۳۶۵)، وی را در ۱۴ آذر ۱۳۶۵، برای امور مهندسی ـ رزمی به جبهه فراخواند. محمدباقر بی‌درنگ به لشکر پیوست و در این عملیات که در جبهۀ جنوبی ابوالخصیب با هدف تصرف این منطقه و محاصرۀ نیروهای مستقر در فاو و تهدید بصره اجرا شد، شرکت کرد. پس از عملیات، برای دیدار با خانواده به ابرکوه بازگشت. آخرین‌بار، برای شرکت در عملیات کربلای ۵ در ۱۹ دی ۱۳۶۵، در منطقة شلمچه با هدف پیشروی به سمت بصره، در سمت جانشین گردان مهندسی ـ رزمی لشکر ۲۵ در این عملیات حضور یافت و به مدت شانزده روز در خط مقدم به احداث خاک‌ریز پرداخت و سرانجام، حین احداث خاک‌ریز در غرب کانال پرورش ماهی در خاک عراق، براثر اصابت گلوله به سینه‌اش شهید شد. پیکرش را پس از تشییع، در روضببب‌الشهدا زادگاهش به خاک سپردند (فرهنگ ... ، ذیل نام).

شهید محمدباقر فلاح‌زاده فردی فداکار و متواضع بود و صبر، استقامت و روحیه‌ای قوی داشت (بابایی ابرقویی، همان، ص ۳۰۷).

در بخشی از وصیت‌نامة او آمده است: «امیدوارم من که نتوانسته‌ام در دنیا به این انقلاب خدمتی کنم، با خونم توانسته باشم به این انقلاب حسینی خدمت و فایده‌ای رسانده باشم. بار اله‌ها، خوشحالم که شهادت را نصیب من کردی. از شهادت من خوشحال باشید و با این اعمالتان مشت محکمی بر یاوه‌گویان همچون منافقان و دیگر اربابانشان بکوبید» (بش).

به‌پاس نکوداشت یاد شهید، نام او را بر خیابانی در شهر ابرکوه نهاده‌اند.

مآخذ:  ادارۀ آموزش‌وپرورش شهرستان ابرکوه، گواهی تحصیلی، سند مورخ ۵ مرداد ۱۳۷۱، سند بش، موجود در اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان یزد؛ ادارۀ ثبت‌احوال شهرستان ابرکوه، شناسنامه، سند بی‌تا، سند بش، موجود در همان‌جا؛ بابایی ابرقویی، محمدرضا، سرداران سروقامت (روحانیان و سرداران شهید شهرستان ابرکوه)، یزد: چشم‌وچراغ، ۱۳۹۸ ش؛ همو، همگام با حماسه (نقش شهرستان ابرکوه در دفاع مقدس)، قم: هدی، ۱۳۹۳ ش؛ تیپ ۴۶ الهادی، تأیید مأموریت، سند مورخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲، سند بش، موجود در اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان یزد؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد، معرفی‌نامه، سند مورخ ۲۹ خرداد ۱۳۶۳، سند بش، موجود در همان‌جا؛ ستاد اعزام مبلغ جبهه‌های جنوب، گواهی حضور در جبهه، سند مورخ ۲۴ تیر ۱۳۶۵، سند بش، موجود در همان‌جا؛ ستاد تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر، پایان مأموریت، سند مورخ ۷ خرداد ۱۳۶۴، سند بش، موجود در همان‌جا؛ فرهنگ اعلام شهدا: استان یزد، به کوشش مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران: شاهد، ۱۳۹۵ ش؛ فلاح‌زاده، محمدباقر، وصیت‌نامه، سند بی‌تا، سند بش، موجود در اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌ها دفاع مقدس استان یزد؛ لشکر ۲۵ کربلا، گواهی خدمت، سند مورخ ۳ مرداد ۱۳۷۲، سند بش، موجود در همان‌جا؛ لشکر ۵ نصر، پایان مأموریت، سند مورخ ۵ اسفند ۱۳۶۴، سند بش، موجود در همان‌جا.

/ محمدرضا بابایی ابرقویی/

فلاح زاده، محمدباقر

شناسه مدخل۶۳۱۳۸۵
شناسه مقاله۱۳۳۲
استانیزد
کارگروهدفاع مقدس
گروهشهدا و اشخاص
زیرگروهفرمانده گردان و همطراز (جانشین یا معاونین)
ارجاعیخیر
جلد چاپیجلد اول
آخرین ویرایشچهارشنبه، ۱۴۰۳/۱۰/۰۵

دانشنامهٔ استانی دفاع مقدس



نمایش بیشتر