محمدی شهرآبادی، محمدرضا (2 شهریور ۱۳۴۱-20 فروردین ۱۳۶۶)، فرمانده گروهان ۲ گردان امام علی(ع) (مالک اشتر) تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
او در روستای هِک در ششکیلومتری جنوب شهر ابرکوه* در جنوب غربی استان یزد* به دنیا آمد. پدرش حسین، کشاورز و مادرش بیبیآغا فرهمند هِکی، خانهدار بود (اداره ... ؛ فرهنگ ... ، ذیل نام).
محمدرضا در ششسالگی دورة ابتدایی را با توجه به نبود مدرسه در زادگاهش، در مدرسة عدل (شهید رحیم محمدزادة کنونی) در روستای شهرآباد واقع در یککیلومتری شمال شرقی روستای هِک شروع کرد و در ۱۳۵۲ ش، به پایان رساند. دورة راهنمایی را پس از گذراندن سال اول در مدرسة غزالی (شهید بهشتی کنونی) در ابرکوه، بهسبب مشکلات اقتصادی، ناتمام گذاشت و برای کمک به تأمین مخارج خانواده به کشاورزی و کارگری مشغول شد (بابایی ابرقویی، ص ۳۴۷).
در جریان انقلاب اسلامی همپای مردم در راهپیماییها بر ضد حکومت پهلوی حضور داشت و در توزیع عکس و اعلامیههایاعلامیه های امام خمینی (ره)، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، مشارکت داشت (همو، ص ۳۴۸).
محمدی شهرآبادی در ۱۸ خرداد ۱۳۶۰، به خدمت سربازی رفت و پس از گذراندن دورة آموزش عمومی نظامی در پادگان نیروی دریایی سیرجان، در بخش عقیدتی ـ سیاسی منطقة دوم نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی در بوشهر مشغول به خدمت شد و پس از دو سال خدمتش به پایان رسید (همانجا).
پس از پایان خدمت سربازی، عضو بسیج شهرستان ابرکوه شد و در ۱۹ مرداد ۱۳۶۲، از طریق بسیج به لشکر ۱۹ فجر پیوست و با سمت آر.پی.جیزن در دستة ۲ گروهان ۲ گردان علی بن ابیطالب (ع) در خط پدافندی زبیدات در شرق عراق مستقر شد (فاتحی). مدتی بعد معاون دستة ۲ گروهان ۱ گردان ثارالله شد و در عملیات خیبر (3 اسفند ۱۳۶۲) که در جنوب شرقی عراق در تالاب هورالهویزه (هورالعظیم، غرب دشت آزادگان) با هدف عبور از آن منطقه و تهدید بصره از شمال اجرا شد، شرکت کرد. سپس در ۱۹ اسفند ۱۳۶۲، به تیپ احمد بن موسی(ع) رفت و فرماندهی دستة ۲ گروهان ۱ از گردان فاطمه الزهرا(س)* به وی واگذار شد. در خرداد ۱۳۶۳، به لشکر ۱۹ فجر برگشت، به گردان ثارالله رفت و فرماندهی دستة ۱ در گروهان ۲ به او سپرده شد و با این سمت تا آخر پاییز ۱۳۶۳ ش، در خط پدافندی جزیرة مجنون در تالاب هورالهویزه حضور داشت (فلاحزاده). در ۱۹ بهمن ۱۳۶۳، فرمانده دستة ۳ گروهان ۱ گردان امام مهدی(عج) لشکر ۱۹ فجر شد و به منطقة سومار در جنوب غربی استان کرمانشاه رفت. قرار بود در این منطقه، عملیاتی برای فریب دشمن انجام شود. عملیات اصلی در تالاب هورالهویزه تحت عنوان بدر بود که به واسطة هوشیاری دشمن عملیات فریب در سومار لغو گردید. بااینحالبا این حال او تا ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۴، در لشکر ۱۹ فجر حضور داشت (سپاه ... ، پایان ... ، تأیید مأموریت، فرم ... ؛ بابایی ابرقویی، ص ۳۶۰؛ سرکوبی، ص ۱۸۵- 188).
. محمدرضا در ۳۰ فروردین ۱۳۶۵، به تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر* پیوست و معاونت گروهان ۱ گردان مالک اشتر امام علی(ع) به وی واگذار گردید. سپس تا ۱۲ شهریور در خطوط پدافندی فاو (شبهجزیرهایشبه جزیرهای در جنوب شرقی عراق) مشغول خدمت بود (سپاه، فرم، گواهی خدمت ... ).
در ۲۷ آذر ۱۳۶۵، به عضویت سپاه پاسدارانپاسدران انقلاب اسلامی یزد درآمد و معاون گروهان ۳ گردان قائم(عج)* تیپ ۱۸ الغدیر شد. در این ایام در خط پدافندی گمرک خرمشهر در جنوب غربی خوزستان حضور یافت (اکرمی؛ فلاحزاده)؛ سپس به گردان مالک اشتر منتقل و معاون گروهان ۲ تیپ شد و با این سمت در دو عملیات زیر حضور یافت: ۱- . کربلای ۴ (3 دی ۱۳۶۵) در جبهة جنوبی، ابوالخصیب با هدف تصرف ابوالخصیب و محاصره نیروهای مستقر در شبه جزیرة فاو و تهدید بصره از جنوب؛ ۲- . کربلای ۵ در ۱۹ دی همان سال در جبهة جنوبی، شلمچه با هدف تصرف شلمچه و پیشروی بهسویبه سوی بصره؛. سپس در عملیات کربلای ۸ (18 فروردین ۱۳۶۶)، در جبهة جنوبی، شلمچه با هدف تأمین کانال زوجی و توسعة منطقة تصرفشدهتصرف شده در غرب کانال پرورش ماهی شرکت کرد و در این عملیات فرماندهی گروهان ۲ از گردان مالک اشتر تیپ به وی واگذار شد که در جریان این عملیات شهید و مفقودالاثر گردید (فلاحزاده).
سرانجام در ۱ بهمن ۱۳۷۳، پیکرش پس از تفحص، تشییع و در زادگاهش در ابرکوه به خاک سپرده شد (سپاه، تأیید مسئولیت، گواهی شهادت؛ ستاد ... ؛ فرهنگ، همانجا).
شهید محمدرضا محمدی فردی مهربان و خوشبرخوردخوش برخورد بود. شجاعت زیادی داشت و در انجام کارهای سخت پیشتاز بود. همانطور که خودش به نماز شب اهمیت میداد، دیگران را نیز به نماز شب، دعای کمیل و اطاعت از امام خمینی (ره) سفارش میکرد. به مطالعۀۀ کتاب نیز علاقة زیادی داشت (بابایی ابرقویی، ص ۳۴۸).
در بخشی از وصیتنامة شهید محمدرضا محمدی شهرآبادی آمده است: «ای مؤمنان، اسلام را حفظ کنید، همانطور که امامان ما حفظ کردند و راه آنها را ادامه دهید همانطور که به شهادت رسیدند» (بش).
مآخذ: ادارة ثبتاحوال شهرستان ابرکوه، شناسنامه، سند مورخ ۴ آذر ۱۳۴۱، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ اکرمی، محمدصادق (فرمانده گردان قائم(عج) تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با مؤلف، ۱۹ تیر ۱۳۹۹؛ بابایی ابرقویی، محمدرضا، سرداران سروقامت (روحانیان و سرداران شهید شهرستان ابرکوه)، یزد: چشموچراغ، ۱۳۹۸ ش؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد، پایان مأموریت، سند مورخ ۳ خرداد ۱۳۶۳، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ همان، تأیید مأموریت، سند مورخ ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۴، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، تأیید مسئولیت، سند مورخ ۲۵ خرداد ۱۳۸۳، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، فرم تسویهحسابتسویه حساب میاندورهای، سند مورخ ۱ فروردین ۱۳۶۴، سند مورخ ۱۲ شهریور ۱۳۶۵، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، گواهی خدمت در جبهه، سند مورخ ۴ آذر ۱۳۷۴، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، گواهی شهادت، سند مورخ ۸ اسفند ۱۳۷۳، سند بش، موجود در همانجا؛ ستاد کل نیروهای مسلح، کمیته جستجوی سازمانیافتهسازمان یافته مفقودین، شناسایی شهید، سند مورخ ۱ بهمن ۱۳۷۳، سند بش، موجود در همانجا؛ سرکوبی، احمد، با کاروان عشق (تاریخچة لشکر فجر در دوران دفاع مقدس)، شیراز: کنگرۀۀ سرداران و چهاردههزار شهید استان فارس، ۱۳۷۸ شش؛ فاتحی، حسن (فرمانده گروهان ۱ از گردان علی بن ابیطالب لشکر ۱۹ فجر)، مصاحبه با مؤلف، ۲۰ تیر ۱۳۹۹؛ فرهنگ اعلام شهدا: استان یزد، به کوشش مرکز مطالعات و پژوهش بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران: شاهد، ۱۳۹۵ شش؛ فلاحزاده، حمید (همرزم شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۲۶ تیر ۱۳۹۹؛ محمدی شهرآبادی، محمدرضا، وصیتنامه، ۲۵ بهمن ۱۳۶۳، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد .
/ محمدرضا بابایی ابرقویی/