نامجوفر، نعمتعلی (1 خرداد ۱۳۴۱-1 بهمن ۱۳۶۵)، مسئول واحد بسیج تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
او در محلة فیروزآباد شهر میبد* در شمال استان یزد* در خانوادهای مذهبی زاده شد. پدرش حسینعلی، قصاب و مادرش ربابه صباغزاده، خانهدار بود. آنها بهجز نعمتعلی شش پسر و سه دختر دیگر نیز داشتند و بهعلت علاقهای که به امیرالمؤمنین علی(ع) داشتند، در نام همة فرزندان پسرشان علی را قرار دادند (میری، ص ۳۰۳؛ فرهنگ ... ، ذیل نام؛ نامجوفر، محمدعلی).
نعمتعلی دورة ابتدایی را در ۱۳۵۲ ش، در دبستان میبدی و دورة راهنمایی را در ۱۳۵۵ ش، در مدرسة شیخ مفید (شهید بهشتی کنونی) به پایان رساند. دورة متوسطه را در رشتة علوم تجربی و در مدرسة شیخ مفید (شهید صادقیان کنونی) نامنویسی کرد (همانجاها). دورة دبیرستان همزمان بود با مبارزة مردم ایران بر ضد حکومت پهلوی دوم (1357-1320 ش) و نعمتعلی با شرکت در راهپیماییها و تظاهرات به این مبارزات مردم پیوست. در سال ۱۳۵۸ ش، دیپلم گرفت. او در حین تحصیل، به امور معیشتی پدر و مادرش کمک میکرد و تلاش مینمود تا در فراهم آوردن زندگی آرام و راحتی برای خانواده نقش داشته باشد (همسفران ... ، ص ۶۱-62).
نامجوفر در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹، عضو رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد* شد (سپاه ... ، گواهی عضویت)؛ سپس بههمراه چند نفر دیگر مأمور تأسیس سپاه پاسداران شهرستان میبد گردید. در همین ایام تحرکات مرزی ارتش عراق بر ضد ایران در مناطق غرب کشور آغاز شده بود و او در ۳ تیر همان سال، برای یک مدت سهماهه برای دفاع از مرزهای کشور به قصر شیرین واقع در غرب استان کرمانشاه اعزام شد. پس از بازگشت به میبد، در واحد عملیات سپاه و نیروی مقاومت بسیج فعالیت داشت (میری، ص ۳۰۴؛ سپاه، فرم تطبیق ... ).
نعمتعلی از ۱۴ آبان ۱۳۵۹، دورة آموزش عمومی نظامی را به مدت ۴۵ روز در سپاه ناحیة یزد گذراند. آنگاه برای بار دوم و بهمنظور مقابله با ضد انقلاب، به سنندج در استان کردستان اعزام شد و در عملیات آزادسازی شهرهای این استان با سمت نیروی تکور حضور یافت. در این مأموریت از ناحیة چشم راست براثر اصابت ترکش آسیب دید. پس از بهبودی نسبی تا ۲۳ دی ۱۳۶۰، مسئول واحد عملیات سپاه میبد بود و در این میان یک دورة سهماهة آموزشی فرماندهی گروهان را در سپاه ناحیة یزد سپری کرد (همانجاها).
نامجوفر در ۲۴ دی ۱۳۶۰، بار دیگر راهی جبهه شد و فرمانده یکی از گروهانهای گردان امام رضا(ع) در تیپ ۱۷ علی بن ابیطالب(ع) مستقر در خط پدافندی شوش در شمال غربی خوزستان شد. در ۲۷ اسفند همان سال از ناحیة پای راست براثر اصابت ترکش خمپاره مجروح گردید (سپاه، شناسنامه ... ؛ فرهنگدوست). پس از بهبودی نسبی در ۱ تیر ۱۳۶۱، مسئولیت واحد بسیج پایگاه میبد به او واگذار شد (سپاه، فرم تطبیق).
تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر* در مهر ۱۳۶۲، تشکیل شد و نامجوفر در ۱ بهمن همان سال به این تیپ پیوست. ابتدا مسئولیت ستاد تاکتیکی تیپ به او واگذار گردید و با این مسئولیت در عملیات خیبر (3 اسفند ۱۳۶۲)، در جبهة جنوبی، تالاب هورالهویزه (هورالعظیم، غرب دشت آزادگان) با هدف عبور از تالاب هورالهویزه و تهدید بصره از شمال، شرکت کرد (سپاه، فرم تطبیق؛ فرهنگدوست). پس از پایان عملیات به میبد برگشت و از ۲ اردیبهشت ۱۳۶۳، دوباره مسئول واحد بسیج سپاه میبد شد. چندی پسازآن در ۳۰ اردیبهشت، با احترام شَرَفالدینی ازدواج کرد (همو).
نامجوفر در بهمنماه همان سال به تیپ ۱۸ الغدیر بازگشت و در جریان تک پشتیبانی عملیات والفجر ۸ (20 بهمن ۱۳۶۴)، در جزایر امالرصاص و امالبابی (هر دو از جزایر اروندرود و جزو خاک عراق) که همزمان با عملیات والفجر ۸ در جبهة جنوبی، فاو با هدف تصرف فاو (شبهجزیرهای در جنوب شرقی عراق) و تهدید بصره از جنوب انجام شد، شرکت داشت. در این عملیات مسئول واحد بسیج و مسئول ستاد تاکتیکی تیپ بود (سپاه، فرم تطبیق؛ فرهنگدوست). او با همین مسئولیت در دو عملیات دیگر شرکت کرد: ۱. کربلای ۴ (3 دی ۱۳۶۵)، در منطقة ابوالخصیب با هدف تصرف ابوالخصیب و محاصره نیروهای عراقی مستقر در شبه جزیرة فاو و تهدید بصره از جنوب؛ و ۲. کربلای ۵ در ۱۹ دی ۱۳۶۵، در جبهة جنوبی، شلمچه با هدف تصرف شلمچه و پیشروی بهسوی بصره. سرانجام در جریان عملیات کربلای ۵ براثر اصابت ترکش به گردن و هر دو دست و پا به شهادت رسید. پیکرش را پس از تشییع در میبد، در گلزار شهدای فیروزآباد به خاک سپردند (همانجاها؛ سپاه، گواهی شهادت).
شهید نعمتعلی نامجوفر فردی راستگو، مهربانی و شجاع بود (میری، ص ۳۰۳)، هیچگاه از یاد خدا غافل نمیشد و همیشه در جهت کسب معنویت و عبودیت پروردگار تلاش میکرد (همسفران، ص ۶۲).
در بخشی از وصیتنامة شهید آمده است: «دوستان سپاهیام، مسیری را که شما انتخاب کردهاید مسیری است با مسئولیت بس سنگین. حداقل آن مسئولیت حفاظت از خون شهدای انقلاب است. به یاد داشته باشید که همه در پیشگاه خداوند متعال مسئول هستیم» (بش).
برادرش، علی نیز در جریان عملیات کربلای ۴ شهید شد. پیکرش مدتها در منطقه بر جا ماند و ۸ آبان ۱۳۷۴، پس از تفحص در گلزار شهدای فیروزآباد به خاک سپرده شد (فرهنگ، همانجا).
برای گرامیداشت و نکوداشت یاد این دو شهید، مدرسهای در خیابان سعدی شهر میبد به نامشان مزین شده است و همچنین نامشان را بر زورخانهای در خیابان سعدی میبد نهادهاند (نامجوفر، محمدعلی).
مآخذ: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد، شناسنامة پروندة ایثارگران، سند بیتا، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ همان، فرم تطبیق ایثارگران، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، گواهی شهادت، سند مورخ ۱ بهمن ۱۳۶۵، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، گواهی عضویت، سند مورخ ۱۲ آبان ۱۳۶۵، سند بش، موجود در همانجا؛ فرهنگ اعلام شهدا: استان یزد، به کوشش مرکز مطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران: شاهد، ۱۳۹۵ ش؛ فرهنگدوست، مهدی (معاون طرحوعملیات تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با مؤلف، ۱۶ فروردین ۱۳۹۹؛ میری، سید علی، آئینههای عرش (زندگینامه سرداران و چهارصد شهید شهرستان میبد)، یزد: کنگره بزرگداشت سومین شهید محراب سرداران و چهارصد شهید استان یزد، ۱۳۸۴ ش؛ نامجوفر، محمدعلی (برادر شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۱۶ فروردین ۱۳۹۹؛ نامجوفر، نعمتعلی، وصیتنامه، سند بیتا، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ همسفران خورشید (زندگینامة سرداران شهید استان یزد)، به کوشش حسن واحدیان اردکانی و مهدی واحدیان اردکانی، یزد: کنگرة بزرگداشت سرداران و چهار هزار شهید استان یزد، ۱۳۸۱ ش.