واعظ گاواَفشادی، محمدکاظم (16 دی ۱۳۳۱-25 تیر ۱۳۶۷)، فرمانده آتشبار ۳۷۶ کاتیوشا گروه ۵۵ توپخانة نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران.
محمدکاظم در شهر یزد* و در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدرش محمدحسین، روحانی و مادرش نصرت آجیلچی، خانهدار بود. آنها بهجز محمدکاظم که اولین فرزندشان بود دو پسر و دو دختر دیگر نیز داشتند (فرهنگ ... ، ذیل نام؛ واعظ گاوافشادی، محمدمهدی).
محمدکاظم در مهر ۱۳۳۷، دورة تحصیلی ششسالة ابتدایی را آغاز کرد. سه سال اول را در مدرسة تدین و سه سال دوم را در مدرسة مالمیری خواند و در خرداد ۱۳۴۳، موفق به اخذ مدرک ششم ابتدایی شد. سپس دوران ششسالة متوسطه را در دبیرستان امیرکبیر در رشتة ریاضیوفیزیک آغاز کرد. او از نخبهترین و منظمترین دانشآموزان مدرسهاش بود و بههمین سبب بارها تشویق شد. در ۱۳۵۰ ش، دیپلم خود را با نمرات عالی دریافت کرد (پارسائیان، ص ۱۶۹). پس از دریافت دیپلم به دانشکدة افسری تهران رفت و دورة چهار سالة افسری را در ۱۳۵۴ ش با موفقیت به پایان رساند و به درجة ستوان دومی مفتخر شد. او بهسبب کسب نمرات عالی در دورة دانشکده، رستة توپخانه را انتخاب و برای گذراندن دورة مقدماتی آن، به مرکز آموزشی توپخانة اصفهان رفت. در ۵ مرداد ۱۳۵۷، پس از اتمام دوره به گروه ۵۵ توپخانة اصفهان فرستاده و با سمت افسر شناسایی و معاون آتشبار گردان ۳۷۶ کاتیوشا مشغول به خدمت شد («سرهنگ ... »، ص ۲۵).
در ۱۳۵۷ ش، در جریان اوجگیری مبارزات مردم ایران بر ضد حکومت پهلوی، محمدکاظم با دفتر آیتالله محمد صدوقی*، از روحانیان مبارز و برجستة یزد، در ارتباط بود و به توزیع نوارهای سخنرانی امام خمینی (ره)، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و اعلامیههای آیتالله صدوقی در میان کارکنان پادگان ارتش اصفهان میپرداخت. در آذر ۱۳۵۷، در پی دستور امام خمینی (ره) مبنی بر فرار سربازان سراسر کشور از سربازخانهها (امام خمینی، ج ۴، ص ۱۰) خود و نیروهایش از پادگان خارج شدند و به صف انقلابیون در اصفهان پیوستند. در این اثنا تحت تعقیب قرار گرفت. دامنة فعالیتهای انقلابی او در روزهای نزدیک به پیروزی انقلاب با شکست حکومت نظامی اصفهان چشمگیرتر شد (شمسالدینی، ص ۳۲۵).
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ارتش ادامة خدمت داد (همانجا). در اردیبهشت ۱۳۵۸، با مرضیه اسداللهپور یزدی ازدواج کرد و در مهر همان سال مادر خود را از دست داد (پارسائیان، ص ۱۷۰).
از جزئیات حضور محمدکاظم در جنگ تحمیلی اطلاعات محدود و اندکی در دست است. دانستهها حاکی از آن است که حدود ۹۴ ماه در جبهههای جنوب با سمت فرمانده آتشبار ۳۷۶ کاتیوشا گروه ۵۵ توپخانه حضور و در این مدت در بیشتر عملیاتهایی که در این جبهه نیاز به پشتیبانی آتش توپخانه بوده شرکت داشته است؛ ازجمله عملیاتهای: ۱. فتحالمبین (2 فروردین ۱۳۶۱)، در جبهة جنوبی، شوش و دزفول با هدف آزادسازی منطقة غرب رودخانه کرخه و جادة اندیمشک ـ دهلران؛ ۲. بیتالمقدس (10 اردیبهشت ۱۳۶۱)، در جبهة جنوبی، غرب رود کارون با هدف آزادسازی خرمشهر و هویزه و جادة اهواز ـ خرمشهر؛ ۳. والفجر مقدماتی (17 بهمن ۱۳۶۱)، در جبهة جنوبی، شمال چزابه، بهمنظور پیشروی بهسوی العمارة عراق و تهدید آن در شرق؛ ۴. والفجر ۸ (20 اسفند ۱۳۶۴)، در جبهة جنوبی، فاو (شبهجزیرهای در جنوب شرقی عراق)، با هدف تصرف فاو و تهدید بصره از جنوب؛ و ۵. بیتالمقدس ۷ (22 خرداد ۱۳۶۷)، در شلمچه با هدف انهدام نیروهای دشمن در شلمچه (واعظ گاوافشادی، محمدمهدی).
واعظ سه روز پس از پذیرش قطعنامة ۵۹۸ سازمان ملل، در ۲۷ تیر از سوی ایران ۱۳۶۷، مشغول سازماندهی نیروهای تحت امرش در موسیان (جنوب غربی ایلام) برای دفع حملات ارتش عراق در آن منطقه بود که براثر اصابت تیر مسلسل هواپیمای دشمن به سر و گردن به شهادت رسید («سرهنگ»، ص ۵۷). پیکر وی پس از تشییع در گلزار شهدای آرامستان خلد برین* در زادگاهش به خاک سپرده شد (فرهنگ، همانجا).
شهید محمدکاظم واعظ گاوافشادی فردی متواضع، شجاع و فداکار بود. در کارهایش اخلاص داشت، فقط دوازده قطعه عکس از حضورش در جبهههای جنگ داشت؛ اما همینها را هم دور از اخلاص میدانست و میگفت: «همینها هم زیاد است». استعداد و هوش سرشاری داشت و به میهن اسلامی و امام خمینی (ره) عشق میورزید (شمسالدینی، ص ۳۲۶).
شهید محمدکاظم واعظ وصیتنامهاش را در چند جمله و اینگونه نوشته است: «هماکنون که بهعنوان یک نظامى خانهام را ترک مىکنم و این احساس به من دست داده است که شاید دیگر برنمىگردم، بازماندگانم را به نکات زیر توصیه مىکنم: پدر بزرگوارم، مرا مورد عفو و بخشش قرار دهید، چون مىدانم آنچه وظیفة من در قبال شما بود انجام ندادم. اگر صلاح مىدانید سهمالارث من که به شما مىرسد چون مىدانم به حمدالله محتاج آن نیستید به فرزندانم مصالحه نمائید» (بش).
محمدکاظم واعظ دو فرزند پسر به نامهای حامد و حمید داشت. حامد مدرک کارشناسی ارشد مکانیک دارد و اکنون در نیروگاه سیکل ترکیبی برق یزد مشغول به کار است. حمید معلول جسمی بود و براثر همین عارضه در ۱۳۸۷ ش، فوت کرد.
برای گرامیداشت و نکوداشت یاد شهید، نامش را بر کوچهای در محلة آزادشهر زادگاهش نهادهاند. افزونبر این نام وی به گروه ۵۵ توپخانه اصفهان افزوده و هماکنون به «گروه ۵۵ توپخانة شهید واعظ» شهرت دارد (واعظ گاوافشادی، محمدمهدی).
مآخذ: پارسائیان، محمدجواد، معراج (یادنامة شهدای محدوده حوزة هفت مقاومت بسیج حضرت روحالله(ره) سپاه ناحیة یزد)، یزد: بنیاد فرهنگی و پژوهشی ریحانبببالرسول، تابستان ۱۳۸۲ ش؛ امام خمینی (ره)، صحیفة امام، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1378 ش؛ «سرهنگ توپخانه محمدکاظم واعظ»، الغدیریان، یزد: ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد، تابستان ۱۳۹۲ ش، شم ۱۹؛ شمسالدینی، محمدهادی، هفتاد پلاک سرخ، یزد: محمدهادی شمسالدینی، ۱۳۹۰ ش؛ فرهنگ اعلام شهدا: استان یزد، به کوشش مرکز مطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران: شاهد، ۱۳۹۵ ش؛ واعظ گاوافشادی، محمدکاظم، وصیتنامه، سند مورخ ۱۳۶۷ ش، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ واعظ گاوافشادی، محمدمهدی (برادر شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۲۵ خرداد ۱۳۹۹، موجود در همانجا.