این مقاله تایید نهایی نشده است و صرفاً برای بررسی بصورت عمومی منتشر شده است. (غیر قابل استناد)
سیصد و هشتاد و شش ، گردان توپخانه ، یکی از گردانهای توپخانه گروه ۱۱ در جنگ تحمیلی، اواخر دهه ۴۰ ش و اوایل دهه ۵۰ ش هم زمان باتشکیل گروههای توپخانه گروه ۱۱ در مراغه، گروه ۳۳ در تهران، گروههای ۴۴ و ۵۵ در اصفهان و گروه ۲۲ در شهرضا، در پادگان رضاپاد سابق و امام رضا (ع) فعلی سازماندهی، تجهیز و عملیاتی گردید. دهه 40 دوره تحول در یگانهای توپخانه نیروی زمینی از نظر تجهیزات و سازمان یگانها بوده است .انحلال، ادغام و تشکیل یگانهای جدید و جابجاییهای یگانهای توپخانه همراه با انحلال سازمان و گسترش قبلی یا تشکیل و تجهیز سازمانها و لشکرهای جدید بود. همزمان به روز کردن توپخانه نیز انجام گرفت که بخدمت گرفتن توپهای ۱۵۵ میلیمتری خود کششی در لشکرهای زرهی ورود توپهای ۱۳۰ میلیمتری و موشک اندازهای ۱۲۲ میلیمتری کاتیوشا (روسی) و طرح استفاده از خمپاره اندازهای ۱۲۰ میلیمتری و ۱۶۰ میلیمتری تامپلا در توپخانه و اجرای یک دوره آموزش آن در مرکز توپخانه، افزایش تحرک یگانهای توپخانه ۲۰۳ میلیمتری کششی با خودروهای غول پیکر و نیرومند ریوی ۱۰ تن بجای تراکتورهای قدیمی ام ۱۳ و خودروهای ریو ۵ تن برای کشش توپهای ۱۵۵ میلیمتری کششی و ریو ۵/2 تن برای کشش توپهای ۱۰۵ میلیمتری از این جمله بودند. بدین ترتیب در اوایل دهه پنجاه مدرنترین جنگافزارهای توپخانه روز آمریکا یعنی هویتزر ۲۰۳ میلیمتری و توپ ۱۷۵ میلیمتری خودکششی به خدمت توپخانه صحرائی نیروی زمینی ارتش در آمدند. توپهای ۱۷۵ میلیمتری به استعداد ۵ گردان به گروههای توپخانه پنجگانه نیروی زمینی اختصاص داده شد. (اسدی، ۱۳۹۳ : ۵۲-53، صفری کیا، ۱۳۸۹ : ۴۹).
گردان ۳۸۶ ابتدا در تاریخ ۱/1/1350 با نام گردان ۳۳۲ با جنگ افزار ۱۳۰ میلیمتری با استعداد سه نفر افسر بیست نفر درجه دار و ۱۶۰ نفر سرباز که کلیه آنها بجز پنج نفر وظیفه بودهاند شامل آتشبار ارکان و آتشبار یکم تشکیل گردید. در تاریخ ۸/4/51 برابرتصمیمات سلسله مراتب فرماندهی تغییر نام و کالیبر داده به گردان ۳۸۶ توپخانه 175 میلیمتری خود کششی نامگذاری شد. فرایند سازماندهی، تجهیز و تکمیل سازمان تا تاریخ ۲۱/3/1352 بطول انجامید. ( تاریخچه گروه ۱۱ توپخانه)
گردان ۳۸۶ توپخانه ۱۷۵ میلیمتری خودکششی در ابتدای جنگ تحمیلی به علت تیراندازی بیش از حد و به پایان رسیدن عمر قانونی لولههای توپ، تحریم امریکا و عدم تدارک لوله، بتدریج تغییر کالیبر داده و به گردان مختلط با سه نوع جنگ افزار، ۱۷۵ میلیمتری خود کششی، ۲۰۳ میلیمتری خودکششی و ۱۳۰ میلیمتری روسی تبدیل شد. در سال ۱۳۶۶ یک آتشبار باقیمانده ۱۷۵ میلیمتری از گردان منتزع و به آتشبار ۸۳۴ مستقل ۱۷۵ میلیمتری تبدیل و سه آتشبار جدید با توپهای ۱۵۵ میلیمتری ان ۴۵ تشکیل گردید و گردان با نام گردان ۳۸۶ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری ان ۴۵ شناخته شد.
ساختار و سازمان گردان ۳۸۶ توپخانه ۱۷۵ میلیمتری خودکششی ؛ گردان ۳۸۶ توپخانه ۱۷۵ میلیمتری خودکششی از ارکان و آتشبار ارکان و سه آتشبار تیر تشکیل گردیده است، ارکان گردان از فرمانده، جانشین و ستاد گردان و آتشبار ارکان از قسمتهای ارکان آتشبار، رسد نقشهبرداری، دسته شناسایی و مخابرات، دسته پشتیبانی و دسته پدافند هوایی تشکیل و همچنین سه آتشبار تیر گردان در سازمان خود از ارکان آتشبار، رسد مخابرات، ارکان آتشبار تیر، چها رسد جنگافزار ۱۷۵ میلیمتری خودکششی، رسد مهمات تشکیل گردیده است. باتوجه به تغییر کالیبر جنگ افزارهای گردان در سال ۱۳۶۶ ساختار سازمانی گردان فقط در تعداد جنگ افزارها تغییر یافته و بجای ۴ رسد توپ از ۶ رسد توپ در هر آتشبار تشکیل شده است (جدول سازمان گردان ۳۸۶ توپخانه ۱۷۵ میلیمتری خودکششی). جنگافزار ۱۷۵ میلیمتری خودکششی که جزو سلاح سازمانی گردان ۳۸۶ توپخانه ۱۷۵ میلیمتری خودکششی محسوب میشود با حداکثر برد ۳۲۷۰۰ متر با خرج ۳ و گلولههای ساب کالیبر و خرج موشکی در مناطق کوهستانی تا ۴۵۰۰۰ متر و نواخت تیر یک تیر در دو دقیقه با ۷ نفر خدمه توپ ۱۷۵ میلیمتری خود کششی جزو جنگ افزارهای توپخانه سنگین بوده و با توجه به برد زیاد آن به منظور دادن عمق به منطقه نبرد در سازمان گروه های توپخانه اجرای مأموریت مینماید. شعاع عمل این جنگافزار با یک مرحله سوختگیری ۷۵۰ کیلومتر میباشد. ماموریتهای واگذاری به گردان ۳۸۶ با توجه به سازمان و ساختار آن و همچنین اصول پنجگانه سازمان برای رزم توپخانه(( عمل کلی)) است که بهمنظور دسترسی فوری فرمانده عملیات به پشتیبانی توپخانه، برای اعمال نفوذ فرماندهان قرارگاهها، لشکرهای عملیاتی، و طراحان توپخانه در اختیار آنها میگذاشتند. (نجفی راشد و همکاران، ۱۳۹۷ : ۶۱۳) با توجه به شرایط اوایل جنگ و ماموریت تثبیت دشمن با اتکا به توپخانه از این گردان به عنوان عمق دادن به نبرد و استفاده بیش از حد از این جنگافزارهای راهبردی ۱۷۵ عمر قانونی لولههای جنگافزارها و تحریم کشور سازنده گردان با واگذاری توپهای ۱۳۰ میلیمتری و نصب لولههای ۲۰۳ میلیمتری به گردان مختلط یعنی یک آتشبار ۱۷۵ و یک آتشبار ۱۳۰ میلیمتری و یک آتشبار ۱۳۰ میلیمتری تبدیل شد و در طول عملیاتهای بعدی سازمان برای رزم گردان به صورت آتشباری سازماندهی میشد.( کارنامه عملیاتی گروه ۱۱ توپخانه)
فرماندهان گردان ۳۸۶ توپخانه ۱۷۵ میلیمتری در دوران جنگ تحمیلی؛ فرماندهی گردان را پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان جنگ تحمیلی به ترتیب، سرگرد یوسف حاجی علیلو ۲۲ فروردین ۱۳۵۸ تا ۱ فروردین ۱۳۶۱، سرگرد ایوب صدیق از ۱ فروردین ۱۳۶۱ تا ۱۵ دی ۱۳۶۲، سرگرد عینالله عباسی از ۱۵ دی ۱۳۶۲ تا ۱ آذر ۱۳۶۵، سرهنگ ایرج شیدایی از ۱ آذر ۱۳۶۵ تا ۱ آبان ۱۳۶۶، سرگرد فریور جعفری از ۱ آبان ۱۳۶۶ تا ۱ تیر ۱۳۷۱ به عهده داشتند. ( لیست اسامی فرماندهان گردان ۳۸۶ توپخانه در ساحادم آجا، کارنامه عملیاتی گروه ۱۱ توپخانه)
ماموریتهای عملیاتی گردان از بدو تشکیل تا پیروزی انقلاب اسلامی (22/11/1357)؛ پس از تغییر شماره گردان از ۳۳۲ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری به گردان ۳۸۶ توپخانه ۱۷۵ میلیمتری خود کششی در تاریخ ۸/4/1351 فرایند سازماندهی و تجهیز گردان بمدت یک سال تا تاریخ ۲۱/3/1352 طول کشید و پس از اجرای برنامه آموزش سالیانه، اولین ماموریت عملیاتی گردان ۳۸۶ توپخانه ۱۷۵ میلیمتری خود کششی از طریق سلسله مراتب فرماندهی، در تاریخ ۵/12/1352 به یگان ابلاغ شد. حرکت به جنوب کشور و اشغال موضع در منطقه عمومی فولی آباد در ۳۰ کیلومتری شهر اهواز و اجرای ماموریت عملیاتی در صورت لزوم، بمنظور تحمیل اراده و پشتیبانی از تصمیمات فرماندهان وقت ارتش در مناقشه حاکمیت بر اروند رود که از طرف کشور عراق مورد تهدید قرار گرفته بود، در تاریخ ۵/12/52 گردان در دو ستون به اهواز اعزام شد.
ستون یکم؛ ستون موتوری به فرماندهی سروان توپخانه خسرو ملک محمدی فرمانده گردان وقت از طریق سقز، سنندج، کرمانشاه، اسلام آباد، خرم آباد، اندیمشک به اهواز حرکت و در تاریخ ۹/12/52 در فولی آباد (30 کیلومتری) اهواز مستقر گردید. ستون دوم به فرماندهی سروان علیرضا آذری تبریزی شامل پرسنل و توپها با استفاده از راه آهن از مراغه به اهواز حرکت و در تاریخ ۱۰/12/52 با انجام یک راهپیمایی از اهواز به فولی آباد به گردان ملحق گردید. ماموریت اهواز پس از سه ماه و نمایش اقتدار ارتش و با عقبنشینی دشمن از خواستههای خود در مورد مالکیت اروند پایان یافت و گردان ۳۸۶ در تاریخ ۹/3/1353 از طریق راهآهن به مراغه مراجعت و به گروه ملحق گردید. خلاصهای از (تاریخچه مکتوب گردان که توسط فرماندهان گردان از بدو تشکیل به صورت یک کتاب نوشته شده و در یگان موجود است)
ماموریت سردشت؛ در تاریخ ۱/6/53 بنابر دستورات صادره گردان جهت عملیات رزمی و بمنظور پشتیبانی از هنگ ژاندارمری سردشت زیر امر لشگر ۶۴ پیاده قرار گرفته که پس از یک راهپیمایی اداری از طریق میاندوآب، مهاباد و سردشت به مواضع تعیین شده را در نزدیکی آباد مسیر شیخ حیدر، اشغال و آماده اجرای ماموریت گردید. پس از شناسایی و هماهنگیهای لازم با عناصر ژاندارمری نمایندگان بازرانی و سرهنگ مهام فرماندهی توپخانه لشگر ۶۴، در تاریخ ۹ / 6/ 53 مواضع خود را به ترتیب آتشبار دوم در کانی بوک و آتشبارهای یکم و سوم در دشت کیله اشغال و ساعت ۹ صبح روز ۹/6/53 بنابه درخواست دیدهبانها اجرای آتش روی اهداف تعیین شده ( قلعه دیزه ، توسوران، ژاراوا ) انجام و در ظرف ۴۸ ساعت تلفات و خسارات زیادی به دشمن وارد کردند. گردان بدون دادن تلفات و ضایعات بمواضع اولیه خود در مسیر شیخ حیدر مراجعت نمود. برای بار دوم در ساعت ۰۹۰۰ تاریخ ۲۰ /6/53 گردان مواضع خود را در دشت کیله اشغال و بر روی اهذاف تعیین شده اجرای آتش نمود. در تاریخ ۲۱/6/53 مواضع گردان مورد تک ۲ فروند هواپیمای دشمن قرار گرفت که با هوشیاری پدافند هوایی مامور و شرایط خاص مواضع هیچگونه خسارت یا تلفاتی وارد نشد.در موقع تک هواپیماها سرباز وظیفه شریف جمشیدی جمعی آتشبار دوم که در داخل سنگر بود بعلت اصابت سرش به دیفرانسیل خودروی اورال شهید گردید. بعلت کشف مواضع گردان توسط دشمن و نبود موضع یدکی ضمن ادامه ماموریت، رده به رده به مسیر شیخ حیدر تغییر موضع داده و از موضع مسیر شیخ حیدر ماموریت را تا عصر روز ۲۲/6/53 ادامه و در ساعت ۱۷ همان روز خاتمه یافت. نتایج عملیات بسیار ارزنده و قابل ملاحظه بود و طبق گزارشات دیدهبانها و عناصر اطلاعاتی بارزانی، در این ماموریت گردان توانست تلفات قابل توجهی به دشمن وارد نماید. تلفات دشمن در این ماموریت شامل 1000 نفر کشته و زخمی و انهدام ۱۵۰ دستگاه خودرو، تانک، توپ و بطور کلی یک تیپ تقویت شده بود. غنایم زیادی به دست عناصر بازرانی افتاد. یکصد کلاه آهنی به عنوان نمونه غنایم و نشانه ماموریت بوسیله دیدهبان جلو به گردان تحویل شد. در تاریخ 2/7/53 گردان از طریق سردشت، مهاباد به مراغه مراجعت و بگروه ملحق گردید. یگانهای زیر امر گردان در ماموریت سردشت؛ آتشبار یکم گردان ۳۳۴ پدافند توپخانه لشگر ۶۴ رضائیه به فرماندهی ستوانیکم ناصر صفوی؛ آتشبار دوم گردان ۳۱۹ پدافند هـوایی گروه ۱۱ توپخانه مراغه بفرماندهی سروان هوشنگ شادمهر، سیزده دستگاه ماز تریلی کش از مرکز پشتیبانی تبریز و پشتیبانی تهران (کتاب تاریخچه گردان)
گردان ۳۸۶ توپخانه ۱۷۵ میلیمتری خودکششی از پیروزی انقلاب اسلامی تا شروع جنگ تحمیلی؛ پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و آغاز نا آرامیهای داخلی و غائله گروهکهای ضدانقلاب مسلح، بهویژه در مناطق غرب و شمال غرب کشور، اکثر مناطق کردستان و قسمتهایی از استانهای آذربایجان غربی و شرقی توسط ضدانقلاب و گروهکهای مسلح به صحنه آشوب و درگیری با نیروهای ارتش و حمله به پادگانهای ارتش تبدیل شد، به همین علت یگانهایی از گروه ۱۱ توپخانه از طرف نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نزاجا) بهصورت گردانی، آتشبار و رسد بهمنظور تأمین ستون کشی در جادههای استانهای یادشده و همکاری و پشتیبانی آتش لشکر ۶۴ ارومیه، لشکر ۲۸ پیاده سنندج و سایر نیروهای اعزامی از نزاجا در شهرستان میاندوآب واقع در استان آذربایجان غربی مستقر شدند. در این عملیاتها، یگانهایی از گردان ۳۸۶ توپخانه ۱۷۵ میلیمتری خودکششی به شرح زیر به مأموریت اعزام شدند:
آتشبار یکم این گردان در تاریخ ۱/5/58 به فرماندهی سروان دولتی بمنظور پشتیبانی یگانهای پیاده و بسیج مردمی جهت پاکسازی و آزادسازی محور میاندواب – مهاباد اعزام و پس از آزادسازی محور فوق، با تقدیم یک شهید بنام گروهبان یکم علی جاهدی در تاریخ ۱/6/58 به پادگان مراجعت نمود. با شروع تنش بین ایران و عراق پس از انقلاب اسلامی و شدت یافتن تجاوز ارتش بعثی عراق در نیمه اول ۱۳۵۹ گردان ۳۸۶ علاوه بر حضور یگانهای آن در پشتیبانی از یگانهای لشکر ۶۴ پیاده ارومیه و لشکر ۲۸ پیاده سنندج به منظور برقراری امنیت و پدافند داخلی در استانهای شمالغرب و با توجه به نیاز جبهه غرب برابر امریه نیروی زمینی ارتش، آتشبار دوم گردان در اوایل سال 1359 قبل از آغاز جنگ تحمیلی به منطقه عمومی قصر شیرین در استان کرمانشاه اعزام گردید. ماموریت یگان پشتیبانی از عناصر ژاندارمری موجود در پاسگاههای مرزی بود. در این دوره شرارتهای رژیم بعثی با حمله به پاسگاههای مرزی آغاز شده بود و به غیر از عناصر مرزی از ژاندارمری، نیروی دیگری در مقابل دشمن وجود نداشت.
به دنبال گلوله باران روستاها و مناطق مرزی قبل از تهاجم گسترده دشمن به کشور در نیمه اول شهریور ۱۳۵۹ ، یگانهای توپخانه موجود در منطقه برابر دستور قرارگاه مقدم نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران اقدام به تیراندازی و خاموش کردن آتش توپخانههای دشمن میکردند. در تاریخ ۱۲/6/1359 دستوری از قرارگاه مقدم نزاجا به آتشبار دوم گردان صادر شد مبنی بر اجرای آتش بر روی توپخانههای دشمن از ساعت ۰۷۰۰ روز ۱۳/6/1359 به مدت ۱۰ دقیقه منوط به قطع آتش توپخانههای دشمن در صورت ادامه آتشباری دشمن ادامه اجرای آتش تا قطع آتش دشمن ادامه یابد، لذا به علت تداوم آتشباری دشمن این تبادل آتش به مدت ۴ ساعت طول کشید. لازم به ذکر است که قبل از آغاز تهاجم گسترده دشمن در ۳۱/6/1359 آتشبار دوم گردان ۳۸۶ توپخانه ۱۷۵ میلیمتری در منطقه عمومی قصرشیرین (پاطاق) مستقر شده بود و به صورت ۴۵ روزه پرسنل یگان با پرسنل آتشبارهای دیگر گردان ۳۸۶ و گردان ۳۹۰ که دارای توپهای ۲۰۳ میلیمتری خودکششی بود و از نظر سیستم جنگ افزار و سازمان دقیقا مشابه سازمان گردانهای ۱۷۵ میلیمتری بود، تعویض میشدند یعنی بعد از ۴۵ روز یک آتشبار دیگر (فقط پرسنل) بدون تجهیزات به منطقه اعزام میشدند و تجهیزات و توپهای آتشبار را تحویل گرفته و به ماموریت ادامه میدادند. در مورخه ۱۶/6/1359 حوالی ساعت ۱۰۰۰ فرماندهی آتشباردوم با تعدادی از کارکنان آتشبار در مسیر قصرشیرین به گیلانغرب، نزدیکی رادیو و تلویزیون قصرشیرین بودند که خودروی اورال حامل نفرات بوسیله هلیکوپترهای دشمن مورد اصابت راکت قرار میگیرد و یک نفر درجهدار و ۴ نفر سرباز شهید و ۱۸ نفر شامل فرمانده وقت آتشبار مجروح میشوند. آتشبار دوم گردان ۱۷۵ میلیمتری از آغاز تهاجم گسترده ارتش عراق در این منطقه با تدبیر فرماندهی وقت آتشبار ستوانیکم علاءالدین یعقوبی رفیع ضمن اجرای آخرین آتشهای حفاظتی بر روی مواضع نیروهای دشمن به طور مرتب با تغییر موضع تاکتیکی بدون قطع آتش عقبنشینی نموده و از دستیابی دشمن به توپهای راهبردی ۱۷۵ میلیمتری جلوگیری نمود. (لازم به یا آوری است در روزهای اولیه جنگ در همین منطقه بر اثر غافلگیری، تعدادی از آتشبارهای توپخانه به دست نیروهای متجاوز افتاد) پس از عقبنشینی تاکتیکی آتشبار به ۵ کیلو متری شهر گیلانغرب فرمانده آتشبار دوم گردان با هدایت فرمانده تیپ ۳ لشکر ۸۱ زرهی سرهنگ ۲ اتحادیه از طریق گردنه سگان در نزدیکی پادگان سرپلذهاب اشغال موضع نموده و در دفاع از شهر سرپلذهاب و پادگان و جلوگیری از اشغال شهر و پادگان نقش موثری ایفا کرد. (نجفی راشد، محمد و همکاران، ۱۳۹۷ : ۲۲۹)
گردان ۳۸۶ توپخانه ۱۷۵ میلیمتری در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران؛ کشور عراق به تصور اینکه ارتش ایران به واسطه پیروزی انقلاب اسلامی و شرایط بعد از آن در کشور ضعیف و ناتوان گشته و دیگر توانمندی سابق را ندارد، در تاریخ ۳۱/6/59 حملات گسترده خود را با ۱۲ لشکر و ۱۵ تیپ مستقل که از قبل به همین منظور با سلاحهای روز شرق و غرب به خوبی تجهیز شده بود در سر تا سر مرزهای کشور عزیزمان را شروع و همزمان با بمباران فرودگاهها، تاسیسات حیاتی نظامی و اقتصادی، سرآغازی شد جهت ثبت رشادتها و جانفشانیهای رزمندگان دلیر میهن اسلامی که با نثار خون خود نهال نوپای جمهوری اسلامی را آبیاری و از وطن خود دفاع نمایند. گردان ۳۸۶ تو در تاریخ 7/7/1359 با قطار از پادگان مراغه به مقصد غرب کشور حرکت و پس از ۴ روز به پادگان بیستون رسید و پس از سازماندهی یک آتشبار مستقل و یک آتشبار ارکان به منطقه عمومی گیلانغرب اعزام و اولین ماموریت جنگی گردان در عملیات ( بازی دراز ) شروع شد. ( تاریخچه عملیاتی گروه ۱۱ توپخانه)
عملیات آفندی بازی دراز؛ ارتفاعات معروف بازیدراز در منطقه غرب کشور یک مانع مهم و طبیعی برای هر گونه عملیات نظامی است که محور سرپلذهاب به قصرشیرین را از محور گیلانغرب به قصرشیرین جدا میکند. این ارتفاعات به علت داشتن میدان دید و تیر عالی در تمامی منطقه از اهمیت ویژهای برای نیروهای خودی و دشمن برخوردار است لذا دشمن در تهاجم اولیه آغاز جنگ این ارتفاعات را اشغال و یک تیپ و یک گروهان تانک در در آن مستقر نموده و با احداث جاده آسفالت تا قله ارتفاع یک دیدگاه به نام صدام حسین ایجاد کرده بود. با توجه به موارد قید شده و اهمیت ارتفاعات بازی دراز، دشمن ضمن احداث مواضع مستحکم پدافندی با استقرار تیپ ۲۲ پیاده در جنوب بازی دراز و حوالی چم امام حسن و تیپ ۱۸ پیاده لشکر ۴ در مقابل منطقه نبرد گیلانغرب که میتوانست از جنوب به شمال به نحوی در ارتفاعات بازیدراز اعمال نفوذ نماید از این منطقه دفاع میکرد.
عملیات آفندی بازی دراز 2/2/1360
بر مبنای برآوردهای کلی که قسمتی از آن بیان شد، ارتفاعات بازیدراز به عنوان اولین هدف حمله نیمه گسترده نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در منطقه نبرد کرمانشاه انتخاب گردید. مرحله طرحریزی و آمادگی برای این عملیات از اوایل سال ۱۳۶۰ آغاز شد که نتیجه آن تهیه طرح عملیاتی به نام محسن، به وسیله تیپ ۳ لشکر ۸۱ زرهی بود که در اواخر فروردین ماه، مراحل نهایی برآورد وضعیتها و هماهنگیها بین یگانهای ارتش و سپاه پاسداران را گذراند و در ۲۹ فروردین ماه طرح هماهنگ شده منتشر گردید. یگانهای شرکت کننده در عملیات، عناصر سپاهی (گردان ۹ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یک گروهان تکاور داوطلب به نام مالک اشتر، یک واحد ضربت به نام کلهر متشکل از بسیج عشایر منطقه کرمانشاه) عناصر ارتش (قرارگاه تیپ ۳ لشکر ۸۱ زرهی، گردان های ۱۲۳ و ۱۸۴ مکانیزه، گردان های ۲۱۱ و ۲۱۵ تانک و یک گروهان تانک چیفتن، گردان ۲۶۵ سوار زرهی، گردان های پیاده جدیدالتأسیس نور و امید از عناصر لشکر ۸۱ زرهی زیر امر قرارگاه تیپ ۳ زرهی آن لشکر، یک گروهان از گردان ۱۴۶ تیپ ۵۵ پیاده هوابرد، عناصر ژاندارمری منطقه نبرد سرپل ذهاب، یک تیم از نیروهای ویژه تیپ ۲۳ هوابرد، یک تیم هوانیروز، یک گردان توپخانه ۱۵۵ میلیمتری از توپخانه لشکر ۸۱ زرهی و ۵ آتشبار، توپخانه سنگین ۱۳۰ و ۱۷۵ میلیمتری از عناصر گروه ۱۱ توپخانه
و سایر یگان های پشتیبانی رزمی و پشتیبانی خدمات رزمی طبق روش جاری سازمان رزمی لشکر ۸۱ زرهی) با توجه به یگان های یاد شده در بالا برای اجرای عملیات آفندی بازی دراز، یگانی به استعداد رزمی حدود ۹ گردان رزمی ) پیاده، مکانیزه، تانک، سوار زرهی، سپاه پاسداران و بسیج مردمی) سازماندهی شده بود. ضمن این که تیپ ۳ پیاده لشکر ۷۷ پیاده نیز با ۴ گردان رزمی در جنوب این منطقه نبرد و در محور گیلانغرب، قصرشیرین پدافند می کرد. اما قبل از شرح سایر مطالب، یادآوری این نکته ضروری است که تقریباً تمام عناصری که زیر امر قرارگاه تیپ ۳ لشکر ۸۱ زرهی قرار داشتند، هیچ فرماندهی نمیتوانست با اقدام به حمله، این مأموریت اصلی پدافندی را با خطر غیر قابل قبول مواجه سازد. بنابراین فرمانده تیپ ۳ لشکر ۸۱ زرهی نیز مجبور بود با استفاده از حداکثر توانایی تیپ، مأموریت پدافندی را هم چنان اجرا کند، ضمن این که یگانهای مناسبی را نیز برای اجرای حمله مورد نظر آماده سازد. به همین جهت در بررسی اسناد و مدارک این عملیات چنین به نظر میرسد که از عناصر سازمانی لشکر ۸۱ زرهی که زیر امر قرارگاه تیپ۳ زرهی بودند، فقط گردان ۱۴۳ مکانیزه و یگانهای کوچکی از گردانهای رزمی دیگر شرکت داشتند.
نظر به این که مأموریت آفندی با پدافندی توأم بود، فرمانده تیپ با هماهنگی سپاه پاسداران و سایر فرماندهان نیروهای رزمنده جمع کل نیروهای موجود در منطقه نبرد در زمان اجرای حمله را به دو قسمت کلی تقسیم کرد. یک قسمت را برای تک و قسمت دیگر را برای پدافند اختصاص داد.
عناصر آفند کننده (گردان ۳ سپاه پاسداران، گردان ۱۴۳ مکانیزه، گروهان پیاده هوابرد و گردان پیاده جدیدالتأسیس امید) بودند، سایر یگانهای زیر امر قرارگاه تیپ، اعم از یگان ارتشی و بسیج عشایری و تکاوران، در تقدم یک، مأموریت پدافندی را عهدهدار شدند. (حسینی: ۱۳۹۵ : ۴۰۸ تا ۴۱۳)
طرح عملیاتی محسن در تاریخ ۲۸/1/1360 توسط تیپ۳ لشکر ۸۱ زرهی با هماهنگی سپاه پاسداران تهیه و در تاریخ ۲/2/1360 بمورد اجرا گذاشته شد. با توجه به اطلاعات بالا ملاحظه میگردد که عناصر ۴ لشکر عراقی در منطقه گیلانغرب، قصرشیرین در مقابل دو تیپ که جمع کل استعداد رزمی آنها در حدود یک تیپ ۴ گردانی بود، صف آرایی کرده بودند. در مقابل این تیپها و لشکرها در سازمان رزمی ما بزرگترین قرارگاه در رده تیپ و بعد گردان و گروهان و حتی تیم بود. قویترین نیرویی که برای حمله درنظر گرفته شده بود یک گردان سپاه پاسداران بود که طبق ارقام ذکر شده در مدارک در دسترس، کل استعداد پرسنلی آن کمتر از ۵۰۰ نفر بود. در تلاش اصلی از عناصر ارتشی فقط یک گردان مکانیزه و یک گروهان پیاده هوابرد شرکت میکرد.
علیرغم موفقیت در مراحل اولیه عملیات و تصرف اهداف تعیین شده به دلیل پاتکهای مکرر دشمن ارتفاع ۱۱۵۰ مجددا توسط دشمن تصرف شد. این عملیات ۷ روز طول کشید و خلبان دلاور هوانیروز علی اکبر شیرودی در حین انجام ماموریت پشتیبانی آتش به شهادت رسید. گردان ۳۸۶ توپخانه در این عملیات عمل کلی و تقویت آتش توپخانه لشکر ۸۱ زرهی را به عهده داشت. ( حسینی : ۱۳۹۵ : ۴۱۵)( کارنامه عملیاتی گروه ۱۱ توپخانه)
در این عملیات بیش از ۱۵۰۰ نفر از نیروهای عراقی کشته و زخمی شدند تیپ ۳ پیاده کوهستان منهدم و تلفات و ضایعاتی به تیپ ۲۲ کوهستان وارد شد. تعداد ۷ فروند هواپیما و ۵ فروند بالگرد و تعدادی تانک و نفر بر منهدم شد. (جعفری : ۱۳۸۵: ۴۸ )
عملیات مطلع الفجر (شیاکوه)؛ اولویت و اهمیت فوقالعاده و حیاتی منطقه جنوب فرماندهان نظامی را بر آن داشته بود تا تلاش اصلی خود را در منطقه جنوب متمرکز کنند، حتی مسئولان سیاسی نیز امکانات عمده را به سمت مناطق عملیاتی جنوب اختصاص داده بودند و این در صورتی بود که عملیات در مناطق غرب و شمال غرب با حداقل امکانات انجام و اداره میشد. تقریبا در هیچ ردهای در غرب و شمالغرب نیروی احتیاط وجود نداشت. یگانهای عراقی در تهاجم گسترده ابتدای جنگ مناطق و ارتفاعات سرکوب را اشغال و با مواضع پدافندی و میادین مین متراکم، مستحکم نموده و نفوذ به این مواضع را بسیار مشکل ساخته بود. در چنین شرایطی برای پشتیبانی از عملیاتهای منطقه جنوب ایجاب میکرد سکون و آرامشی که در منطقه غرب بر هم زده شود لذا در راستای تدبیر نیروی زمینی ارتش و به منظور تقلیل فشار دشمن، عملیات مطلع الفجر (شیاکوه)در ۲۰ آذرماه ۱۳۶۰ در مناطق چرمیان، شیاکوه، تنگ قاسم آباد و دشت گیلانغرب با تیپ ۵۸ ذوالفقار با فرماندهی و هدایت قرارگاه مقدم نیروی زمینی ارتش طرحریزی و اجرا گردید. (جعفری : ۱۳۸۵ : ۶۸)
استعداد نیروهای دشمن در منطقه عملیات آفندی مطلع الفجر( شیاکوه)؛ قرارگاه تیپ ۲ پیاده کوهستانی (دو گردان پیاده کوهستانی، گردان ۱۶ توپخانه ۱۲۲میلیمتری، گردان ۸۳ توپخانه ۱۲۲ میلیمتری و یک آتشبار ۱۳۰میلیمتری) قرارگاه تیپ ۵ پیاده کوهستانی لشکر ۴ ( سه گردان پیاده، ۲ گروهان تانک، یک گردان از تیپ ۲۲ پیاده کوهستانی، گردان ۱۸ توپخانه ۱۲۲ میلیمتری، یک گردان توپخانه ۱۲۲ میلیمتری تقویت گردان ۱۸ توپخانه) تیپ ۳۹ پیاده کوهستانی (3 گردان پیاده کوهستانی، یک گردان نیرو مخصوص) یک گردان تانک(-)، گردان ۶۶ توپخانه)
استعداد نیروهای خودی در عملیات آفندی مطلع الفجر؛ تیپ ۳ لشکر ۸۱ زرهی ( گروه رزمی ۱۴۳، گروه رزمی ۲۱۱، گروه رزمی ۲۶۵، گروه رزمی ۸۱۱)، تیپ ۵۸ ذالفقار( گردان ۱ تکاور (+) گردان ۲ تکاور (+) گردان ۳ تکاور (+) گردان ۴ تکاور (+) گردان مالک اشتر لشکر ۸۱ زرهی(+) گردان زاندارمری (-) یگان بسیج عشایری، گردان ۳۰۸ توپخانه، گردان ۳۱۷ توپخانه، ۲ قبضه کاتیوشا) نیروهای سپاه پاسداران ( در حدود ۹ گردان)
عملیات آفندی مطلع الفجر (شیاکوه) 20/9/1360
گروه ۱۱ توپخانه با ۴ گردان توپخانه ( گردان ۳۸۶ توپخانه ۱۷۵ میلیمتری، گردان ۳۶۲ کاتیوشا، گردان ۳۹۲ توپخانه ۲۰۳ میلیمتری کششی و گردان ۳۳۱ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری، ماموریت پشتیبانی آتش توپخانه صحرایی برای عملیات فوق را با واگذاری ماموریت تاکتیکی عمل کلی تقویت به گردانهای فوق در طول عملیات از نزدیک هدایت میکرد. (حسینی سید یعقوب : 1393 : 91)
ماموریت آتشبارهای گردان ۳۸۶ توپخانه در این عملیات شامل: آتشباریکم عمل کلی تقویت آتشبار سوم گردان ۳۱۳ توپخانه، آتشبار دوم تقویت گردان ۳۱۷ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری، آتشبار سوم عمل کلی تقویت گردان ۳۰۸ توپخانه ۱۰۵ میلیمتری ( همان منبع : ۹۰ : ۹۲ : ۱۰۴ : ۱۰۵ : ۱۲۸ : ۱۳۴ : ۱۶۱)
در مراحل اولیه عملیات با تلاش نیروهای عمل کننده ارتفاعات شیاکوه تصرف شد، علیرغم استقامت و تلاش یگانهای تیپ ۵۸ ذوافقار و گردان ۱۹۱ پیاده بعلت آتش انبوه و شدید دشمن، پاتکهای مکرر و سخت بودن پشتیبانی از یگانها، سرانجام مواضع قبل از حمله اشغال و تثبیت گردید.
نتیجه عملیات مطلع الفجر؛ کشته و زخمی شدن ۱۷۰۰ نفر از نیروهای دشمن و اسارت ۱۴۰ نفر،خسارات سنگین به تیپهای ۲، ۳۶، ۴۱۲، ۴۲۵، ۵۰۳ و تیپ ۳۲ نیرو مخصوص همراه با گردان ۴ تانک و گروهانهای کماندویی.
شهید عبدالحمید انشایی از افسران شجاع ارتش در این عملیات به شهادت رسید و این جمله از او به یادگار مانده است ((به امام بگویید شیاکوه لرزید اما انشایی نلرزید)) (جعفری مجتبی : ۱۳۸۵ : ۶۸)
عملیات مسلم ابن عقیل؛ پس از اجرای عملیات بیت المقدس در اردیبهشت ماه ۱۳۶۱ توسط رزمندگان در منطقه عملیاتی جنوب و آزادسازی خرمشهر، نیروهای عراقی در ۳۱/4/61 بخشهای وسیعی از مناطق اشغالی در غرب کشور و مناطقی که نیروهایشان در مواضع نا متناسب پدافندی قرار داشتند را تخلیه نموده و در حاشیه داخلی مرزهای کشورمان مواضع مناسب پدافندی را شناسایی و اشغال و با احداث استحکامات ترکیبی و متراکم شامل حفر خندق، ایجاد خاکریز، شبکه سیمخاردار متصل به برق و انواع میادین مین در نظر داشت در میز مذاکره احتمالی از این مناطق اشغال شده بهرهبرداری سیاسی نموده و کشورمان را تحت فشار از طریق سازمانهای بینالمللی قرار دهد. در نتیجه این اقدامات دشمن تعداد قابل توجهی از یگانهای خود را در منطقه غرب رها ساخته و جبهه جنوب را با این یگانها به شدت تقویت کرد و همین تقویت نیرو باعث عدم موفقیت عملیات رمضان در شرق بصره گردید. نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی که مسئولیت منطقه عملیاتی غرب را بعهده داشت بعد از عدم موفقیت در عملیات رمضان در جنوب جهت جلب توجه دشمن به غرب و کاهش مقاومت دشمن در جنوب، تیپ ۵۵ هوابرد را به غرب منتقل و سپاه پاسداران نیز لشکر نصر را جهت تقویت منطقه عملیاتی غرب به اطراف پادگان ابوذر در سرپلذهاب اعزام نمود. از اهداف این عملیات عقب راندن دشمن از غرب سومار و آزادسازی ارتفاعات مرزی و در صورت موفقیت پیشروی به طرف شهر مندلی عراق بود. (جعفری، مجتبی : ۱۳۸۵ : ۸۲)
استعدادنیروهای دشمن در مقابل یگانهای خودی؛ به طور کلی در منطقه مقابل لشکر ۸۱ زرهی یک قرارگاه سپاه چهار قرارگاه لشکر و ۱۶ قرارگاه تیپ و ۱۵ گردان توپخانه از کالیبرهای مختلف شناخته شده بود که قرارگاه اصلی سپاه در سعدیه، لشکر ۹ در منطقه عمومی قوره تو، لشکر۷ پیاده منطقه خانقین، لشکر ۱۳ زرهی منطقه مندلی، لشکر ۲ پیاده کوهستان منطقه بدره و تیپ ۲۹ پیاده کوهستان منطقه طویله گسترش یافته بودند. ( احمدی، احمد : ۱۳۹۸ : ۳۲)
استعداد نیروهای خودی در این عملیات در چهار قرارگاه ظفر۱ (تیپ ۵۵ هوابرد تیپ محمد رسول الله (ص) لشکر نصر سپاه پاسداران گردان ۲۱۷ تانک (-) از لشکر ۸۱ زرهی مامور به تیپ ۵۵ گردان ۳۵۲ توپخانه (+) کمک مستقیم) ظفر۲ (تیپ ۴ مکانیزه لشکر ۸۱ زرهی، گمجن عشایری، تیپ عاشورا لشکر نصر سپاه، گروهان تانک ام ۴۷ لشکر ۶۴ پیاده، یک گروهان تانک از گردان ۲۱۷ تانک لشکر ۸۱ زرهی، گروهان تانک تی ۵۵ و تی ۶۲ سپاه پاسداران، گردان ۳۱۱ توپخانه (-) و یک آتشبار ۱۵۵ میلیمتری تیپ عاشورا کمک مستقیم) ظفر۳ (تیپ امام رضا (ع) لشکر نصر سپاه پاسداران، گروهان تانک تی ۵۵ و تی ۶۲ سپاه پاسداران، گردان ۳۰۸ توپخانه کمک مستقیم) توپخانه ظفر (قرارگاه توپخانه لشکر ۸۱ زرهی، آتشیار کاتیوشا از گروه ۱۱ توپخانه، اتشبار ۱۳۰ میلیمتری گردان ۳۳۰ توپخانه، اتشبار ۱۳۰ میلیمتری گردان ۳۳۹ توپخانه، اتشبار ۱۳۰ میلیمتری لشکر نصر سپاه پاسداران، آتشبار ۲۰۳ میلیمتری گردان ۳۸۶ توپخانه)
عملیات آفندی مسلم ابن عقیل 9/7/1361
این عملیات با رمز یا ابوالفضلالعباس در تاریخ ۹/7/1361 آغاز و طبق نظر کارشناسان نظامی عملیات مسلمابنعقیل از جمله عملیاتهایی بود اصول جنگ و قواعد رزم در آن به خوبی رعایت شد. مقاومت طولانی رزمندگان در مقابل پاتکهای سنگین عراق از زیباترین حماسههای خلق شده در عملیات میباشد. (جعفری مجتبی : ۱۳۸۵ : ۸۲) در این عملیات گردان ۳۸۶ توپخانه مختلط در وحله اول زیر امر لشکر ۸۱ زرهی قرارگرفته و به هریک از آتشبارهای گردان ماموریت تاکتیکی عمل کلی و تقویت گردانهای توپخانه لشکر واگذار شد. ( احمدی، احمد : ۱۳۹۸ : ۱۱ ، ۲۲، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۵۹، ۶۱، ۷۵، ۷۸، ۸۷، ۹۹)
نتیجه عملیات، کشته و زخمی شدن ۴۰۰۰ نفر از نیروهای دشمن، اسارت ۳۲۵ نفر، تصرف ارتفاعات کهنه ریگ وکیسکه در منطقه سومار و آزاد سازی ۱۵۰ کیلومتر مربع از سرزمین میهن اسلامی، خسارت و تلفات جدی به تیپهای ۴۲۱ پیاده، گارد مرزی، تیپ ۴۶، تیپ ۱۹ و ۳۹ لشکر ۷ ،انهدام ۲۵ دستگاه تانک و تعداد زیادی نفر بر و توپ دشمن، ۱۲ دستگاه تانک، بیش از ۲۰ عراده توپ و ۳۰ دستگاه خودرو به غنیمت رزمندگان در آمد. (جعفری مجتبی : ۱۳۸۵ : ۸۲)
عملیات قادر؛ این عملیات بر اساس تصمیمات فرماندهی جنگ نیروهای خودی برای حفظ روحیه آفندی و جلوگیری از بی انگیزگی، هر یگان تا رده تیپ موظف شد با اجرای گشتیهای رزمی به استعداد گردان و گروهان آرامش دشمن را سلب نموده و زمینه را برای اجرای عملیات گسترده آماده نماید. در اجرای تدبیر فوق تنها منطقهای که در اوایل تابستان بتوان در آن عملیات گسترده انجام داد منطقه شمال غرب بود و صورت موفقیت اهداف قابل توجهی مانند تصرف ارتفاعات مهم منطقه، قطع خطوط ارتباطی ضد انقلاب داخلی، انهدام قسمتی از نیروها و ماشین جنگی دشمن، آزاد سازی بخشی از خاک عراق، افزایش کارایی رزمی یگانهای خودی و در نتیجه بدست آوردن ابتکار عمل، تامین میشد. با در نظر گرفتن عوامل فوق این عملیات در تاریخ ۲۳/4/1364 با هدایت و کنترل قرارگاه مشترک ارتش و سپاه (قرارگاه حمزه سیدالشهدا) و فرماندهی سپهبد شهید صیاد شیرازی در منطقه عمومی سیدکان با رمز یا صاحب الزمان (عج) آغاز شد. (جعفری مجتبی : ۱۳۸۵ : ۱۱۰)
عملیات آفندی قادر 23/4/1364
استعداد نیروهای دشمن منطقه سیدکان؛ نیروهای درگیر (19 گردان پیاده به استعداد ۱۰۵۰۰ نفر، ۲ گردان تانک، ۵ گردان توپخانه با کالیبرهای مختلف و ۲۰۰۰ نفر نیروهای نامنظم عشایری) تقویت ها (17 گردان پیاده، یک گردان با ۵۵ دستگاه تانک، پشتیبانی هوایی با ۱۲۰ سورتی پرواز با هواپیماهای مختلف میراژ، سوخو، پی سی سون و ۳۰ فروند بالگرد توپدار) منطقه رواندوز نیروهای درگیر (17 گردان پیاده به استعداد ۱۰۵۰۰ نفر، ۲۵۰۰ نفر از نیروهای نا منظم عشایری، یک گردان تانک با ۵۵ دستگاه، ۵گردان توپخانه از کالیبرهای مختلف) تقویت ها ( 17گردان پیاده به استعداد 9500 نفر و یک گردان تانک با ۵۵ دستگاه تانک)
استعداد و سازمان رزمی نیروهای خودی؛ مرحله یکم (قرارگاه حمزه یک با سه تیپ در خط تیپ۱ در شمال (راست) به منظور تصرف هدف الف (ارتفاع ۱۸۵۷ سرسپندار) و تیپ ۲ در مرکز به منظور تصرف هدف ب (ارتفاع ۱۸۳۰ ) و تیپ ۲ لشکر ۲۸ در جنوب (چپ) به منظور تصرف اهداف پ (دهانه برکیم)، ت ( بربزین روست) و ث (ارتفاعات سرمله سری و سرسگرد) تک نموده و خط خیز آبی را در منطقه محوله به منظور در احاطه قرار دادن دشمن و تأمین عقبه و دست یابی به شبکه جاده های مناسب تأمین می نماید.
مرحله دوم در این مرحله قرارگاه حمزه ۱ با سه تیپ در خط تیپ ۱ در شمال (راست) به منظور تصرف هدف ۱ (ارتفاع ۱۸۵۷ سراسپندار) و تیپ ۲ در مرکز به منظور تصرف هدف۲ ( ارتفاعات مشرف به پادگان سیدکان) و تیپ ۲ ل ۲۸ در جنوب (چپ) به منظور تصرف هدف ۳ ( سرهویز) تک نموده و خط خیز سبز را در منطقه محوله تأمین مینماید
در تاریخ ۲۱/4/1364 قرارگاه تاکتیکی حمزه س ش (ع) سازمان رزمی ق حمزه ۲ سپاه را با تحت امر قرار دادن گروه رزمی تکاور لشکر ۶۴ و تیم نیروی مخصوص و تعداد ۱۵۰ نفر رزمنده کمبا ۱۱ به شرح زیر اعلام می کند. ( کامیاب محمد : ۱۳۹۲ : ۳۴)
آتشبار یکم گردان گردان ۳۸۶ توپخانه به فرماندهی ستوانیکم علی معصومی عمل کلی قرارگاه را بعهده داشت و با اجرای آتش در عمق منطقه عملیات بر مواضع دشمن، پشتیبانی آتش موثری را برای یگانهای مانوری فراهم نمود. ( کارنامه عملیاتی گروه ۱۱ توپخانه) در هر یک از مراحل این عملیات هدفهایی تأمین شد، اما عواملی هم چون پاتکهای سنگین دشمن سبب گردید تا سرانجام این عملیات در تاریخ ۱۸ شهریور ماه ۱۳۶۴ با عدم موفقیت کامل روبرو گردد و تنها به انهدام نیروها و ماشین جنگی دشمن اکتفا شود. سرهنگ حسن آبشناسان فرمانده تیپ ۲۳ نوهد نیروهای تکاور ارتش در روند این عملیات به شهادت رسید.
نتیجه عملیات، آزادسازی بلندیهای سرسپندار، کلازرده و بربرزیندوست آسیب کلی به ۳ گردان کماندویی از سپاه پنجم عراق و کشته و زخمی شدن و اسارت ۱۲۵۰ تن از نیروهای دشمن و اسارت ۲۰ نفر از دشمن بود. ( کارنامه عملیاتی گروه ۱۱ توپخانه : 94 ) (جعفری مجتبی : ۱۳۸۵ : ۱۱۰)
عملیات والفجر۹ ؛ پیروزی نیروهای ایران در شبه جزیره فاو، در طرز تفکر فرماندهی نیروهای ایران نسبت به توانائیهای ارتش عراق، نتایج این نبرد در کل سرنوشت جنگ، خوشبینی بیش از حد واقعی ایجاد کرد. به نحوی که چنین تصور شد که نیروهای عراق، قدرت پدافندی خود را از دست دادهاند و در صورت وارد کردن چند ضربت دیگر بر پیکر ارتش عراق، این ارتش دیگر تاب مقاومت در مقابل پیشروی نیروهای ایران نخواهد داشت و شکست نظامی حکومت عراق فرا خواهد رسید. براساس این طرز تفکر، همچنین به منظور پشتیبانی از این عملیات (والفجر۸) معطوف داشتن توجه عراق به منطقه شمالغرب، دومین حمله نسبتاً وسیع نیروهای ایران ۱۴ روز بعد از نبرد فاو در منطقه عملیاتی غرب مریوان به نام عملیات والفجر ۹ به مرحله اجرا گذاشته شد.
عملیات آفندی والفجر ۹ 5/12/1364
استعداد نیروهای دشمن؛ مسئولیت مناطق شمال شرقی عراق با سپاه یکم شامل لشکرهای ۲۴ قلعه دیزه، ۲۷ در بندیخان و۳۴ در مناطق شرق سلیمانیه )منطقه والفجر ۹ ( بود. لشکر ۳۴ شامل تیپ ۱۰۵ در منطقه کاتو، تیپ ۵۰۴ در چوارتا، یک گردان کماندویی در حوالی شاخ کوهان، دو گردان تقویتی روی ناصر، تیپ ۱۵۵ در منطقه، یک گردان زرهی و یک گردان کماندویی از لشکر ۲۷ در احتیاط داشته و علاوه بر نیروهای مذکور، عراق با نیروهای کماندویی منطقه را تقویت کرده بود، ضمناً قرارگاه سپاه یکم در اربت بود. ( کامیاب محمد، قربانی حسن و صادقی گویا نجاتعلی ۱۴۰۰ : ۱۱)
استعداد نیروهای خودی در مرحله یکم عملیات؛ عناصر سپاه پاسداران ( تیپ ۱۵۵ ویژه شهدا، تیپ ۱۱۰ شهید بروجردی و تیپ جدید التشکیل قدس گیلان ) نیروی زمینی ارتش قرارگاه شمالغرب ( تیپ ۲ لشکر ۲۸ در خط پدافندی منطقه، توپخانه لشکری لشکر ۲۸ کردستان، گردان تکاور لشکر ۶۴، گروه ۱۱ توپخانه شامل ( گردان ۳۸۶ توپخانه مختلط، گردان ۳۹۲(-) 203 میلیمتری ، گردان ۳۶۲ (-) کاتیوشا، پشتیبانی هوانیروز (17 فروند بالگرد( پشتیبانی هوایی پایگاه شکاری تبریز و گپار منطقه شمالغرب)
در این مرحله ارتفاعات ممی خلان ، موبرا ، حلوان (هزار قله) و کوخ نم نم تصرف شد. حدود ۳۰۰ کیلومترمربع از اراضی منطقه آزاد، تعداد ۲۱۰ نفر عناصر دشمن اسیر و حدود ۲۵۰۰ از دشمن کشته و مجروح شدند. پس از دو روز، پاتک های متوالی دشمن دفع و خطوط پدافندی دو طرف تثبیت گردید و مرحله اول عملیات پایان پذیرفت و در نتیجه، هدف عملیات که ایجاد جبهه سومی در غرب به منظور پشتیبانی از عملیات والفجر ۸ در فاو بود، با کاهش پاتکهای زمینی و هوایی دشمن در منطقه تامین گردید. ( همان منبع : ۱۷)
استعداد نیروهای خودی در مرحله دوم عملیات؛ سپاه پاسداران (تیپ ۵۷ ابوالفضل لرستان، تیپ ۲۹ نبی اکرم و عناصری از قرارگاه رمضان) نیروی زمینی ارتش قرارگاه شمالغرب (تیپ ۵۵ هوابرد، لشکر ۷۷ (-) پیاده ، تیپ ۳ لشکر ۲۱ پیاده، گردان 386 توپخانه مختلط(-) گردان ۳۳۱ توپخانه(-) 130 میلیمتری) (همان منبع : ۲۶)
در مراحل اولیه موفقیتهای قابل ملاحظهای به دست آمد و حدود ۳۰۰ کیلومتر مربع از قلمرو سرزمین عراق را در غرب مریوان تصرف شد و ۱۵۰ نفر از افراد دشمن را به اسارت رزمندگان در آمدند. اما طبق روال همیشگی نبردهای اجرا شده، بعد از آنکه نیروهای خط مقدم پدافندی عراق به عقب رانده شد و یا منهدم گردیدند، نیروهای تقویتی عراق موفق شدند، حمله نیروهای ایران را از دور انداخته و متوقف سازند. پاتک نیروهای عراق آغاز گردید. نظر به این که فرماندهی شمالغرب، نیروی احتیاط قابل ملاحظهای در اختیار نداشت تا یگانهای تکور در غرب مریوان را ( بنابه دستور قرارگاه خاتم الانبیا ) تقویت کند، فرماندهی نیروی زمینی به قرارگاه عملیاتی جنوب دستور داد، فورا تیپ ۵۵ پیاده هوابرد و دو تیپ لشکر ۷۷ پیاده را از درگیری عملیاتی رها سازد و به صحنه عملیات شمال غرب و مریوان اعزام کند. فرماندهی قرارگاه جنوب در ششم اسفند ماه طی دستور شماره ۲۷ به لشکر ۷۷ پیاده (-) و تیپ ۵۵ هوابرد دستور داد، آماده حرکت به منطقه مریوان در هشتم اسفند ماه گردند.
فاصله بین این دو صحنه عملیات از طریق راه آهن، اهواز، اندیمشک، تهران، مراغه و سپس از طریق جاده از مراغه تا مریوان، بیش از ۱۵۰۰ کیلومتر و باتوجه به محدودیت ظرفیت راه اهن و نیز محدودیت فوق العاده امکانات ترابری جاده ای، این تغییر تا ۱۳ اسفند ماه انجام گرفت. با توجه به تقویت هائی که انجام گرفت، یگانهای حملهور تا حدودی موفق شدند، وضعیت پدافندی خود را درمناطق تصرف شده تثبیت نمایند. ولی پاتک شدید نیروهای عراقی با آمادگی کامل از ۱۶ اسفند آغاز شد.
به منظور پی بردن میزان آمادگی نیروهای عراق جهت این پاتک، یادآوری می شود که طبق گزارش عوامل اطلاعاتی، ژنرال شنسل رئیس ستاد و عدنان خیرالله وزیر دفاع عراق برای آماده کردن نیروها جهت این پاتک، شخصا در شهر سلیمانیه عراق حضور یافتند و علاوه بر آماده کردن نیروهای منظم عراق، چندین هزار نفر از افراد بومی محلی را نیز برای پشتیبانی از عملیات آماده ساختند. ( کامیاب محمد، قربانی حسن، صادقی گویا نجاتعلی ۱۴۰۰ : ۱۵ و ۱۶)
در این عملیات گروه ۱۱ توپخانه هماهنگی پشتیبانی آتش در قرارگاه مقدم نزاجا در شمالغرب و گردان ۳۸۶ توپخانه عمل کلی قرارگاه را به عهده داشتند. ( همان : ۳۰) (کارنامه عملیاتی گروه : ۱۱ : ۱۱۰)
آتشبار دوم گردان در منطقه شیخ لطیف استقرار داشت نویسنده خود به عنوان معاون آتشبار در این عملیات شرکت داشت در مرحله دوم عملیات که پاتکهای دشمن شروع شد، آتشبار دوم به عنوان توپخانه عمل کلی قرارگاه به علت ایجاد رخنه در جناحین یگانهای در خط مجبور شد آتشبار را دو توپ دو توپ در سه گرای متفاوت روانه و با ایجاد یک کالک امکان تیر ۱۸۰ درجهای اقدام به اجرای آتش نماید. آتشبار تا عقبنشینی کامل یگانهای مانوری در خط به اجرای آتش و تیراندازی ادامه داد تا یگانهای مانوری بتوانند عقبنشینی نمایند. آتشبار دوم در این عملیات بیش از ۵۰۰۰ گلوله تیراندازی کرد و شدت تیراندازی و نواخت تیر به گونهای بود که لوله توپها از شدت گرما سرخ و گداخته شده بودند و هر لحظه امکان ترکیدن لولههای توپ میرفت. در آخرین لحظات عملیات دستور عقب نشینی از طریق قرارگاه صادر شد و این یگان توانست فقط سلاحهای اجتماعی و انفرادی و مهمات کالیبر سبک و سنگین یگان را از موضع خارج نماید و کلی وسایل شخصی پرسنل یگان در سنگرهای یگان جا ماند. آتشبار ابتکاری در لحظات آخر عملیات بکار برد دستور داده شد که افسر مهمات با کمک سایر رسدها مهمات توپها را به خودروها بارگیری نمایند و آماده عقبنشینی تاکتیکی باشند و این امر سبب شد که حتی یک گلوله توپ در موضع یگان نماند ( نویسنده)
عملیات کربلای۷ ؛ ارتفاع ۲۵۱۹ در منطقه حاج عمران همراه با ارتفاع واراس، شهدا، نصر و گردمند از عوارض حساس و کلیدی منطقه، میدان دید وسیعی را در این منطقه فراهم کرده و هر گونه حرکات را کنترل کرده و مبنای مناسبی برای تسهیل عملیات آینده میشود. ارتفاع حساس ۲۵۱۹ پیش از این، دو بار طی عملیاتهای والفجر۲ و کربلای ۲ به تصرف رزمندگان ایران درآمده بود، لیکن ارتش عراق هر بار با اجرای آتش سنگین و پاتکهای متوالی تلفات سنگینی بر رزمندگان ایرانی وارد آورده و این عارضه مهم را باز پس گرفته و بر عمق منطقه عملیات مسلط شده و دید و تیر کافی بر روی نیروهای ایرانی را به دست آورده بود. عملیات کربلای ۷ به منظور تصرف و تثبیت مواضع پدافندی در ارتفاعات فوق در تاریخ ۱۳ اسفند ۱۳۶۵ در غرب پیرانشهر و در عمق ۲۰ کیلومتری خاک عراق، توسط لشکر ۶۴ ارومیه در این منطقهی کوهستانی و پوشیده از برف با ارتفاع چندین متر به اجرا درآمد. از اهداف این عملیات تسلط بر حاج عمران، چومان مصطفی عراق گلاله و بازپسگیری ارتفاعات حساس گردمند (2519 متری) معروف به سلطان الجبال صدام و تپه شهدا و خارج کردن منطقه عمومی حاج عمران تا پیرانشهر از دید و تیر دشمن و انهدام ماشین جنگی عراق در منطقه بود. (جعفری : ۱۳۸۵ : ۱۳۶ )
استعداد نیروهای دشمن در عملیات کربلای ۷ ؛ تیپ ۷۵ پیاده لشکر ۲۳ عراق با ۳ گردان ( یک گردان بر روی ارتفاع ۲۵۱۹ و دو گردان در منطقه گردمند)، تیپ ۶۰۴ پیاده با سه گردان مستقر در ارتفاعات واراس و دامنه پایین ارتفاع ۲۵۱۹
تیپ ۹۶ پیاده با سه گردان مستقر در ارتفاعات تپه شهدا و تاپکی کوران، یک گردان کماندویی از لشکر ۲۳ پیاده مستقر در چومان مصطفی، یک قرارگاه کنترلی با استعداد ۴۰۰ نفر پیاده مستقر در ناوند، گردان کماندویی سپاه ۵ مستقر در ارتفاعات واراس، گردان ۴۲ زرهی، گردان ۴ زرهی ، یک گردان کماندویی از لشکر ۲۳ مستقر در سیدکان، گردان یکم از تیپ ۳ لشکر ۲۵ عراق، تعداد ۲ گردان نیروی نامنظم دشمن( جیش الشعبی)، ۴ گردان توپخانه شامل ( گردان۶۷۸ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری، گردان ۲۴۷ توپخانه ۱۰۰ میلیمتری ، گردان۶۹۶ توپخانه ۱۵۲ میلیمتری، آتشبارهای سبک خمپارهانداز ۱۲۰ میلیمتری و یک آتشبار کاتیوشا )
استعداد نیروهای خودی در عملیات کربلای ۷ ؛ عناصر تک ور( یگان جنگاوران تیپ ۳ با استعداد ۱۸۰ نفر؛ گردان تکاور و گردان ۱۰۳ پیاده ) یگانهای احتیاط (گردان ۱۱۵ پیاده، گردان ۱۳۲ پیاده، گردان ۱۹۸ پیاده، گردان، ۱۶۷ پیاده).
یگانهای پشتیبانی آتش (دستههای خمپارهانداز ۱۲۰ میلیمتری و سایر سلاحهای سازمانی گردانهای هجومی و احتیاط، گردانهای توپخانه لشکری لشکر ۶۴ پیاده، گردان ۳۶۲ کاتیوشا گردان ۳۹۰ توپخانه ۱۳۰ میلیمتریی، گردان ۳۹۲ توپخانه ۲۰۳ ملیمتری، گردان ۳۲۸ پدافند هوایی ۲۳ میلیمتری و آتشبار یکم گردان ۳۸۶ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری ان ۴۵ از گروه ۱۱ توپخانه بعلاوه سه تیم آتش از هوانیروز کرمانشاه)
عملیات آفندی کربلای ۷ 13/12/1365
. لشکر ۶۴ پیاده ارومیه در جریان عملیات کربلای ۷ توانست با تلفات نسبتاً کم و در شرایطی که عملیات در جبهههای غرب و جنوب تقریباً به بنبست رسیده بود و در یک وضعیت آب و هوایی نامساعد، بار دیگر ارتفاع ۲۵۱۹ را تصرف و تا پایان جنگ تحمیلی آن را در مهار خود نگه دارد (کارنامه عملیاتهای لشکر ۶۴ ارومیه). آتشبار یکم گردان ۳۸۶ با مأموریت عمل کلی با انهدام مواضع یگانهای در عمق دشمن پشتیبانی آتش موثری را فراهم نمود. (کارنامه عملیاتی گروه ۱۱ توپخانه). پس از شروع عملیات و تصرف اهداف عملیات، دشمن در ۱۳ اسفند ۱۳۶۵ با نیروهای موجود در منطقه سیدکان بهقصد پاتک بهطرف ارتفاعات ۲۵۱۹ حرکت کرد درحالیکه یگانهای دشمن شبانه آماده حرکت شده و صبح روز بعد گردان کماندویی لشکر ۲۳ دشمن با پشتیبانی آتش بالگردهای توپدار اقدام به پاتک سنگین کرد که با مقاومت سرسختانه نیروهای گردانهای تک ور لشکر ۶۴ ارومیه که با پشتیبانی پرحجم آتش یگانهای توپخانه ازجمله آتشبار یکم گردان ۳۸۶ توپخانه همراه بود خنثی و دفع گردید، دشمن هر بار یگانهای تازهنفس برای ادامه پاتک «ضد حمله» وارد عمل شد که با تحمل تلفات سنگین مجبور به عقبنشینی شدند و در نهایت ۹ پاتک سنگین دشمن با تلاش و مجاهدت رزمندگان لشکر دفع شد. (کارنامه عملیاتهای لشکر ۶۴ پیاده). (کارنامه عملیاتی گروه ۱۱ توپخانه).
ارتفاعات ۲۵۱۹ و گردمند که محور پیرانشهر، حاج عمران، دربند، چومان مصطفی به رواندوز را کنترل میکرد به تصرف رزمندگان لشکر ۶۴ پیاده ارتش جمهوری اسلامی درآمد دلاور مردان لشکر ۶۴ پیاده ارومیه در جریان عملیات کربلای ۷ ارتفاعات راهبردی منطقه از جمله ارتفاع بسیار مهم ۲۵۱۹، گردمند، تپه سرخی، یال کله اسبی و حدود ۵۰ کیلومتر مربع از خاک عراق را تصرف کردند، به این ترتیب محور عمومی پیرانشهر و رواندوز عراق را آسیبپذیر ساختند، شهرها و آبادیهای عراق در این منطقه از جمله چومان مصطفی، تدارکات و حرکات ضدانقلاب به داخل کشور جمهوری اسلامی ایران نیز در این منطقه تحت کنترل قرار گرفت. در این عملیات، ، حدود سه هزار نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند و ۲۸۹ نفر از آنان نیز به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند. آتش پشتیبانی یگانهای توپخانه و هوانیروز در دفع پاتکهای مکرر دشمن و تثبیت مواضع پدافندی در ارتفاعات آزاد شده در عملیات نقش تعیین کنندهای داشت.آتشبار یکم گردان ۳۸۶ توپخانه در این عملیات ماموریت عمل کلی توپخانه لشکر ۶۴ را به عهده داشت و با پشتیبانی آتش و انهدام نیروهای در عمق دشمن نقش بسزایی در موفقیت رزمندگان لشکر ۶۴ پیاده داشت. ( کارنامه عملیاتی گروه ۱۱ توپخانه : ۳۱۴) ۱۲ گردان پیاده دشمن از تیپهای ۱، ۲ و ۳ لشکر ۲۳ کماندویی سپاه پنجم عراق، تیپهای ۹۳ و ۹۶ احتیاط مستقر در منطقه، تیپهای ۱۰۸ و ۶۰۶ پیاده و ۵ گردان توپخانه آسیب کلی دید و چندین دستگاه تانک و نفربر و خودرو دشمن منهدم و مقادیر زیادی از انواع جنگافزارهای سبک و سنگین دشمن با مهمات مربوط سالم به غنیمت رزمندگان خودی درآمد. حضرت امام خمینی (ره) ضمن مکالمه تلفنی مستقیم با فرمانده عملیات امیر آذرفر با صدور پیامی خطاب به رزمندگان میفرماید (( شما با این عملتان قلب مرا خشنود ساخته اید)) در این عملیات سرلشکر شهید ناصر یارقلی از فرماندهان ارتش به شهادت رسید.( جعفری مجتبی : ۱۳۸۵ : ۱۳۶)
عملیات بیت المقدس ۵ ، در سال آخر جنگ بویژه در ماههای اول سال ۱۳۶۷ رژیم بعثی عراق با دریافت کمکهای اطلاعاتی، تسلیحاتی، اقتصادی و حتی نیروی انسانی از کشورهای عرب منطقه و شرق و غرب در حال تغییر توازن قدرت در جنگ بود. اما علیرغم همه کمکهایی به دشمن بعثی میشد این امر مانع تلاش رزمندگان اسلام در طراحی و اجرای عملیاتهای محدود نمیشد. در چنین شرایطی عملیات بیتالمقدس ۵ توسط لشکر ۲۸ پیاده کردستان طراحی و با رمز مبارک یا اباعبداللّه الحسین )ع( در تاریخ ۲۰/1/1367 با هدف وارد کردن ضربه به سازمان رزمی دشمن در منطقه عمومی پنجوین به مرحلهی اجرا گذاشته شد. از اهداف عملیات تصرف ارتفاعات کله قندی، سنگ معدن و شاخ کن شوکت بود. هرچند عملیات در زمره عملیاتهای محدود محسوب میشود ولی موفقیت در آن میتوانست تا حدودی روحیه نیروهای خودی را تقویت و روند پیروزیهای عراق را متوقف و کند سازد.( جعفری : ۱۳۸۵ : ۱۵۰)
در این عملیات ، خطوط مقدم دشمن توسط رزمندگان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران درهم کوبیده شد و ادوات زرهی آنان مورد هدف قرار گرفت .در آغاز عملیات نیروهای لشکر ۲۸ پیاده کردستان هجوم خود به مواضع دشمن را آغاز کردند، گردان ۳۸۶ تو ان ۴۵ به فرماندهی سرگرد جعفری ماموریت عمل کلی نیروهای عمل کننده را به عهده داشت با اجرای آتش دقیق و پر حجم موجب آزادی مناطق اشغالی و ارتفاعات حساس گردید. رزمندگان ارتش اسلام که در شروع عملیات، با نفوذ به عمق مواضع دشمن ، آن ها را دچار سردرگمی شدید کرده بود ، در بعد از ظهر همان روز با یورش به گردانهای دشمن بعثی ، تعداد زیادی از آنان را به هلاکت رساندند. در این میان و با حمایت خلبانان شجاع نیروی هوایی ارتش، در حدود چهل کیلومتر مربع از منطقه عملیاتی پنجوین آزاد شده و تحرکات بعدی دشمن خنثی گردید . در این عملیات ، خطوط مقدم دشمن توسط رزمندگان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران درهم کوبیده شد و ادوات زرهی آنها مورد هدف قرار گرفت و همچنین ارتفاعات ۱۸۳۰، ۱۵۶۰، ۱۵۴۰، ۱۴۷۰، ۱۸۲۳ و ۱۶۸۰ از اشغال ارتش متجاوز صدام آزاد و تمام ارتفاعات غربی پنجوین پاکسازی شد. (کارنامه عملیاتی گروه ۱۱ توپخانه : ۱۷۰) هدفهای پیشبینی شده در طرح عملیات تامین شد. تعداد قابل توجهی از نیروهای دشمن کشته و زخمی و ۳۰ نفر به اسارت در آمدند. دلاور مردیهای رزمندگان ارتش بویژه سر لشکر شهید ایرج آبگون در تاریخ جنگ به یادگار مانده است. سرلشکر شهید حمید نفس الامری در این عملیات به شهادت رسیدند. (جعفری مجتبی : ۱۳۸۵ :۱۵۰)
عملیات آفندی بیتالمقدس ۵ 20/1/1367
عملیات پدافندی تمرچین؛ در روزهای پایانی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ۲۹ تیر ۱۳۶۷ و دقیقاً ۴۸ ساعت پس از اعلان پذیرش و موافقت ایران با قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد، چهار تیپ از یگانهای عراقی مستقر در منطقه حاجعمران و ارتفاعات سهکانیان به مواضع نیروهای خودی حمله و بعد از پنج روز نبرد شدید عقبنشینی کردند. در این عملیات یگانهایی از لشکر ۶۴ ارومیه و گردان ۷۹۵ از تیپ ۲۵ تکاور با دو گردان از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ژاندارمری، توانستند ارتفاعات سهکانیان را حفظ کنند و مانع از اشغال خاک کشور شوند. (جعفری مجتبی ۱۳۸۵ ص ۱۵۶) در این عملیات آتشبار یکم گردان ۳۸۶ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری ان ۴۵ توپخانه به عنوان عمل کلی لشکر ۶۴ پیاده ارومیه با اجرای آتش پشتیبانی موثر و به موقع و انهدام اهداف و مواضع در عمق نیروهای دشمن، نقش تعیین کنندهای در دفاع جانانه از یگانهای مانوری پدافند کننده در منطقه داشت. انبارهای مهمات دشمن نیز توسط توپهای دور برد ان ۴۵ آتشبار یکم گردان ۳۸۶ به آتش کشیده شد. (کارنامه عملیاتی گروه ۱۱ توپخانه )
نتیجه عملیات: کشته و زخمی شدن ۲۰۰۰ نفر از دشمن، انهدام ۴ انبار مهمات، انهدام ۵ عراده توپ, ۷ قبضه خمپاره انداز و ۱۴ دستگاه انواع خودرو و ۵ عراده توپ نیز به غنیمت گرفته شد.
عملیات پدافندی تمرچین 29/4/1367
عملیات مقابله به مثل و پاسخگویی به شرارتهای ارتش رژیم بعثی عراق ؛ از ساعت ۰۶۰۰ صبح مورخه ۲۶/12/1366 الی ۱۸۰۰ مورخه ۲۶/12/1366 در اجرای امریه قرارگاه عملیاتی شمالغرب تاسیسات صنعتی شهر سلیمانیه عراق با ۳۰ گلوله موشکی آتشبار دوم گردان ۳۸۶ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری ان ۴۵ مورد اصابت قرار گرفت. (نجفی راشد و همکاران : ۱۳۹۷ : ۵۷۶)
در اجرای امریه شماره ۱۱۲۵/6/28/201 - 28/12/1366 قرارگاه عملیاتی شمالغرب، از ساعت ۰۶۰۰ صبح مورخه ۲۸/12/1366 الی ساعت 1800 مورخه ۲۸/12/1366 مراکز نظامی و صنعتی شهر سلیمانه عراق با ۱۰۰ گلوله موشکی توپخانه ۱۵۵ میلیمتری ان ۴۵ به شرح زیر مورد اصابت قرار گرفت:
نیروگاه برق سلیمانیه به مختصات ۴۴۸۰۰ – 39300 با ۳۰ گلوله
پادگان نظامی سلیمانیه به مختصات ۳۵۸۰۰ – 39400 با 35 گلوله
دانشکده پلیس سلیمانیه به مختصات ۳۴۱۸۰ – 40350 با ۳۵ گلوله
در اجرای امریه شماره ۱۱۲۹/6/28/201 - 29/12/1366 قرارگاه عملیاتی شمالغرب
از ساعت ۰۶۰۰ صبح مورخه ۲۹/12/1366 الی ساعت 1800 مورخه ۲۹/12/1366 مراکز نظامی و صنعتی شهر سلیمانه عراق با ۱۰۰ گلوله موشکی توپخانه ۱۵۵ میلیمتری ان ۴۵ به شرح زیر مورد اصابت قرار گرفت:
نیروگاه برق سلیمانیه به مختصات ۴۴۸۰۰ – 39300 با ۳۰ گلوله
پادگان نظامی سلیمانیه به مختصات ۳۵۸۰۰ – 39400 با 35 گلوله
دانشکده پلیس سلیمانیه به مختصات ۳۴۱۸۰ – 40350 با ۳۵ گلوله (نجفی راشد و همکاران : ۱۳۹۷ : ۵۷۷)
شهدا و جانبازان گردان ۳۸۶ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری ان ۴۵؛این گردان در طول ۸ سال جنگ تحمیلی ۱۷ شهید و ۴۱
جانباز تقدیم میهن نموده است. تعداد ۶ نفر از شهدای گردان از کارکنان پایور و ۱۱ نفر از کارکنان وظیفه بودهاند.
تعداد ۱۰ نفر از جانبازان از کارکنان پایور و ۳۱ نفر از کارکنان وظیفه بودهاند (کارنامه عملیاتی گروه ۱۱ توپخانه)
مأموریتهای گردان ۳۸۶ توپخانه ۱۵۵ میلیمتریان ۴۵ پس از جنگ تحمیلی؛ گردان پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد مأموریت پشتیبانی از یگانها مانور قرارگاه شمال غرب در مراقبت از مرزهای شمال غرب شامل پیرانشهر واقع در آذربایجان غربی، بانه و مریوان واقع در استان کردستان واگذار شد. گردان برابر طرح رجعت در اردیبهشت سال 1368 ش پس از ۹ سال خروج از پادگان برای مقابله با دشمن متجاوز، به پادگان در شهر مراغه بازگشت گردان پس از جنگ علاوه بر برگزاری رزمایشهای گردانی در منطقه تیر شیرامین در رزمایش توپخانههای یگانهای شمال غرب در منطقه عمومی شیرامین واقع در مجاورت دریاچه ارومیه با نام رعد ۸۲ در سال ۱۳۸۲ ش شرکت کرده و برابر طرحریزیهای آتش رکن سوم گروه ۱۱ توپخانه عمل کرد.(کارنامه عملیاتی گروه ۱۱ توپخانه)
مآخذ؛ علاوه بر اطلاعات نویسنده ؛ اسدی، هیبت الله، آتش توپخانه، تهران، انتشارات دانشگاه فرماندهی و ستاد آجا،۱۳۹۳ ش؛ آراسته، ناصر و بختیاری، مسعود، توپخانه در دفاع مقدس تحلیلی بر نقش رسته توپخانه نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، تهران، ایران سبز، ۱۳۹۱ ش؛ اسناد و مدارک مرکز پژوهشهای دفاع مقدس سازمان ایثارگران نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران؛ آئیننامه جنگافزار ۱۳۰ میلیمتری ، اصفهان، دانشکده توپخانه صحرایی، ۱۳۸۰ ش؛ احمدی، احمد، عملیات مسلم ابن عقیل مهر ۱۳۶۱، تهران، ایران سبز، ۱۳۸۹ ش؛ جدول سازمان تجهیزات و نیروی انسانی گردان ۳۳۱ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری، مراغه،۱۳۹۸ ش؛ جعفری، مجتبی، اطلس نبردهای ماندگار، چاپ چهلم، تهران، انتشارات سوره سبز، ۱۳۹۴ ش؛ حسینی، سید یعقوب، نبردهای صحنه غرب، تهران، ایران سبز، ۱۳۹۵ ش؛ صادقی، رضا، آذربایجان در جنگ با ضدانقلاب و دفاع مقدس، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۹۴ ش؛ صادقی، رضا، کردستان در جنگ ضد شورش گری و دفاع مقدس، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۹۲ ش؛ صفری کیا، بهروز، بررسی و تحلیل نقش یگانهای توپخانه در مناطق عملیاتی از پیروزی انقلاب اسلامی تا ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، دافوس،۱۳۸۹ ش؛ لیست اسامی فرماندهان لشکر، تیپ مستقل و گروههای توپخانه در زمان جنگ، ساحادم آجا،۱۳۹۹ ش؛ کامیاب محمد عملیات قادر، تهران ایران سبز ۱۳۹۲ ش، کارنامه عملیاتی گروه ۱۱ توپخانه، مراغه،۱۳۷۶ ش ؛ کارنامه عملیاتهای لشکر ۶۴ پیاده ارومیه، رکن سوم لشکر ۶۴ پیاده، ۱۳۹۰ ش؛ میرزایی، رضا، حماسههای نامداران گمنام، چاپ پانزدهم، تهران، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس،۱۳۹۴ ش؛ نجفی راشد، محمد و همکاران، توپخانه در سد و تثبیت متجاوز، تهران، ایران سبز،۱۳۹۶ ش؛ نجفی راشد، محمد و همکاران، توپخانه در عملیاتهای آفندی و مأموریتهای ویژه، تهران، ایران سبز،۱۳۹۷ ش.
/ عبدالحسین فرجپور/