به نظر می‌رسد ارتباط با اینترنت قطع است.

اتصال دستگاه با اینترنت را بررسی کنید ...

مَلِکان

استان آذربایجان شرقی

مَلِکان

دفاع مقدسجغرافیا و نظامیشهرستان
استان آذربایجان شرقی
آخرین ویرایش: ۱۴۰۳/۱۰/۰۵

ملکان، شهرستان و شهری در استان آذربایجان شرقی

شهر کنونی ملکان با قدمت طولانی، یکی از نقاط تاریخی آذربایجان بوده و تا سال۱۳۵۰ش به "مَلِک کَندی" معروف و به این نام نامیده می‌‌‌شد. یعنی مطابق قانون تقسیمات کشوری(دی ماه۱۳۱۶)ملکان یکی از دهستان‌‌‌های تابعۀ شهرستان مراغه بوده و تا سال۱۳۳۸، از آن به عنوان قَصَبه یاد‌‌‌ شده است تا این که در شهریور همان سال به سطح بخش ارتقا یافت. علی اکبردهخدا در لغت نامۀ خود نوشته«مَلِک کندی، دهی از دهستان گاودول است که در بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع بوده است...» (لغت‌‌‌نامۀ دهخدا، ج۱۴، ص۲۱۴۹۶).

موقعیّت شهر ملکان به دلیل قرار گرفتن بر سر راه سه استان مهم شمال غرب کشور(آذربایجان‌‌‌شرقی، آذربایجان‌‌‌غربی و کُردستان) موجب رونق نسبی این شهر در دهه‌‌‌های اخیر گردید و به دنبال رقابت با شهر بُناب و به رغم فاصلۀ نزدیک(17کیلومتری) با آن و متعاقب یک تنش اجتماعی، در سال۱۳۷۴ به شهرستان تبدیل شد و فرمانداری در این شهر تأسیس گردید.

موقعیّت و حدود: شهرستان ملکان یکی از مناطق استان آذربایجان‌‌‌شرقی و در محل اتصّال سه استان(آذربایجان‌‌‌شرقی، آذربایجان غربی و کُردستان) و ۱۰کیلومتری جنوب شرقی دریاچۀ‌‌‌ ارومیّۀ و در مسیر جادّة ترانزیتی تبریز به غرب و جنوب کشور واقع شده است که از شمال و از شمال‌‌‌شرقی به شهرستان‌‌‌مراغه، از شمال به شهرستان بُناب و از جنوب و جنوب غربی به شهرستان میاندوآب در استان آذربایجان‌‌‌غربی محدود می‌‌‌باشد.

این شهرستان (با طول شرقی۱۱/46و عرض شمالی۱۵/37) دارای سه نقطۀ شهری شامل ملکان، مبارک شهر و لیلان است. فاصله‌‌‌اش با مرکز استان(تبریز) 145کیلومتر و با شهرهای مراغه(33کیلومتر)، بُناب(17کیلومتر)، میاندوآب(21کیلومتر) بوده است و وسعت آن۱۰۰۷ کیلومترمربع می‌‌‌باشد. .(سیمای جغرافیایی ملکان،ص۲)

پیشینۀتاریخی: شهرستان ملکان با قدمت طولانی یکی از مناطق بزرگ و پُر‌‌‌رونق بوده و به دلیل مساعد بودن آب و هوای جغرافیایی، از مهّم‌‌‌ ترین گذرگاه‌‌‌های تاریخی به شمار می‌‌‌آید. مناطق عبّاس‌‌‌آباد و قوریجان از آنجایی که در یک دشت وسیع قرار گرفته‌‌‌اند، از هشت هزار سال قبل محل اسکان انسانها بوده است...(حماسۀ جاوید، نقش شهرستان ملکان در دفاع مقدّس، ص۲۰)

سفال‌‌‌هایی که از تپّۀ‌‌‌های بایقوت (موردی تپّۀ، قره تپّۀ، میرچالیق تپّۀ) به دست آمده است، مربوط به هزارۀ پنجم قبل از میلاد بوده و این مناطق با فرهنگ بین‌‌‌النهرین ارتباط داشته‌‌‌اند.

از نشانۀ قدمت دیگر منطقه، وجود تپّۀ‌‌‌های مبارک‌‌‌شهر می‌‌‌باشد که به صورت زنجیروار به همدیگر متصّل شده است و از همه مهم‌‌‌تر و بلندتر تپّۀ‌‌‌ تخت سلیمان می‌‌‌باشدکه با معادن نهفته هنوز هم پابرجاست...(همان:ص۲۱).

از جمله آثار باستانی دیگر که سابقۀ تاریخی منطقۀ ملکان را نشان می‌‌‌دهد، "آق‌‌‌اولیا"(گورستان باستانی)، اوچ قارداشلار(آرامگاه سه برادران و از مدافعان اسلام در سدۀ‌‌‌های گذشته)، قره‌‌‌کولیک و مسجد سوخته(واقع در مبارک شهر که در حملۀ مغولان ویران شده است) و نشان از قدمت تاریخی منطقه دارد. همچنین قلعۀ بختک ‌‌‌لیلان که به عنوان اثر باستانی جزو مکان‌‌‌های ثبت شدۀ ملی است و به دورۀ ساسانی مربوط می‌‌‌باشد...(همان).

از بقایای شهر تاریخی لیلان معلوم می‌‌‌شود که روزگاری منطقۀ جنوبی ملکان دارای تمدّن بوده، ضمن آن که امروزه منطقۀ نمونۀ گردشگری "شورسو" سواحل رودخانه موردی‌‌‌چای یا (مردق چای) که از دامنه‌‌‌های جنوبی کوهستان سهند سرچشمه می‌‌‌گیرد و پس از سیراب کردن اراضی کشاورزی به دریاچۀ ارومیۀ می‌‌‌ریزد، از جمله جاذبۀ‌‌‌های گردشگری شهرستان ملکان محسوب می‌‌‌گردد.(اطلاعات نگارنده).

ملکان در منطقۀ تاریخی لیلان(کنار رودخانۀ لیلان‌‌‌چای) بنا شده است. در بررسی مسائل تاریخی شهرباستانی گنزک و آتشکدۀ تاریخی آن، که توسط مورّخان یونانی انجام گرفته، به مکانی در این دشت اشاره می‌‌‌شود که به احتمال قوی، همان دشت لیلان است...(فرهنگ جغرافیای آذربایجان‌‌‌شرقی، ص۴۹۳)

جمعیّت: طبق آخرین تقسیمات کشوری، شهرستان ملکان دارای دو بخش(مرکزی و لیلان) بوده و درکل پنج ‌‌‌دهستان و ۸۴ روستا در تابعیّت خود دارد و بر اساس سرشماری آبان۱۳۷۵ برابر با۵۶۷/94 نفرجمعیّت داشته که شرایط ارتقا به شهرستان را به طور طبیعی داشته است و جمعیّت تعدیل یافتۀ آن طبق برآورد سازمان مدیریّت و برنامه‌‌‌ریزی استان(1385) حدود ۹۲۷/97 نفر برآورد شده است.(بررسی تقسیمات کشوری و سازمان اداری استان آذربایجان‌‌‌شرقی، ص۳۱۲)

و بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال۱۳۹۰، جمعیّت این شهرستان بالغ بر۱۱۸/106 نفر شامل ۴۸۷/31 نفر جمعیّت شهری و ۶۳۱/74 نفر جمعیّت روستایی بوده است.(حماسۀ جاوید...،ص۲۴) بنابراین، شهرستان ملکان هم‌‌‌اکنون با دو بخش مربوطه و سه نقطۀ شهری و دهستانها و روستاهای توابع به بیش از یکصدهزار نفر جمعیّت رسیده و یکی از شهرستان‌‌‌های مهمّ و موثّر استان است و به لحاظ وجود باغات سرسبز و به هم ‌‌‌پیوسته، بویژه باغات انگور که به سرزمین خوشه‌‌‌های طلایی معروف است و زمین‌‌‌های مستعد و حاصل خیز و وفور آب و زیبایی و مناظر طبیعی(کوهها) و رودخانه‌‌‌های پُرآب، جذابیّت خاصّی را به منطقه بخشیده و مردم تلاشگر و سخت‌‌‌کوش آن دیار زرخیز، اغلب از طریق کشاورزی، دامداری، باغداری، دادوستد، حمل‌‌‌و نقل عمومی و...کسب درآمد داشته و عمومـاً در حوزۀ اقتصادی فعال و کوشا هستند.(گزارش مکتوب دفتر امام جمعۀ منطقۀ ۱۲/6/1396).

در مجموع، شهرستان ملکان با دارا بودن تاکستان‌‌‌های بسیار، از قطب‌‌‌های تولید انگور کشور به شمار می‌‌‌آید. دین مردم این شهرستان، اسلام و مذهب آن شیعۀ دوازده امامی است. بنابراین، مذهب تشیّع در اخلاق و رفتارهای اعتقادی-اجتماعی مردم این سامان تأثیر فراوان داشته است. عزاداری‌‌‌های دهۀ محرّم بخصوص مراسم ایّام تاسوعا و عاشورای حسینی در این منطقه مثال‌‌‌زدنی است. مردم منطقه با تأسی بر بزرگان علم و دین و با عشق درونی به ائمۀ اطهار علیهم السّلام، با حضور همیشگی خود در مبارزات مردمی علیه حکومت‌‌‌های استبدادی و استکباری و مراحل مختلف نهضت اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) همواره در صحنه‌‌‌های سیاسی‌‌‌_انقلابی فعال بوده و در ایّام مبارزات که منتهی به پیروزی انقلاب گردید، در تظاهرات، راهپیمایی‌‌‌های مردمی و سپس در تشکیل نهادها و ارگان‌‌‌‌‌‌های انقلابی نظیر کمیتۀ انقلاب، سپاه پاسداران ، جهادسازندگی و... نقش تاریخی خود را به نحو احسن ایفا نمودند. هم‌‌‌چنین در جریان هشت سال دفاع مقدّس با حضور پُرشور و غیرتمندانۀ خود در جبهه‌‌‌های حق علیه باطل و در سال‌‌‌های بعد تاکنون در صحنه‌‌‌های مختلف انقلاب، وفاداری و وفامندی خویش را نسبت به انقلاب اسلامی و آرمان‌‌‌های مقدّس امام راحل(ره) و منویّات مقام عظمای ولایت به اثبات رسانیده‌‌‌اند.

مردم مؤمن و متعهد و انقلابی این منطقه تعداد بیش از ۲۲۰نفر شهید گلگون کفن و از بهترین فرزندان این مرز و بوم که در گلزار شهدای ملکان و بخش‌‌‌ها و روستاهای تابعه آرمیده‌‌‌اند، تقدیم نهال انقلاب نموده، هم‌‌‌چنین یک شهید والامقام(مدافع حرم) شهید سیّدرضا مراثی، جان خود را در راه حق و دفاع از کیان اسلام و ایران و انقلاب فدا کرده‌‌‌اند.

وجود تعداد ۶۵۰ نفر جانباز، ۴۱ نفر آزادۀ سرافراز، ایثارگران و رزمندگان سربلند و تعداد۴۷ هزار بسیجی فعّال مردمی در پایگاه‌‌‌های مقاومت بسیج برادران و خواهران، بسیج دانش‌‌‌آموزی، فرهنگی، دانشگاهی، طلّاب، ادارات و ارگان‌‌‌های دولتی که همواره کوشیده‌‌‌اند، نشان از ولایتمداری، عزّتمندی و ایستادگی پای عزّت و استقلال و تمامیّت ارضی کشور و پای‌‌‌بندی به انقلاب و آرمان‌‌‌های والای آن دارد.(برگرفته از: همان).

یکی از جلوه‌‌‌های بی‌‌‌نظیر دل دادگی مردم شهرستان ملکان به انقلاب و امام(ره) شرکت گسترده و استمرار آن در تظاهرات و راهپیمایی‌‌‌ها در دوران قبل از پیروزی انقلاب بود. آن هنگام که صدای انقلاب از شهرهای بزرگی چون تبریز، قم، تهران ...به شهرهای کوچک رسید و فضای کشور را با خون شهیدان عطرآگین نمود، مردم متدیّن شهرستان ملکان نیز در آن دوران هرچند که از حیث تقسیمات کشوری، بخش کوچکی بیش نبود، به ندای امام امّت لبیک گفته و با شور و شوق وصف ناپذیر در تمامی تظاهرات خیابانی بر علیه رژیم طاغوت شرکت کردند. تنها وسیلۀ ارتباط جمعی در آن زمان رادیو بود. مردم به یکدیگر اطلاع رسانی می‌‌‌کردند حتی برای شرکت در راهپیمایی‌‌‌ها به شهرهای همجوار مانند مراغه، بناب و میاندوآب عزیمت می-نمودند و در این راه شهید نوجوانی تقدیم نهال انقلاب کردند این شهید گرامی دوران انقلاب داود حشمتی است که در ۲۲ بهمن۱۳۵۷ به درجه رفیع شهادت نایل آمد و با خون خود پیروزی انقلاب را امضا نمود...(همان: ص۲۹۲).

نگاهی به وضعیّت شهرستان در ایّام انقلاب و اوایل جنگ تحمیلی: نظر بر این که منطقۀ ملکان با تعدادی از شهرهای آذربایجان غربی مثل میاندوآب، شاهین‌‌‌دژ و برخی روستاهای کُردنشین هم‌‌‌مرز می‌‌‌باشد، ایّام انقلاب و اوایل جنگ تحمیلی هشت سالۀ عراق علیه ایران، با حضور و نفوذ گروهک‌‌‌های ضد انقلاب(دمکرات، کومله و...) نا امن بود و به همین خاطر نیروهای سپاهی، بسیجی، ارتشی و انتظامی تقریباً در ۱۰کیلومتری شهر ملکان جهت مقابله با گروهک‌‌‌ها و معاندین در مسیر شهرستان‌‌‌های بوکان، میاندوآب و مهاباد مستقر شده بودند. مردم این شهرستان عمدتاً با فرهنگ جبهه و جنگ و شهادت و مسائل این قبیل آشنا بودند. گاهی مردم برای مساعدت به نیروهای رزمی(سپاهی و ارتشی) بسیج شده، برای اعزام به پایگاهها و استقرار در کوهها و روستاهای اطراف و مناطق کُردنشین، داوطلبانه ثبت‌‌‌نام می‌‌‌کردند و با جمع‌‌‌آوری برخی اقلام مورد نیاز و مواد غذایی نظیر نان، وسایل خوراکی گرمایشی و... به مناطق جنگی ارسال می‌‌‌کردند.

هر جا مجلس و یا محفلی تشکیل می‌‌‌شد، صحبت از جنگ و درگیری در روستاهای اطراف و نزدیک کُردستان بود. گاهی مجروحی یا شهیدی را در اثر درگیریها در آن محل‌‌‌ها، به این شهر می‌‌‌آوردند و با حضور قاطبۀ مردم تشییع و مراسم گرامیداشت تشکیل می‌‌‌شد و سخن‌‌‌گویان انقلاب و فرماندهان سپاه در این گونه مجالس و غالباً در مساجد افکار عمومی را بیشتر از پیش در جریان مسائل جاری قرار می‌‌‌دادند و مردم انقلابی نیز در مقابل هرگونه تهدیدات داخلی و خارجی مقاومت نشان می‌‌‌دادند.

شهرستان ملکان با توجّه به واقع شدن در نزدیکی مناطق جنگی شمال غرب کشور، حتی گروهک‌‌‌های ضد انقلاب به خود شهر ملکان هم نفوذ کرده بودند، لیکن، هوشیاری متولیّان امر و فرماندهان جنگ و هدایت روحانیّت مبارز و همیشه در صحنه و از طرفی وحدت و یکپارچگی مردم فهیم و انقلابی منطقه، تمامی توطئه‌‌‌ها و نقشه‌‌‌های دشمنان انقلاب و ایران را نقش بر آب کرد. در دوران جنگ که شهرهای مراغه و میاندوآب توسّط هواپیماهای ارتش بعثی عراق بُمب‌‌‌باران می‌‌‌شد، ملکان با توجّه به این که بین این شهرها قرار دارد، معمولاً ناامن و وضعیّت مطلوبی نداشت.(مصاحبه با علی‌‌‌رضا آذرباری، مسئول وقت بسیج ملکان، مندرج در کتاب حماسه جاوید...ص۲۶)

وضعیّت قرمز: مکان از قسمت جنوب و جنوب غربی با میاندوآب و از طرف شمال و شمال شرقی با مراغه هم‌‌‌مرز می‌‌‌باشد و این دو شهرستان در سال‌‌‌های دفاع مقدّس، مورد حملات هوایی بعثی‌‌‌ها قرار گرفتند. ولی شهرستان ملکان که آن موقع به عنوان یک بخش هنوز از زیر ساخت‌‌‌های نظامی و اداری کامل برخوردار نبود، در نتیجه، بُمب‌‌‌باران نشد اما آثار و تبعات حملات هوایی دشمن را به وضوح احساس می‌‌‌کرد. یعنی وقتی جنگنده‌‌‌های بعثی از آسمان شهر ملکان عبور می‌‌‌کردند، دیوار صوتی را می‌‌‌شکستند. به همین منظور مردم منطقه تدابیر امنیّتی را به خوبی و دقیقاً مراعات کرده و پناهگاه‌‌‌هایی را در سطح شهر و مدارس و مراکز مهّم دیگر احداث کرده بودند. در مواقع اضطراری می‌‌‌توانستند در داخل آنها پناه بگیرند. با شنیدن صدای آژیر خطر حملۀ هوایی، تمام چراغ‌‌‌ها و روشنایی‌‌‌ها را خاموش نموده تا در معرض دید هواپیماهای دشمن قرار نگیرند.(برگرفته از همان:ص۳۱)

در سال۱۳۶۵ که بسیاری از شهرهای ایران و در آذربایجان از جمله شهرهای تبریز، میانه و مراغه آماج حملات هوایی قرار گرفت، مردم عموماً طوری چراغ‌‌‌ها را روشن می‌‌‌کردند که از بیرون منازل و مراکز نمایان نباشد و در دیدرس جنگنده‌‌‌های دشمن قرار نگیرد. برای اطمینان خاطر و نتابیدن نور چراغ‌‌‌ها به بیرون از خانه‌‌‌ها، روزنه‌‌‌ها و پنجره‌‌‌ها را با پارچه‌‌‌های ضخیم و اغلب مشکی میپوشاندند... خاطرۀ یکی از فرهنگیان منطقه در این مورد شنیدنی است:          "بنده با همکاران فرهنگی خود در روستای لیلان همراه با دانش‌‌‌آموزان در حیاط مدرسه مشغول ورزش بودیم که یک دفعه چند فروند هواپیمای جنگی به سرعت از بالای سرمان گذشتند و دقایقی دیگر صدای مهیب بُمب‌‌‌باران به گوشمان رسید و لحظاتی دیگر دود سیاهی از آسمان شهر میاندوآب و اطراف را فرا گرفت ...بلافاصله اهالی فهیم لیلان برای کمک به آسیب دیدگان هموطن با خودروهای شخصی خود به سوی میاندوآب شتافتند و تا جایی که ممکن بود، به مردم حادثه دیده کمک کردند. بدین ترتیب مردم مومن و انقلابی در مواقع خطر و اضطرار، احساس مسئولیت کرده و در جهت کمک‌‌‌رسانی ایفای نقش می‌‌‌نمودند...(همان:ص۳۳)

مساجد و سازماندهی نیروها: در طول دوران دفاع مقدّس، پایگاه‌‌‌های مقاومت مساجد در نقاط مختلف منطقه تشکیل یافته بود. از مهم‌‌‌ترین آنها عبارت بود از: مسجد جامع شهر، حسینیّیۀ هدایت، مسجد چهارده معصوم(ع)، مسجد قائمیّه، مسجد صاحب‌‌‌الزمان(عج)، هم‌‌‌چنین مساجد روستاها و بخش‌‌‌های تابعه که جوانان انقلابی طی عضویّت در این پایگاه‌‌‌ها، با اصول مقدماتی رزم و کاربرد انواع سلاح‌‌‌ها آشنا می‌‌‌شدند و مربّیان سپاه و بسیج، آموزش‌‌‌های لازم و ضروری را ارایه می‌‌‌دادند و در مواقع ضروری مدارس را به عنوان محل آموزش نظامی انتخاب می‌‌‌کردند، مثل دبیرستان شهید باهنر، شهید چمران و دبیرستان امام خمینی ملکان. در این میان، پادگان"الغدیر" یکی از مراکز اصلی آموزش نظامی در این منطقه محسوب می‌‌‌شد که محل رفت‌‌‌وآمد و جنب‌‌‌و‌‌‌جوش رزمندگان اسلام در طول دفاع مقدّس بود...(همان:ص۴۷).

برای ساماندهی کمک‌‌‌های مردمی و هدایت آن به مناطق جنگی و جبهه‌‌‌های نبرد نیز(جنوب و غرب کشور) مثل همۀ نقاط کشور و استان، در شهرستان ملکان تشکیل گردیده بود که هستۀ اصلی این ستاد متشکل از نهادهای انقلابی بود که زیر نظر امام جمعۀ وقت شهر(به عنوان رئیس ستاد) فعالیّت کرده و هماهنگی امور جنگ را برعهده داشتند. امام جمعۀ شهرستان ملکان در دوران دفاع مقدّس حجۀالسلام والمسلمین شیخ‌‌‌علی امینیان بودند که از اردیبهشت۱۳۶۰ در این شهر به امامت جمعه اشتغال داشتند...(دانشنامۀ ائمۀ جمعه آ،شرقی، ج۲،ص۱۳۹۱_در آستانه چاپ)

برخی از میادین شهر و مکانها از جمله: میدان جهاد، میدان شهدا، دفتر امام جمعه، مسجد جامع، حسینییّه هدایت و... که هنوز هم یاد و خاطرۀ دوران دفاع مقدّس را تداعی میکنند، تجلّی خاطرات اهالی بخصوص رزمندگان است. مکان‌‌‌های مقدّسی که محل اعزام نیرو به جبهه و جنگ، محل تجمّع مردم و برگزاری مراسم تشییع پیکرهای پاک شهدا بودند... .

ذکر گردید که با توجّۀ به هم‌‌‌مرز بودن شهر ملکان با منطقۀ کُردنشین و منطقه جنگی میاندآب، نیاز بیشتری نسبت به امنیّت  و آرامش احساس می‌‌‌شد. چرا که گروه‌‌‌های ضد انقلاب و معاندین در اوایل انقلاب و دوران جنگ تحمیلی سعی بسیاری برای ناامن کردن منطقه داشتند تا این که زمینۀ تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جذب نیرو (زیر نظر سپاه میاندوآب) فراهم و راه اندازی گردید. سپاه ملکان در سال۱۳۶۰ از آذربایجان غربی تفکیک و تحت امر سپاه ناحیۀ مراغه(آذربایجان شرقی) پیوست و در اندک مدتی به پایگاه کشوری ارتقا یافت و نسبت به ایجاد پایگاه‌‌‌های مقاومت بسیج در سطح شهر و ۸۳ روستای تابعه اقدام نمود و نقش ارزنده‌‌‌ای را در حفظ و حراست از امنیت منطقه و آرمان‌‌‌های انقلاب و امام، شبانه روز ایفا کرده و شهدایی را تقدیم نهال انقلاب کردند.

از اقدامات مهم و گسترده سپاه منطقه، مبارزه با توطئه‌‌‌های گروهک‌‌‌ها و عناصر ضدانقلاب بود. اولین درگیری نیروهای سپاه میاندوآب با این عناصر در تاریخ۱۳/1/59 رُخ داد. تعدادی از نیروهای مخلص ملکان در این درگیری حضور کارسازی داشتند و توانستند در حوالی میاندوآب در مقابله با نفوذ گروهک‌‌‌ها نقش اساسی را در حفظ امنیّت شهرستان‌‌‌های میاندوآب و ملکان انجام دادند. یکی از وظایف و مسئولیت‌‌‌های مهم سپاه، آموزش نیروهای ارتش۲۰ میلیونی در آن دوران بود تا جوانان بیش از پیش برای دفاع از کیان اسلام و انقلاب آمادگی همیشگی داشته باشند.

جوانان مؤمن و سلحشور ملکان نیز در هر لحظه آماده بودند دست متجاوزان را از نفوذ به داخل کشور قطع کنند. درنتیجه، جوانان و مردان غیور این خطه از ابتدای امر آمادگی خود را برای یادگیری مهارت‌‌‌ها و آموزش‌‌‌های رزمی‌‌‌_نظامی نشان می-دادند. حتی در آغاز کار که هنوز ملکان دارای تشکیلات سپاه و بسیج نبود، برای یادگیری و آموزش تکمیلی فنون رزمی_نظامی به شهرهای تبریز، مراغه و میاندوآب اعزام می‌‌‌شدند. امّا بعد از تشکیل سپاه و پایگاه‌‌‌های مقاومت، بخشی از آموزش‌‌‌ها در ملکان اجرا شد و جوانان علاقه‌‌‌مند در این پایگاه‌‌‌ها با اصول جنگ و کاربرد سلاح آشنا و به مناطق جنگی اعزام می‌‌‌شدند.(حماسۀ جاوید... پیشین، تلخیص از صص۴۷_40).

پادگان الغدیر: این پادگان یکی از مراکز آموزش نظامی در منطقۀ در طول دوران دفاع مقدّس و محل جنب‌‌‌و‌‌‌جوش رزمندگان بود که از سال ۱۳۶۱فعالیّت خود را آغاز کرده بود. افرادی که برای اولین بار به جبهه‌‌‌های نبرد اعزام می‌‌‌شدند، دوره‌‌‌های یک ماهۀ آموزش نظامی و امدادی را نظیر رزم انفرادی، تخریب، کاربرد سلاح و مسائل عقیدتی زیرنظرمربیانی چون شهید حسین حق‌‌‌نظری و... در این پادگان طی می‌‌‌کردند. بعدها در این پادگان تحت نظر سپاه استان، مشمولان و بسیجیان، آموزش‌‌‌های تخصّصی سلاح نیمه سنگین را هم طی می‌‌‌کردند.(بخشی از مصاحبه علیرضا آذرباری، فرمانده وقت بسیج ملکان، همان:ص۴۷).

اردوگاه قُدس لَکلَر: این محل همان مرکز خدمات روستایی کشاورزی نوبهار بود که ما بین روستاهای لَکلَر و سُرمَلو از توابع شهرستان ملکان قرار گرفته است و در دوران دفاع مقدّس از سال۱۳۶۵ به بعد به عنوان مرکز آموزش انتخاب گردید. کلاس-های رزمی_فنون جنگی_تاکتیکی و عقیدتی و... در این مکان برگزار می‌‌‌شد. گاهی ضرورت ایجاب می‌‌‌کرد تا آموزش‌‌‌های نظامی تن به تن و گروهی نیز تعلیم داده شود تا رزمندگان با آمادگی کامل بتوانند در عملیّات‌‌‌ها حضور یابند و در پشتیبانی از جبهه‌‌‌ها همچنین اردوگاه‌‌‌ها نقش ارزنده داشتند...(علیرضا اسماعیلیان، فرمانده وقت سپاه ملکان، همان: با تلخیص۴۹).

لیلان: لیلان در دوران دفاع مقدّس، هرچند که روستایی بیش نبود، لیکن نسبت به جمعیّت خود، بیشترین شهید و رزمنده را تقدیم نهال انقلاب کرده است. لیلان هم‌‌‌اکنون یکی از بخش‌‌‌های شهرستان ملکان، واقع در۲۲ کیلومتری جنوب شرق ملکان و در۱۶۳ کیلومتری جنوب غرب تبریز مرکز استان می‌‌‌باشد.

در دوران جنگ تحمیلی جوانان غیرتمند شهر لیلان در جبهه‌‌‌های غرب و جنوب با تمام عشق و علاقۀ باطنی و اعتقادی خویش در کنار دیگر رزمندگان کشورمان از خاک میهن و مرزهای عقیدتی سیاسی دفاع جانانه کردند که تعداد ۱۵ نفر از این رزمندگان جان برکف به خیل شهیدان پیوستند... تعداد پنج نفر نیز از مبارک شهر واقع در بخش مرکزی ملکان(4کیلومتری شمال غربی این شهر) در دوران دفاع مقدّس به درجه رفیع شهادت نایل آمدند و همین طور روستاهای تابعۀ این شهرستان...(بنگرید به همان منبع).

همان‌‌‌طوری که صفحات تاریخ انقلاب اسلامی نشان می‌‌‌دهد، در دوران طلایی دفاع مقدّس، تمامی اقشار مردم با ایثار و استقامت مثال‌‌‌زدنی در قالب جهاد جانی و مالی از انقلاب و تمامیت ارضی کشور و آرمان‌‌‌های امام راحل(ره) دفاع کردند، در این میان مردم همیشه در صحنۀ شهرستان ملکان سنگ تمام گذاشتند و هر آنچه در توان داشتند، همواره دریغ نکردند. در رأس اقشار مختلف ملّت، روحانیّت مبارز منطقه بودند که علاوه بر هدایت‌‌‌ها و حمایت‌‌‌های همه جانبه و تبلیغ و روشنگری نیروهای مردمی، پشتیبانی از جبهه‌‌‌ها را برعهده داشتند و مردم نیز کمک‌‌‌های نقدی و غیرنقدی خود را به دست روحانیّت که در رأس‌‌‌شان امام جمعۀ شهر(به عنوان رئیس ستاد پشتیبانی از جبهه) قرار داشت، می‌‌‌سپردند و خود روحانیون نیز به عنوان بسیجی در جبهه‌‌‌های غرب و جنوب کشور و بین رزمندگان اسلام حضور می‌‌‌یافتند... همین‌‌‌طور قشر عظیم فرهنگی، که علاوه بر امر تبلیغات مؤثر و مستمر، در بیرون از فضای آموزشی، نقش و سهم به‌‌‌سزایی را در دوران دفاع مقدس ایفا کردند و اساساً خود آموزش و پرورش و فرهنگیان و معلمان منطقه از اعضای اصلی ستاد پشتیبانی از جنگ و جبهه‌‌‌ها بودند و حتی بعضاً دیده می‌‌‌شد در مقطعی، کل دانش‌‌‌آموزان یک کلاس به جبهه اعزام می‌‌‌شدند و معلّمان در کار جمع‌‌‌آوری کمک‌‌‌های مردمی در مدارس بسیار فعالیت می‌‌‌کردند و تحویل ستادهای مستقر در منطقه می‌‌‌نمودند. چه بسیار دانش‌‌‌آموزانی که با تعطیل کردن درس و مشق و مخدوش کردن شناسنامه‌‌‌های خود و راضی کردن پدر و مادر برای اعزام به جبهه‌‌‌ها و حضور در کنار رزمندگان لحظه شماری کردند. اهمیّت حضور این قشر به حدی بود که رهبر انقلاب فرمودند:"هیچ سنگری ندیدم که خون دانش‌‌‌آموزان آن را رنگین نکرده باشد..." هنوز هم در خاطره‌‌‌ها مانده که دانش‌‌‌آموزان پول‌‌‌های خود را در قلک‌‌‌هایی که به شکل تانک و نارنجک بود، جمع‌‌‌آوری کرده و می‌‌‌نوشتند"جنگ جنگ تا پیروزی" و به رزمندگان می‌‌‌فرستادند و این روش، روحیۀ عجیبی در بین رزمندگان ایجاد می‌‌‌کرد... .

در این میان حتی کم سن‌‌‌و‌‌‌سال‌‌‌ترین رزمنده‌‌‌ها پا به میدان نبرد و مبارزه با دشمن پرداختند و ناب‌‌‌ترین لحظات حماسی را در تاریخ انقلاب اسلامی خلق کردند هر چند از نظر سنّی کوچک بودند، ولی از حیث روحی و معنوی، درک و فهم بزرگ داشتند این کوچک مردان پا به پای مردان بزرگ تاریخ در شهرستان ملکان سهمی از اعزام‌‌‌ها و رزمندگان و شهیدان شاهد را به خود اختصاص دادند که مردم غیور ملکان به داشتنی چنین فرزندانی رشید همواره به خود می‌‌‌بالند. از بین کل شهدای شهرستان ملکان، تعداد۲۶ نفر دانش‌‌‌آموز شهید وجود دارد از جمله دانش‌‌‌آموزان شهید اکبر نظافت، جواد خدامحمّدی، قادر خلیق، قلی بقایی، زلفعلی رضایی و...یادوارۀ شهدای منطقه، اعم از دانش‌‌‌آموزی، دانشجویی و... هرساله برگزار می‌‌‌گردد. برخی از این عزیزان شهید جزو شهدای شاخص منطقه معرفی شده‌‌‌اند...(ر.ک:همان)

اوّلین اعزام: اعزام نیرو از شهرستان ملکان (بطوری‌‌‌که در سطور قبل اشاره شد) دارای تشکیلات سازمان یافته نبود و علاقمندان از شهرهای همجوار مانند مراغه، میاندوآب و تبریز به جبهه‌‌‌ها اعزام می‌‌‌شدند. در آبان۱۳۶۰ حدود ۹نفر از جوانان این شهر در پادگان الغدیر جمع شده و بعد از هماهنگی‌‌‌های لازم به اردوگاه فتح‌‌‌المبین مراغه رفته، بعد از گذراندن آموزش‌‌‌های ضروری، در جبهه‌‌‌ها حضور یافتند... از بین اولین رزمندگان اعزامی ملکان به مناطق جنگی، محمّد اسماعیلیان و اصغر فتوحی شهید شدند که جا دارد یاد و خاطرۀ این عزیزان و تمامی شهدای منطقه گرامی داشته شود.(علیرضا اسماعیلیان، همان:ص۱۶۷با تخلص) عملیات مطلع الفجر هم برای رزمندگان ملکانی خاطره انگیز است. قبل از این عملیّات، اولین اعزام رسمی به تعداد ۱۲نفر از ملکان به جبهه‌‌‌های نبرد انجام گرفت و در این عملیات شرکت کردند که یاور‌‌‌پورمحسنی به درجۀ رفیع شهادت نایل آمد.(پرویز علیپور، همان)

هم‌‌‌چنین شرکت فعالانه و حضور کارساز دیگر اقشار مردم، نظیر دانشجویان، اصناف و بازاریان، کارگران و کشاورزان، هنرمندان، پزشکان و امدادگران، و بالاخرۀ بانوان پُرافتخار که با حضورشان در تمامی صحنه‌‌‌های انقلاب بویژه در امر پشتیبانی و امدادرسانی، تربیت فرزندان مؤمن و انقلابی، مشارکت مضاعفی داشتند و با تشویق و ترغیب همسران و فرزندان خود برای حضور در جبهه‌‌‌ها، سختی‌‌‌ها را به جان خریدند و در جهت جمع‌‌‌آوری کمک‌‌‌ها، پخت ‌‌‌نان، تهیه اقلام مورد نیاز رزمندگان، مهّم‌‌‌ترین نقش را در پشتیبانی از جبهه و جنگ ایفا کردند.

وقتی به پیام‌‌‌های خانوادۀ شهدای شهرستان ملکان نگاه می‌‌‌کنیم، بزرگی روحی و عظمت شهید را در می‌‌‌یابیم. در پیام پدر و مادر شهید آصف ترابی از شهدای روستای"تازه قلعه" می‌‌‌خوانیم: "پدران و مادران از این که فرزندتان را از دست داده‌‌‌اید، ناراحت نباشید، بلکه افتخار کنید که در راه اسلام و انقلاب فدا شدند. فرزند شما زنده است، چون قران کریم وعده داده و وعدۀ قرآن محقّق می‌‌‌شود..." (نشریۀ یادوارۀ شهدای شهرستان ملکان، ص۱۷_همان).

مآخذ: ادارۀ کل میراث فرهنگی و گردشگری آ.شرقی(1399)، راهنمای گردشگری ملکان، تبریز: کانون تبلیغاتی پارسیان.؛ بنیاد شهید انقلاب اسلامی ملکان(1388) یادوارۀ شهدای شهرستان ملکان و یادنامه‌‌‌های موجود دیگر و برخی سایت‌‌‌ها ؛ خاماچی، بهروز(1370) فرهنگ جغرافیایی آذربایجان شرقی، تهران: انتشارات سروش؛ خدادادی، سلمان_ بیگ بابایی، بشیر(1385) سیمای جغرافیایی شهرستان ملکان، چاپ ایثار ملکان؛ دهخدا، علی اکبر(1377) لغت‌‌‌نامۀ دهخدا(مجلّد۱۴) تهران: مؤسسۀ انتشارات دانشگاه تهران؛ سلیمان‌‌‌پور، مهدی(1386) بررسی تقسیمات کشوری و سازمان اداری آذربایجان شرقی در یکصد سال اخیر، تبریز: سازمان مدیریت و برنامه‌‌‌ریزی آ،شرقی؛ هوشیاری، بلال_ امیری، محمّد باقر(1397) حماسۀ جاوید"نقش شهرستان ملکان در دفاع مقدّس"، تبریز: انتشارات۳۱ عاشورا.


/ احد علامی/

مَلِکان

شناسه مدخل۶۳۴۷۱۸
شناسه مقاله۱۵۰۸
استانآذربایجان شرقی
کارگروهدفاع مقدس
گروهجغرافیا و نظامی
زیرگروهشهرستان
ارجاعیخیر
جلد چاپیجلد اول
آخرین ویرایشچهارشنبه، ۱۴۰۳/۱۰/۰۵

دانشنامهٔ استانی دفاع مقدس



نمایش بیشتر