احمدی، سید داوود (8 خرداد ۱۳۴۳- 5 مرداد ۱۳۶۴)، معاون گردان ۵ النصر از تیپ ۱۱۰ شهید بروجردی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
سید داوود فرزند محمد و زهرا میرزائی در روستای آستانه از توابع شهرستان شازند* در خانوادهای مذهبی با بضاعت مالی اندک زاده شد. پدرش کارگر بود. سید داوود فرزند آخر خانواده بود و یک خواهر و چهار برادر داشت (احمدی).
او در شش سالگی دراثر سقوط از ارتفاع به کُما رفت و بهرغم درمانهای پزشکی بهبود نیافت تا اینکه بهطرز معجزهواری به هوش آمد و سلامتی خود را بازیافت. قرآن را پیش از ورود به مدرسه فراگرفت و با خانواده در مراسم مذهبی شرکت میکرد. دورة ابتدایی را در مدرسة حکیم نظامی زادگاهش گذراند. تا اینکه برای کمک به معیشت خانواده تحصیل را رها کرد کرد و با پدر به کارگری مشغول شد (همو).
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در زمستان ۱۳۶۰ ش، در تأسیس پایگاه بسیج شهید چمران آستانه همکاری مؤثر داشت و پس از عضویت در بسیج کارهایی بسیار انجام داد (پاکپور).
در ۸ خرداد ۱۳۶۲ (سپاه، گواهی ... )، برای گذراندن خدمت سربازی در سپاه پاسداران داوطلب شد (بهاری) و تا ۳۱ تیر ۱۳۶۲، دورة آموزش سربازی را در پادگان شهید کلاهدوز سمنان گذراند (سپاه، نامۀ معرفی به کارگزینی منطقه یک). در ادامه، در مرداد ۱۳۶۲، برای ادامة خدمت سربازی به قرارگاه حمزه سیدالشهدای آذربایجان غربی منتقل شد و در بخش حفاظت خدمت کرد (همان، نامۀ معرفی به کارگزینی منطقۀ ۱۱، سند مورخ ۱۸ مرداد ۱۳۶۲). او در ۲۳ آذر ۱۳۶۲، پس از عضویت رسمی در قرارگاه حمزه سیدالشهدا، به تیپ ۱۱۰ شهید بروجردی در مهاباد، جنوب استان آذربایجان غربی، معرفی شد (همان، سند مورخ ۱۴ شهریور ۱۳۶۳)؛ سپس، به گردان ۵ النصر این تیپ پیوست و نخست مسئول دسته و بعدازآن معاون گروهان مالک اشتر شد و در مأموریتهای مقابله با حزب کومله و دموکرات، از گروههای مخالف انقلاب اسلامی، شرکت کرد (سیاوشی).
در شهریور ۱۳۶۳، به یگان حفاظت سپاه مهاباد منتقل شد (سپاه، حکم مأموریت) و در مأموریتهای مختلف، ازجمله: حفاظت از امامجمعه مهاباد حضور یافت (شاعری). او در یکی از این مأموریتها، سید علی خامنهای، رئیسجمهور وقت و رهبر کنونی انقلاب اسلامی، را از مهاباد تا اراک همراهی کرد (احمدی).
در ۱۳ بهمن ۱۳۶۳، بار دیگر به گردان ۵ النصر تیپ ۱۱۰ بازگشت (سپاه، نامه به کارگزینی، سند مورخ ۱۳ بهمن ۱۳۶۳) و در سِمت معاون گردان به مأموریت مقابله با گروههای ضد انقلاب در روستاهای اطراف مهاباد گسیل شد. او در عملیات مهم لیلهالقدر (30 خرداد ۱۳۶۳)، که با هدف مقابله با گروههای ضد انقلاب در روستاها و ارتفاعات نوار مرزی اورمیه با کشور ترکیه اجرا شد («مستند ... »، بش)، در پاکسازی منطقۀ مرزی سِرُو در ۵۵کیلومتری شمال غرب شهر اورمیه، عملکرد مؤثری داشت و فرماندهای از گروه دموکرات را به هلاکت رساند. پسازآن، فرماندهی یگان تصمیم گرفت سمت وی را به فرماندهی گردان ارتقا دهد (شاعری).
در ادامه، احمدی به مأموریتی در منطقة خوشگدان درّه شیلِر، در مرز مریوان و عراق، گسیل شد (همو) و پس از تصرف آن منطقه که مسیر دشوارگذری داشت، با پاتک گروههای ضد انقلاب در محاصره قرار گرفت (مرادی). در این محاصره، نخست دراثر اصابت گلوله به شکم، بخشی از رودهاش خارج شد و با پارچهای شکمش را بست؛ سپس، با اصابت گلولهای به صورتش به شهادت رسید. و پیکرش را پس از تشییع در زادگاهش به خاک سپردند (باقرزاده).
او فردی مهربان، متواضع، شجاع بود و در استفادة شخصی از اموال دولتی احتیاط میکرد (احمدی). در کمک به مستمندان و دستگیری از افراد ناتوان پیشقدم بود؛ بهطوریکه در فصول سرد در آستانه، سوخت موردنیاز آنها را تهیه و پشتبام منازل را برفروبی میکرد (مشهدی).
در وصیتنامة شهید احمدی آمده است: «سلام بر همة رزمندگان اسلام و پدر و مادر عزیزم و درود بر رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی(ره) بتشکن. قبل از هر چیز، لازم میدانم که انگیزة خودم را از رفتن در این راه، که همان راه پاک الله است، بیان کنم. شاید نتیجهای برای نسل آینده و خوانندگان عزیز داشته باشد. من از آن روزی که خودم را شناختم، متوجه شدم که باید هدفی را برای خودم پیدا کنم و دنبالهرو آن هدف باشم. هدف خود را جبهه و نبرد علنی حق علیه باطل دانستم و امیدوارم که بهترین راه را در زندگی انتخاب کرده باشم. پدر و مادر عزیزم، من خودم باغی را مشاهده میکردم که در آن باغ، لالههای زیادی روییده بود. بعضی از این لالهها بهحدِ اعلا سرخ شده بودند و بعضی هنوز بهحدِ اعلا نرسیده بودند. باغ زیبایی بود. لالهها نسبت به هم مهربان و صمیمی بودند. به یکدیگر سفارش میکردند که درصورتیکه یکی از آنها زودتر چیده شد، سفارش بقیه را نزد خدایش بکند. خیلی زیبا بود. این باغ یک باغبان داشت که در جماران بود. همیشه خواهان این بود که ای کاش من هم در میان این باغ بودم» (ص، ۱۷۰).
بهپاس نکوداشت شهید، نامش را بر بخشی از مسیر جادۀ کمربندی آستانه - هندودر، از توابع شهرستان شازند، نهادهاند (احمدی).
مآخذ: احمدی، سید کمال (برادر شهید)، مصاحبه با ابوالقاسم صفرزاده، ۶ مرداد ۱۴۰۰؛ باقرزاده، محسن (همرزم شهید)، مصاحبه با همو، ۲۲ دی ۱۴۰۳؛ بهاری، عبدالله (همرزم شهید)، مصاحبه با همو، ۱۹ دی ۱۴۰۳؛ پاکپور، جواد (همرزم شهید)، مصاحبه با همو، ۸ دی ۱۴۰۳؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حکم مأموریت، سند مورخ ۱۹ شهریور ۱۳۶۳، شم بازیابی۰۱۴-N-00257، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان مرکزی؛ همان، گواهی خدمت، سند مورخ ۱۵ اسفند ۱۳۷۲، شم بازیابی ۰۰۷-N-00257، موجود در همانجا؛ همان، نامۀ معرفی به کارگزینی منطقۀ ۱، سند مورخ ۱ مرداد ۱۳۶۲، شم بازیابی ۰۱۱-N-00257، موجود در همانجا؛ همان، نامۀ معرفی به کارگزینی منطقۀ ۱۱، سند مورخ ۱۸ مرداد ۱۳۶۲، شم بازیابی ۰۱۲-N-00257، موجود در همانجا؛ همان، نامۀ معرفی به کارگزینی منطقۀ ۱۱، سند مورخ ۱۴ شهریور ۱۳۶۳، شم بازیابی ۰۱۳-N-00257، موجود در همانجا؛ همان، نامۀ معرفی به کارگزینی، سند مورخ ۱۳ بهمن ۱۳۶۳، شم بازیابی ۰۰۶-N-00257، موجود در همانجا؛ سیاوشی، پاشا (همرزم شهید)، مصاحبه با ابوالقاسم صفرزاده، ۱۱ بهمن ۱۴۰۳؛ شاعری، حمید (همرزم شهید)، مصاحبه با همو، ۴ بهمن ۱۴۰۳؛ مرادی، عطاءالله (همرزم شهید)، مصاحبه با همو، همان؛ «مستند عملیات لیلهالقدر در ارومیه رونمایی میشود» (بارگذاری: ۱۷ تیر ۱۳۹۷)، خبرگزاری جمهوری اسلامی، <www.irna.ir> (دسترسی: ۱۵ بهمن ۱۴۰۳)؛ مشهدی، علی (دوست شهید)، مصاحبه با ابوالقاسم صفرزاده، ۱۸ دی ۱۴۰۳؛ ملکی، عبدالرضا، ستارگان سرزمین آفتاب، اراک: ستارگان سرزمین آفتاب وابسته به مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سپاه روحالله استان مرکزی، ۱۳۹۸ ش.
/رقیه خاموشی، عاطفه یعقوبی/