به نظر می‌رسد ارتباط با اینترنت قطع است.

اتصال دستگاه با اینترنت را بررسی کنید ...

بازگیر، عنایت‌الله

استان کهگیلویه و بویراحمد

بازگیر، عنایت‌الله

دفاع مقدسشهدا و اشخاصفرمانده گردان و همطراز (جانشین یا معاونین)
استان کهگیلویه و بویراحمد
آخرین ویرایش: ۱۴۰۳/۱۰/۱۴

بازگیر، عنایت‌‌‌‌‌‌‌‌الله (15 اردیبهشت ۱۳۴۲-21 بهمن ۱۳۶۴) فرماندۀ گردان حضرت زینب(س) لشکر ۱۹ فجر نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.

تولد وی، در شناسنامه ۱۳۴۰ ش ثبت شده ‌‌‌‌‌‌‌‌است، اما « 1342ش، در جوار مرقد امامزاده نورالدین(ع)، واقع در روستای رودشور / دم عبّاس، روستایی محروم در ۷۵ کیلومتری شهر دهدشت، به دنیا آمد ( شکیب‌‌‌‌‌‌‌‌خواه و رفیعی، ص ۵).

پدرش خداخواست، کشاورز و مادرش سیده ماهیجان برزین، خانه‌‌‌‌‌‌‌‌دار بود (بازگیر، بش). در ؛ ۱۳۴۹ش، تحصیل خود را آغاز و تا چهارم ابتدایی را در روستای محل زادگاهش سپری کرد. مدرسۀ روستای رودشور، پایۀ پنجم نداشت؛ بنابراین، برای تحصیل، راهی دهدشت شد و دورۀ تحصیل راهنمایی وی نیز، در شهر دهدشت، ۱۳۵۷ ش به پایان رسید ( همو).

در دهدشت، پای ثابت مسجد و مجالس وعظ و روضه بود. به گفتۀ شکرالله واهبی‌‌‌‌‌‌‌‌زاده، همکلاس دبستانی‌‌‌‌‌‌‌‌اش، کمتر کسی با عبا به مسجد می‌‌‌‌‌‌‌‌رفت، ولی او این کار را انجام می‌‌‌‌‌‌‌‌داد و اولِ وقت، نمازش را به جا می‌‌‌‌‌‌‌‌آورد  (بزرگمهرنژاد و داوری، ص۴۳). تزکیۀ نفس را از همان سن کم آغاز کرده بود و قرائت قرآن و زیارت عاشورا را ترک نمی‌‌‌‌‌‌‌‌گفت.

همزمان با شکل گیری انقلاب اسلامی در مساجد و راهپیمایی‌‌‌‌‌‌‌‌ها، دیگران را برای پیشبرد اهداف انقلاب، ترغیب می‌‌‌‌‌‌‌‌کرد. در شکل‌‌‌‌‌‌‌‌دهی راهپیمایی‌‌‌‌‌‌‌‌های دانش‌‌‌‌‌‌‌‌آموزی و برگزاری مراسم انقلابی در شهرستان کهگیلویه و بهبهان، مؤثر بود. چندین مرتبه با نیروهای ژاندارمری درگیری داشت و توسط هنگ ژاندارمری شهر دهدشت بازداشت ‌‌‌‌‌‌‌‌شد ( همو، ص ۳۶). در تابستان۱۳۵۷ ش‌‌‌‌‌‌‌‌،   برای کار، به همراه پدرش راهی بنادر جنوبی کشور ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شد و در بندر امام خمینی (ره) (بندر شاهپور سابق) استان خوزستان، مدتی را در شرکت ترانس ترمینال مشغول به کار بود که آنجا، با توجه به آگاهی از انقلاب مردم ایران، با عضویت در انجمن اسلامی شرکت « ترانس ترمینال»، با سخن گفتن از انقلاب و روشنگری، به فعالیت‌‌‌‌‌‌‌‌های انقلابی ‌‌‌‌‌‌‌‌پرداخت (بازگیر، بش).

مهر ۱۳۵۸، در هنرستان شمس (شهید باهنر فعلی ) شهر دهدشت، در رشتۀ « برق ساختمان» درس خود را ادامه داد. انجمن اسلامی دانش‌‌‌‌‌‌‌‌آموزی دهدشت را هدایت می‌‌‌‌‌‌‌‌کرد ( همو). تابستان ۱۳۵۹ نیز، در همان شرکت ترانس ترمینال مشغول به کار بود و مهر ماه نیز به درس خود ادامه داد. ۱۳۶۰، از طرف سپاه دهدشت، شش ماه به عنوان نیروی بسیجی به صورت داوطلب در جبهه‌‌‌‌‌‌‌‌های جنگ در جنوب، حضور پیدا کرد و در نیمۀ دوم همان سال، به عضویت سپاه پاسداران دهدشت درآمد و دورۀ آموزش خود را در پادگان آموزشی شهید عبدالله مسگر شیراز گذراند (همو ).

او در فرم استخدام خود، انگیزۀ پیوستن به سپاه پاسداران را اینگونه آورده است: « ... سپاه یک ارگان قانونی است و برای جامعه خدمت می‌‌‌‌‌‌‌‌کند که در واقع مهم‌‌‌‌‌‌‌‌ترین خدمت را که همان جلوگیری از اغتشاشات و حضور مداوم در جبهه‌‌‌‌‌‌‌‌هاست، انجام می‌‌‌‌‌‌‌‌دهد و این اخلاق و رفتار پاسداران باعث علاقه‌‌‌‌‌‌‌‌مندی من به سپاه شد » (بزرگمهرنژاد و داوری، ص ۵۱).

در ۵ مهر ۱۳۶۰  عملیات  عملیات ثامن‌‌‌‌‌‌‌‌الائمه با هدف شکست حصر آبادان ، که توسط نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام شد، جمعی یکی از گردان‌‌‌‌‌‌‌‌های اعزامی از منطقۀ ۹ سپاه پاسداران، شرکت کرد. همچنین، آذر همان سال؛ در عملیات طریق‌‌‌‌‌‌‌‌القدس، به فرماندهی مشترک سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی با اهدافی چون آزادسازی شهر بستان و روستاهای همجوار در مناطق دشت‌آزادگان، بُستان و سوسنگرد، انجام شد، نیز در یکی از آن گردان‌‌‌‌‌‌‌‌ها، در دشت آزادگان، آرپی‌‌‌‌‌‌‌‌جی-زن بود. در آن عملیات، با رشادت، با دور زدن سنگر دشمن توانست خدمۀ توپ مسلسل چهارلول را اسیر کند که با این اقدام، نیروها به مسیر پیشروی ادامه دادند ( شکیب‌‌‌‌‌‌‌‌خواه و رفیعی، ص ۱۵-16). در این عملیات، یک اسیر عراقی را با احترام به عقب انتقال داد (بزرگمهرنژاد و داوری، ص ۴۴-45).

فروردین ۱۳۶۱، عملیات فتح‌‌‌‌‌‌‌‌المبین با فرماندهی مشترک سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران، در جبهۀ جنوبی، در منطقه غرب شهرهای شوش و دهلران، با اهدافی از جمله، آزادسازی بخش وسیعی از مناطق اشغال شدۀ منطقه غرب دزفول شوش و اندیمشک، همچون سایت ۴ و ۵ رادار و ده‌ها روستا انجام شد. عنایت‌‌‌‌‌‌‌‌الله بازگیر، به عنوان فرمانده گروهان یکی از گردان‌‌‌‌‌‌‌‌های تیپ ۳۳ المهدی با نیروهای تحت‌‌‌‌‌‌‌‌الامر خویش، در آن عملیات شرکت کرد و در منطقۀ غرب شوش و دزفول به مواضع دشمن حمله برد (سیدی، بش).

او نیز، اردیبهشت و خرداد ۱۳۶۱، در عملیات آزادسازی خرمشهر، بیت‌‌‌‌‌‌‌‌المقدس که در منطقۀ دشت آزادگان، بصورت مشترک توسط سپاه و ارتش برای آزادسازی تمام خرمشهر ایستادگی انجام گرفت، در یکی از گردان-های تحت امر تیپ ۳۳ المهدی(عج) به عنوان یک رزمنده تک ور  شرکت کرد( واهبی‌‌‌‌‌‌‌‌زاده، بش).

تیر ۱۳۶۱، سپاه و ارتش بصورت مشترک عملیات رمضان را به عنوان یکی از بزرگترین نبردهای زرهی، با هدف دستیابی به منطقه شرق بصره طرح‌‌‌‌‌‌‌‌ریزی و اجرا کردند که گروهان بازگیر از گردان ابوذر تیپ امام سجاد (ع)، در آن عملیات، برای رسیدن به مواضع دشمن در خاک عراق، تلاش فراوانی کرد. در آبان همان سال نیز، در منطقۀ دهلران و موسیان، با همان مسؤولیت، در عملیات محرم، عملیات مشترک نیروی زمینی ارتش و سپاه پاسداران، با هدف تصرف ارتفاعات سرکوب منطقۀ حمرین و قرار گرفتن در موضع برتر تاکتیکی، شرکت کرد (سیدی، بش). گردان ابوذر که از گردان‌‌‌‌‌‌‌‌های خط شکن بود، فروردین و مرداد ۱۳۶۲ نیز، در عملیات‌‌‌‌‌‌‌‌های والفجر ۱ و والفجر ۳، که با فرماندهی مشترک سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران، به ترتیب در منطقۀ فکه با هدف قطع ارتباط بصره با سایر نقاط عراق و در مهران با هدف آزادسازی شهر مهران از زیر دید و تیر ارتش عراق و آسان سازی برقراری ارتباط شهرهای دهلران به مهران و نیز ایلام به مهران انجام شد، عنایت‌‌‌‌‌‌‌‌الله بازگیر با همان مسئولیت فرمانده گروهانی با گروهان تحت امر، از خود دلاوری‌‌‌‌‌‌‌‌ها نشان داد (بازگیر، بش ).

بازگیر، آذر ۱۳۶۲ با سیده زهرا اسلامیان ازدواج کرد و صاحب فرزندی شد که نام معصومه را بر آن نهاد، اما خانه و خانواده او را از رفتن به جبهه بازنداشت ( بازگیر، بش). اسفند ۱۳۶۲، به مقام معاون گردانی گردان ابوذر از لشکر ۱۹ فجر رسید و در هور العظیم، در عملیات تهاجمی خیبر که بصورت مشترک توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران با هدف انهدام نیروهای سپاه سوم عراق و تأمین جزایر مجنون شمالی و جنوبی انجام گرفت، شرکت کرد.

روحیۀ دلاوری و خودگذشتگی بازگیر موجب می‌‌‌‌‌‌‌‌شد که از خطر نهراسد؛ وی در اسفند ۱۳۶۳، در عملیات بدر که در همان منطقۀ هوالعظیم برای تسخیر بزرگراه بغداد- بصره انجام شد، با همان مسؤولیت معاون گردانی به قلب خطوط دفاعی نیروهای عراقی زد (سیدی، بش).

اردیبهشت ۱۳۶۴، در منطقۀ عملیاتی دهلران، عملیات قدس ۳ برای درگیر نگه‌‌‌‌‌‌‌‌داشتن دشمن و تضعیف قوای آن، توسط لشکر ۱۹ فجر طراحی شد. عنایت‌‌‌‌‌‌‌‌الله بازگیر؛ معاون گردان امام علی(ع) از لشکر ۱۹ فجر، مسؤولیت اولیۀ عملیات ایذایی در خاک دشمن را به عهده گرفت. او با نفوذ به قلب نیروهای عراق و ورود به سنگر افسر ارشد بعثی، وی را خفه و ارتباط نیروهای دشمن را قطع کرد (شریفی، بش). بازگیر، در این عملیات، از ناحیه دست چپ مجروح شد، اما جبهه‌‌‌‌‌‌‌‌های جنگ را ترک نکرد (بازگیر، بش). پس از سال‌‌‌‌‌‌‌‌ها حضور در دفاع مقدس، سرانجام در عملیات آبی خاکی والفجر ۸ که در بهمن ۱۳۶۴، با عبور از اروند، برای تصرف شهر فاو، انجام گرفت، در حالی که معاون گردان امام علی (ع) بود، پس از شهادت فرماندۀ گردان حضرت زینب (س) از لشکر ۱۹ فجر، در حین عملیات، فرماندهی آن گردان را به وی سپردند و در نهایت،  درهمین عملیات به شهادت رسید (بزرگمهرنژاد، بش).

پیکر وی پس از تشییع، در گلزار شهدای شهر دهدشت به خاک سپرده شد (بازگیر، بش). به منظور پاسداشت یاد این سردار شهید، بلواری در مرکز شهر دهدشت و همچنین، مدرسه‌‌‌‌‌‌‌‌ای در روستای بید انجیر بخش دشمن‌‌‌‌‌‌‌‌زیاری حوزۀ شهرستان کهگیلویه به نام او نامگذاری شده است ( بازگیر، بش).

پدر وی روایت کرده: شب شهادت فرزندم، خواب دیدم که تیر به دستش خورده و دستش را در حالتی که آرپی‌‌‌‌‌‌‌‌جی در دست داشت، پانسمان می‌‌‌‌‌‌‌‌کرد. صبح که از خواب بلند شدم، به همراه همسرم که او هم منقلب شده بود، به تعاون سپاه رفتم. یکی از دوستانم گفت: همسر شما چرا ناراحت است؟ گفتم: نگران پسرش است. آنجا بود که خبر شهادت پسرم را به ما دادند ( بزرگمهرنژاد و داوری، ص ۴۳).

از مهم‌‌‌‌‌‌‌‌ترین ویژگی‌‌‌‌‌‌‌‌های اخلاقی شهید بازگیر، پایبندی به مسائل دینی، متانت و راستی و درستی بود، که این خصوصیات، موجب عشق و علاقۀ آشنایان و فامیل و همچنین دوستانش به وی شده بود (بازگیر، بش).

در قسمتی از وصیت‌‌‌‌‌‌‌‌نامۀ شهید آمده است: « سعی کرده‌‌‌‌‌‌‌‌ام که فقط و فقط برای رضای خدا و خشنودی او و اطاعت امر او به جبهه بروم و هیچ نیرو و عامل دیگری محرک من نبود. من کوشیده‌‌‌‌‌‌‌‌ام که حتی شهادت، که خود کمال بزرگی است و آرزوی متقیان در طول تاریخ بوده‌‌‌‌‌‌‌‌است، هدفم قرار نگیرد. من نه به این منظور که در جبهه شهید شوم و از این دنیا خلاص شوم و خود را از گرفتاری‌‌‌‌‌‌‌‌ها و بدبختی‌‌‌‌‌‌‌‌های آن آزاد کنم به جبهه می‌‌‌‌‌‌‌‌روم، بلکه خدا خودش می‌‌‌‌‌‌‌‌داند که همیشه از او می‌‌‌‌‌‌‌‌خواستم به من توفیق خدمت و اطاعت خالصانه عطا بفرماید و هر چه رنج و گرفتاری در این دنیا هست، در صورتی که انسان‌‌‌‌‌‌‌‌ساز و در جهت قرب به او و مایۀ تکامل در مسیر رضایت الی‌‌‌‌‌‌‌‌الله باشد، از من دریغ نفرماید که بودن در این دنیا و عبادت او و کشیدن رنج و درد در راه خدا، بالاترین لذت را دارد».

مآخذ: بازگیر، هدایت‌‌‌‌‌‌‌‌الله ( برادر شهید)، الله‌‌‌‌‌‌‌‌کرم عباسی،۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۸. بزرگمهرنژاد، فتحعلی و داوری، فریدون، ایل خورشید۶، امتداد آسمان، سی‌‌‌‌‌‌‌‌سخت: انتشارات فرهنگ مانا، ۱۳۹۲ش. بزرگمهرنژاد، فتحعلی( همرزم شهید و پژوهشگر حوزۀ دفاع مقدس)، الله‌‌‌‌‌‌‌‌کرم عباسی، ۱۸ مهر ۱۳۹۹. شریفی، عزیزالله( همرزم شهید)، یادداشت‌‌‌‌‌‌‌‌های منتشر نشده، موجود در آرشیو مرکز حفظ آثار و نشر ارزش‌‌‌‌‌‌‌‌های دفاع مقدس سپاه فتح. سیدی، مندنی( همرزم و فرماندۀ گردان شهید؛ گردان ابوذر از تیپ امام سجاد (ع) و گردان امام علی (ع) از لشکر ۱۹ فجر)، الله‌‌‌‌‌‌‌‌کرم عباسی، ۱۵ مهر ۱۳۹۹. شکیب‌‌‌‌‌‌‌‌خواه، ایمان و رفیعی، میترا، عقاب جنوب، خاطرات سردار شهید عنایت‌‌‌‌‌‌‌‌الله بازگیر، یاسوج: انتشارات فتح دنا، با حمایت مرکز حفظ آثار و نشر ارزش‌‌‌‌‌‌‌‌های دفاع مقدس سپاه فتح، ۱۳۹۵ش. مرکز حفظ آثار و نشر ارزش‌‌‌‌‌‌‌‌های دفاع مقدس سپاه فتح استان کهگیلویه و بویراحمد، پروندۀ شهید.

واهبی‌‌‌‌‌‌‌‌زاده، شکرالله ( دوست و همرزم شهید)، الله‌‌‌‌‌‌‌‌کرم عباسی، ۲۵ دی ۱۳۹۹.

/ الله‌‌‌‌‌‌‌‌کرم عباسی/

بازگیر، عنایت‌الله

شناسه مدخل۶۳۸۱۹۸
شناسه مقاله۱۶۳۰
استانکهگیلویه و بویراحمد
کارگروهدفاع مقدس
گروهشهدا و اشخاص
زیرگروهفرمانده گردان و همطراز (جانشین یا معاونین)
ارجاعیخیر
جلد چاپیجلد اول
آخرین ویرایشجمعه، ۱۴۰۳/۱۰/۱۴

دانشنامهٔ استانی دفاع مقدس



نمایش بیشتر