به نظر می‌رسد ارتباط با اینترنت قطع است.

اتصال دستگاه با اینترنت را بررسی کنید ...

حیاک، عزیز

استان آذربایجان غربی

حیاک، عزیز

دفاع مقدسشهدا و اشخاصاشخاص متوفی از فرماندهان گردان به بالا و همطراز
استان آذربایجان غربی
آخرین ویرایش: ۱۴۰۳/۱۰/۰۵

حیّاک، عزیز (23 مهر ۱۳۱۸–12 اسفند ۱۳۹۳)، فرمانده پیشمرگان کرد مسلمان سردشت و پیشکسوت بسیجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سردشت.

او در روستای کانی بید واقع در حومة شهر سردشت از توابع استان آذربایجان‌غربی از خانواده‌ای متدین، مورد احترام مردم و از لحاظ اقتصادی متوسط متولد شد (رحیمی، ص ۱۷). پدرش علی، کشاورز و باغدار بود و مادرش خورشید قرنی نام داشت. چهار برادر و دو خواهر داشت و عزیز فرزند سوم خانواده بود. سواد کمی داشت و از نوجوانی در امور کشاورزی کمک‌کار پدر بود (حیاک). عزیز حیاک دوبار اقدام به ازدواج کرد. مرحومه زهرا شیخی و مرحومه  فاطمه خضری  همسران ایشان بودند. از آنها یازده فرزند (چهار پسر و  هفت دختر ) به یادگارمانده است (حیاک، کاوه).

عزیز در ۱۳۳۶ ش به عراق رفت و جزو مبارزان ملامصطفی بارزانی شد (رحیمی، ص ۱۸). پس از یازده سال  در ۱۳۴۷ ش به ایران برگشت و در شهرک ربط واقع در شمال شهر سردشت استان آذربایجان غربی ساکن شد. (حیاک، کاوه)

همزمان با شروع انقلاب اسلامی در ۱۳۵۷ ش جزو انقلابیون بود و در تظاهرات ۱۴ آذر ۱۳۵۷ سردشت که نه نفر شهید شدند، حضوری فعال و پررنگ داشت (حیاک، کاوه).

بعداز پیروزی انقلاب اسلامی در اواخر فروردین ۱۳۵۸ به نقده رفت ولی با رفتاری که در ایست و بازرسی نزدیکی نقده از عناصر حزب دمکرات که سعی می‌کردند راننده غیرمسلح بی‌گناهی را ترور کنند، دید، به ماهیت حزب دمکرات پی برده و از آنها جدا شد (حیاک، عزیز). در ۱۳۵۸ ش عضو شورای اسلامی شهرک ربط شد (رحیمی، ص ۶۹). پائیز همان سال عناصر حزب دمکرات به خانه او در ربط حمله کرده و قصد ترور او را داشتند که با مقابله عزیز مواجه شده و عقب نشینی کردند (همو، ص۷۰). فرماندهی سپاه سردشت متوجه بود برای موفقیت در مبارزه با عناصر تجزیه‌طلب باید به سراغ نیروهای انقلابی بومی منطقه برود، لذا به سراغ او رفته و درخواست همکاری کرد. عزیز با نیروهای سپاه سردشت به همراه اهل طایفه خود همکاری کرد و تحرکات عناصر ضدانقلاب را در روستاهای اطراف سردشت به اطلاع فرماندهی سپاه سردشت رساند (حیاک، عزیز). با دستگیری برادر کوچکش، عناصر حزب دمکرات به او پیام دادند که اگر با نیروهای نظام اسلامی و سپاه همکاری کنی برادرت را اعدام خواهیم کرد! او در جواب آنها اعلام کرد «من دست از راهی که در پیش گرفته‌ام، برنمی‌دارم» (همو؛ رحیمی، ص ۸۱)، سرانجام با اعدام برادرش (شهید ابراهیم حیاک – 1331 – 1359 ش)، در زندان دوله‌تو توسط حزب دمکرات، عزیز  از ربط به سردشت نقل مکان کرد (رحیمی، ص ۸۳) و رسماً برای مبارزه با عناصر حزب دمکرات به همراه طایفه خود مسلح شده و سازمان پیشمرگان کرد مسلمان سردشت را تأسیس نمود و خود رهبری آن را بر ‌عهده گرفت (تصویر گواهی فرماندهان سابق سپاه سردشت). در جریان تأمین خلع سلاح مردم عادی در سردشت با سپاه همکاری کرد و توانست در عرض چند روز  355 قبضه انواع سلاح را از مردم دریافت کرده و به سپاه سردشت تحویل دهد (حیاک، عزیز؛ رحیمی، ص۱۰۷).

عزیز حیاک به همراه و دوشادوش شهیدان دکتر مصطفی چمران وزیر دفاع وقت (1311 – شهادت ۱۳۶۰ ش)، علی صیاد شیرازی (شهادت: ۱۳۷۸ ش؛ تصویر نامه علی صیاد شیرازی ؛روزشمار ... ، ص ۶۱)، علی‌اصغر حاج‌علی اکبری (شهادت: ۱۳۶۰ ش)، ناصر صفرزاده* (شهادت: ۱۳۷۵ ش) وو سرداران اسماعیل احمدی مقدم، امیر احمد دادبین، محمد غفاری، رحیم صفوی شهر سردشت و تمامی محورهای آن به‌طرف بانه، مهاباد، پیرانشهر و حتی نقطه صفر مرزی عراق و روستاهای آن را که در دست عناصر تجزیه‌طلب حزب کومله و یا دمکرات بود، پاکسازی نمودند و ده‌ها شهید تقدیم نظام مقدس کردند. عزیز بار اول در ۱۳۶۲ بر اثر درگیری با عناصر حزب دمکرات، از ناحیه دست در محله پایین سردشت زخمی شد (رحیمی، ص ۱۴۰). بار دوم در کمین عناصر حزب در جادة روستای بناوینی از ناحیه دست راست و پا زخمی شد و بعد از پایان درگیری به بیمارستان سردشت منتقل شد و تنها یک شب در بیمارستان مانده و به منزل برگشت (همو، ص۱۴۲). او در طول خدمت بر اثر جراحاتی که متحمل شده‌بود، با ۲۵ درصد به جانبازی نائل آمد (تصویر نامه بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان سردشت). حیّاک از ۱۳۵۹ ، تا ۱۳۷۶ ش، بیش از ۱۹۸ ماه حضور مستقیم در جبهه و مناطق عملیاتی داشت (تصویر گواهی جبهه از سپاه سردشت و نامه فرماندهی تیپ ۳ لشکر ۳ ویژه شهدا) و در اکثر عملیات‌های سطح شهرستان سردشت و روستاهای اطراف به تعقیب عناصر حزب دمکرات و کومله پرداخت و در اوج بحران ناامنی در سردشت حضوری اطلاعاتی، عملیاتی و نقشی محوری و تعیین کننده داشت (حیاک، کاوه؛ نک: رحیمی، ص ۲۰).

عزیز حیاک با عضویت بسیجی فعال، بازنشسته سپاه سردشت بود (غفاری؛ فصاحت) که پس از سال‌ها مبارزه با عناصر ضد انقلاب از حزب دمکرت و کومله و پس از سه ماه بستری در منزل، به بیمارستان حضرت ولی عصر(عج)  تهران اعزام شد، ولی به‌علت عمل جراحی گردن به خاطر چسبندگی شریان‌های حیاتی و عوارض مجروحیت جنگی و ترکش‌های موجود در بدن و همچنین مصدومیت در بمباران شیمیایی سردشت، در ۱۲ اسفند ۱۳۹۳ از دنیا رحلت کرد. پیکر او پس از تشییع جنازه با حضور مقامات کشوری و لشکری و اقشار مختلف مردم در باغ رضوان سردشت به خاک سپرده شد (حیاک، کاوه).

مرحوم عزیز حیاک فردی متدین، انقلابی، شجاع، مدبّر، ایثارگر، اهل صله رحم زیاد، خانواده دوست، اهل صلح و سازش، دارای قلبی مهربان و رئوف، طرفدار سرسخت امام خمینی (ره)، انقلاب و رهبری بود. او مورد احترام مردم سردشت، استان کردستان و حتی اقلیم کردستان عراق بود و به عنوان معتمد و ریش سفید منطقه و بزرگ طایفه مطرح بود. در دهستان باسک کوله‌سه سردشت هر اختلاف، دعوا و خونخواهی که بین طوایف پیش می‌آمد و در هیچ دادگاهی قابل حل و فصل نبود، در خانه و توسط ایشان خاتمه می‌یافت. با همه مهربان و اهل سخاوت بود و برای نظام جمهوری اسلامی و دوستان همواره از جان مایه می‌گذاشت و فردی صادق و بدون ریا و تکبّر بود (حیّاک، کاوه). حیّاک منطقه و سرزمین را خوب می‌شناخت و با شگردهای خاص عملیات‌های نامنظم آشنا بود و بدون اطلاع از دشمن به عملیات نمی‌رفت و سعی می‌کرد تلفات از دشمن گرفته و جان نیروهای خود را حفظ کند. او در برخی مواقع توانسته بود، یک تنه در برابر آنها مقاومت کرده و از کمین و حمله دشمن جان سالم به‌در ببرد. بارها تهدید به قتل شده بود، تا دست از آرمان و حمایت از انقلاب اسلامی و نیروهای نظامی به ویژه سپاه سردشت بردارد ولی خم به ابرو نیاورده و به مجاهدت خود ادامه داده بود (نک: رحیمی، ص۱۰).   

در قسمتی از وصیت‌نامهوی چنین آمده‌است: «بازگشت همه ما به سوی خالق یکتا هست و خوشا آنانی که سبک بال و با توشه‌ای پربار، به‌سوی پروردگار بال می‌گشایند. وای برحال کسانیکه مردم را اذیت کرده و یا خدای نخواسته ظلمی مرتکب شده‌اند. من با ایمان به آخرت و معاد و از روی عقیده و ایمان در راه دفاع از اسلام و انقلاب گام برداشته و همه ناملایمت‌ها را به جان خریده و به بسیج، اعتقاد راسخ داشته و همواره خود را بسیجی مادام العمر دانسته و همین رویه و اعتقاد را به فرزندانم و بازماندگان توصیه می‌کنم و می‌خواهم همیشه بسیجی‌وار در دفاع از اسلام، رهبری داهیانه مقام معظم رهبری و انقلاب عزیز پیشرو و پیشمرگ باشند و در خدمت به مردم و خلق خدا به‌ویژه مستضعفان و بی‌پناهان از هیچ کوششی دریغ نورزند» (بش).


مآخذ:  حیاک، عزیز، «گمنام نامدار»، مصاحبه با فاطمه دوست‌کامی، ماهنامة فکه، تهران: مؤسسة فرهنگی هنری جنات فکه، تیر۱۳۹۰، ، شم ۹۸ ؛ حیاک، عزیز، وصیت‌نامه، سند بی‌تا، سند بش، موجود در اداره‌کل حفظ آثار ونشر ارزشهای دفاع مقدس استان آدربایجان غربی؛ حیاک، کاوه (فرزند شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۱۰ شهریور ۱۴۰۳؛ رحیمی، سیاوش، از همان اول، ارومیه: کتاب خوبان، ۱۳۹۳ ش؛ روزشمار پروژه شهید بروجردی: شهرستان سردشت، به کوشش مرکز مطالعات امنیت پایدار دانشگاه امام حسین(ع)، ، تهران: ۱۳۸۶ ش؛ غفاری، کاظم(مسئول امور فرهنگی کانون وابستگان سپاه شهدای استان آذربایجان‌غربی)، مصاحبه با مؤلف ، ۱۰ شهریور ۱۴۰۳؛

فصاحت، (معاون هماهنگ کنندة وقت سپاه سردشت)، مصاحبه با ابوالفضل عارف‌نیا، ۱۰ شهریور ۱۴۰۳.


                                                                                                                                                                                 / مجید مظهرصفاری/

حیاک، عزیز

شناسه مدخل۶۳۸۶۹۹
شناسه مقاله۱۵۲۱
استانآذربایجان غربی
کارگروهدفاع مقدس
گروهشهدا و اشخاص
زیرگروهاشخاص متوفی از فرماندهان گردان به بالا و همطراز
ارجاعیخیر
جلد چاپیجلد اول
آخرین ویرایشچهارشنبه، ۱۴۰۳/۱۰/۰۵

دانشنامهٔ استانی دفاع مقدس



نمایش بیشتر