ابراهیمی سَریزدی، سید محمد (15 شهریور ۱۳۴۱-8 بهمن ۱۳۶۵)، جانشین دوم فرمانده تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
سید محمد، فرزند سید رضا و زیور عطاراَناری، در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. خانوادهاش پیش از تولد او، به شهر انار استان کرمان، مهاجرت کرده بودند؛ اما مادرش برای وضع حمل وی به شهر یزد* رفت؛ بدینترتیب، او در این شهر به دنیا آمد و ازآنجاکه خانوادهاش به حضرت محمد (ص) ارادتی خاص داشتند، او را محمد نامیدند. پدرش دکاندار و مادرش خانهدار بود و بهجز او، سه پسر و چهار دختر نیز داشتند. سید محمد دوران کودکیاش را در شهر انار سپری کرد و در دبستان سعدی آنجا، به مدرسه رفت. با بازگشت خانواده به شهر یزد، دوران راهنماییاش را در مدرسۀ حایری این شهر گذراند؛ سپس، در هنرستان انقلاب نامنویسی کرد و در خرداد ۱۳۵۹، در رشتۀ راه و ساختمان، دیپلم گرفت(ادارۀ آموزشوپرورش ... ؛ ادارۀ ثبتاحوال ... ).
او در دورۀ نوجوانیاش، که با سالهای مبارزة ملت ایران بر ضد حکومت پهلوی دوم (1320-1357 ش) همراه بود، با حضور در راهپیماییهای مردمی، به این مبارزات پیوست و فعالیتهایش را در مسجد روضۀ محمدیه* (حَظیره)، با توزیع اعلامیهها و تصاویر امام خمینی (ره)، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، گسترش داد. دراینبین نیز به کار مشغول بود و مدتی، به بنایی و بندکشی ساختمان و همچنین، کار در کفشفروشی پرداخت (سپاه ... ، فرم تطبیق ... ، فرم گواهی ... ؛ یزدانی، ص ۲۵، ۲۹، ۳۴).
سید محمد در آذر ۱۳۵۸، به عضویت بسیج درآمد و در پایگاه بسیج، به گشت شبانه و دیگر فعالیتهای مرتبط پرداخت. یک سال بعد، در ۱ آذر ۱۳۵۹، عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد* شد و با گذراندن دورة دوماهة آموزش عمومی در پادگان شهید بهشتی* (باغ خان* سابق)، مسئول واحد آموزش سپاه پاسداران شهر قروه، در جنوب شرقی استان کردستان شد؛ پسازآن، به سپاه پاسداران سنندج انتقال یافت و مسئولیت قسمت کالک و نقشة واحد طرحوعملیات بر عهده گرفت. او تا اردیبهشت ۱۳۶۰، در استان کردستان بود؛ سپس، به ستاد مرکزی سپاه پاسداران در تهران رفت و دورة یکماهۀ آموزش مقدماتی و تخصصی کالک، نقشهخوانی و عملیات را زیرنظر علی صیاد شیرازی (شهادت: ۱۳۷۸ ش)، که بعدها، به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران و پسازآن، به جانشینی ستاد کل نیروهای مسلح رسید، گذراند (یزدانی، ص ۳۹؛ سپاه، فرم تطبیق؛ همسفران ... ، ص ۳۵).
ابراهیمی سریزدی پس از پایان آموزش در تهران، به یزد بازگشت و تا دی ۱۳۶۰، مسئولیت واحد عملیات سپاه پاسداران استان یزد را بر عهده داشت. در بهمنماه همان سال، به جبهه رفت و مسئولیت تیم شناسایی گردان امام علی(ع)* تیپ ۳۱ عاشورا را، که در آن زمان، در سوسنگرد در غرب استان خوزستان مستقر بود، بر عهده گرفت. او در جریان شناسایی مواضع دشمن، از ناحیۀ پا مجروح شد و برای مداوا، به یزد بازگشت. پس از بهبودی، مسئول امور اداری و نیروی انسانی (پرسنلی) واحد عملیات سپاه ناحیۀ استان یزد شد. در فروردین ۱۳۶۱، مسئولیت واحد طرحوعملیات سپاه یزد را بر عهده گرفت؛ سپس، برای شرکت در عملیات بیتالمقدس، که در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱، در جبهۀ جنوبی، غرب رود کارون با هدف آزادسازی خرمشهر، هویزه و جادۀ اهواز ـ خرمشهر انجام شد، به جبهه بازگشت. او در این مأموریت دوماهه، مسئول قسمت کالک و نقشۀ قرارگاه فتح، از قرارگاههای تاکتیکی عملیات بیتالمقدس بود. در ادامه، به لشکر ۸ نجف اشرف پیوست و در سمت مشاور احمد کاظمی فرمانده لشکر در این دو عملیات شرکت کرد: ۱. والفجر ۲ در ۲۹ تیر ۱۳۶۲، در جبهۀ شمالی در منطقۀ حاج عمران با هدف تصرف حاج عمران و کنترل معابر تردد نیروهای دشمن؛ و ۲. والفجر ۴ در ۲۷ مهر ۱۳۶۲، در جبهۀ شمالی در منطقۀ سلیمانیه ـ پنجوین با هدف تصرف درۀ شیلر و پنجوین و انسداد معابر تردد ضد انقلاب. او در آبان ۱۳۶۲، به تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر* که بهتازگی تشکیل شده بود، پیوست و مسئول واحد طرحوعملیات شد (یزدانی، ص ۴۰، ۴۷؛ فرهنگدوست، خطشکن ... ، ص ۲۴۶؛ رحمانی).
ابراهیمی سریزدی پس از بر عهدهگرفتن واحد طرحوعملیات تیپ ۱۸ الغدیر، در این عملیاتها شرکت کرد: ۱. خیبر (3 اسفند ۱۳۶۲)، در جبهة جنوبی، تالاب هورالهویزه (هورالعظیم، غرب دشت آزادگان) با هدف عبور از هور و تهدید بصره؛ ۲. بدر ۀ(20 اسفند ۱۳۶۳)، در همان منطقۀ عملیاتی با هدف قطع جادۀ بصره ـ العمارة عراق؛ ۳. قدس ۵ (15 مرداد ۱۳۶۴)، در جنوب شرقی عراق، در عمق تالاب هورالهویزه، با هدف تصرف پاسگاه الیج عراق؛ و ۴. تک پشتیبانی عملیات والفجر ۸ (20 بهمن ۱۳۶۴)، در جزایر امالرصاص و امالبابی (هر دو از جزایر اروندرود و جزو خاک عراق).
سید محمد، پس از عملیات والفجر ۸، که منجر به فتح فاو (شبه جزیرهای در جنوب شرقی عراق) شد، در برنامهای تلویزیونی، این عملیات را تشریح کرد (فرهنگدوست، همان، ص ۴۰۰، ۴۱۱، نیز مصاحبه ... ؛ معینی، ص ۸۱-82).
ابراهیمی سریزدی از آغاز تشکیل تیپ ۱۸ الغدیر، افزونبر طراحی عملیاتها، در آمادهسازی منطقة نبرد تیپ، سازماندهی گردانهای رزمی و پشتیبانی رزم نقشی مؤثر داشت؛ همچنین، در انتخاب مقرهای تاکتیکی و پاسگاههای فرماندهی تأثیرگذار بود. افزونبر آن، نیروهای کارآمد و شایسته برای ارتقا به سمتهای مدیریت و فرماندهی ردههای مختلف را نیز شناسایی میکرد. سید محمد در فروردین ۱۳۶۵، مصادف با نیمۀ شعبان، با سیده زهرا باقیزادۀ بافقی ازدواج کرد (رحمانی؛ فرهنگ ... ، ذیل نام).
او در ۶ شهریور ۱۳۶۵، جانشین دوم فرمانده تیپ شد و در این عملیاتها شرکت کرد: ۱. کربلای ۴ در ۳ دی ۱۳۶۵، با هدف تصرف شهر مرزی اَبوالخَصیب در شرق استان بصره در جنوب عراق؛ و ۲. کربلای ۵، در ۱۹ دی ۱۳۶۵، در منطقۀ شلمچه و شرق بصره، با هدف تصرف و آزادسازی این مناطق. در همین عملیات، وی با اصابت ترکش به پهلویش به شهادت رسید. پیکر شهید سید محمد ابراهیمی سریزدی، حدود ده سال در منطقه باقی ماند و سرانجام، در ۱ تیر ۱۳۷۵، در تحقیق و تفحص شناسایی و در ۲۱ تیر ۱۳۷۵، پس از تشییع، در گلزار شهدای آرامستان خُلدِ برین* یزد به خاک سپرده شد (فرهنگدوست، خطشکن، ص ۴۳۱، ۴۴۰، ۴۷۹؛ سپاه، فرم گواهی).
شهید ابراهیمی سریزدی خود را ملزم به کار برای نظام اسلامی و خدمت به آن میدانست و همین سبب شده بود احمد کاظمی احترام فراوانی برای وی قائل باشد. افزونبر این، توانایی و استعداد فراوانی درزمینۀ طراحی و عملیات داشت و مسئولیتهایی که به وی محول میشد، به بهترین نحو انجام میداد. او کمحرف، متواضع، اهل نماز شب و دعا بود و هیچگاه، غیبت نمیکرد. دوستانش از خوشرویی، اخلاص و توکل او خاطرات بسیار نقل میکنند (کلانتری سرچشمه، ص ۱۸؛ یزدانی، ص ۱۲۰-136).
در بخشی از وصیتنامۀ شهید چنین آمده است: «همیشه به یاد خدا باشید و به دستورات الهی و شرعی عمل کنید. برای رضای خدا کار کنید و با دشمنان انقلاب اسلامی، که همان دشمنان خدا هستند، مقابله نمایید. در خط ولایتفقیه حرکت کنید و در مقابل مشکلات صبور باشید. برادران عزیز، هدف و خطمشی شما باید دستورات خدا، قرآن، چهاردهمعصوم (ع) و امام عزیزمان خمینی کبیر [ره] باشد. با حضور در صحنههای جنگ و انقلاب، روح شهدای اسلام را شاد کنید و دشمن را به هراس و وحشت بیندازید. هیچگاه دست از مبارزه با کفر و نفاق و شرک برندارید. برادران، امیدوارم همیشه مبارزۀ خود را درراه الله ادامه دهید و هیچگاه دست از حمایت ولایتفقیه برنداشته و بر کافران و منافقان و مشرکان، سخت بتازید» (بش).
در ۱۵ بهمن ۱۳۶۸، به مناسبت تجلیل از نقش فرماندهان در عملیات پیروزمندانۀ کربلای ۵، از طرف آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی، نشان فتح ۲ به خانواده وی اهدا شد.
بهپاس نکوداشت شهید، نام وی بر یکی از خیابانهای شهر یزد گذاشته شده است. از او فرزندی به نام سید علیمحمد بهجا مانده است که در ۲۹ بهمن ۱۳۶۵، ۲۱ روز پس از شهادت پدر، به دنیا آمد.
مآخذ: ابراهیمی سریزدی، سید محمد، وصیتنامه، سند مورخ ۲۰ بهمن ۱۳۶۴، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ ادارۀ آموزشوپرورش شهرستان یزد، گواهی امتحانات، سند مورخ شهریور ۱۳۵۹، سند بش، موجود در همانجا؛ ادارۀ ثبتاحوال شهرستان یزد، شناسنامه، سند بش، موجود در همانجا؛ رحمانی، عباس (همرزم شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۴ شهریور ۱۳۹۸؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد، فرم تطبیق ایثارگران، سند بیتا، سند بش، موجود در در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد، همان، فرم گواهی مسئولیت، سند مورخ شهریور ۱۳۶۵، سند بش، موجود در همانجا؛ فرهنگ اعلام شهدا: استان یزد، به کوشش مرکز مطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران: شاهد، ۱۳۹۵ ش؛ فرهنگدوست، محمدمهدی، خطشکن کویر (خاطرات)، به کوشش محمدعلی همتی، یزد: خطشکنان، ۱۳۹۵ ش؛ همو (همرزم شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۴ شهریور ۱۳۹۸؛ کلانتری سرچشمه، محمدرضا، نماز شهداء، یزد: کنگرۀ بزرگداشت سومین شهید محراب، ۱۳۸۵ ش؛ معینی، محمد، همیشه تنها، یزد: خطشکنان، ۱۳۹۷ ش؛ همسفران خورشید (زندگینامة سرداران شهید استان یزد)، به کوشش حسن واحدیان اردکانی و مهدی واحدیان اردکانی، تهران: کنگرۀ بزرگداشت سرداران و چهار هزار شهید استان یزد، ۱۳۸۱ ش؛ یزدانی، کرامت و پروانه غلامی، عشق در ساعت ۹:۱۰ دقیقه، یزد: کنگرۀ بزرگداشت سرداران و چهارهزار شهید استان یزد، ۱۳۸۹ ش.
/ ملیحه محمودی/