اشرف، سید رسول (20 آبان ۱۳۴۳-20 آبان ۱۳۶۴)، فرمانده گردان ادوات تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
سید رسول اشرف در شهر یزد* به دنیا آمد. پدرش، سید حسین، کارمند ادارة دارایی و مادرش، سکینه اشرف (عالم)، خانهدار بود. سید رسول سه خواهر و دو برادر داشت. دورۀ کودکی او با فراگیری آداب اسلامی نزد پدر و مادرش گذشت. دورة دبستان را در مدرسة شیخ داد گذراند و مقطع راهنمایی را در مدرسة راهنمایی اسلامی رمضانی در ۱۳۵۸ ش به پایان رساند و دراینبین، که مبارزات مردم بر ضد حکومت پهلوی شدت یافته بود، در راهپیماییها شرکت میکرد (اداره ... ؛ فرهنگ ... ، ذیل نام؛ اشرف، سید حسین؛ اشرف، سکینه).
سید رسول در ۱۳۵۸ ش، به دبیرستان اسلامی زرگران (ایثارگران الغدیر کنونی) یزد رفت و پایة اول متوسطه را خواند. او در اوایل تابستان ۱۳۵۹ ش، به عضویت بسیج درآمد و پس از گذراندن دورة آموزش عمومی نظامی، برای مقابله با گروههای مسلح ضد انقلاب به استان کرمانشاه اعزام شد. مأموریت او و گروه همراهش حفاظت از دَکَل رادیویی برونمرزی در قصر شیرین واقع در غرب استان کرمانشاه بود. با پایانیافتن این مأموریت، به یزد بازگشت؛ اما مدتی بعد، به همراه گروهی از داوطلبان یزدی در ۱۸ اسفند همان سال، بهمنظور تقویت و حفاظت از پاسگاههای مرزی اِزگِله، شیخ صَلَه و گِردِنو، واقع در شهرستان ثلاث باباجانی کرمانشاه، راهی آن منطقه شدند. سید رسول در فروردین ۱۳۶۰، به عضویت رسمی سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی یزد درآمد و به مدت دو ماه، در پادگان شهید بهشتی* (باغ خان* سابق) یزد، آموزش عمومی نظامی را گذراند. افزونبر این، تحصیل را از سر گرفت (سپاه ... ، حکم ... ؛ وزارت ... ؛ اشرف، سید حسین). اولین حضور او در جبهة جنوبی مصادف با عملیات بیتالمقدس (10 اردیبهشت ۱۳۶۱)، در جبهة جنوبی، غرب رود کارون بود که با هدف آزادسازی خرمشهر و هویزه و جادۀ اهواز ـ خرمشهر و خارجکردن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد و نیز جادة اهواز ـ آبادان از برد توپخانة دشمن و تأمین مرز بینالمللی اجرا شد. او در این عملیات، مسئول قبضة خمپاره در گردان امام علی(ع)* تیپ ۳۱ عاشورا بود (سپاه، فرم ... ؛ دهقان منشادی؛ جوکار).
پس از حضور در عملیات بیتالمقدس، برای حفاظت از بیت امام خمینی(ره) به تهران روانه شد و تا ۱۳ آبان ۱۳۶۱ در آنجا خدمت کرد (سپاه، همان، نیز اطلاعات ... ؛ فرهنگ، همانجا)؛ سپس، به جبهه بازگشت و فرمانده یکی از واحدهای خمپارهانداز گردان ادوات تیپ ۸ نجف اشرف شد. در همین ایام، در عملیات والفجر مقدماتی (17 بهمن ۱۳۶۱)، در منطقهای بین جنوب غربی ایلام و شمال غربی خوزستان، در فکه و تنگ چزابه، با هدف پیشروی به سوی العمارة عراق، شرکت کرد (سپاه، همان).
او در ۸ فروردین ۱۳۶۲، با زهرا زحمتکش ازدواج کرد و برای نزدیکبودن محل سکونت به جبهه، همسرش را به اهواز برد. این اقدام زمینة مشارکت و همکاری همسرش در امور امدادگری در پشت جبهه را فراهم کرد (زحمتکش). سید رسول در ۱۳۶۲ ش به همراه لشکر ۸ نجف اشرف به جبهة شمالی رفت و در عملیات والفجر ۲ (29 تیر ۱۳۶۲)، در منطقة حاج عمران در شمال غربی عراق، با هدف تصرف حاج عمران و کنترل معابر تردد نیروهای دشمن، شرکت کرد؛ همچنین، در عملیات والفجر ۳ (7 مرداد ۱۳۶۲)، در منطقة غرب استان ایلام، با هدف تأمین شهر مهران و جادۀ ایلام ـ دهلران حضور یافت (همو).
او پس از تشکیل تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر* در مهر ۱۳۶۲، به این تیپ رفت و فرماندهی گردان ادوات* را بر عهده گرفت و در ۳ اسفند همان سال، در عملیات خیبر، که در جبهة جنوبی، تالاب هورالهویزه (هورالعظیم، غرب دشت آزادگان) با هدف عبور از هور و تهدید بصره اجرا شد، شرکت کرد و نقشی مؤثر در پشتیبانی از نیروهای خطشکن داشت. اشرف در ۲۵ مهر ۱۳۶۳، در دفع تک عراق در منطقة پدافندی زید در منطقة شلمچه، شجاعانه جنگید؛ پسازآن، در عملیات بدر (20 اسفند ۱۳۶۳)، در تالاب هورالهویزه، با هدف قطع جادۀ بصره ـ العماره، شرکت کرد (زحمتکش).
در ادامه، در عملیات قدس ۵ (15 مرداد ۱۳۶۴)، در منطقة عملیاتی غرب تالاب هورالهویزه، با هدف تصرف پاسگاه الیج اجرا شد، با همان مسئولیت حضور یافت و در همین ایام، با راهاندازی واحد خمپارة تیپ ۱۸ الغدیر برای تقویت گردان ادوات، کوشش چشمگیری کرد (همو).
سرانجام، سید رسول هنگام تردد در محور عملیاتی خرمشهر ـ اهواز براثر سانحة رانندگی دچار ضربة مغزی شد و به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای آرامستان خُلدِبَرین* یزد است (فرهنگ، همانجا).
پایبندی شهید اشرف به امور اخلاقی و توجه ویژهاش به عبادت زبانزد بود (همسفران ... ، ص ۷۶). نماز شب را ترک نمیکرد و به نماز اول وقت اهمیت میداد. علاقة زیادی به اهدای خون داشت و وقتی سبب آن از وی پرسیده شد، پاسخ داد: «خونی که قرار است در آبهای تالاب هورالهویزه بریزد، یا در خاکهای خوزستان، خوب است که به بدن مجروحی برود». سید رسول بسیار مؤدب و با محبت بود و به دوستانش در درسهایشان کمک میکرد (نک: کلانتری سرچشمه، ص ۴۵؛ اشرف، سکینه).
در قسمتی از وصیتنامة شهید اشرف آمده است: «امام عزیز را تنها نگذارید، به خدا قسم بزرگترین نعمت را خدا بر ملت ایران ارزانی داشته و چنین رهبر قاطعی را در عصر و زمان ما قرار داده و شکر چنین نعمتی یاریکردن اوست و پاسخ دادن به ندای (هل من ناصر ینصرنی) این رهبر است. در راهپیماییها و اجتماعاتی که موجب تداوم خط امام و انقلاب است، شرکت فعالانه داشته باشید. همیشه گوش به فرمان امام عزیز باشید و از روحانیت مبارز پشتیبانی کنید و از آنها جدا نشوید که هدف دشمنان اسلام است. وحدت کلمه را حفظ کنید و همه به ریسمان الهی چنگ بزنید» (بش).
بهپاس نکوداشت او و برادرش، سید محمد (18 تیر ۱۳۴۵- 29 تیر ۱۳۶۱)، که در شلمچه شهید شد، بلواری در شهر یزد به نام شهیدان اشرف نامگذاری شده است؛ همچنین در ۲۹ مهر ۱۳۸۶، گواهینامة افتخاری دورة متوسطه از طرف وزارت آموزشوپرورش به خانواده وی اعطا شد (وزارت ... ).
تنها فرزند شهید، سید محمد، با مدرک کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی، در واحد اقتصادی استانداری یزد مشغول کار است (زحمتکش).
مآخذ: ادارۀ ثبتاحوال شهرستان یزد، شناسنامه، سند مورخ ۵ آذر ۱۳۴۳، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ اشرف، سید حسین (پدر شهید)، مصاحبه با محمدحسین کاظمی، ۸ خرداد ۱۴۰۰؛ اشرف، سیدرسول، وصیتنامه، سند بیتا، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ اشرف، سکینه (مادر شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۲۱ دی ۱۳۹۸؛ جوکار، محمدرضا (همرزم شهید)، مصاحبه با همو، ۲۵ آذر ۱۳۹۸؛ دهقان منشادی، محمدحسن (همرزم شهید)، مصاحبه با همو، ۲۵ آذر ۱۳۹۸؛ زحمتکش، زهرا (همسر شهید)، مصاحبه با همو، ۱۹ آذر ۱۳۹۸؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد، اطلاعات مأموریتی، سند بیتا، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ همان، حکم کارگزینی، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، فرم اطلاعات فردی شهید، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ فرهنگ اعلام شهدا: استان یزد، به کوشش مرکز مطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران: شاهد، ۱۳۹۵ ش؛ کلانتری سرچشمه، محمدرضا، طراوت یقین، یزد: کنگرة بزرگداشت سرداران و ۳۷۰۰ شهید استان یزد، ۱۳۷۸ ش؛ همسفران خورشید (زندگینامة سرداران شهید استان یزد)، به کوشش حسن واحدیان اردکانی و مهدی واحدیان اردکانی، تهران: کنگرۀ بزرگداشت سرداران و چهار هزار شهید استان یزد، ۱۳۸۱ ش؛ وزارت آموزشوپرورش، گواهینامة افتخاری دورة متوسطة اول، سند مورخ ۱۳۸۶ ش، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد.
/ محمدحسین کاظمی/