اطلاعاتوعملیات، واحد، از واحدهای پشتیبانی رزم تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از استان یزد. این واحد در ارتش، رکن ۲ نام دارد و رئیس آن، معاون رئیس ستاد در امور اطلاعاتی، دستیار اصلی ستادی فرمانده در مسائل مربوط به اطلاعات نظامی (رستمی، ص ۴۵۲)، نیز وظایف اختصاصی آن افزونبر امور ستادی، شامل فعالیتهای ضداطلاعاتی، تهیۀ اطلاعات، بهرهبرداری از اطلاعات و اخبار ضداطلاعات، آموزش اطلاعات و انتشار اطلاعات برای واحدهای رزم و پشتیبانی رزم است (همانجا؛ کمالی اردکانی، اطلاعات ... ).
پیشینه: پس از تشکیل تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر* در ۴ مهر ۱۳۶۲، اطلاعاتوعملیات که به «واحد ۱۰۱» نیز شهرت داشت از نخستین واحدهای این تیپ بود که سازماندهی شد. واحد ۱۰۱ نامی بود که ذبیحالله عاصیزاده اردکانی*، از بنیانگذاران و فرمانده اطلاعاتوعملیات لشکر ۸ نجف، برای رعایت اصول حفاظتی انتخاب کرده بود. به هنگام فرماندهی عاصیزاده در اطلاعاتوعملیات لشکر ۸ نجف، شمار زیادی از رزمندگان یزدی در این واحد حضور داشتند. با انتصاب وی به فرماندهی تیپ ۱۸ الغدیر و پیوستن این رزمندگان به این تیپ، بیدرنگ واحد اطلاعاتوعملیات سازماندهی و در مقر تیپ، پادگان شهید عاصیزاده* پانزدهکیلومتری جادۀ اهواز - اندیمشک، مستقر شد (کمالی اردکانی، همان؛ صدرالساداتی، ص ۶۰) پس از شهادت او، محمدکاظم میرحسینی، فرمانده جدید تیپ، در ۸ آبان ۱۳۶۲ مسئولیت واحد را به جواد کمالی اردکانی سپرد که با جذب نود تن نیرو کار خود را آغاز کرد (خواستار، ص ۶۱-62).
سازمان: سازمان واحد اطلاعاتوعملیات تیپ الغدیر که بهتدریج در طول جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران تکمیل شد، به این شکل بود: مسئول و جانشین واحد؛ گروهان شناسایی با چهار دستۀ قدر، فجر، نصر و دیدبانی؛ بخش کالک و نقشهخوانی (پرورش اخبار)؛ پست شنود؛ بازجویی اسرا؛ آموزش و پشتیبانی. مهمترین وظایف این بخشها هم بررسی منطقه (جو، زمین و دشمن)؛ دیدهبانی مستمر مواضع و خطوط، جمعآوری اطلاعات و تحرکات دشمن؛ دریافت نقشههای موردنیاز از قرارگاه و گویا کردن آن؛ ترسیم و تکثیر کالک منطقه، ارسال اطلاعات به فرماندهان؛ شنود مکالمات بیسیم دشمن؛ بازجویی اسیران و ترجمۀ اسناد بود (کمالی اردکانی، همان).
تکمیل نیروی انسانی در واحد اطلاعاتوعملیات بدین شکل بود که؛ افزونبر جذب نیروهای باتجربه، برای بهکارگیری نیروهای جدید، اقدام بهگزینش میکرد. این نیروها نخست باید آزمونهای جسمانی همچون قدرت بدنی، دو، نرمش و سینهخیز را با موفقیت طی میکردند؛ سپس آموزشهای تخصصی شامل جهتیابی، کار با قطبنما، نقشهخوانی و شیوۀ گشت و شناسایی را میگذراندند. همچنین آموزشهای عقیدتی هم جزو برنامههای آموزشی بود که بیشتر مربیانش از نیروهای قدیمی اطلاعات لشکر نجف و مربیان عقیدتی هم از روحانیان جوان و شجاع بودند که در کار شناسایی هم شرکت میکردند (خواستار، همانجا).
این واحد بنا بر وظایف سازمانی خود از آغاز تشکیل تا پایان جنگ، در همۀ مأموریتهای تیپ الغدیر حضور مؤثر داشت:
پدافند از منطقۀ طلائیه: نخستین مأموریت تیپ ۱۸ الغدیر از ۲۹ دی ۱۳۶۲ تا ۲۲ اردیبهشت ۱۳۶۳ پدافند از منطقة طلائیه در جنوب غربی شهرستان دشت آزادگان و در غرب استان خوزستان بود. قرارگاه عملیاتی نجف به این تیپ مأموریت داد، خط حد پدافندی تیپ مستقل ۵۷ حضرت ابوالفضل(ع) را تحویل بگیرد و در ساعت ۱:۳۰ بامداد ۳۰ دی ۱۳۶۲ در خط طلائیه مستقر شود (بنیفاطمه، ص ۲۲). در این مأموریت، جانشین واحد، محمدمهدی دهقان تفتی؛ فرمانده شناسایی، علی فرجپور؛ جانشینش، حسین دهستانی اردکانی*؛ فرمانده دستههای قدر، نصر و فجر به ترتیب حسن مختاری، حسن فرجپور، مهدی افخمی؛ دسته دیدهبانی، محمد هاتفی؛ پشتیبانی، سید جواد میری صالحآبادی (محمدینسب)؛ پرورش اخبار، ولی سلطانی گردفرامرزی و پست شنود و بازجویی از اسرا، حسین رفاهی بودند (کمالی اردکانی، چشمها ... ، ص ۱۷۰-171).
با تحویل خط به تیپ، نیروهای گروهان شناسایی در سهنقطه از خط مقدم مستقر شدند و بهرغم سختی کار در دشت (نبود عارضه و پوشش گیاهی برای استتار)، شناسایی محورها را آغاز کردند و توانستند چندین معبر را به سمت کمینهای نیروهای عراقی شناسایی کنند (همان، ص ۱۷۴). نیروهای این گروهان، نخست به سنگر کمینِ پشت جادۀ آسفالتۀ طلائیه ـ نشوه رفتند و چندین شب تا صبح، وضعیت منطقه را بررسی کردند. پسازآن، از سهنقطۀ یادشده با نُه گروه، مواضع نیروهای عراقی را از نُه محور شناسایی کردند (همان، ص ۱۸۰-181؛ بنیفاطمه، ص ۳۷).
عملیات خیبر: این عملیات در ۳ اسفند ۱۳۶۲، در تالاب هورالهویزه (هورالعظیم، غرب دشت آزادگان) در جنوب شرقی عراق و شرق رودخانۀ دجله، با رمز «یا رسولالله(ص)»، با هدف گذر از هور و تهدید شهر بصره اجرا شد (برای آگاهی از این نبرد، نک: بابایی، ص ۲۴۹-291). تیپ الغدیر زیرامر قرارگاه عملیاتی نجف (قرارگاه سپاه پاسداران)، مأموریت داشت در منطقۀ طلائیه (جنوب دشت آزادگان) در محور میانی طرح مانور نبرد، اقدام به تک و جادۀ آسفالت بین دو پاسگاه جدید و قدیم طلائیه را تصرف و تأمین کند (بنیفاطمه، ص ۲۷-31، 37، 39؛ کمالی اردکانی، همان، ص ۱۸۰-181).
واحد اطلاعاتوعملیات پیش از عملیات و هنگام استقرار نیروهای تیپ در خط پدافندی طلائیه، به شناسایی کمینهای هلالی، حفرهروباهی، پنجهگرگی و خوشهانگوری؛ سیمخاردارهای حلقوی و رشتهای؛ مینهای منور، ضدنفر، ضد خودرو و ضدتانک؛ دو خندق پر از آب به عرضهای پانزده و سی و عمق یک تا سه متر (نیروهای دشمن برای گذر از آنها از بلم استفاده میکردند)؛ چندین دژ؛ خاکریز و سنگرهای بتونی اقدام کرد و توانست با تکمیل شناساییها، از میان نُه محور، شش محور را آمادۀ گذر نیروها و تک به مواضع دشمن کند. در این عملیات، واحد اطلاعات افزونبر وظایف ذاتی خود، وظیفۀ هدایت نیروهای خطشکن بهسوی مواضع دشمن و یگانهای پشتیبانی و خدمات رزم را هم بر عهده داشت. بدین منظور مسئول این واحد، نیروهایش را بهگونهای تقسیم کرد؛ تا راهنمایی همۀ یگانهای رزم و پشتیبانیِ رزم درگیر در عملیات، بهطور کامل پوشش داده شود (همان، ص ۱۸۶-189) و برای اجرای آن، در هر محور، یک راهنما و سه نیروی کمکی به کار گرفت. این نیروها میبایست، پس از آغاز درگیریِ نیروهای خطشکن با دشمن، بیدرنگ به عقب بازمیگشتند تا برای دیگر مأموریتها آماده شوند. از اقدامات مهم این واحد پیش از آغاز نبرد، فرستادن سه نیرو به گردان مهندسی ـ رزمی* برای راهنمایی دستگاههای مهندسی که در هنگام عملیات، وظیفۀ احداث خاکریز را بر عهده داشتند؛ دو نیروی راهنما به گردان بهداری* برای هدایت آمبولانسها و تخلیه مجروحین از خط مقدم به پایگاههای فوریتهای پزشکی (اورژانس) در خط دوم و مادر و سه راهنما به واحد تدارکات برای جابجایی امکانات پشتیبانی (کمالی اردکانی، همان، ص ۱۸۹).
با آغاز نبرد، نیروهای خطشکن تیپ ۱۸ الغدیر موفق به تصرف کمینهای نیروهای عراقی شدند. پسازآن، گردان مهندسی با راهنمایی نیروهای اطلاعات، برای حفاظت نیروها، خاکریزی را احداث کرد. بدین ترتیب، پاتک نیروهای عراقی در این محور با مشکل مواجه شد؛ اما شدت آتش و هدایت آب با دستگاه تلمبه، به سمت خاکریز، شماری از سنگرها و بخشی از جادهها را به زیرِ آب برد و شرایط سختی را برای تردد نیروها، بهویژه نیروهای اطلاعات به وجود آورد. سرانجام نیروهای مهندسی تیپ با احداثخاکریز، موفق به جلوگیری از پیشروی آب شدند. پسازآن، نیروهای اطلاعات به دیدهبانی و بررسی شرایط آبگرفتگی اقدام کردند. این واحد تا ۲۲ اردیبهشت ۱۳۶۳ که تیپ در این منطقه حضور داشت، هرروز نیروهای گشت و شناساییاش را به سرتاسر خط پدافندی میفرستاد و وضعیت خاکریز، عمق و مکانهای رخنه آب را به فرمانده تیپ، گزارش میداد (همان، ص ۱۸۶-193؛ بنیفاطمه، ص ۳۸-40). در این عملیات احمد ظهوری (شهادت: ۳ اسفند ۱۳۶۲)، محمدحسین رضایی گاریزی* و محمدحسین آرامی اردکانی (شهادت: ۴ اسفند ۱۳۶۲) از نیروهای اطلاعات به شهادت رسیدند (کمالی اردکانی، اطلاعات).
پدافند از جزیره مجنون: قرارگاه عملیاتی کربلا به تیپ الغدیر مأموریت داد، از ۱۲ خرداد ۱۳۶۳ با گسیل به منطقۀ یادشده، پدافند از ضلع غربی (پد) جزیرۀ مجنون جنوبی (جنوب شرقی تالاب هورالهویزه) را بر عهده بگیرد (همو، چشمها، ص ۱۹۶-197؛ بنیفاطمه، ص ۴۴). مهمترین اقدامات واحد اطلاعات در بیست روز مأموریتش در این منطقه، دیدهبانی، زیر نظر داشتن تحرکات دشمن و هدایت و راهنمایی نیروها هنگام جابهجایی بود (همو، ص ۴۶؛ کمالی اردکانی، همان، ص ۱۹۸).
پدافند از منطقۀ زید (ابروئیه): تیپ الغدیر از ۴ تیر تا ۳۰ آبان ۱۳۶۳، زیرامر قرارگاه عملیاتی کربلا، مأمور پدافند از خط پاسگاه زید (غرب استان خوزستان)، به طول چهارده کیلومتر بود (بنیفاطمه، ص ۴۸). واحد اطلاعاتوعملیات در این منطقه، نخست به شناسایی موانع و مواضع دشمن و پسازآن، برای کسب آمادگی در عملیات احتمالی، چندین محور را شناسایی کرد. در این منطقه، نیروهای عراقی بر خط پدافندی نیروهای تیپ اشراف داشتند، به همین سبب و برای پیشگیری از تلفات انسانی، این واحد به ابراهیم جعفرزاده (شهادت: ۲۳ اسفند ۱۳۶۳)، فرمانده تیپ، پیشنهاد داد تا تونلی در دژ حفر شود. این طرح پس از تصویب در قرارگاه کربلا، با همکاری شماری مقنی* که از یزد به واحد اطلاعات مأمور شده بودند، اجرایی شد (کمالی اردکانی، همان، ص ۱۹۹-203).
پدافند از منطقۀ شلمچه: تیپ الغدیر، زیرامر قرارگاه عملیاتی نوح(ع)، از ۹ دی ۱۳۶۳ تا ۵ دی ۱۳۶۴ در منطقۀ یادشده، در جنوب غربی خوزستان از نهر عرایض تا کانال پانصد متری، برای جلوگیری از رخنۀ دشمن از نوار مرزی پدافند کرد (بنیفاطمه، ص ۵۴-56). هنگام تحویل خط، منطقۀ بین نیروهای تیپ و عراق، آبگرفتگی داشت، بهطوریکه نیروهای واحد اطلاعات برای شناسایی، شبها از بلم استفاده میکردندو حتی گاهی برای رسیدن به مکانهای مدنظر مجبور به شنا بودند. کار دیدهبانی نیز از بالای دکل انجام میگرفت (کمالی اردکانی، همان، ص ۲۱۰-214).
عملیات بدر: این عملیات در ۲۰ اسفند ۱۳۶۳ در غرب تالاب هورالهویزه، با هدف تسلط بر جادۀ بصره ـ العماره و شرق دجله و با رمز «یا فاطمبببالزهرا(س)» اجرا شد (برای آگاهی بیشتر از این نبرد، نک: درودیان، خرمشهر ... ، ص ۱۰۲-112). تیپ ۱۸ الغدیر زیرامر قرارگاه عملیاتی نجف قرار داشت و بهمنظور کمک به تصرف دژ اول عراق در روستای الصُخره (شمال غربی منطقۀ نبرد) و پدافند از حاشیۀ رودخانۀ دجله وارد عمل شد (فخارتازه، مقاومت ... ، ص ۳۵-36). در ۱۵ اسفند قرارگاه نجف به تیپ ابلاغ کرد، حداکثر تا ۴۸ ساعت در منطقۀ شطعلی (روستا و جادهای در شرق تالاب هورالهویزه) مستقر شود و در هدایت عملیاتی لشکر ۱۴ امام حسین(ع) قرار گیرد. مأموریت واحد اطلاعات، هدایت نیروها از نقطۀ رهایی تا هدف بود. پیش از حضور تیپ در این منطقه، واحد اطلاعاتوعملیات لشکر ۱۴، محورهای گذر نیروها را شناسایی کرده بود. در شب ۱۶ اسفند واحد اطلاعات تیپ هم نسبت به محل گذر نیروها توجیه شد (خواستار، ص ۷۹؛ کمالی اردکانی، همان، ص ۲۱۶-217) و در ادامه، بیش از هشت تن از نیروهای باتجربه و زبدهاش را برای هدایت و کمک به فرماندهان دو گروهانِ خطشکنِ غواصِ حزبالله و جندالله فرستاد. دیگر اقدام مهم این واحد، علامتگذاری مسیر گذر از شطعلی تا خط دشمن در تاریکی شب با فانوس بود (همان، ص ۲۱۸).
در شب عملیات، واحد اطلاعاتوعملیات نیروهایش را برای راهنمای به گردانهای رزم و پشتیبانی رزم فرستاد. وظیفۀ آنها هدایت نیروها از اسکلۀ شطعلی (نقطۀ رهایی) تا روستای الصُخره بود؛ اما در میانۀ راه، با کمینهای دشمن درگیر شدند و نتوانستند به ساحل پر از سیمخاردار، موانع خورشیدی و مین برسند. نیروها با تغییر مسیر، خود را به دژ الصخره رساندند؛ اما ازآنجاکه براثر فشار دشمن، یگانهای دیگر در جناح شمال و جنوب تیپ بدون هماهنگی با نیروهای تیپ الغدیر، عقبنشینی کرده بودند، نیروهای رزمی تیپ، در محاصره قرار گرفتند که بیشترشان شهید، مجروح، اسیر و شمار اندکی موفق به بازگشت شدند. در چنین وضعیتی، نیروهای اطلاعات با همۀ توان تا دو روز پس از پایان نبرد، مجروحان و نیروهای از محاصره خارجشده را، که در درون نیزارها بودند به عقب انتقال دادند (همان، ص ۲۲۰-228؛ خواستار، ص ۸۳-92).
در این عملیات سید محمدحسین مدرسی، سید جعفر امامی، سید محمود زارع، جلیل حمامی، مهدی جنترانی (شهادت همگی: ۲۳ اسفند ۱۳۶۳) و سید ناصر دهقان (علوی) و سعید شاکر اسیر شدند (فرهنگ ... ، ذیل نامها).
پدافند از جادۀ خندق: این جاده در غرب منطقۀ عمومی تالاب هورالهویزه (منطقۀ عملیات بدر) قرار داشت. قرارگاه عملیاتی نجف، چند روز پس از توقف عملیات بدر به تیپ ۱۸ الغدیر مأموریت داد که از این جاده (تنها دستاورد زمینی عملیات بدر) پدافند کند. این تیپ از ۲۷ اسفند ۱۳۶۳، برای اجرای مأموریتش با گردان امام حسین(ع)* و ردههای پشتیبانی رزم مانند واحد اطلاعاتوعملیات، گردان تخریب و خدمات رزم و ردههای ستادی در منطقه مستقر شد (بنیفاطمه، ص ۷۲-75). واحد اطلاعاتوعملیات با شناسایی منطقه در مدت نوزده روز، گردان تخریب را برای تقویت خط و کمینها؛ کاشت مین و خنثی کردن مینهای احتمالی در کنارههای دژ؛ و کشیدن سیمخاردار در جلوِ کمین و کنارههای دژ جادۀ خندق راهنمایی کرد و پس از پایان مأموریتش به پادگان شهید عاصیزاده در اهواز بازگشت (کاظمینسب، ص ۱۳۳؛ کمالی اردکانی، همان، ص ۲۲۹-231).
پدافند از پاسگاه تُرابه: تیپ الغدیر زیرامر قرارگاه عملیاتی سلمان، از ۱۴ تیر ۱۳۶۴، همزمان با پدافند از شلمچه، مأموریت پدافند بخشی از پاسگاه ترابه را در شمال شرقی تالاب هورالهویزه اجرا کرد و به همین منظور، با یک گردان رزمی و ردههای پشتیبانی رزم، مانند واحد اطلاعاتوعملیات، تخریب، گردانهای خدمات رزم و ردههای ستادی در این منطقه مستقر شد. مأموریت این تیپ افزونبر پدافند منطقه، اجرای تک برای تصرف و تأمین پاسگاه الیج و کمینهای شناور دشمن اطراف آن بود. پس از استقرار تیپ، نیروهای اطلاعات در منطقهای در امتداد روستای البیضة عراق، که از سمت چپ به منطقۀ عملیاتی بدر و به جادۀ خندق میرسید، مستقر شدند (همو، ص ۲۳۳، ۲۳۶؛ بنیفاطمه، ص ۷۸، ۸۹).
در آغاز این مأموریت، شماری از مسئولان و فرماندهان تیپ برای بازدید، همراه مسئولان واحد اطلاعاتوعملیات تیپ ۱۵ امام حسن(ع) که در این منطقه پدافند میکرد، برای آشنایی با آبراهها و مقرها به خط مقدم رفتند. یک روز پس از استقرار تیپ، نیروهای اطلاعات با هماهنگی اطلاعات تیپ امام حسن(ع) با آبراههای منطقه آشنا شدند و پسازآن، با سازماندهی نیروها، کارهای شناسایی را آغاز کردند (همو، ص ۸۸). این نخستین تجربۀ شناسایی مستقل نیروهای واحد، در تالاب و به همین سبب کار شناسایی برای آنها مشکل بود. این واحد برای انجام مأموریتش، چند کیلومتر دورتر از خط مقدم، یک مقر ایجاد و با بررسی جو، زمین و دشمن، به راهنمایی نیروها پرداخت (خواستار، ص ۱۶؛ کمالی اردکانی، همان، ص ۲۳۴). گروههای شناسایی تا چند روز مانده به عملیات، بهطور منظم، شناسایی را ادامه دادند. موانع شناساییشده در این منطقه، انواع سیمهای خاردار حلقوی و رشتهای؛ بشکههای انفجاری دویست لیتری ناپالم که با کابلهای برق هفت و هشت رشتهای به هم متصل و مینهای والمر بودند (همان، ص ۲۳۶-237؛ بنیفاطمه، ص ۸۹).
عملیات قدس ۵: این عملیات در ۱۵ مرداد ۱۳۶۴ ساعت ۲۲:۵۰ با رمز «یا علی بن ابیطالب(ع)» در منطقۀ عملیاتی تالاب هورالهویزه با هدف تصرف پاسگاه الیج ۱ و ۲، سه پاسگاه فرعی و تأمین آبراه تبوک اجرا شد (همو، ص ۸۴). سازمان و مسئولان اطلاعاتوعملیات تیپ در این عملیات عبارت بود از: مهدی دهقان تفتی و مهدی افخمی بهترتیب جانشین اول و دوم؛ حسین دهستانی اردکانی* فرمانده گروهان شناسایی؛ محمد رعیت و علیمحمد فلاح مدواری فرماندهان دستهها؛ محمدعلی باقیان زارچی*، محمود مقیمی، علی یاوری، حسین آواره (شریعتینسب) و حسن زفاک* مسئولان گروههای شناسایی؛ سید جواد میری صالحآبادی (محمدینسب) مسئول پشتیبانی؛ فاضل هیوَری مسئول پست شنود و بازجویی از اسرا؛ و سید محمدحسین امامی مسئول آموزش (کمالی اردکانی، اطلاعات).
واحد اطلاعات برای رساندن نیروهای خطشکن به مواضع ارتش عراق برای اجرای این نبرد، سه معبر اصلی و دو معبر فرعی را شناسایی کرده بود:
1. معبر حمزه سیدالشهدا(ع)1 و ۲ با مسئولیت حسن زفاک: این معبر به طول دو کیلومتر در جنوب منطقۀ نبرد قرار داشت و از آبراه شعبان (آبراهی با امتداد شمال به جنوب در میانۀ تالاب هورالهویزه) آغاز میشد؛ سپس به یکی از انشعابات زِبره (آبراههای طبیعی با عرض کمتر از یک متر) میرسید و در نزدیکی پاسگاه الیج ۱، دوشاخه میشد. یکی از این دو معبر را گروه شناسایی با بریدن ۱۵۰ متر از نیزارها (پوشش گیاهی تالاب) بازکرده بود (همان).
2. معبر محمد رسولالله(ص) 1 و ۲ با مسئولیت محمد رعیت: این معبر در محور میانی قرار داشت و دو گروه وظیفۀ شناسایی آن را عهدهدار بودند و از پاسگاه شهید ترابی (نام شهیدی از تیپ ۱۵ امام حسن(ع) که پیشازاین، در منطقه حضور داشت) در خط نیروهای خودی آغاز و مستقیم به پاسگاه اصلی نیروهای عراقی (الیج) وصل میشد. وظیفۀ گروههای شناسایی، برداشتن موانع و شناسایی سنگرهای کمین بود. این مسیر با توجه به حساسیت و دیدمستقیم دشمن، امکان گذر نیرو را نداشت و تنها برای تدارک نیروها پس از عملیات در نظر گرفتهشده بود. محور دوم (فرعی) این معبر بین پاسگاههای شهید ترابی و شهید خلیلفر (نام شهیدی از تیپ ۱۵ امام حسن(ع) که پیشازاین، در منطقه حضور داشت) واقع بود. مسیر آن از درون زبرهای گذر میکرد که از آبراه شعبان بهموازات آبراه تبوک به سمت پاسگاه الیج امتداد داشت (همان).
3. معبر امام علی(ع) با مسئولیت محمدحسین آواره (شریعتینسب): این معبر در شمال منطقۀ نبرد بود و مشکلترین معبر محسوب میشد. مسیر آن از آبراه شعبان و پاسگاه شهید خلیلفر در خط نیروهای خودی آغاز میشد و با گذر از شمال پاسگاه الیج به سمت جنوب، تغییر مسیر میداد و به پشت این پاسگاه (عقبۀ نیروهای عراقی) میرسید (همان).
نیروهای اطلاعات پسازآنکه شناسایی همۀ آبراهها، زبرهها، موانع و کمینهای اطراف پاسگاه الیج، شماری از فرماندهان ازجمله جانشین تیپ و غواصها را برای آشنایی به معبرها و چگونگی عملیات تا پنجمتری پاسگاه الیج بردند. یکی از نیروهای عربزبان بخش شنود هم توانست، با رخنه به خطوط تلفن نیروهای عراق، اطلاعات لازم را کسب کند (همان)؛ سپس نیروهای واحد، برای اجرای عملیات، بهاینترتیب سازماندهی شدند: جواد کمالی مسئول اطلاعات افزونبر مأموریتهای سازمانیاش، جانشین فرمانده محور؛ مهدی دهقان، هماهنگکنندۀ نیروهای واحد در محورها؛ مهدی افخمی مسئول هدایت نیروهای اطلاعات در محور حمزه سیدالشهدا(ع)؛ حسین دهستانی مسئول هدایت نیروهای اطلاعات در محور محمد رسولالله(ص) و امام علی(ع) (همگی با حفظ سمت). افزونبرآن، هدایت نیروهای خطشکن شامل نیروهای تخریب، غواص و اطلاعات از وظایف اصلی این واحد بود (همان).
با شروع عملیات و تصرف اهداف، نیروهای اطلاعاتوعملیات، مهمترین آبراههای عقبۀ نیروهای عراق به منطقۀ نبرد را با همکاری واحد تخریب، شناسایی و در آنها تا یک کیلومتر موانع ایجاد کردند. این موانع عبارت بودند از: سیمهای خاردار حلقوی، تله کردن نارنجک و مینهای والمر. بدین ترتیب همۀ آبراههای عراق به سمت پاسگاه الیج مسدود و روبرو و درون آن، دکل دیدهبانی مناسب نصب شد. نیز چند گروه گشت و شناسایی به نزدیکیهای دژ البیضه و الصخره رفتند. در این نبرد، محمود مقیمی (شهادت: ۱۶ مرداد ۱۳۶۴) از نیروهای این واحد شهید شد (همو، چشمها، ص ۲۴۴-247؛ بنیفاطمه، ص ۸۱، ۸۷).
پدافند از گمرک خرمشهر (مرحلة اول)، عملیات والفجر ۸ و پدافند از جزیرۀ مجنون جنوبی: تیپ الغدیر از ۱ دی ۱۳۶۴، برای پدافند و آمادهسازی منطقۀ عملیاتی والفجر ۸ در منطقۀ گمرک خرمشهر (غرب این شهر)، مستقر شد. پیشازاین، محمدکاظم میرحسینی، فرمانده تیپ در ۸ شهریور ۱۳۶۴، به جواد کمالی اردکانی مأموریت شناسایی منطقه را ابلاغ کرده بود. این واحد در گام نخست، نیروهایش را با همکاری اطلاعاتوعملیات قرارگاه عملیاتی سلمان آموزش تخصصی آبی ـ خاکی داد و همزمان برای دیدهبانی و شناسایی مواضع نیروهای عراقی در محوطة گمرک خرمشهر، سنگری را با هماهنگی سپاه خرمشهر از نیروهای ژاندارمری تحویل گرفت و به شناسایی منطقه، اندازهگیری جزر و مد و گذر از اروندرود اقدام کرد. با استقرار تیپ در خط پدافندی، اقدامات این واحد سرعت بیشتری گرفت و نیروهای آن توانستند هفت معبر را شناسایی کنند که پنج معبر از ساحل خودی به امالرصاص و دو معبر به امالبابی (هر دو از جزایر اروندرود و جزو خاک عراق) میرسید. این واحد برای دوری از اشتباه محاسبۀ نیروهای غواص درگذر از اروند، بهدقت جزرومد آن را در ساعتهای مختلف بررسی و گزارش آن را به قرارگاه خاتمالانبیا(ص) ارسال میکرد. این گزارشها منجر به تغییر پانزدهروزه در زمان اجرای عملیات شد (همو، ص ۹۶، ۱۱۰-111؛ کمالی اردکانی، همان، ص ۲۴۹-257).
سرانجام در ۲۰ بهمن ۱۳۶۴، عملیات والفجر ۸، در حدفاصل خرمشهر تا دهانۀ اروندرود به خلیجفارس، با هدف تصرف شبهجزیرۀ فاو (جنوب شرقی عراق)، با رمز «یا فاطمبببالزهرا(س)» اجرا شد («کارنامه ... »، ص ۱۹) و تیپهای ۱۸ الغدیر، ۱۰ سیدالشهدا(ع)، 21 امام رضا(ع) برای فریب دشمن و پشتیبانی از تلاش اصلی (فاو)، در جزایر امالرصاص و امالبابی، وارد عمل شدند (فخارتازه، عبور ... ، ص ۲۵۳؛ بنیفاطمه، ص ۱۰۶). در این عملیات جانشین اول و دوم به ترتیب مهدی دهقان و مهدی افخمی؛ فرمانده گروهان شناسایی حسین دهستانی اردکانی؛ فرماندهان دستههای شناسایی علیمحمد گلستانی، غلامرضا جعفریان و احمد پورشامحمدی؛ مسئولان گروههای شناسایی محمدحسن فلاح تفتی*، محمدعلی دهقان بنادکی (شهادت: ۲۰ فروردین ۱۳۶۵)، محمدرضا زارع بیدکی (شهادت: ۴ دی ۱۳۶۵)، حسین آواره (شریعتینسب)، حسن زفاک، محمدرضا احمدی اردکانی*، رضا شاکر و محمدحسن شمس لطفآبادی کُشکو*؛ مسئول پست شنود و بازجویی از اسرا محمد عسکری؛ مسئول پشتیبانی سید جواد میری صالحآبادی (محمدینسب)؛ مسئول کالک و نقشه ولی سلطانی گردفرامرزی و مسئول آموزش، رضا روشن بودند (کمالی اردکانی، اطلاعات).
بیستوچهار ساعت پیش از آغاز عملیات، دو گروه از نیروهای غواص واحد اطلاعات، با استعداد شش و ده تن از معبر جنوبی خط حد تیپ بهترتیب، به جزایر امالرصاص و امالبابی رفتند. وظیفۀ گروه ۱، انتخاب مکان مناسب برای حضور نیروهای عملکننده در نزدیکترین نقطه به خطوط دفاعی یگانهای عراقی و گروه ۲، انهدام پل بین این دو جزایر بود (همو، چشمها، ص ۲۶۵-269؛ بنیفاطمه، ص ۱۱۲-113).
با آغاز عملیات، نیروهای این واحد غواصهای گروهان حزبالله و جندالله را از معبرها برای شکستن خط بهسوی نقطة درگیری و پس از شکستن خط، گردانهای رزمی (حضرت رسول(ص)*، امام علی(ع)*، امام حسن(ع)* و امام حسین(ع)*) را ازطریق اسکلۀ اضطراری به مناطق درگیری در جزیرۀ امالرصاص هدایت کردند؛ سپس، بر اساس طرح مانور، به همراه شماری اندک از غواصها به جزیرۀ امالبابی در پشت دشمن رفتند و با درگیرشدن با نیروهای عراقی بهطور موقت، خط اول این جزیره را تصرف کردند؛ اما بهسبب، پاتک عراقیها و پیشروی نکردن یکی از گردانهای رزمی که مأموریت حضور در جزیره و گسترش منطقۀ تصرفشده را داشت، بیشتر نیروهای اطلاعات و غواصها به شهادت رسیدند. سرانجام، دو روز پس از آغاز عملیات و موفقیت در محور فاو، براساس دستور قرارگاه، یگانهای عملکننده عقبنشینی کردند. شهدای شاخص واحد در این عملیات، محمدرضا احمدی اردکانی*، سید علی میرشمسی اردکانی*، محمدعلی خلیلی صدرآباد و محمد ابولی انجیرآوند (شهادت: ۲۱ بهمن ۱۳۶۴) بودند. با پایان عملیات، قرارگاه خاتمالانبیاء(ص) به تیپ دستور داد برای مقابله با حملۀ احتمالی ارتش عراق و دفاع از جزیرۀ مجنون بهسرعت، به این منطقه منتقل شود. نیروهای این واحد هم برای بررسی و شناسایی مواضع دشمن، به پد غربی و مرکزی گسیل شدند. این تیپ از ۱ دی ۱۳۶۴ در جزیرۀ مجنون جنوبی مستقر (بنیفاطمه، ص ۱۰۰، ۱۰۹؛ کمالی اردکانی، همان، ص ۲۶۷-281) و در همین تاریخ، پدافند از خط گمرک خرمشهر را هم بر عهده داشت. واحد اطلاعاتوعملیات بیدرنگ، به سازماندهی و شناسایی منطقه اقدام کرد. هنگام استقرار تیپ ۱۸ الغدیر در جزیرة مجنون جنوبی، واحدهایی از ارتش عراق در ۲۵ بهمن ۱۳۶۴ به مواضع تیپ در پد غربیۀ؛ سپس به پد مرکزی هجوم آورند و چند سنگر از کمین نیروهای ارتش ایران را تصرف کردند؛ اما رزمندگان تیپ توانستند با شجاعت، مانع پیشروی عراق شوند و با یورش به آنها، سنگرهای تصرفشده را باز پس بگیرند. واحد اطلاعاتوعملیات و گردان تخریب هم بهسرعت، به مینگذاری و ایجاد موانع اقدام و بخشی از دژ پد غربی و مرکزی را برای ایجاد مانع منهدم کردند. در این منطقه، سید میثم حامدی (شهادت: ۲۳ بهمن ۱۳۶۴) و علی فتاحی (شهادت: ۷ اردیبهشت ۱۳۶۵) از نیروهای این واحد، شهید شدند (همان، ص ۲۸۱-284؛ باقری، ص ۵۸۹-600).
پدافند از مناطق فکه، فاو و گمرک خرمشهر (مرحلۀ دوم): تیپ الغدیر از ۱۵ اردیبهشت تا ۱۹ تیر ۱۳۶۵، از ۱۲ تیر ۱۳۶۵ تا ۲۷ آذر ۱۳۶۶ و از ۲۴ مرداد تا ۵ دی ۱۳۶۵، بهترتیب در مناطق یادشده، پدافند کرد و واحد اطلاعات هم پس از استقرار در این مناطق، به بررسی جو و زمین مناطق یادشده پرداخت؛ نیز با دیدهبانی مستمر و گشتوشناسایی، اطلاعات و اخبار موردنیاز را به دست آورد. در منطقۀ فکه، فرمانده واحد مهدی دهقان تفتی و جانشینش حسین دهستانی اردکانی بود و نخستین واحدی به شمار میآمد که در آنجا، مستقر شد (بنیفاطمه، ص ۱۲۲-127، 133؛ حسینشاهی اردکانی، ص ۲۲۰-226؛ کمالی اردکانی، همان، ص ۲۹۱-297). پسازاین، واحد اطلاعات به گمرک خرمشهر رفت. سازمان و مسئولان واحد در این مأموریت عبارت بودند از: جانشین دوم مهدی افخمی؛ فرمانده محور شناسایی محمد رعیت؛ فرمانده گروهان شناسایی علیمحمد گلستانی؛ فرمانده دستههای شناسایی مهدی عبدالهی، محمدحسن فلاح و علیمحمد فلاح؛ مسئول گروههای شناسایی حمید خانزاده و ساعد صمدی (شهادت هر دو: ۴ دی ۱۳۶۵)، سید محمد موسویپور فخرآبادی*، جواد افخمی، حسن عبداللهی، محمدحسن شمس لطفآباد، سید محمدحسین امامی و کمال صحرایی؛ مسئول آموزش رضا روشن؛ مسئول پشتیبانی عباسعلی فلاحپور؛ و مسئول نیروی انسانی هدایت افخمی. باتوجهبه سابقة حضور تیپ و آشنایی کامل نیروهای اطلاعات به این منطقه، این واحد بیدرنگ، به شناسایی ساحل دشمن پرداخت؛ اما با تغییر مانور تیپ و مأموریت پیشروی به عمق منطقه، شناساییها ازاینپس، تنها با عکسهای هوایی و دوربینهای مستقر در دکلهای دیدهبانی انجام میشد (بنیفاطمه، ص ۱۳۶، ۱۴۴؛ فرهنگدوست، ص ۴۳۴-435).
عملیات کربلای ۴، پدافند از پاسگاه بوبیان و عملیات کربلای ۵: جغرافیای این عملیاتها جنوب، شمال غربی و غرب خرمشهر بود و تیپ الغدیر سابقة آفند و پدافند از مناطق یادشده را داشت. به همین سبب، واحد اطلاعات با این مناطق آشنا بود. منطقۀ عمومی عملیات کربلای ۴، شلمچه، ابوالخصیب، امالرصاص و جزیرۀ مینو را در بر میگرفت که در ۳ دی ۱۳۶۵، با رمز «یا محمد(ص)» و با هدف تهدید شهر بصره و تهدید جادۀ فاو ـ بصره اجرا شد (علایی، ج ۲، ص ۲۸۰). واحد اطلاعات برای این عملیات، شناسایی را از روی نقشه، عکس هوایی و دکلهای دیدهبانی انجام داد، همزمان، شماری از نیروهای این واحد هم به ناوتیپ ۱۳ امیرالمؤمنین(ع) برای انتقال تجربه و هدایت یگانهای مانوری گسیل شدند؛ اما با توجه به ناکامی عملیات و توقف آن، تیپ وارد عمل نشد. در این نبرد، شش تن از نیروهای این واحد به شهادت رسیدند (بنیفاطمه، ص ۱۴۴؛ نیز، نک: کمالی اردکانی، همان، ص ۳۰۰-307). پسازاین، تیپ برای پدافند به پاسگاه بوبیان در غرب شلمچه رفت و نیروهای واحد اطلاعات دوباره با نقشه، عکس هوایی، دیدهبانی و چند نوبت گشت شناسایی با تغییرات منطقه آشنا شدند (بنیفاطمه، ص ۱۵۹-160؛ فتوحی، ص ۲۶۴)؛ سپس، تیپ در ۱۹ دی ۱۳۶۵، با رمز «یا زهرا(س)» و هدف پیشروی بهسوی بصره، در همین منطقه در عملیات کربلای ۵ شرکت کرد و وظیفۀ تأمین جناح راست، عقبۀ منطقۀ عملیات و آزادسازی پاسگاه بوبیان را بر عهده داشت (همانجا؛ درودیان، همان، ص ۱۳۱؛ بنیفاطمه، همانجا). برای آمادهسازی منطقۀ عملیات، واحد اطلاعات پس از چند روز تلاش در منطقۀ آبگرفتگی پاسگاه بوبیان، اطلاعاتی از زمین و منطقۀ آبگرفتگی؛ عمق آب و جنس زمین در زیر آب؛ وسعت منطقۀ آبگرفتگی و چگونگی تأمین آب منطقه؛ مسیرهای انتقال آب به منطقه و شیب زمین (عمق آب به سمت خط خودی یا دشمن)؛ موانع زیر آب (موانعی که پیشتر و هنگام خشکی در منطقه ایجاد شده بود)، خندقها و کانالهای زیر آب و موانع منطقۀ خشکی پس از آبگرفتگی و نقاط شاخص به دست آورد (نیکروش).
این واحد توانست سه معبر را برای گذر گردانها، شناسایی کند:
معبر شمارة ۱، که اعضای گروه شناسایی آن سید ولی جلالی علیآبادی*، محمدحسن شمس لطفآباد و کمال صحرایی بودند که از کانال پانصدمتری روبهروی خط خودی آغاز میشد و هدفش شناسایی موانع و مواضع دشمن در جنوب پاسگاه بوبیان بود؛
معبر شمارة ۲، که از شمال کانال عرایض آغاز میشد و در امتداد تیرهای برق، به سمت مواضع نیروهای عراقی (غرب) پیش میرفت، هدف آن، شناسایی مواضع و موانع دشمن در سمت چپ پاسگاه بوبیان بود؛
معبر شمارة ۳، که از سمت جنوب کانال عرایض آغاز میشد و هدف آن رسیدن به مواضع نیروهای عراقی بین پاسگاه کوتسواری و بوبیان، همچنین، محل تلاقی جادۀ کانال پرورش ماهی به خط مقدم دشمن بود؛ دستۀ دیدهبانی هم با سازماندهی دوبارۀ نیروها و استقرار در سنگرها و دکلهای دیدهبانی، به شناسایی منطقه اقدام کرد. نیروهای شناسایی برای آشنایی با معبرهای یادشده، هرروز، چندین ساعت در این دیدگاهها میماندند (نیکروش). عصر ۱۸ دی ۱۳۶۵، با نزدیکشدن به آغاز نبرد، نیروهای اطلاعات برای راهنمایی گردانها و واحدهای رزمی و پشتیبانی رزم، سازماندهی شدند و به سمت محل مأموریت خود حرکت کردند. راهنمای گردان غواصِ خطشکن ثارالله*، محمدحسن شمس، سید ولی جلالی و کمال صحرایی، بودند که پیش از حرکت و در نقطۀ رهایی با اصابت چند خمپاره، شماری از آنها و نیروهای گردان شهید و مجروح شدند (همو).
این عملیات از سختترین و طولانیترین عملیاتهای دورۀ دفاع مقدس بود؛ بهگونهای که تیپ الغدیر بیامان و چندین مرحله به نبرد با ارتش عراق وارد شد که در هر مرحله، واحد اطلاعات نقشی مؤثر در شناسایی منطقه و گزارش تحرکات دشمن داشت. در مرحلۀ سوم، به این واحد مأموریت داده شد؛ تا به منطقۀ غرب نهر جاسم نزدیک جزیرۀ امالطُویل گسیل شود. دراینبین، شماری از نیروهای اطلاعات بهسبب آتش شدید ارتش عراق، مجروح و دو تن هم شهید شدند و شناسایی متوقف شد که درمجموع، یازده تن از نیروهای این واحد ازجمله حسین دهستانی اردکانی، حسن زفاک، حسن کوه علیبیک*، محمدحسن فلاح تفتی*، محمدحسن شمس، سید ولی جلالی، حسین ثقفی، محمدعلی فتاحی، جواد حلوائی، سید حسین حسینینسب و محمدحسین نیکوکاران به شهادت رسیدند (کمالی اردکانی، چشمها، ص ۳۲۶؛ فرهنگ، ذیل نامها).
عملیات کربلای ۸: این عملیات در ۱۸ فروردین ۱۳۶۶با هدف تأمین کانال زوجی و توسعۀ منطقۀ تصرفشده در غرب کانال پرورش ماهی ، با رمز «یا صاحبالزمان(عج)»، در منطقۀ شلمچه اجرا شد (اطلس ... ، ص ۷۹). مأموریت تیپ الغدیر تصرف دژ شرقی کانال پرورش ماهی، انهدام سنگرهای دشمن، نیز مأموریت واحد اطلاعات، شناسایی منطقۀ آبگرفتگی، موانع و راهنمای نیروهای رزمی بود و توانستند چهار محور را برای اجرای مانور تیپ شناسایی کنند (بنیفاطمه، ص ۱۶۸-169؛ کمالی اردکانی، همان، ص ۳۲۹؛ فرهنگدوست، ص ۴۹۰-491). در این نبرد، جانشین واحد محمد رعیت؛ فرمانده گروهان شناسایی علیمحمد فلاح؛ فرماندهان دستههای شناسایی جواد افخمی، محمدحسین امامی و سید محمد موسویپور؛ فرماندهان گروههای شناسایی محمدرضا کمالی، محمدرضا دهقانی، محمد سرافراز، احمد خواستار و کاظم دهقان؛ مسئول دستۀ دیدهبانی سید عزیزالله حسینی و مسئول آموزش اطلاعات حسین آواره بودند (فلاح مدواری).
این واحد پس از آگاهی از منطقۀ نبرد، بیدرنگ، نیروهای شناسایی را سازماندهی و بررسی منطقه را آغاز کرد؛ اما فاصلۀ بسیار کمِ کمین نیروهای خودی با دشمن (کمتر از بیست متر)، کار شناسایی را کند و مشکل کرده بود. باوجوداین، چند بار، آنها تا نزدیک خط اصلی عراق پیش رفتند و موانع، مواضع و چهار معبر را شناسایی و باسیم تلفن مشخص کردند؛ اما برای اجرای عملیات از این سه معبر استفاده شد:
معبر شمارة ۱: در منطقۀ آبگرفتگی روبهروی خط دشمن، با هدف شناسایی موانع و وضعیت آبگرفتگی منطقه و با مسئولیت محمد سرافراز؛
معبر شمارة ۲: در فاصلۀ هفتصد متری کانال پرورش ماهی، با هدف شناسایی موانع و خط مقدم و با مسئولیت عباس ذاکری؛
معبر شمارة ۳: در فاصلۀ صدمتری کانال پرورش ماهی (نیروهای واحد میبایست از پشت کمینهای دشمن گذر و به دژ نزدیک میشدند) و با مسئولیت محمدرضا کمالی؛
معبر شمارة ۴: از حدفاصل کمین نیروهای خودی و بریدگی دژ کانال پرورش ماهی تا نزدیک کمینهای دشمن، باهدف شناسایی موانع روبهروی کمینها و مسئولیت کاظم دهقان (همو؛ کمالی اردکانی، همانجا).
سازماندهی نیروهای غواص اطلاعات برای اجرای این عملیات بدینترتیب بود که در هر سه محور وصولی به خط مقدم نیروهای عراقی، دو نیروی اطلاعات حضور داشت که هدایت نیروهای غواص هم با آنها بود. پیش از آغاز نبرد، در ۴۵ دقیقۀ بامداد، نیروها از دو محور ۱ و ۲، که فاصلة بیشتری با خط دشمن داشتند ۀو پانزده دقیقة بعد، نیروهای محور ۳ بهسوی دشمن حرکت کردند. از آنجاکه در این هنگام، بهسبب مهتاب، منطقه روشن بود، نیروهای اطلاعات تصمیم گرفتند، پیش از پایان مهتاب، به دشمن نزدیک نشوند. سرانجام در ۲:۱۵ بامداد، نیروهای خطشکن را در محور ۳، روی دژ هدایت کردند. در محور ۱ و ۲، شماری از غواصها خود را به خط مقدم نیروهای عراقی رساندند؛ اما چون تیپ ۲۱ امام رضا(ع)، در شرق خط حد تیپ ۱۸ الغدیر، موفق به شکستن خط نشد؛ درنتیجه پیشروی یگانهای عملیاتی این تیپ متوقف شد. در این عملیات محمد سرافراز، محمدرضا زارعزادۀ ابرقویی، محمدعلی باقیان زارچی* (شهادت هر سه: ۱۸ فروردین ۱۳۶۶) و سید ابوالفضل آتشی مریمآبادی (شهادت: ۲۰ فروردین ۱۳۶۶) شهید شدند (همان، ص ۳۳۰؛ بنیفاطمه، ص ۱۷۴؛ فرهنگ، ذیل نامها). با پایان یافتن عملیات، این واحد توانست پیکر چهار، پنج شهید باقیمانده بین خط خودی و دشمن را بازگرداند (کمالی اردکانی، همان، ص ۳۳۱-332؛ بنیفاطمه، ص ۱۵۲).
پدافند از منطقۀ عمومی سردشت (کلهقندی) و عملیات نصر ۷: در ۹ تیر ۱۳۶۶، تیپ ۱۸ الغدیر به جبهۀ شمالغرب (استان کردستان و آذربایجان غربی)، برای پدافند از ارتفاعات کلهقندی و شهید شاهمرادی (غرب سردشت) گسیل شد (همو، ص ۱۸۰-182، 187). سازمان و مسئولان واحد اطلاعات عبارت بودند از: فرمانده گروهان شناسایی علیمحمد فلاح؛ فرماندهان دستههای شناسایی سید محمد موسویپور، محمدعلی کلانتری و سید محمدحسین امامی؛ فرمانده گروههای شناسایی صمد احسانی، حسنعلی عبدالهی، کاظم دهقان، مرتضی نیکروش و سید محمد پورطباطبایی تفتی (شهادت: ۱۴ مرداد ۱۳۶۶)؛ مسئول آموزش اطلاعات علیمحمد فلاح؛ مسئول کالک و نقشه، عباس حاجیزاده و مسئول نیروی انسانی هدایت افخمی (کمالی اردکانی، همان، ص ۳۳۵-336).
نیروهای اطلاعاتوعملیات یک هفته پیش از استقرار یکی از گردانهای رزمی تیپ در این منطقه، شناسایی و دیدهبانی را آغاز و ارتفاعات خط حد تیپ را به نام شهیدان علی دهقان منشادی*، حسن دشتی رحمتآبادی*، خلیل حسنبیکی الهآبادی*، سید محمد ابراهیمی سریزدی*، شاهمرادی و حسین دهستانی نامگذاری کردند (همان، ص ۳۳۳-334). این واحد برای آمادهسازی تیپ برای شرکت در عملیات نصر ۷ (همین منطقه)، نخست سه دسته و دو گروه را سازماندهی و پس از آن به دیدهبانی و شناسایی منطقه اقدام کرد. درنتیجه توانست سه محور بانامهای محمد رسولالله(ص)، امام علی(ع) و فاطمبببالزهرا(س) و هفت معبر را شناسایی کند. از این هفت معبر، پنج معبر اصـلی برای اجرای عملیات و یک معبر فرعی در نظر گرفته شد؛ و آخرین معبر هم به کار گرفته نشد. مسئول این معبرها عبارت بودند از: سید محمد پورطباطبایی، صمد احسانی، عبدالنبی زارع، حسنعلی عبدالهی، فضلالله دهقانی و مرتضی نیکروش (بنیفاطمه، ص ۱۹۱؛ نک: کمالی اردکانی، همان، ص ۳۳۵-337). پسازاین اقدامات، تیپ ۱۸ الغدیر برای شرکت در عملیات نصر ۷، آماده شد. این نبرد در ۱۴ مرداد ۱۳۶۶، با رمز «یا زهرا(س)» در منطقۀ دوپازا و بُلفَت در غرب شهر سردشت استان آذربایجان غربی به فرماندهی قرارگاه عملیاتی قدس سپاه انجام گرفت. هدف آن خارج کردن منطقۀ عمومی سردشت از دید و تیر دشمن و قراردادن شهر قلعهدیزۀ استان سلیمانیة عراق، زیر دید و تیر و مهار تردد تجزیهطلبان مسلح بود (درودیان، شلمچه ... ، ص ۱۸۸، ۱۹۴). برای شرکت در این نبرد، تیپ الغدیر به قرارگاه قدس مأمور و تصرف قسمت جنوبی منطقه، شامل ارتفاعات ۲۲۱۵ و یال ارتفاع دوپازا و تأمین جناح چپ عملیات به آن واگذار شد (بنیفاطمه، ص ۱۸۶-187).
نیروهای واحد اطلاعاتوعملیات که پیشتر، هنگام پدافند از منطقه، شناساییهای لازم را انجام داده بودند، ۲۴ ساعت پیش از عملیات، فرماندهان گردانهای عملکننده (از فرمانده دسته به بالا) را برای آشنایی با منطقۀ عملیات به معبرها بردند. با آغاز عملیات تیپ ۱۸ الغدیر در پنج معبر وارد عمل شد؛
معبر شمارۀ ۱: در این معبر، چهار تن از نیروهای اطلاعات، با یک دسته از نیروهای گردان امام حسین(ع)* برای تصرف ارتفاع شهید علی دهقان منشادی حرکت کردند؛ اما بهسبب مینگذاری دوبارۀ ارتش عراق، حملۀ نیروهای تیپ کشف و با آتش سنگین دشمن بسته شد؛ درنتیجه، سید محمد پورطباطبایی، مسئول گروه اطلاعات به شهادت رسید؛
معبر شمارۀ ۲: این معبر در ارتفاع شهید حسن دشتی قرار داشت که با هدایت و مشارکت نیروهای اطلاعات اهداف تصرف شد؛
معبر شمارۀ ۳: این معبر بین ارتفاعات شهید دشتی و شهید خلیل حسنبیکی قرار داشت، هرچند در آغاز حرکت، ارتباط فرمانده نیروهای عملکننده با مسئول گروه اطلاعات قطع شد، با تلاش نیروهای اطلاعات و برقراری دوبارة ارتباط توانستند گردان را به درون کانال ارتفاع خلیل حسنبیکی برسانند و با هدایت نیروهای اطلاعات، نیروهای خطشکن با کمترین تلفات، ارتفاع را فتح کنند؛
معبر شمارۀ ۴: در این معبر که بین ارتفاع شهید خلیل حسنبیکی و ارتفاع شهید سید محمد ابراهیمی قرار داشت، نیروهای اطلاعات توانستند، بهخوبی رزمندگان گردان را تا پشت میدان مین هدایت کنند؛ اما تخریبچی این معبر موفق به بازکردن معبر نشد؛ و در ادامه، یکی از فرماندهان دستهها، فداکارانه معبر را باز کرد (نیز برای آگاهی بیشتر از این رخداد، نک: امام علی، گردان) و نیروها موفق به تصرف هدف شدند؛
معبر شمارۀ ۵: در این معبر با هدایت و مسئولیت مرتضی نیکروش و کمک دو تن از نیروهای اطلاعات، نیروهای عملکننده توانستند باوجود مسافت طولانی، بـدون کمترین تلفات، از میدان مین گذر کنند و خود را به جادۀ بالای ارتفاع شهید حسین دهستانی برسانند و یک کیلومتر از منطقه را پاکسازی کنند (بنیفاطمه، ص ۱۹۲-193؛ کمالی اردکانی، همان، ص ۳۳۷-340). پسازاین عملیات و تثبیت منطقه، به واحد اطلاعاتوعملیات مأموریت داده شد تا ارتفاع جنگلی هیرو در جنوب منطقۀ عملیاتی را شناسایی کند و برای عملیات دیگری آماده شود. در عملیات نصر ۷، سید محمد طباطبایی، مصطفی شعبانی، حسن رنجبر طزنجی، حسین فتاحیان و محمدرضا دهقانی فیروزآبادی به شهادت رسیدند (همان، ص ۳۴۱-342؛ بنیفاطمه، ص ۱۹۳).
پدافند از منطقۀ ماؤوت (گِردِهرَش) و عملیات بیتالمقدس ۲: تیپ الغدیر در ۱۱ آذر ۱۳۶۶، به ارتفاع گردهرش در شمال استان سلیمانیة عراق، برای پدافند و شرکت در عملیات آتی گسیل شد. در گام نخست، گروهی از نیروهای اطلاعات در این ارتفاع استقرار یافتند (همو، ص ۱۹۸؛ کمالی اردکانی، همان، ص ۳۴۵-346) و به شناسایی منطقه پرداختند. در این مأموریت، فرمانده گروهان شناسایی علیمحمد گلستانی؛ فرماندهان دستهها سید محمد موسویپور، سید محمدحسین امامی و علیمحمد فلاح؛ مسئول گروههای شناسایی، مرتضی نیکروش، سید محمد حسینیزاده، عباس ذاکری، صمد احسانی و علی دهقان؛ مسئول پست شنود و بازجویی اسرا، محمد عسکری؛ مسئول آموزش، محمد رعیت؛ مسئول قسمت کالک و نقشه، مهدی عبداللهی؛ مسئول پشتیبانی، عباسعلی فلاحپور و مسئول نیروی انسانی رضا خوری بودند. شناسایی این منطقه بهسبب وضعیت جوی و سرمای هوا، بسیار دشوار بود؛ بهطوریکه نیروهای این واحد برای مقابله با سرما، لباس غواصی میپوشیدند. باوجوداین، شش معبر برای شناسایی تعیین و ارتفاعات منطقۀ نبرد به نام شهیدان محمد رفیعیان*، ذبیحالله عاصیزاده، ابراهیم جعفرزاده، [محمد] ابراهیم همت (شهادت: ۱۷ اسفند ۱۳۶۲؛ فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله(ص)) و حسین خرازی (شهادت: ۸ اسفند ۱۳۶۵؛ فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین(ع)) نامگذاری شد (کمالی اردکانی، همان، ص ۳۴۷-349؛ بنیفاطمه، ص ۲۰۹).
معبر شمارۀ ۱، که از ارتفاع گردهرش آغاز میشد و از بین رودخانه و ارتفاع شهید رفیعیان گذر میکرد. مسئول گروه شناسایی آن نیز، سید محمد حسینیزاده بود؛ اما بهسبب درگیری پیش از عملیات در این معبر، هنگام عملیات از آن استفاده نشد؛
معبر شمارۀ ۲، که از ارتفاع گردهرش کنار سنگرهای کمین خودی آغاز میشد و از جادۀ شنی که در پایین منطقه قرار داشت، به پایین ارتفاع امتداد مییافت؛ سپس، از سهراهی جاده در پایین گردهرش، به سمت چپ و از جادۀ بین ارتفاعات شهید رفیعیان و شهید جعفرزاده گذر میکرد. این معبر ارتفاع را کاملاً دور میزد و دشمن نسبت با آن حساس نبود. مسئولیت این محور را مرتضی نیکروش ببر عهده داشت؛
معبر شمارۀ ۳، که مانند معبر شمارة ۲ تا سهراهی جادة شنی، امتداد مییافت و پس از سهراهی، از بین یال ارتفاع شهید جعفرزاده و عاصیزاده گذر میکرد و در نزدیکی جادۀ اصلی، با دورزدن کامل ارتفاع شهید جعفرزاده، به مواضع نیروهای عراق نزدیک میشد. مسئول این معبر، عباس ذاکری بود؛
معبر شمارۀ ۴، که برای حمله به ارتفاعات شهید همت (2،1 و ۳)، آمادهشده و مسیرش با معبر شمارة ۳ (تا انتهای شیار بین ارتفاع شهید رفیعیان و شهید عاصیزاده) مشترک بود. پسازآن، با قطع جادۀ تدارکاتی نیروهای عراقی به سمت ارتفاع شهید همت ۱ تا سنگرهای اجتماعی آنان پیش میرفت. مسئول این معبر سید محمد موسویپور بود؛
معبر شمارۀ ۵، که با معبر پیشین مشترک، اما پسازآن، ادامه مییافت و بین ارتفاعات همت ۲ و ۳ به مواضع ارتش عراق وصل میشد، مسئول آن صمد احسانی بود؛
معبر شمارة ۶، که در عمق مواضع نیروهای عراق، پوشیده از برف سنگین بود و طولانیترین مسیر را داشت و برای تصرف ارتفاع شهید خرازی شناساییشده بود. هرچند بهطورمعمول، در این مسیر هر شب برف میبارید، گروههای شناسایی، توانستند این معبر را شناسایی کنند. بیشتر این مسیر با معبر ۴ و ۵ مشترک بود و پس از ارتفاع همت ۳، به ارتفاع شهید خرازی میرسید. مسئول گروه شناسایی هم علی دهقانی بود (کمالی اردکانی، همان، ص ۳۵۰-354).
عملیات بیتالمقدس ۲، در ۲۵ دی ۱۳۶۶ با رمز «یا زهرا(س)»، با هدف آزادسازی ارتفاعات غرب شهر ماؤوت عراق و نزدیکی به شهر سلیمانیة عراق اجرا شد (درودیان، همان، ص ۲۰۰-201). تیپ الغدیر در این عملیات، در هدایت عملیاتی قرارگاه نجف اشرف قرار داشت. خط حد واگذارشده به تیپ هم دشت هَرمَدان در منطقۀ عمومی شهر ماؤوت و هدفش تصرف و پاکسازی قسمتی از همین دشت و یال ارتفاع قَمیش بود (بنیفاطمه، ص ۲۰۴).
واحد اطلاعاتوعملیات برای کمک به حملۀ واحدهای مانوری تیپ و راهنمایی گردانهای رزمی و واحدهای پشتیبانی رزم، به سازماندهی نیروهایش اقدام کرد. در ۲۴ دی ۱۳۶۶ و از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ گردانهای خطشکن به شکل راهپیمایی، به سمت اهداف حرکت کردند و ساعت ۲۰ تا ۲۰:۴۵ به بالای گردهرش (نقطۀ رهایی) رسیدند. نیروهای اطلاعات در طول مسیر، همراه فرمانده گردان، زمان را بهگونهای تنظیم کردند که طبق زمانبندی طرح نبرد، به هدف برسند. نیز از ساعت ۲۱:۱۵ تا ۲۱:۴۵، با هدایت نیروهای اطلاعات، گروهانها تا رسیدن به اهداف راهنمایی شدند. با پایان یافتن عملیات، تیپ الغدیر به عقب بازگشت؛ اما نیروهای اطلاعات تا مدتی، برای دیدهبانی در منطقه ماندند. در حین شناسایی منطقه محمدحسین رضایی ندوشن (شهادت: ۵ دی ۱۳۶۶) از نیروهای این واحد به شهادت رسید (همو، ص ۲۱۱-212؛ کمالی اردکانی، اطلاعات، نیز چشمها، ص ۳۵۵-360).
پدافند از مناطق دشت هرمدان، شاخ شمیران و عملیات بیتالمقدس ۴: تیپ الغدیر پس از شرکت در عملیات بیتالمقدس ۲ از ۳ تا ۲۰ اسفند ۱۳۶۶، در ارتفاعات غرب شهر ماؤوت، مستقر شد. واحد اطلاعات به دیدهبانی و شناسایی از مواضع دشمن با مسئولیت علی سعیدی پناه اقدام کرد؛ اما او در ۲۰ اسفند ۱۳۶۶ به شهادت رسید. تیپ در ۷ فروردین ۱۳۶۷، برای پدافند از منطقۀ عملیاتی والفجر ۱۰ (25 اسفند ۱۳۶۷)، به حلبچه در منطقۀ عمومی دربندیخان (جنوب شرقی استان سلیمانیه) در ارتفاعات شاخ سورمَر و شاخشمیران (هر دو ارتفاع در استان سلیمانیه، در شمال شرقی عراق) رفت. در این منطقه، واحد اطلاعات شناساییهای خود را برای اجرای عملیات در روستای زرین عراق آغاز کرد؛ اما با توجه به فرصت کم (دو تا سه شب) توانست منطقهای به سمت روستای زرین را شناسایی کند. نیروهای این واحد هنگام شناسایی با نیروهای عراقی درگیر شدند که در جریان آن، یکتن از این نیروها اسیر شد (بنیفاطمه، ص ۲۳۲-234؛ فرهنگدوست، ص ۵۸۶-587؛ کمالی اردکانی، همان، ص ۳۶۹). پسازاین، تیپ در عملیات بیتالمقدس ۴ شرکت کرد، این عملیات در جنوب شرقی استان سلیمانیه در ۵ فروردین ۱۳۶۷ با رمز «یا اباعبدالله(ع)»، با هدف تصرف ارتفاع شاخ شمیران و تهدید سد دربندیخان اجرا شد (اطلس جنگ، ص ۱۰۰). فرماندهان واحد اطلاعات در عملیات، عبارت بودند از: فرمانده گروهان شناسایی علیمحمد گلستانی؛ فرماندهان دستههای شناسایی سید محمد موسویپور فخرآبادی، سید کاظم میرشمسی و سید عزیزالله حسینی؛ مسئول گروههای شناسایی محمدرضا آزادی، محمد فتوحی چاهکی، صمد احسانی و محمد قانعی؛ مسئول شنود و بازجویی از اسرا محمد عسکری؛ مسئول آموزش اطلاعات علیمحمد فلاح و مسئول پشتیبانی عباسعلی فلاحپور (همو، اطلاعات).
نیروهای اطلاعات در نخستین گام، روی ارتفاع صخرهای در منطقۀ شاخ شمیران، مستقر و به دیدهبانی، نیز شناسایی مواضع دشمن اقدام کردند؛ اما بهسبب اینکه نیروهای عراقی خط دفاعی ثابتی نداشتند، پس از چند شب، نتوانستند معبری در بین خطوط دفاعی شناسایی کنند. روز پیش از عملیات، هواپیماهای ارتش بعث عراق یگانهای عملیاتی؛ ازجمله دو گردان از تیپ الغدیر را بمباران شیمیایی کرد و تیپ با یک گردان و یک گروهان آماده عملیات شد (همو، چشمها، ص، ۳۶۹-370).
بهرغم مشکلات یادشده، واحد اطلاعات با اقدام تعجیلی، چهار معبر را برای شناسایی در نظر گرفت؛
معبر شمارة ۱، که از روبهروی ارتفاع شاخ شمیران آغاز میشد و به سمت کمینهای دشمن در جلوِ روستای زرین عراق امتداد مییافت و نیروهای شناسایی و تخریب پس از یک کیلومتر با کمین نیروهای عراقی روبهرو و تخریبچی همراه نیروهای شناسایی اسیر شد، درنتیجه، از این معبر استفاده نشد؛
معبر شمارة ۲، که از ارتفاع شاخ سورمر آغاز میشد و از روی جادۀ شنی، بین شاخ سورمر و شاخ شمیران، به سمت روستای زرین امتداد مییافت و مسئول آن نیز محمدکاظم میرشمسی بود؛
معبر شمارۀ ۳، که از شاخ سورمر تا ارتفاع شاخ شمیران امتداد داشت. این معبر در دامنۀ شاخ شمیران بین روستای زرین و شاخ برددکان و در نزدیکی اهداف، سهشاخه میشد؛ سپس، به تپههای ۲ ،۳ و ۴ میرسید؛ و مسئول آن سید محمد موسویپور بود؛
معبر شمارۀ ۴، که از کمینهای خودی در ارتفاع شاخ شمیران آغاز میشد و به کمینهای نیروهای عراق، روی ارتفاع شاخ برددکان میرسید که بهسبب نزدیکی به مواضع آنها، شناسایی ناتمام ماند (همان، ص ۳۷۰-371). نیروهای اطلاعات در این عملیات، گردان محمد رسولالله(ص)* را از محورهای یادشده تا رسیدن به اهدافش راهنمایی کردند. در پایان این نبرد، از واحد اطلاعات سید محمد موسویپور و محمدرضا فخرآبادی، علیاصغر میرعلی شهید شدند و علیرضا حائری اسیر شد (نک: همان، ص ۳۷۲-373؛ بنیفاطمه، ص ۲۲۷-229، 234).
پدافند از پاسگاه بوبیان، نهر عرایض و عملیات بیتالمقدس ۷: با سقوط شهر فاو در ۲۸ فروردین ۱۳۶۷، و احتمال حملة عراق به منطقة شلمچه، قرارگاه عملیاتی کربلا به تیپ ۱۸ الغدیر مأموریت داد به استان خوزستان حرکت و از ۱ اردیبهشت ۱۳۶۷ در منطقۀ شلمچه از پاسگاه بوبیان عراق تا نزدیک کلهگاوی پدافند کند. به دنبال آن، واحد اطلاعات برای شناسایی منطقۀ آبگرفتگی بوبیان اقدام کرد؛ سپس، از ۵ خرداد تا ۲۲ خرداد همان سال مأمور پدافند از سهراه جادۀ شهید صفوی تا پل سوم نهر عرایض شد. تیپ ۱۸ الغدیر پسازآنکه ارتش عراق منطقۀ شلمچه را اشغال کرد، به واحد اطلاعاتوعملیات مأموریت داد برای عملیات بیتالمقدس ۷ چند معبر، از شمال جادۀ فاطمبببالزهرا(س) (جادۀ احداثشده پس از عملیات کربلای ۵) را شناسایی کند. هرچند نیروهای عراقی روی این جاده مستقر و چند کمین قرار داده بودند، گروههای شناسایی با دور زدن کمینها از درون آبگرفتگی، دژ بوبیان را شناسایی کردند. در این عملیات مسئول واحد مهدی دهقان تفتی؛ جانشین واحد مهدی افخمی؛ فرمانده گروهان شناسایی علیمحمد گلستانی؛ فرماندهان دستههای شناسایی علیمحمد فلاح، مهدی عبداللهی و سید محمدحسین امامی؛ مسئولان گروههای شناسایی، مرتضی نیکروش، محمدعلی کلانتری، محمدکاظم میرشمسی، محمدعلی افخمی و عباس ذاکری؛ مسئول پست شنود و بازجویی اسرا، محمد عسکری و مسئول آموزش، علیمحمد فلاح بودند. پسازاین، تیپ ۱۸ الغدیر برای انهدام مواضع نیروهای عراقی در عملیات بیتالمقدس ۷، شرکت کرد (همو، ص ۲۳۶، ۲۳۸، ۲۴۲،۲۴۰؛ نیکروش). این عملیات در ۲۲ خرداد ۱۳۶۷ با رمز «یا اباعبدالله الحسین(ع)» اجرا شد (اطلس، ص ۱۰۸). واحد اطلاعاتوعملیات برای این عملیات دو محور را شناسایی کرده بود که دو گردان از تیپ از همین محورها وارد عمل شدند. در هر محور سه تن از نیروهای اطلاعات، مسئولیت راهنمای نیروهای عملکننده را بر عهده داشتند (نیکروش؛ بنیفاطمه، ص ۲۴۹-250).
در ادامه تیپ ۱۸ الغدیر از ۲۷ خرداد ۱۳۶۷، در جادۀ شهید صفوی تا پل سوم نهر عرایض با مأموریت دفاع از نوار مرزی مستقر شد. با وجود آنکه ایران در ۲۷ تیر ۱۳۶۷، قطعنامة ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد مبنی بر برقراری آتشبس را پذیرفت، ارتش عراق دوباره در ۳۱ همان ماه، به منطقۀ شلمچه حمله کرد که در نتیجه آن تیپ به همراه دیگر یگانها مجبور به عقبنشینی تا پشت جادۀ اهواز ـ خرمشهر شد (همو، ص ۲۵۴-256؛ نیکروش). به دنبال آن، رزمندگان ایران پس از سازماندهی دوباره، به ارتش عراق حمله کردند. مأموریت تیپ پاکسازی، تصرف و تأمین جادۀ شهید صفوی تا دژ مرزی بود. واحد اطلاعاتوعملیات با همان سازمان پیشین، به شناسایی دو محور در دو سوی جادۀ شهید صفوی و هدایت نیروهای تیپ اقدام کرد که در ۱ مرداد ۱۳۶۷، تیپ الغدیر و دیگر یگانهای مستقر در منطقه ارتش عراق را به عقبنشینی تا دژ مرزی واداشتند و در آنجا، مستقر شدند و به پدافند از منطقه پرداختند. این واحد هم، با همکاری گردان تخریب برای استحکام و تقویت خطوط دفاعی و بستن راههای رخنه، به ایجاد موانع و مینگذاری اقدام کرد. تیپ الغدیر تا ۲۳ مهر ۱۳۶۷ در این منطقه بهصورت کامل و تا ۲۳ مهر ۱۳۶۹ بهصورت پاسگاهی حضور داشت (بنیفاطمه، ص ۲۵۶-257؛ فرهنگدوست، ص ۶۵۱).
واحد اطلاعاتوعملیات تیپ ۱۸ الغدیر روی هم رفته، در دفاع مقدس ۵۷ شهید، ۴ اسیر و شماری جانباز [اطلاع دقیقی از شمار جانبازان، یافت نشد] داشت (کمالی اردکانی، اطلاعات).
مآخذ: اطلس جنگ ایران و عراق: فشردۀ نبردهای زمینی ۳۱ شهریور ۱۳۵۹-29 مرداد ۱۳۶۷، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۹۲ ش؛ بابایی، گلعلی، نبردهای جنوب اهواز: کارنامۀ تاریخی و جغرافیای نظامی منطقۀ عملیاتی جنوب و جنوب غربی اهواز، تهران: لوح محفوظ، ۱۳۸۶ ش؛ باقری، علیاصغر، راهی برای خروج، به کوشش ابوالقاسم شایق، یزد: خطشکنان، ۱۳۹۸ ش؛ بنیفاطمه، سید هدایت، شناسنامۀ تیپ الغدیر در دوران دفاع مقدس، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۹۹ ش؛ حسینشاهی اردکانی، علی، گذر از تنگۀ احد (تاریخ شفاهی)، به کوشش ولی سلطانی گردفرامرزی، یزد: خطشکنان، ۱۳۹۹ ش؛ خواستار، احمد، مأموریت آنی، تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، ۱۳۸۹ ش؛ درودیان، محمد، خرمشهر تا فاو، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۹۱ ش؛ همو، شلمچه تا حلبچه، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴ ش؛ رستمی، محمود، فرهنگ واژههای نظامی، تهران: ایران سبز، ۱۳۸۶ ش؛ صدرالساداتی، سید محمدرضا، گنج تمامنشدنی: اطلاعات کاربردی دفاع مقدس استان یزد، یزد: ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد، ۱۳۹۱ ش؛ علایی، حسین، روند جنگ ایران و عراق، تهران: مرزوبوم،۱۳۹۱ ش؛ فخارتازه، کاظم، عبور عاشقانه: روایتی از حماسهآفرینی رزمندگان تیپ مستقل ۱۸ الغدیر استان یزد در عملیات والفجر ۸، یزد: چشموچراغ، ۱۳۹۶ ش؛ همو، مقاومت تا شهادت: روایتی از حماسهآفرینی رزمندگان تیپ مستقل ۱۸ الغدیر استان یزد در عملیات بدر، یزد: چشموچراغ، ۱۳۹۷ ش؛ فتوحی، اکبر، قطرهای از اقیانوس (خاطرات)، به کوشش ولی سلطانی گردفرامرزی، یزد: خطشکنان، ۱۳۹۷ ش؛ فرهنگ اعلام شهدا: استان یزد، به کوشش مرکز مطالعات و پژوهش بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران: شاهد، ۱۳۹۵ ش؛ فرهنگدوست، محمدمهدی، خطشکن کویر (خاطرات)، به کوشش محمدعلی همتی، یزد: خطشکنان، ۱۳۹۴ ش؛ فلاح مدواری، محمدعلی (فرمانده دستۀ شناسایی واحد اطلاعاتوعملیات تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با محمدمهدی روحپرور، ۱۰ خرداد ۱۴۰۱؛ کاظمینسب، حسن، مسیر سبز، یزد: خطشکنان، ۱۳۹۹ ش؛ «کارنامة عملیات والفجر ۸»، عملیات والفجر ۸ (مجموعهمقالات)، به کوشش حسن درّی، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۸۸ ش؛ کمالی اردکانی، جواد (مسئول وقت واحد اطلاعاتوعملیات تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر)، اطلاعات شخصی؛ همو، چشمهای آسمانی، به کوشش محمد معینی، یزد: خطشکنان، ۱۳۹۴ ش؛ نیکروش، مرتضی (فرمانده دستۀ شناسایی واحد اطلاعاتوعملیات تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با محمدمهدی روحپرور، ۱۰ خرداد ۱۴۰۱.
/ جواد کمالی اردکانی/