امام حسین(ع)، گردان (3)، گردانی از تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیرِ نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از استان یزد.
پیشینه و سازمان رزم: تیپ ۱۸ الغدیر پس از تشکیل در ۴ مهر ۱۳۶۲، در پنج گردان ازجمله گردان امام حسین(ع)، سازماندهی شد (صدرالساداتی، ص ۶۰) که ساختار آن سه گروهان، نیز تدارکات، مخابرات، نیروی انسانی، بهداری را در بر داشت و بهسبب رستۀ پیادۀ تیپ، آموزش نیروهای آن اسلحهشناسی، تیراندازی، تخریب، تمرینات تاکتیکی، رزم شبانه، دفاع شخصی، پیادهروی، دو و عقیدتی را شامل میشد؛ نیز مکان آموزش آن، بیشتر در پادگان شهید عاصیزاده*، موقعیت شهید پارسائیان*، موقعیت شهدای بدر* و سلاحهای آن کلاشینکف، تیربار گرینف، آر.پی.جی ۷ و دیگر سلاحهای انفرادی بود (میرخلیلی).
این گردان از نخستین روزهای تشکیل تا پایان دفاع مقدس در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷، در شش عملیات آفندی و چهار پدافندی شرکت داشت:
پدافند از منطقة طلائیه: نخستین مأموریت پدافندی تیپ ۱۸ الغدیر، زیرامر قرارگاه عملیاتی نجف پدافند از خط طلائیه (طلائیۀ جدید تا تالاب هورالهویزه) از ۲۹ دی ۱۳۶۲ تا ۲۲ اردیبهشت ۱۳۶۳ بود (بنیفاطمه، ص ۲۲). گردان در ۱۹ اسفند ۱۳۶۲، با سه گروهان به فرماندهی سید کاظم رضوانی، یدالله برزگر و محمدصادق دهقان و با استعداد ۲۸۵ تن در جناح راست خط پدافندی، جایگزین گردان فاطمبببالزهرا(س)* شد. فرماندهان گردان یک روز پیش از تحویل خط پدافندی، نیروهای گردان را به مواضع و سنگرهای خودی و دشمن آشنا کردند. این گردان تا فروردین ۱۳۶۳، به تقویت و تحکیم سنگرهای خودی، گسیل نیرو به کمینها، تبادل آتش، گشت و شناسایی و تأمین امنیت خط پدافندی اقدام کرد (همو، ص ۲۳-25، 128).
عملیات خیبر: این عملیات در ۳ اسفند ۱۳۶۲، با هدف تهدید شهر بصره (مرکز استانی به همین نام در جنوب شرقی عراق)، در منطقۀ شرق رودخانۀ دجله و تالاب هورالهویزه (هورالعظیم، غرب دشت آزادگان)، در جنوب شرقی استان میسان و شمال شرقی استان بصرۀ عراق و با رمز «یا رسولالله(ص)» اجرا شد. تیپ ۱۸ الغدیر در این عملیات، زیرامر قرارگاه عملیاتی نجف مأموریت داشت در منطقۀ طلائیه (جنوب شهرستان دشت آزادگان) و در محور میانی منطقۀ نبرد، جادۀ آسفالت بین دو پاسگاه جدید و قدیم طلائیه را تصرف و تأمین کند (بنیفاطمه، ص ۳۷). گردان امام حسین(ع) در این عملیات، به حالت احتیاط و در پادگان شهید عاصیزاده در پانزدهکیلومتری جادۀ اهواز - اندیمشک مستقر بود؛ اما دستنیافتن دیگر یگانها به اهداف تعیینشده، سبب شد که گردان به کار گرفته نشود. در این عملیات، فرمانده گردان سید حبیبالله میرخلیلی و جانشین وی سید محمود حسینیپور* بود (سلطانی گردفرامرزی، ص ۱۱۶).
ۀپدافند از منطقۀ زید (ابروئیه): تیپ الغدیر از ۴ تیر تا ۳۰ آبان ۱۳۶۳، زیرامر قرارگاه عملیاتی کربلا، مأموریت پدافند از این خط را بر عهده داشت (بنیفاطمه، ص ۴۸). گردان امام حسین(ع) به فرماندهی مهدی بیدآبادی با سیصد نیرو در این منطقه مستقر شد. این گردان بهسبب آبگرفتگی منطقه، مأموریتش را به شکل پاسگاهی اجرا میکرد. دیگر اقدامات آن در این دوره، شناسایی منطقه، تبادل آتش، ساخت سنگرهای گوناگون، جابهجایی سنگرها، تحکیم و جلوگیری از پیشروی آب و آبگرفتگی مواضع نیروهای تیپ بود (همو، ص ۵۱). در این مرحله از پدافند، ارتش بعث عراق در ۲۵ مهر ۱۳۶۳، با حمله به مواضع تیپ، توانست خاکریز یکم و پسازآن، بخشی از خاکریز دوم را تصرف کند. پسازاین، گردان و دیگر نیروهای تیپ، بهسرعت، با اجرای عملیات گازانبری و احاطۀ نیروهای عراقی، ، آنها را به ترک مواضع تصرفشده وادار کردند (بیدآبادی).
عملیات بدر: این عملیات در ۲۰ اسفند ۱۳۶۳، با رمز «یا فاطمبببالزهرا(س)» در غرب تالاب هورالهویزه، با هدف تسلط بر جادۀ بصره ـ العماره و تسلط بر شرق رودخانۀ دجله اجرا شد (نک: درودیان، خرمشهر ... ، ص ۱۰۲-112). تیپ ۱۸ الغدیر برای شرکت در این عملیات، زیرامر قرارگاه عملیاتی نجف در شرق رودخانۀ دجله، بهمنظور کمک به تصرف دژ نخست ارتش عراق در روستای الصُخره در غرب منطقۀ نبرد و پدافند در حاشیۀ این رودخانه وارد عمل شد (فخارتازه، مقاومت ... ، ص ۳۵-36).
در این نبرد، فرمانده گردان امام حسین(ع) مهدی بیدآبادی؛ معاون اول و دوم بهترتیب، ماشاالله فلاح میبدی و حسن دهقان منشادی؛ و سازمان گردان شامل سه گروهان به فرماندهی محمد پایدار*، یدالله برزگر و کاظم رضوانی بود. نیروهای گردان در آبان ۱۳۶۳ و در موقعیتی در جادۀ جُفیر ـ فکه، آموزشهای لازم را فراگرفتند. این گردان، در مرحلۀ نخست، در احتیاط تیپ قرار داشت و بدین منظور در موقعیت امیرحسینی در فکه (جنوب استان ایلام و شمال منطقۀ عملیات) استقرار یافت. در مرحلۀ دوم، مأموریت یافت، با هاورکرافت از تالاب هورالهویزه گذر و با گذشتن از یگانهای خطشکن، پل رودخانۀ دجله در شرق منطقۀ عملیات را منهدم کند؛ اما یگانهای دیگر نتوانستند باهم الحاق کنند و درنتیجه، گردان هم وارد عمل نشد (فخارتازه، همان، ص ۱۱۶).
پدافند از جادۀ خندق: تیپ الغدیر از ۲۷ اسفند ۱۳۶۳ تا ۱۶ فروردین ۱۳۶۴، زیرامر قرارگاه عملیاتی نجف، وظیفۀ پدافند از این جاده (جادهای در شمال منطقۀ عمومی تالاب هورالهویزه) را، که از مناطق تصرفشده در عملیات بدر بود، بر عهده گرفت (بنیفاطمه، ص ۷۲). این تیپ برای اجرای مأموریتش با گردان امام حسین(ع)، ردههای پشتیبانی و خدمات رزم و ردههای ستادی در جادۀ خندق مستقر شد (همو، ص ۷۴-75). گردان با فرماندهی و کادر پیشین و با استعداد ۱۸۴ تن، پس از استقرار، برای تأمین منطقه و استحکام مواضع پدافندی به ایجاد سنگر و حفر تونلهای زیرزمینی و کانالهایی به حالت مارپیچ با دو خروجی اقدام کرد (بیدآبادی).
در مدت پدافند گردان، ارتش بعث عراق در ۳ فروردین ۱۳۶۴، دو بار اقدام به پاتک کرد؛ اما با اجرای آتش رزمندگان گردان و یگانهای پشتیبانی رزم تیپ، زمینگیر و ناچار به عقبنشینی شد؛ بااینحال، نیروهای عراقی از ۵ تا ۸ فروردین ۱۳۶۴، دوباره تحرکاتی گسترده برای تصرف مواضع گردان انجام دادند که براثر آن، هشت تن شهید و نوزده تن مجروح شدند. نیروی هوایی ارتش عراق هم در ۱۲ فروردین ۱۳۶۴، بارها با هواپیما و بالگرد، مواضع گردان و تیپ را بمباران کرد (نک: بنیفاطمه، ص ۷۵). در این مأموریت، ۲۸ تن از نیروهای گردان به شهادت رسیدند و شماری نیز مجروح شدند. سرانجام، گردان در ۱۶ فروردین ۱۳۶۴، با تحویل منطق پدافندی به لشکر ۱۴ امام حسین(ع)، به پادگان شهید عاصیزاده بازگشت (بیدآبادی).
عملیات والفجر ۸: این عملیات در ۲۰ بهمن ۱۳۶۴، با رمز «یا فاطمبببالزهرا(س)» در جنوب غربی استان خوزستان (حدفاصل خرمشهر تا دهانۀ اروند به خلیجفارس)، با هدف تصرف شبهجزیرۀ فاو و انسداد راه ورودی عراق به خلیجفارس اجرا شد («کارنامه ... »، ص ۱۹). تیپ ۱۸ الغدیر برای شرکت در این نبرد، زیرامر قرارگاه عملیاتی نجف ۱ (بعدها، قدس) قرار داشت. این قرارگاه برای پشتیبانی از عملیات اصلی در فاو، عملیاتی را در جزایر امالرصاص و امالبابی (هر دو از جزایر اروندرود و جزو خاک عراق) اجرا کرد و بدین منظور، افزونبر تیپ الغدیر، تیپهای ۱۰ سیدالشهدا(ع) و ۲۱ امام رضا(ع) را هم به کار گرفت (فخارتازه، عبور ... ، ص ۲۵۳). در این عملیات، فرمانده گردان امام حسین(ع) غلامرضا لطفی؛ معاون اول محمد سیفی؛ معاون دوم یدالله برزگری؛ و فرماندهان گروهانهای ۱ تا ۳ بهترتیب، فتحعلی زارع، حسین دهقان بهابادی و سید کاظم رضوانی بودند (بنیفاطمه، ص ۱۰۷).
گردان امام حسین(ع) در نخستین شب این عملیات، مأموریت داشت، با قایق از رودخانههای بین امالرصاص و امالبابی و پسازآن، از گردان محمد رسولالله(ص)* تیپ، بگذرد و قسمت جنوبی جزیرۀ امالبابی را تصرف و تأمین کند؛ اما بهسبب آمادهنشدن قایقها برای گذر همۀ نیروهای گردان، روشنشدن هوا و نامشخصبودن وضعیت یگان عملکننده در سمتِ راستِ خط حد گردان، تنها یک گروهان با قایق و با شنا، خود را به جزیرۀ امالبابی رساند. باوجوداین، توانست پس از ورود گردان به منطقۀ هدف، بین گردان محمد رسولالله(ص) و تیپ ۱۰ سیدالشهدا(ع) الحاق و بهمنظور جلوگیری از پاتک ارتش عراق به تحکیم مواضع اقدام کند (بنیفاطمه، ص ۱۱۳). در ادامه، در پی موفقیت نیروهای ایرانی در تصرف شهر بندری فاو (عملیات اصلی)، عملیات در این منطقه متوقف شد و گردان به همراه دیگر یگانها از اهداف تصرفشده عقبنشینی کرد و به عقب برگشت (فخارتازه، همان، ص ۲۶۸).
عملیات نصر ۷: این عملیات در ساعت ۲۴، ۱۴ مرداد ۱۳۶۶، با رمز «یا فاطمبببالزهرا(س)» در منطقۀ دوپازا و بُلفَت در غرب شهر سردشت آذربایجان غربی، با هدف خارجکردن منطقۀ عمومی سردشت، قراردادن شهر قلعهدیزۀ استان سلیمانیۀ عراق در تیررس و دید، نیز مهار تردد تجزیهطلبان مسلح، با هدایت قرارگاه عملیاتی قدس اجرا شد (درودیان، شلمچه ... ، ص ۱۸۸، ۱۹۴). تیپ ۱۸ الغدیر برای شرکت در این عملیات، با یگانهای رزمی، پشتیبان و خدمات رزم به منطقۀ سردشت انتقال یافت و تصرف قسمت جنوبی منطقۀ عملیات، شامل ارتفاعات ۲۲۱۵، یال دوپازا و تأمین جناح چپ منطقه را بر عهده گرفت (بنیفاطمه، ص ۱۸۶-187).
سازمان رزم گردان امام حسین(ع) باتوجهبه ویژگی عملیات در مناطق کوهستانی، بدین گونه تغییر یافت: فرمانده و جانشین گردان بهترتیب، محمدعلی دهستانی اردکانی و محمود شاهپورزادة بافقی؛ و فرماندهان گروهان یک و دو محمد زارع ابرقویی و عباس دهقان اشکذری* (شاهپورزادة بافقی، مهاجران ... ، ص ۲۸۸). این گردان پیش از مأموریت جدید در تیر ۱۳۶۶، در مدرسۀ شهیدین شهر بوکان (جنوب آذربایجان غربی) مستقر شد و نیروهایش تاکتیک عملیات در کوهستان را نزدیک سد بوکان آموزش دیدند (همان، ص ۲۹۰-296؛ بنیفاطمه، ص ۱۹۲-193).
مانور گردان امام حسین(ع) در این عملیات تصرف سه ارتفاع در منطقۀ چپ ارتفاعات دوپازا بود. فرماندهان تیپ این ارتفاعات را شهید حسن دشتی*، شهید نعمتعلی نامجو* و شهید خلیل حسنبیکی الهآباد* نامیده بودند؛ سپس، فرماندهان گردان به همراه اکبر آقابابائی، فرمانده تیپ، دو بار از خط حد گردان بازدید کردند؛ نیز با کالک دربارۀ زمین منطقۀ عملیات توجیه و با معابر نیروهای گردان تا رسیدن به خطوط دفاعی و سنگرهای ارتش عراق آشنا شدند و در ادامه، گردان برای سه روز تمرین رزمایش عملیات، به منطقۀ سردشت رفت. با آغاز نبرد و تنها چند ساعت پسازآن، گردان توانست با حمله به سنگرهای دفاعی ارتش بعث عراق، در ساعت ۲ بامداد، اهدافش را تصرف، پاکسازی و از مناطق آزادشده، پدافند کند. این گردان در ۵ شهریور ۱۳۶۶، خط پدافندیاش را به لشکر ۲۳ نیروی مخصوص ارتش تحویل داد (بنیفاطمه، شاهپورزادة بافقی، همانجاها).
عملیات بیتالمقدس ۲: این عملیات در ۲۵ دی ۱۳۶۶، با رمز «یا زهرا(س)» و در منطقۀ شمال سلیمانیۀ عراق اجرا شد. هدف عملیات تصرف منطقهای بود که ازطریق آن رزمندگان ایران بتوانند به شهر سلیمانیه، سد دوکان و شهر قلعهدیزۀ عراق نزدیک شوند (درودیان، همان، ص ۲۰۰-201). تیپ ۱۸ الغدیر برای این عملیات در هدایت قرارگاه عملیاتی نجف اشرف قرار داشت. خط حد واگذارشده به تیپ، دشت هَرمَدان (منطقۀ عمومی شهر ماؤوت در شمال سلیمانیه) و هدفش تصرف و پاکسازی قسمتی از همین دشت بود (بنیفاطمه، ص ۲۰۴-205).
استعداد گردان امام حسین(ع) در این عملیات عبارت بود از: ۱۰ پاسدار رسمی، ۲ پاسدار افتخاری، ۴۷ پاسدار وظیفه و ۱۵۵ بسیجی؛ فرمانده گردان، محمود شاهپورزادة بافقی؛ معاون اول و دوم گردان، یدالله برزگر و اکبر شاهپورزادۀ بافقی*. در این عملیات، گردان با دو گروهان رزمی به فرماندهی اصغر جهانی مهرآبادی* و عباس دهقان اشکذری سازماندهی شد. مقر تاکتیکی این گردان در موقعیت سقز و در کنار مقر ستاد تیپ قرار داشت. در ۱۷ آبان ۱۳۶۶، نیروهای گردان رزمایش عملیات و آموزشهای لازم را برای اجرای مأموریت در مقر یادشده، فراگرفتند و چندین مرحله رزمایش عملیات را تمرین کردند (بنیفاطمه، ص ۲۰۵-212؛ شاهپورزادة بافقی، همان، ص ۳۰۳-319).
در ۲۰ دی ۱۳۶۶، گردان روانۀ منطقۀ مرزی بوالحسن (شمال غربی شهر بانه، در نزدیکی ارتفاعات گِردِهرَش عراق) شد و در آنجا، فرماندهان آخرین هماهنگی مانور گردان را با فرمانده تیپ و مسئول واحد اطلاعاتوعملیات، جواد کمالی اردکانی، مرور کردند و با منطقۀ عملیات آشنا شدند. مانور گردان در عملیات بیتالمقدس ۲، تصرف دو یال از ارتفاعات گردهرش و تأمین قسمتی از دشت هَرمَدان بود. گردان در دستیابی به این اهداف، باید سه ارتفاع به نام شهید رفیعیان ۱، ۲ و ۳ را تصرف میکرد. براساس طرح عملیات، باید گروهان ۱ ارتفاع شهید رفیعیان ۱ و گروهان ۲ ارتفاعات شهید رفیعیان ۲ و ۳ را تصرف میکردند (بنیفاطمه، ص ۲۰۵-212).
گردان امام حسین(ع) در شب ۲۴ دی، از پایین ارتفاع گردهرش به سمت اهدافش حرکت کرد و توانست سی دقیقه پیش از آغاز عملیات به نقطۀ تعیینشده برسد. با اعلام شروع نبرد از قرارگاه نجف در ۱:۱۵ بامداد، گردان بهسوی مواضع ارتش عراق حمله کرد و توانست ارتفاعات سهگانه را تصرف و به دیگر یگانهای تیپ، الحاق و منطقه را تأمین کند. گردان دو روز در مواضع بهدستآمده مستقر شد و روز سوم، با ورود نیروهای تازهنفس به عقب بازگشت و در موقعیت جندالله تیپ استقرار یافت (همانجا).
عملیات بیتالمقدس ۴: این عملیات در ۵ فروردین ۱۳۶۷، با رمز «یا اباعبدالله(ع)»، با هدف تصرف ارتفاع شاخشمیران و تهدید سد دربندیخان در جنوب شرقی استان سلیمانیه اجرا شد (اطلس ... ، ص ۱۰۰). تیپ الغدیر در این عملیات، زیرامر قرارگاه عملیاتی کربلا بود. در ۹ فرودین، این قرارگاه برای ادامۀ عملیات یادشده، با هدف تصرف روستای زرین، تیپ ۱۸ الغدیر را وارد عمل کرد. فرمانده گردان امام حسین(ع) در این عملیات، محمود شاهپورزادة بافقی و معاون اول و دوم یدالله برزگر و عباسعلی امراللهی بودند؛ همچنین، دو گروهان به فرماندهی علیمحمد دشمنفنا و عباس دهقان اشکذری در این عملیات شرکت داشتند. گردان پس از سازماندهی، در ۶ همان ماه به مقر جندالله تیپ (ارتفاعات شاخشمیران) روانه شد و کادرش چندین نوبت از روی ارتفاع شاخشمیران با توضیحات فرمانده تیپ و مسئول اطلاعاتوعملیات با منطقه آشنا شدند. گردان در احتیاط گردان حضرت رسول(ص)* قرار داشت و پس از یک روز به محور شاخشمیران گسیل شد. در آنجا یک گروهانش در اختیار گردان حضرت رسول(ص) قرار گرفت و برای پیوستن به این گردان، به تپهای به نام مجید روانه شد؛ سپس در روز عملیات، با روشنشدن هوا و حجم زیاد آتش، پیشروی گردان متوقف شد و در محاصرۀ نیروهای ارتش عراق قرار گرفت. در ادامه، به دستور فرمانده تیپ، گردان امام حسین(ع) وارد عمل نشد و مأموریت پدافند از این منطقه را تا ۱۹ فروردین بر عهده گرفت (شاهپورزادة بافقی، همان، ص ۳۳۲-340؛ بنیفاطمه، ص ۲۳۲-234).
پدافند از منطقۀ شلمچه: در ۲۸ فروردین ۱۳۶۷، ارتش بعث عراق شهر فاو را از رزمندگان ایران پس گرفت. قرارگاه عملیاتی کربلا به تیپ ۱۸ الغدیر مأموریت داد تا از جبهۀ شمالغرب به منطقۀ شلمچه (از پاسگاه بوبیان عراق تا نزدیک کلهگاوی در غرب خرمشهر و شرق بصره) گسیل شود و پدافند از آن را بر عهده بگیرد (همو، ص ۲۳۶). گردان امام حسین(ع) به فرماندهی محمدعلی دهستانی و به جانشین فرماندهی عباس دهقان اشکذری و با استعداد ۲۸۲ تن در این خط مستقر و به پدافند از خط مشغول شد (شاهپورزادة بافقی، مصاحبه ... ). در ۲ خرداد ۱۳۶۷، ارتش عراق با نیروهای زرهی و پیاده، در ساعت ۵:۳۰ صبح با شکافتن خاکریز خودی و ایجاد محورهای متعدد، به مواضع یگانهای ایران در این منطقه حمله کرد؛ و نخست، مواضع پدافندی لشکر ۴۱ ثارالله و ۲۵ کربلا را زیر آتش سنگین قرارداد و پس از بیست دقیقه، جناح چپ خط پدافندی تیپ الغدیر را زیر آتش گرفت و همزمان با شکستن خط، به جادۀ کلهگاوی وارد شد و شروع به پیشروی کرد. در این مرحله، گردان امام حسین(ع) همراه دیگر گردانهای رزمی تیپ تلفات سنگینی به دشمن وارد کرد (بنیفاطمه، ص ۲۳۸). در ساعت ۱۱ صبح، ارتش عراق از جناح چپ، به خاکریز دوم تیپ رسید و گردان مجبور شد از خط اول عقب بنشیند و در خط دوم پدافند کند؛ اما ازآنجاکه ارتش عراق از دو سمت به پیشروی خود ادامه داد، برای جلوگیری از تلفات و اسارت نیروهایش، به دستور فرمانده تیپ، از خط دوم به عقب آمد و در پشت جادۀ اهواز ـ خرمشهر مستقر شد. به دنبال این عقبنشینی، فرمانده تیپ همۀ نیروهای باقیمانده از گردان امام حسین(ع) و دو گردان دیگر را سازماندهی و با هدف آزادسازی مناطق تصرفشده، به ارتش عراق حمله کرد و توانست تا سهراهی جادۀ شهید صفوی تا پل سوم نهر عرایض پیشروی کند و با استقرار در این منطقه، ازآنجا پدافند کند. در ۴ خرداد ۱۳۶۷، نیروهای گردان با یکی از گردانهای تیپ جابهجا و به عقب منتقل شد (دهستانی)؛ سپس، در ۲۷ خرداد، با جانشینی فرمانده، شیخ محمود رحیمپور، با استعداد ۲۷۵ تن، دوباره در همان منطقه در مواضع پدافندی استقرار یافت. پس از یک ماه، ایران قطعنامۀ ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل را پذیرفت؛ اما ارتش عراق در ۳۱ تیر در منطقۀ شلمچه، به خاک ایران تجاوز و تا جادۀ اهواز ـ خرمشهر پیشروی کرد؛ درنتیجه، گردان امام حسین(ع) همراه دیگر یگانها بهناچار تا پشت جادۀ یادشده عقبنشینی کرد؛ اما پس از تجدیدقوا، به همراه یگانهای تیپ و دیگر یگانهای حاضر در منطقه، در ۱ مرداد، عراق را به عقبنشینی تا دژ مرزی واداشت. در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷، آتشبس، بین جمهوری اسلامی ایران و عراق با نظارت سازمان ملل متحد برقرار شد. این گردان تا ۲۳ مهر در این خط حضور داشت؛ سرانجام، خط را تحویل گردانی دیگر از تیپ داد. پسازاین، گردان به همراه دیگر یگانهای تیپ الغدیر به استان یزد روانه شد و در رزمایشهای مشترک نیروی زمینی سپاه پاسداران و تیپ شرکت کرد. در ۱۳۸۹ ش بهسبب تغییر ساختار تیپ از «رزمی» به «مردمپایه» این گردان منحل شد (شاهپورزادة بافقی، همان).
مآخذ: اطلس جنگ ایران و عراق: فشردة نبردهای زمینی ۳۱ شهریور ۱۳۵۹-29 مرداد ۱۳۶۷، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،۱۳۹۲ ش؛ بنیفاطمه، سید هدایت، شناسنامة تیپ الغدیر در دوران دفاع مقدس، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۹۹ ش؛ بیدآبادی، مهدی (فرمانده گردان امام حسین(ع) تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با مؤلف، ۳ اسفند ۱۳۹۸؛ درودیان، محمد، خرمشهر تا فاو، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،۱۳۹۱ ش؛ همو، شلمچه تا حلبچه، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴ ش؛ دهستانی، محمدعلی (فرمانده گردان امام حسین(ع) تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با محمدمهدی روحپرور، ۱۳۹۹ ش؛ سلطانی گردفرامرزی، ولی، اولین آفند (نقش تیپ مستقل ۱۸ الغدیر در عملیات خیبر)، یزد: توزوقلم، ۱۳۹۳ ش؛ شاهپورزادة بافقی، محمود (فرمانده گردان امام حسین(ع) تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با محمدمهدی روحپرور، ۱۳۹۹ ش؛ همو، مهاجران (تاریخ شفاهی)، به کوشش ابوالقاسم شایق، یزد: خطشکنان، ۱۳۹۹ ش؛ صدرالساداتی، محمدرضا، گنج تمامنشدنی: اطلاعات کاربردی دفاع مقدس استان یزد، یزد: خطشکنان، ۱۳۹۱ ش؛ فخارتازه، کاظم، عبور عاشقانه: روایتی از حماسهآفرینی رزمندگان تیپ مستقل ۱۸ الغدیر استان یزد در عملیات والفجر ۸، یزد: چشموچراغ، ۱۳۹۶ ش؛ همو، مقاومت تا شهادت: روایتی از حماسهآفرینی رزمندگان تیپ مستقل ۱۸ الغدیر استان یزد در عملیات بدر، یزد: چشموچراغ، ۱۳۹۷ ش؛ «کارنامة عملیات والفجر ۸»، عملیات والفجر ۸ (مجموعهمقالات)، به کوشش حسن درّی، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۸۸ ش؛ میرخلیلی، سید حبیبالله (فرمانده گردان امام حسین(ع) تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با مؤلف، ۳ اسفند ۱۳۹۸.
/ محمدرضا صمدی/