انبار فاتح (فتوحی)، کارگاه، کارگاه ساخت صنایع فلزی و سنگرهای بتونی پنجضلعی جهاد سازندگی استان یزد در دورۀ دفاع مقدس.
این کارگاه در شمال شهر یزد، بلوار جمهوری اسلامی و در کنار امامزاده سید جعفر محمد (ع) قرار داشت و پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، انبار ماشینآلات راهسازی و از اموال مصادرهای محمدصادق فاتح یزدی از سرمایهداران بزرگ آن دوره بود که در ۱۳۵۸ ش، با حکم دادگاه انقلاب اسلامی مصادره و در ۱۳۵۹ ش بهمنظور تولید تانکرهای آب و ساخت در و پنجره به جهاد سازندگی استان یزد واگذار شد. نام کارگاه بهپاس خدمات کاظم فتوحی که در ۱۳۵۹ ش، هنگام برگزاری اردوی دانشآموزی دچار حادثه شده و فوت کرده بود، به نام وی نامگذاری شد. بااینحال به نام فاتح نیز شهرت داشت (کلانتریسرچشمه، محمدرضا و امیرحسین، ص ۸۸، ۹۷؛ قانع عزآبادی).
اندازههای کارگاه فاتح ۱۴۰ در ۷۰ متر، حدود ده هزار مترمربع وسعت و دارای یک حلقه چاه آب نیمه ژرف، چهار هزار مترمربع باغ انار و یک سوله بزرگ انبار ماشینآلات به مساحت ۱۲۰۰ مترمربع بود که از ۱۳۶۱ ش و با تصمیم شورای مرکزی جهاد سازندگی استان یزد با تغییر کاربری به ساخت تجهیزات پشتیبانی از جبهه و جنگ پرداخت که عبارت بودند از: انواع سنگرهای پنجضلعی؛ انواع تانکر آب آشامیدنی با ظرفیت پانصد تا بیستهزاری لیتر بهصورت ثابت و سیار؛ تانکرهای سوخت تا ظرفیت بیستهزار لیتری استوانهای یا مکعبی و انواع مصنوعات فلزی بر اساس نیاز و نقشههای ارسالی از ستاد پشتیبانی جبهه و جنگ جهاد سازندگی کشور (همانجاها؛ سجادیان).
در این کارگاه سنگرهای پنجضلعی با اندازههای مختلف و بر اساس نوع کاربری آن با تیرآهنهای شمارۀ ۱۲، ۱۴، ۱۶ و ۱۸ در چندین قطعه طراحی و ساخته میشد. هر چه عرض سنگر افزایش مییافت، تیرآهنهای به کار گرفتهشده در آن نمرۀ بالاتری داشتند. روند ساخت سنگرهای پنجضلعی هم بدین ترتیب بود: نخست با لودر گودالهایی به عمق یک تا دو متر و به عرض چهار تا پنج متر و طول موردنیاز، حفر؛ سپس تیرآهنهای شاسی نصب و پسازآن تیرهای آهنی که به شکل پنجضلعی به هم جوشخورده بود، به شاسیها متصل و برای استحکام بیشتر با کمک تسمۀ فولادی یا نبشی، قطعات پنجضلعیها به هم جوش میخورد. در ادامه، ورقههای کرکرهای گالوانیزه که با پرچ به هم متصل شده بود، مانند فرش وسیعی بهاندازۀ مساحت کل کنارهها، به کمک لودر روی سنگر کشیده؛ در مرحلۀ بعد درهای ورودی و خروجی سنگر گذاشته و در پایان، روی آن با خاک پوشیده میشد (قانع عزآبادی).
این کارگاه برای ساخت تانکرهای آب سیار از اِکسل گاریهای قدیمی و ماشینهای فرسوده بهره میبرد که آنها را از معدن مس سرچشمه، گورستان ماشینآلات در حومۀ بندرعباس و همیاری مردم، بهویژه اهالی خیرآباد و عیشآباد، تأمین؛ نیز مواد اولیۀ کارگاه را جهاد سازندگی یزد با هماهنگی ستاد پشتیبانی جنگ استان یزد و همکاری ادارهکل بازرگانی استان یزد، تهیۀ و تولید میکرد. منابع مالی فعالیتهای کارگاه هم از اعتبارات دولتی و بیشتر از حساب ۳۳۳ صندوق قرضالحسنه حضرت ولیعصر(عج) (حساب کمکهای مردمی استان یزد) به جبهههای نبرد که زیر نظر نماینده امام و امامجمعه یزد بوده تأمین میشد (همتی).
شمار نیروهای کارگاه فاتح روزانه بین بیست تا پنجاه تن متغیر بود که بستگی به نیاز جنگ به محصولات تولیدی آن، افزایش و یا کاهش مییافت. این نیروها از کارکنان جهاد سازندگی یزد، نیروهای داوطلب و یا روزمزد تأمین میشد (آراسته). این کارگاه زیر نظر کمیته عمران جهاد سازندگی یزد فعالیت داشت و سازمانش با توجه به تحولات گستردۀ سازمانی و شرکت کارکنانش در مناطق جنگی، پایدار نبود. مسئولان و فعالان این کارگاه از تأسیس تا پایان دفاع مقدس عبارت بودند از: محمدحسین قانع عزآبادی، سید حسین حسینینسب، محمد جمعآور، علیمحمد صدوق، رجب صدوق و اصغر ذوالفقاری. پس از پایان جنگ فعالیت کارگاه کاهش یافت و با توجه به تصمیم دولت وقت به کوچکسازی، در ۱۳۷۶ ش این کارگاه به بخش خصوصی واگذار شد و بیشتر کارکنان آن بازخرید شدند (قانع عزآبادی).
مآخذ: آراسته، محمدحسین (مسئول ستاد پشتیبانی جنگ استان یزد)، مصاحبه با مؤلف، ۱۰ آذر ۱۳۹۸؛ سجادیان، رضا (از نیروهای کارگاه فاتح)، مصاحبه با همو، ۱۵ دی ۱۳۹۷؛ قانع عزآبادی، محمدحسین (از نیروهای کارگاه فاتح)، مصاحبه با همو، ۲۱ آذر ۱۳۹۷؛ کلانتریسرچشمه، محمدرضا و امیرحسین کلانتریسرچشمه، خستگیناپذیر (روایتی از زندگی و فعالیتهای حاج محمدحسین آراسته در ستاد پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی استان یزد)، یزد: اندیشه کویر، ۱۳۹۸ ش؛ همتی، علیاکبر (از نیروهای مرکز پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی استان یزد)، مصاحبه با مؤلف، ۱۲ آبان ۱۳۹۶.
/ محمدرضا کلانتریسرچشمه/