به نظر می‌رسد ارتباط با اینترنت قطع است.

اتصال دستگاه با اینترنت را بررسی کنید ...

بخشنده، حسین

استان یزد

بخشنده، حسین

دفاع مقدسشهدا و اشخاصفرمانده گروهان و همطراز (جانشین یا معاونین)
استان یزد
آخرین ویرایش: ۱۴۰۳/۱۰/۰۵ چاپ

بخشنده،  حسین (1 اردیبهشت ۱۳۴۳-25 مرداد ۱۳۷۸)، فرمانده گروهان حر گردان محمد رسول‌الله(ص) تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.

بخشنده در خانواده‌ای مذهبی در شهر یزد* متولد شد. پدرش، علی، کارگر راه‌سازی و مادرش، بمانا (نصرت) تخشیده، کارگر بود. پدر حسین پیش از تولد او در بهمن ۱۳۴۲، هنگام ساخت جادة تهران ـ آمل براثر ریزش کوه در جادة هراز از دنیا رفت. او دومین فرزند خانواده بود و یک خواهر بزرگ‌تر داشت (اداره ... ؛ محمدی، ص ۱۱).

مادر حسین، پیش از ازدواج، در بندرعباس ساکن بود و در حمام کار می‌کرد؛ بنابراین، پس از فوت همسرش، همراه با فرزندانش به آن شهر بازگشت و شغل سابق خود را از سر گرفت (سلمانیان کریمی).

حسین در چهارسالگی برای فراگیری قرآن به مکتب‌خانه فرستاده شد. تحصیلات ابتدایی را در فاصلۀ سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۵ ش، در مدرسة ۸ آبان در بندرعباس گذراند و ضمن آن، برای کسب درآمد، در مغازۀ آرایشگری نیز به کار مشغول شد (محمدی، ص ۲۲). مادرش ناراحتی تنفسی داشت و ازآنجاکه پزشکان زندگی در مناطق مرطوب مانند بندرعباس را برای او منع کردند، در ۱۳۵۵ ش، همرا فرزندانش به یزد بازگشت و حسین تحصیلات دورة راهنمایی را در مدرسة ادب (شهید احمد فتاحی کنونی) گذراند و هم‌زمان، به بنایی نیز مشغول شد. در ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ ش، هم‌زمان با اوج‌گیری مبارزات مردم بر ضد حکومت پهلوی دوم، همراه خواهرش در راه‌پیمایی‌های مردمی شرکت و ضمن حضور در منزل آیت‌الله محمد صدوقی*، از روحانیون مبارز و برجستة یزد، نوارهای سخنرانی امام خمینی (ره)، رهبر انقلاب و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، را پیاده‌سازی و میان بازاریان پخش می‌کرد؛ همچنین، شب‌ها، همراه خواهرش روی دیوارها شعار می‌نوشت (سلمانیان کریمی؛ محمدی، ص ۴۵).

در ۱۳۵۸ ش، حسین تحصیلات متوسطه را در هنرستان ساختمان (شهید منتظرقائم کنونی) آغاز کرد (سالاری) و در کنار درس، به ورزش کاراتۀ سبک کیوکوشین نیز می‌پرداخت (محمدی، ص ۳۰). هم‌زمان با تحصیل، در ۱۳۵۹ ش، به عضویت پایگاه بسیج در خیابان مهدی درآمد و آموزش عمومی نظامی را در همان‌جا فرا گرفت (میرعلی) و در خرداد ۱۳۶۱، در رشتة ساختمان، مدرک دیپلم گرفت (محمدی، ص ۶۱).

بخشنده در شهریور ۱۳۶۱، برای نخستین‌بار، در قالب نیروی بسیجی به جبهه رفت و در عملیات محرم (10 آبان ۱۳۶۱)، در منطقۀ دهلران و موسیان با هدف آزادسازی ارتفاعات مرزی، با سمت تک‌ور در گردان ۲ شهید صدوقی* از تیپ ۸ نجف اشرف شرکت کرد و به‌سبب فداکاری بسیار، طرف توجه فرماندهان قرار گرفت. به گفتة علی‌اکبر رحمانی، از هم‌رزمانش، او در این عملیات در بازکردن معبر نقشی اساسی داشت (نک: محمدی، ص ۶۷). سه ماه بعد در عملیات والفجر مقدماتی (17 بهمن ۱۳۶۱)، در جبهة جنوبی، منطقة شمال چزابه، با هدف پیشروی به سوی العمارة عراق و تهدید آن از شمال، با سمت فرمانده دسته در گردان امام علی(ع)* لشکر ۸ نجف شرکت کرد که در جریان آن به موج‌گرفتگی دچار و از ناحیة گوش چپ مجروح شد (محمدی، ص ۷۸). پس از درمان، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد درآمد و از اسفند ۱۳۶۱ تا آذر ۱۳۶۲، آموزش عمومی نظامی (سه‌ماهه) و تخصصی (شش‌ماهه) را در پادگان غدیر اصفهان گذراند (همو، ص ۶۸)؛ سپس، برای تکمیل دورۀ تخصصی به مدت چهار ماه (18 آذر ۱۳۶۲ تا ۳۱ فروردین ۱۳۶۳) به پادگان شهید بهشتی کرمان فرستاده شد و پس از فراغت از دورۀ تخصصی، با سمت مربی تاکتیک در پادگان شهید بهشتی* (باغ‌ خان* سابق) به فعالیت مشغول شد (سپاه ... ؛ محمدی، ص ۷۱).

حسین ضمن مربیگری از حضور در جبهه غافل نبود و در عملیات بدر(20 اسفند ۱۳۶۳)،که در تالاب هورالهویزه (هورالعظیم، غرب دشت آزادگان) با هدف قطع جادۀ بصره ـ العمارة عراق و تهدید بصره اجرا شد، با سمت جانشین یکی از گروهان‌های گردان محمد رسول‌الله(ص) * (حضرت رسول(ص)) از تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر* شرکت کرد. او در این عملیات، از ناحیة کمر به‌شدت، آسیب دید و درحالی‌که بیهوش، در بیمارستان اراک بستری بود، جزو مفقودین اعلام شد. وقتی به هوش آمد، خانواده را از سلامتی خود باخبر کرد و پس از بهبود، از ۱۲ خرداد ۱۳۶۴، به مدت هشت ماه مربی آموزش نظامی در سپاه پاسداران ناحیة یزد شد (محمدی، ص ۸۰) و در ۸ آبان همان سال، با طاهره امیری قریه‌علی ازدواج کرد (همو، ص ۹۵).

با آغاز عملیات والفجر ۸ (20 بهمن ۱۳۶۴)، در تک پشتیبانی این نبرد، در جزیرة ام‌الرصاص و ام‌البابی (هر دو از جزایر اروندرود و جزو خاک عراق)، با سمت جانشین یکی از گروهان‌های گردان محمد رسول‌الله(ص) تیپ ۱۸ الغدیر شرکت کرد که بار دیگر، از ناحیة کمر و پا مجروح و برای درمان به بیمارستان افشار* یزد فرستاده شد و پس از بهبود، به مربیگری تاکتیک در پادگان شهید بهشتی ادامه داد (محمدی، ص ۹۸).

پس از تصرف شهر بندری فاو (جنوب شرقی عراق) در عملیات والفجر ۸، برای پدافند از این منطقه در شهریور ۱۳۶۵، گردانی از سربازان وظیفة استان یزد به نام محرم تشکیل شد. حسین بخشنده با سمت معاون یکی از گروهان‌های این گردان، در مهر همان سال، برای پدافند به فاو رفت (معصوم‌زاده). تقریباً، سه ماه پس از آن، فرمانده گروهان حر از گردان محمد رسول‌الله(ص) شد و در عملیات کربلای ۵ (19 دی ۱۳۶۵)، در منطقة شلمچه در جنوب غربی خوزستان، با هدف پیشروی به سوی بصره، شرکت کرد (بنی‌فاطمه، ص ۱۵۴) که در جریان آن، به‌سبب مجروح‌شدن قسمت‌های مختلف بدن و خو‌ن‌ریزی فراوان، تصور شد که شهید شده است و به سردخانه فرستاده شد؛ اما هنگام حمل، متوجه زنده‌بودن وی شدند و او را برای مداوا نخست، به بیمارستان طالقانی تهران و پس از بیست روز، به بیمارستان سیدالشهدای یزد منتقل کردند (رحمانی). حسین پس از بهبود نسبی، به‌رغم منع پزشکان از حضور در جبهه، در عملیات بیت‌المقدس ۲ (25 دی ۱۳۶۶)، در جبهة شمالی، سلیمانیه ـ ماؤوت به منظور تصرف ارتفاعات غرب شهر ماووت واقع در شرق عراق، با سمت فرمانده گروهان حر شرکت کرد (بنی‌فاطمه، ص ۲۰۴؛ فرهنگ‌دوست).

او بلافاصله، پس از پایان جنگ در تیر ۱۳۶۷، در معاونت آموزش سپاه پاسداران استان یزد مشغول به کار شد و هم‌زمان، در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشتة کاردانی راه و ساختمان در آموزشکدة شهید صدوقی یزد پذیرفته شد. در ۱۳۷۰ ش، به واحد مهندسی سپاه پاسداران انتقال یافت و در همین سال، باشگاه کاراته‌ای در یزد راه‌اندازی کرد و در آنجا، به مربیگری پرداخت. در ۱۳۷۵ ش، بنابر علاقه شخصی‌اش به رشته‌های مدیریت، دوباره در کنکور سراسری شرکت کرد و این‌ بار، در رشتة مدیریت صنعتی دانشگاه یزد پذیرفته شد. هم‌زمان با حضور در دانشگاه، دروس حوزوی را هم به‌صورت غیرحضوری گذراند (سلمانیان کریمی). حسین سرانجام، پس‌از سال‌ها مجاهدت در دفاع مقدس و خدمات آموزشی برجسته بعد از جنگ، بر‌اثر عفونت ناشی از عارضة ترکش باقی‌مانده در ریه‌اش، به شهادت رسید. پیکرش پس از تشییع با شکوه با حضور مردم و مسئولان وقت استان ازجمله امام‌جمعه، فرمانده سپاه و استاندار، در گلزار شهدای آرامستان خلد برین* به خاک سپرده شد (امیری قریه‌علی).

از ویژگی‌های اخلاقی شهید حسین بخشنده می‌توان به خوش‌اخلاقی و شوخ‌طبعی اشاره کرد. او مقید به نماز اول وقت بود؛ به‌طوری‌که نیم ساعت پیش از اذان، آمادة نماز جماعت می‌شد. به خواندن نماز شب اهمیت زیادی می‌داد. بر پیروی از ولایت تأکید داشت. با خانواده، به‌ویژه مادرش مهربان بود. بنابر گفتة همسرش، در حد توان به محرومان می‌رسید و همراه با خانواده به دیدار خانوادۀ شهدا می‌رفت. در این بازدیدها، به فرزندانش سفارش می‌کرد که او را بابا خطاب نکنند (همو).

در قسمتی از وصیت‌نامة شهید آمده است: «درود به روح پرفتوح رهبر کبیر انقلاب که با دید مکتبی خود از کشور اسلامی ما دفاع می‌کند. مادر جان! خواهشی از شما دارم که بر من گریه نکنید. همیشه دست به سوی خدا دراز کنید و سنگر شهدا را خالی نگذارید» (بش).

از شهید حسین بخشنده چهار فرزند به جا مانده است؛ دو دختر به نام‌های زهرا، کارشناس مدیریت صنعتی و خانه‌دار و فاطمه پزشک عمومی و دو پسر به نام‌های محمدرضا دارای مدرک کارشناسی ارشد و کارمند بیمه و امیرعلی کارشناس مشاورة بالینی است (امیری قریه‌علی).

مآخذ:  ادارۀ ثبت‌احوال شهرستان یزد، شناسنامه، سند مورخ ۱۳۴۳ش، سند بش، موجود در اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان یزد؛ امیری قریه‌علی، طاهره (همسر شهید)، مصاحبه با فاطمه دهقان، ۱۶ شهریور ۱۳۸۴ ؛ بخشنده، حسین، وصیت‌نامه، سند بی‌تا، سند بش، موجود در اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان یزد؛ بنی‌فاطمه، سیدهدایت، شناسنامۀ تیپ ۱۸الغدیر در دوران دفاع مقدس، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۹۹ ش؛ رحمانی، علی‌اکبر (پیک فرمانده وقت تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر در عملیات کربلای ۵)، مصاحبه با فاطمه دهقان، ۱۶ شهریور ۱۳۸۴؛ سالاری، سید مصطفی (مدیر دبیرستان منتظرقائم)، مصاحبه با مؤلف، ۳ تیر ۱۳۴۳؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد، گواهی جبهه، سند مورخ ۱۲ مهر ۱۳۷۳، سند بش، موجود در اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان یزد؛ سلمانیان کریمی، صدیقه (خواهر شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۵ تیر ۱۴۰۰؛ فرهنگ‌دوست، محمدمهدی (فرمانده وقت گردان محمد رسول‌الله(ص)/ حضرت رسول(ص) تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با همو، ۱۴تیر ۱۴۰۰؛ محمدی، مریم، اگر دیر آمدم مجروح بودم، تهران: فاتحان، ۱۳۹۵ ش؛ معصوم‌زاده، محمدعلی (فرمانده وقت گروهان گردان محرم تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با مؤلف، ۲۰ مهر ۱۳۹۹؛ میرعلی، محمدعلی (هم‌رزم شهید)، مصاحبه با همو، ۱ تیر ۱۴۰۰.

/ اعظم یزدی/

بخشنده، حسین

شناسه مدخل۶۴۰۹۳۳
شناسه مقاله۱۲۷۱
استانیزد
کارگروهدفاع مقدس
گروهشهدا و اشخاص
زیرگروهفرمانده گروهان و همطراز (جانشین یا معاونین)
ارجاعیخیر
جلد چاپیجلد اول
آخرین ویرایشچهارشنبه، ۱۴۰۳/۱۰/۰۵

دانشنامهٔ استانی دفاع مقدس



نمایش بیشتر