پاکنژاد، سید رضا (3 آذر ۱۳۰۳-7 تیر ۱۳۶۰)، نمایندة مردم یزد در نخستین دورة مجلس شورای اسلامی.
سید رضا پاکنژاد در محلة آبشورِ شهر یزد* در خانوادهای مذهبی زاده شد. پدرش، سید ابوالقاسم، کشاورز و مادرش، بیبیزینب مدرسی، خانهدار بود و بهسبب وضع حمل دشوار مادر در زمان زایمان وی، پدرش با توسل به امامزاده سید فتحالدین رضا، از نوادگان امام موسی بن جعفر (ع)، نذر کرد که اگر فرزندش سالم به دنیا آید، نامش را رضا بگذارند (خدایی، ص ۳۰-33). او نخستین فرزند خانواده بود و سه برادر و یک خواهر داشت (اداره ... ؛ کاظمینی، ص ۳۰۲).
سید رضا دورۀ ابتدایی را در ۱۳۱۶ ش، در دبستان ملی اسلام گذراند (کلانتری سرچشمه، ص ۱۰). در اواخر دورۀ دبیرستان، در ۱۳۲۱ ش، به همراه مادرش به سفر حج رفت و در آنجا، بهسبب اعتراض به اجرای حکم اعدام زائری ایرانی که حین طواف کعبه، استفراغ کرده بود، دستگیر و یک ماه در مکه زندانی شد (خدایی، ص ۵۷). پس از بازگشت از سفر حج، همزمان با ادامة تحصیل در دبیرستان ایرانشهر*، بهفراگیری علوم حوزوی پرداخت و پسازآن، نزد حجتالاسلام عرب عجم در یزد یادگیری زبان عربی را آغاز کرد (صدرالساداتی و طباطبایی، ص ۶۵).
او در ۱۳۲۲ ش، بعد از گرفتن دیپلم در رشتة علوم طبیعی، به تشویق آیتالله محمد صدوقی*، از روحانیون مبارز و برجستة یزد، بهمنظور جلوگیری از ترویج بهاییت میان دانشآموزان، به تدریس در مدارس ابتدایی و متوسطۀ شهر یزد پرداخت و در کنار آن، به شغل حسابداری هم مشغول بود (کاظمینی، ص ۳۰۳). او تا ۱۳۳۰ ش، همزمان با تدریس، به راهنمایی و آگاهسازی دانشآموزان دربارة دین اسلام پرداخت، و بههمین سبب، زیرنظر ساواک قرار گرفت و اخراج شد (خدایی، ص ۶۰). سید رضا در ۱۳۳۰ ش در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشتة پزشکی دانشگاه مشهد (دانشگاه فردوسی کنونی) پذیرفته شد. او در امور شرعی بسیار دقیق بود؛ بنابراین، پس از دریافت اجازه از مراجع بزرگ تقلید جهان اسلام، آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی و آیتالله سید محمدباقر صدر، در کلاسهای تشریح بدن انسان شرکت کرد. یکسال بعد، با شرکت دوباره در کنکور، در همین رشته در دانشگاه تهران پذیرفته شد و تحصیلات خود را در آنجا ادامه داد. سرانجام، در ۱۳۳۶ ش، با ارائة رسالة پزشکی خود با عنوان تمام برنامههای دانشکدة پزشکی در اسلام فارغالتحصیل شد (کلانتری سرچشمه، ص ۱۱).
او بعد از پایان تحصیلات، به یزد بازگشت و در کنار طبابت، با تحقیق و مطالعه، به افزایش معلومات تخصصی و مذهبی و تألیف کتاب پرداخت و در ۱۳۴۲ ش، با زهرا سیمیندخت کَنی ازدواج کرد (خدایی، ص ۷۱).
در اوایل دهة ۱۳۴۰ ش، که تبلیغات آیین بهاییت در یزد گسترش یافت، با دریافت راهنمایی از محضر مراجع بزرگی همچون امام خمینی (ره)، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و آیتالله محمدرضا گلپایگانی کوشید از راه فعالیتهای فرهنگی و تبلیغاتی در قالب سخنرانیهای سیاسی و مذهبی و نوشتن مقالات و چاپ آنها در نشریات محلی و ملی با این موضوع مقابله کند. این حرکت پاکنژاد به شکلگیری گروهی به نام علوی (شهربانی ... ) و انجمن اسلامی ضدبهایی در ۱۳۴۵ ش انجامید (خدایی، ص ۷۲).
پاکنژاد، که به فعالیتهای سیاسی و عقیدتی اهتمامی ویژه داشت، با آیتالله محمد صدوقی ارتباط برقرار کرد و با تأثیرپذیری از او، به مبارزات انقلابی بر ضد حکومت پهلوی دوم پرداخت. شیوة تحرکات مبارزاتی او چنان سنجیده و منسجم بود که تا سالها، ساواک متوجه فعالیت وی نشده بود؛ زیرا، او اهداف انقلابی و مبارزاتی خود را با رژیم، در پوشش جنبش مذهبی و ایدئولوژیکی بر ضد فرقة بهاییت پنهان کرده بود (همو، ص ۷۵). تلاش در ملغیکردن قانون سقط جنین نیز از جملة فعالیتهای وی درزمینۀ پزشکی بود (کلانتری سرچشمه، ص ۵۱). سید رضا در کنار فعالیتهای سیاسی خود، به امور خیرخواهانه ازجمله معاینۀ رایگان اقشار کمدرآمد و بیبضاعت جامعه و همچنین، مداوای مجروحان انقلاب میپرداخت (همو، ص ۲۵).
پاکنژاد در کنار این فعالیتها، بهمنظور تکمیل تحقیقات علمی و تألیفات خود در مراکز علمی جهان، ازجمله شهرهای زوریخ، پاریس، لندن و برلین به مطالعه و تحقیق پرداخت ( شهید ... ، ص ۴) و در این مدت، به زبانهای انگلیسی، عربی و فرانسه تسلط کامل یافت (کلانتری سرچشمه، ص ۴۹).
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ریاست بیمارستان امیرالمومنین(ع) یزد منصوب شد و در کنار آن، به تدریس در دانشگاه تربیت معلم این شهر نیز پرداخت. مدیرکل ادارة فرهنگ و ارشاد اسلامی یزد، عضو هیئت مدیرة بیمارستان سیدالشهداء(ع) یزد، عضو کمیسیون برنامه و بودجه، نمایندة آیتالله صدوقی در شورای صنایع یزد و ریاست بهداری یزد از دیگر مسئولیتهای وی بود. او در نیمة سال ۱۳۵۹ ش، در انتخابات نخستین دورة مجلس شورای اسلامی شرکت کرد و حداکثر آراء را به دست آورد. در کنار اجرای این مسئولیتها، طبابت نیز میکرد و برای مداوای مجروحان جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران، به مناطق جنگی میرفت (صمدزاده؛ خدایی، ص ۱۰۹؛ سپاه ... ).
پاکنژاد سرانجام، در انفجار دفتر ساختمان حزب جمهوری اسلامی در تهران به دست سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، به همراه ۷۲ تن از نمایندگان و افراد برجستة انقلاب، ازجمله برادرش، سید محمد پاکنژاد (دانشآموختة دکتری اقتصاد اسلامی)؛ و آیتالله سید محمد بهشتی، رئیس دیوان عالی کشور و دبیرکل حزب جمهوری اسلامی، به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای آرامستان خُلد برین* زادگاهش به خاک سپرده شد (پارسائیان، ص ۲۶۴).
سید رضا در پزشکی و علوم و معارف اسلامی، نویسندهای توانا بود؛ بهطوریکه ۱۱۰ جلد کتاب در این زمینهها تألیف کرد که برجستهترین آنها اولین دانشگاه و آخرین پیامبر است که در ۱۳۶۵ ش به چاپ رسید و تاکنون (1398 ش) به چاپ چهلم رسیده است (نک: همانجا).
این شهید از سجایای اخلاقی برجستهای برخوردار بود. فردی متعهد، معتمد و مردمدار و مدیری توانمند و باتجربه بود. در عبادت، در صف اول نماز جماعت قرار داشت و در میدان مبارزه فعال بود و درزمینۀ خدمات اجتماعی، همواره دغدغة حل مشکلات مستضعفان را داشت. خدمات او به ایتام یزد چشمگیر بود و همۀ اینها را با خلوص نیت و بیهیچ چشمداشتی انجام میداد (همانجا).
از توصیههای ارزشمند این شهید به خانواده و آشنایان این بود که در وقت گرفتاری و مشکل باید خاضعانه، به حضرت ولی-عصر (عج) متمسک شد و ذکر " المستغاث بک یا صاحبالزمان " را تکرار کرد. او همچنین، تکریم و احترام بسیار به والدین را همواره توصیه میکرد (پاکنژاد).
از او پنج فرزند (چهار پسر و یک دختر) به جا مانده است که دخترش کارشناس پرستاری است. یکی از پسران شهید پاکنژاد، رئیس ادارة فرهنگ و ارشاد اسلامی، و بقیه پزشک متخصصاند. بهپاس نکوداشت وی بلواری در شهر یزد به نام اوست (همو).
مآخذ: ادارۀ ثبتاحوال شهرستان یزد، شناسنامه، سند بیتا، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ پارسائیان، محمدجواد، معراج (یادنامة شهدای محدودة حوزة ۷ مقاومت بسیج حضرت روحالله)، بنیاد فرهنگی و پژوهشی ریحانبببالرسول یزد، ۱۳۸۲ ش؛ پاکنژاد، سید عباس (برادر شهید)، مصاحبه با زهرا عابدینی، آذر و دی ۱۳۹۸؛ خدایی، سید علیاکبر، رسالة ناتمام، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ ش؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد، فرم تأیید مسئولیت، سند بیتا، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ شهربانی یزد، گروه فرهنگی علوی، سند مورخ ۱۳۴۷ ش، سند بش، موجود در همانجا؛ شهیدی گمنام از میان ۷۲ تن، به کوشش انجمن اسلامی معلمان منطقة ۱۲، تهران: بیتا، ۱۳۶۱ ش؛ صمدزاده، جواد (دوست شهید)، مصاحبه با مؤلف، آذر ۱۳۹۸ ش؛ صدرالساداتی، محمدرضا و سید عباس طباطبایی، گنج تمامنشدنی، یزد: زیتون، ۱۳۹۱ ش؛ کاظمینی، میرزا محمد، دانشنامة مشاهیر یزد، بنیاد فرهنگی و پژوهشی ریحانبببالرسول یزد، ۱۳۸۲ ش؛ کلانتری سرچشمه، محمدرضا، پزشک نمونه، یزد: اندیشمندان یزد، ۱۳۹۲ ش.
/ زهرا ذَهبزاده/