به نظر می‌رسد ارتباط با اینترنت قطع است.

اتصال دستگاه با اینترنت را بررسی کنید ...

توپخانه، گردان

استان یزد

توپخانه، گردان

دفاع مقدسجغرافیا و نظامیتوپخانه
استان یزد
آخرین ویرایش: ۱۴۰۳/۱۰/۰۵ چاپ

توپخانه، گردان، از گردان‌های پشتیبانی رزم تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از استان یزد.

پیشینه:  پس از تشکیل تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر* در مهر ۱۳۶۲، این یگان برای پشتیبانی آتش نزدیک از مأموریت‌های آفندی و پدافندی‌اش، بیشتر از سلاح‌های نیمه‌سنگین، مانند خمپاره‌‌انداز و تانک‌های زرهی استفاده می‌کرد، در این دوره، وظیفة پشتیبانی آتش توپخانه از این تیپ، برعهدۀ واحد توپخانة قرارگاه فرماندهی خاتم‌الانبیاء(ص) بود که به درخواست تیپ اجرا می‌شد. این روند مأموریت‌های تیپ را با دشواری همراه کرده بود؛ درنتیجه، برای برون‌رفت از آن، در پایان سال ۱۳۶۳ ش، ابراهیم جعفرزاده (شهادت: ۲۳ اسفند ۱۳۶۳)، فرمانده تیپ، دستور تشکیل واحد توپخانه را به جواد شاه‌بُلی اردکانی* داد که پیش‌تر، فرماندهی واحد ادوات را بر عهده داشت و به وظایف یگان‌های پشتیبانی رزم آشنا بود؛ بدین‌ترتیب، شاه‌بلی همراه، غلامرضا زعیم رحیم‌آبادی و محمدحسن زارع، جانشینان اول و دوم واحد، همچنین گروهی از رزمندگان تیپ توانست در ۳ اسفند ۱۳۶۳، واحد توپخانه را تشکیل دهد. در ادامه، این سه تن به مدت ۴۵ روز، برای آموزش تخصصی اولیه، به یکی از آتشبارهای ۱۳۰‌میلی‌متری توپخانۀ ۱۵ خرداد سپاه پاسداران در اصفهان رفتند. افزون‌بر آن، حدود یک ماه، هشت نیروی پایور و ده ‌بسیجی برای آموزش عملی هدایت آتش جنگ‌افزارها، آتشبار تیر و دیده‌بانی توپخانه و کسب تجربه، به آتشبار ۱۲۲‌‌میلی‌متری گروه توپخانۀ ۴۲ (بعدها،۵۶) یونس فرستاده شدند (کارگر).

سازمان:  در اسفند ۱۳۶۳، یگان توپخانۀ تیپ الغدیر، فقط یک آتشبار با برخی تجهیزات جانبی شامل چهار عرادة توپ هویتزر ۱۲۲‌میلی‌متری ام ۳۰ با چهار تا پنج خدمه داشت؛ اما سازمان این یگان باگذشت زمان و افزایش  مأموریت‌ها، تغییر می‌کرد؛ به‌طوری‌که در نیمۀ دوم سال ۱۳۶۵ ش به گردان ارتقا یافت (همو). دیگر ارکان آن نیز عبارت بودند از: مرکز هماهنگی پشتیبانی آتش (مهپا)؛ اطلاعات‌وعملیات؛ دیده‌بان‌های ثابت، جلو و نفوذی؛ مرکز هدایت آتش و قبضه؛ جذب و پذیرش نیرو؛ تدارکات و تسلیحات؛ ترابری؛ ارتباطات و مخابرات؛ تعمیر و نگهداری و تبلیغات (عارف).

مأموریت‌ها:  این واحد تا پایان جنگ در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷، همواره در نبردهای آفندی و پدافندی تیپ الغدیر شرکت داشت و تنها در عملیات بدر در ۲۰ اسفند ۱۳۶۳ و در تالاب هورالهویزه (هورالعظیم، غرب دشت آزادگان؛ نک: درودیان، خرمشهر ... ، ص ۱۰۲-112)، به‌سبب آماده‌‌نشدن توپ‌هایش تیپ را همراهی نکرد؛ اما فرمانده‌ و شماری از نیروهایش با رستۀ رزمی در این نبرد شرکت کردند (کارگر). در جریان همین نبرد، جواد شاه‌بلی اردکانی به شهادت رسید ( فرهنگ ... ، ذیل‌ نام).

منطقۀ شلمچه:  نخستین مأموریت واحد توپخانه از ۹ دی ۱۳۶۳ تا ۴ دی ۱۳۶۴، پشتیبانی آتش از خط پدافندی تیپ در این منطقه و پشت دژهای مرزی و در قسمت آب‌گرفتگی بود. در این مأموریت، فرمانده واحد، غلامرضا زعیم رحیم‌آبادی و جانشینانش، محمدحسن زارع و حسن زارع بنادکوکی*، نیز مسئول تدارکات محمد‌علی کارگر بود. این واحد ۳۸ نیرو شامل ۸ پایور، ۲۰ وظیفه، ۱۰ بسیجی و یک آتشبار هویتزر ۱۲۲میلی‌متری‌ ام۳۰با چهار عراده، یک عدد دوربین دیده‌بانی ثابت و یک دستگاه تلفن قورباغه‌ای داشت. این مأموریت با موفقیت و بدون تلفات انسانی و تجهیزاتی به پایان رسید (کارگر).

عملیات والفجر ۸:  واحد توپخانه از ۵ دی ۱۳۶۴، برای پشتیبانی آتش از این عملیات در خط پدافندی منطقة اروندرود در منطقۀ گمرک خرمشهر استقرار داشت. این واحد نخست، به شناسایی منطقه و در مرحلۀ بعد، به اجرای عملیات ثبتی اقدام کرد. استعدادش در این مأموریت ۱۸ پایور، ۴۴ سرباز وظیفه و ۱۳ بسیجی؛ نیز یک آتشبار هویتزر ۱۲۲میلی‌متری با چهار عراده بود؛ همچنین برای اجرای دقیق‌تر آتش، دیده‌بان‌هایش را در ساختمانی چهارطبقه در گمرک خرمشهر مستقر کرد و بدین‌ترتیب، آمادگی داشت تا آتش‌ موردنیاز یگان‌های تیپ را به سمت اهداف مورد نظر، در طول مأموریت خود روانه کند (تیپ ... ، ص ۳).

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عملیات یاد‌شده را در ۲۰ بهمن ۱۳۶۴، با رمز «یا فاطمببب‌الزهرا(س)»، با هدف تصرف شبه‌جزیرۀ فاو (جنوب شرقی عراق) اجرا کرد ( اطلس ... ، ص ۷۴) و سه قرارگاه عملیاتی کربلا، نوح و نجف ۱ (بعدها، قدس)، مسئولیت اجرای آن را بر عهده داشتند. مأموریت قرارگاه نجف ۱، که تیپ الغدیر را در هدایت عملیاتی خود داشت، تک پشتیبانی در جزایر ام‌الرصاص و ام‌البابی (هر دو از جزایر اروندرود و جزو خاک عراق) بود (علایی، ص ۲۲، ۴۴-45).

در این مأموریت، رجب کارگر فرمانده واحد و یوسف معصومی و محمدحسن زارع جانشینان او بودند که هدایت آتش‌های پشتیبانی روی مواضع ارتش بعث عراق را به مدت سه روز بر عهده داشتند. در این نبرد، براثر بمباران هوایی عراق، یک‌تن از نیروهای واحد شهید، هفت سرباز وظیفه مجروح و یک عراده توپ ۱۲۲میلی‌متری هویتزر منهدم شد (کارگر).

جزیرۀ مجنون جنوبی:  این جزیره در جنوب شرقی کشور عراق و جنوب غربی شهرستان دشت آزادگان و در هورالهویزه قرار دارد (نک: اطلس، ص ۶۷). واحد توپخانه برای پشتیبانی آتش از این منطقه، با دو عراده توپ ۱۲۲‌میلی‌متری هویتزر و یک عراده توپ ۱۵۵میلی‌متری خودکششی از ارتش جمهوری اسلامی ایران و با استعداد ۱۰ پایور، ۲۱ سرباز وظیفه و ۱۳ بسیجی به خط پدافندی در جزیرۀ یاد‌شده روانه شد. اجرای دقیق آتش پشتیبانی روی نیروهای تک‌کنندۀ دشمن و همراهی دیگر یگان‌های تیپ با یکدیگر، به شکست تک ارتش عراق در این منطقه انجامید. در این درگیری، یک عراده توپ گردان براثر شلیک زیاد منهدم و از رده خارج شد. هم‌زمان با این مأموریت، شماری از نیروهای گردان در ۴۵کیلومتری جادۀ اهواز ـ خرمشهر در حال آموزش بودند تا در صورت نیاز، به کار گرفته شوند. این واحد تا ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۵ در منطقه حضور داشت (کارگر).

شبه‌جزیرۀ فاو:  واحد توپخانه در ۲۰ تیر ۱۳۶۵، برای پشتیبانی از نیروهای تیپ الغدیر در خط پدافندی جنوب این شهر استقرار یافت. استعدادش برای اجرای این مأموریت یک آتشبار هویتزر ۱۲۲میلی‌متری و ۱۳ نیروی پایور، ۲۵ سرباز وظیفه و ۸ بسیجی بود. این واحد به فرماندهی رجب کارگر، وظیفۀ پشتیبانی آتش از خط پدافندی تیپ را بر عهده داشت. واحد با اجرای حجم بالایی از آتش، در دفع تک‌های پی‌درپی ارتش عراق، نقشی مؤثر ایفا کرد. این مأموریت ۱۶۳ روز طول کشید، در این دوره، پس از مجروحیت کارگر، فرماندهی گردان به حسن زارع واگذار شد (همو).

عملیات کربلای ۵:  این نبرد در ۱۹ دی ۱۳۶۵، با رمز «یا زهرا(س)»، با هدف نزدیک‌شدن نیروهای ایران به شهر بصره، در منطقۀ شلمچۀ ایران و عراق اجرا شد (درودیان، نبرد ... ، ص ۷۱؛ اطلس، ص ۷۷). برای اجرای این نبرد از نیمۀ دوم سال ۱۳۶۵ ش‌، نیروهای داوطلب بسیجی بسیاری به جبهه‌های نبرد گسیل شدند. همین امر سبب شد که یگان‌های رزم سپاه ازجمله یگان‌های تیپ ۱۸ الغدیر گسترش یابند؛ به‌طوری‌که واحد توپخانه به گردان ارتقا یافت. در این عملیات، برای شکستن خطوط دفاعی مستحکم دشمن که با انواع موانع و میادین مین مسلح شده بود، ۀبه پشتیبانی آتش بیشتری نیاز بود؛ بنابراین، یک آتشبار چهارعراده‌ای هویتزر ۱۰۵میلی‌متری به یگان تحویل داده شد. در این مأموریت، گردان با همان فرمانده پیشین، با جانشینی رضا عارف، نیز با استعداد ۴۷ نیرو شرکت کرد (کارگر).

یگان پس از استقرار آتشبار توپ ۱۰۵‌میلی‌متری، که مأموریت آن کمک مستقیم به تیپ بود، به ثبت تیر در خط حد خود اقدام کرد؛ اما با‌توجه‌به وضعیت و استحکامات منطقه و شدت آتش پشتیبانی ارتش عراق، آتشبار یاد‌شده، پاسخ‌گوی پشتیبانی از نیروهای تیپ و مقابله با توپخانۀ دشمن نبود؛ بنابراین، به رضا عارف مأموریت داده شد تا با حضور در مرکز هماهنگی پشتیبانی آتش منطقه، از عمل کلی قرارگاه عملیاتی و توپخانه‌های دیگر کمک بگیرد؛ بدین منظور، نسخه‌ای از کالک و فهرست مناطقی که باید گلوله‌باران شود، از قرارگاه دریافت و پس‌ازآن، گردان به طرح‌ریزی آتش منطقه اقدام کرد؛ همچنین، حسن زارع در کنار محمدکاظم میرحسینی، فرمانده تیپ، نیازهای آتش پشتیبانی را به رضا عارف در مهپا اعلام، محمدرضا شاکری، بهترین دیده‌بان توپخانۀ تیپ، هم همراه گردان‌های مانوری در خط مقدم منطقۀ نبرد، گرای اهداف مدنظر را اعلام و توپخانه بی‌درنگ، اجرای آتش می‌کر‌د (عارف). در هنگامۀ نبرد، او و حسن زارع به شهادت رسیدند و رضا عارف مسئولیت گردان را بر عهده گرفت (گردان ... ). پس از پایان این نبرد، گردان توپخانه با استعداد یک آتشبار ۱۰۵‌میلی‌متری و ۱۱ تن نیروی پایور، ۲۷ سرباز وظیفه و ۱۹ بسیجی برای تثبیت در منطقۀ شلمچه باقی ماند (عارف).

جادۀ فاو ـ بصره:  گردان توپخانه هم‌زمان با نبرد کربلای ۵، برای پشتیبانی آتش از نیروهای پدافندی تیپ الغدیر با یک آتشبار ۱۲۲میلی‌متری با استعداد ۶ پایور، ۲۵ سرباز وظیفه و ۱۵ بسیجی، در منطقه‌ای در شمال‌ غربی شهر فاو تا ۳ اسفند ۱۳۶۵ مستقر شد (گردان).

عملیات کربلای ۸:  این عملیات از ۱۸ تا ۲۳ فروردین ۱۳۶۶، با رمز «یا صاحب‌الزمان(عج)»، با هدف تحکیم‌ مواضع‌ به‌دست‌‌آمده و انهدام‌ نیروهای‌ عراقی در منطقۀ عملیات کربلای ۵ اجرا شد (نک: سمیعی، ص ۳۹۱-395). مأموریت گردان توپخانۀ تیپ الغدیر، تقویت توپخانۀ قرارگاه عملیاتی کربلا بود. این گردان به‌سبب سبک‌بودن، تحرک سریع، نواخت دقیق و حجم آتش زیاد، توانست هزاران گلوله را در طول نبرد شلیک کند (عارف).

عملیات نصر ۷:  این نبرد در ۱۴ مرداد ۱۳۶۶، با رمز «یا فاطمببب‌الزهرا(س)»، در ارتفاعات غرب شهر سردشت با هدف تصرف ارتفاعات دوپازا و بلفت آغاز شد (حسینی، ص ۲۰). گردان توپخانه مأموریت پشتیبانی آتش از خط پدافندی تیپ را روی یال جنوبی ارتفاعات دوپازا (2215) در منطقۀ عمومی سردشت، بر عهده داشت (واحد ... ، ص ۴۶). قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء با‌توجه‌‌به لزوم حفاظت راهبردی از فاو، اجازۀ خروج آتشبار یکم ۱۲۲میلی‌متری دی ۳۰ گردان را از این شهر نداد؛ بنابراین، گردان با آتشبار ۱۰۵میلی‌متری مستقر در شلمچه، به جبهۀ شمال ‌غرب (جنوب استان آذربایجان غربی) گسیل شد. این مأموریت با فرماندهی رضا عارف، با استعداد یک آتشبار هویتزر ۱۰۵میلی‌متری شامل ۴ عراده، ۱۰ دستگاه بی‌سیم پی.‌آر.‌سی و ۸۱ تن (15 پایور، ۵۰ سرباز وظیفه و ۱۶ بسیجی)، به مدت ۲۲ روز با موفقیت به پایان رسید و در این عملیات گردان توپخانه توانست با اجرای حجم بالای آتش پشتیبانی، نیروهای مستقر در خط مقدم را کمک کند که درنتیجۀ آن، تک دشمن برای بازپس‌گیری مناطق از‌دست‌رفته، خنثی شد. قرارگاه مرکزی هم برای تشویق گردان که نقش مهمی در خنثی‌کردن تک دشمن داشت، یک عراده هویتزر ۱۲۲میلی‌متری دی ۳۰ را به آن اهدا کرد (عارف).

نبردهای آفندی بیت‌المقدس ۲، ۳ و ۶:  گردان توپخانه برای شرکت در این نبردها، ۲۵ آذر ۱۳۶۶، با دو آتشبار ۱۲۲میلی‌متری و ۱۰۵میلی‌متری، نخست، در عملیات بیت‌المقدس ۲، در ارتفاعات گِلان در شمال‌ غربی شهر ماؤوت در شمال ‌شرقی استان سلیمانیۀ عراق مستقر شد؛ سپس، با تغییر موضع به دشت ماؤوت ۀرفت و در مراحل دیگر این نبرد شرکت کرد و از همین موضع توانست، نبردهای بیت‌المقدس ۳ و ۶ را پشتیبانی آتش کند. گردان برای اجرای آتش دقیق و پشتیبانی مؤثر از یگان‌های مانوری، دیده‌بان‌هایش را روی ارتفاعات بلند منطقه مستقر کرد. در این مأموریت‌ها، به‌سبب کوهستانی‌بودن منطقه، نقل‌وانتقال آتشبارها و مهمات با موانع زیادی روبه‌رو بود؛ به‌طوری‌که گردان ناگزیر بود، هنگام شب با خودروهای سنگین مانند لودر و تراکتور آتشبارهای خود را جابه‌جا کند. در این عملیات‌ها، فرمانده گردان رضا عارف و استعداد آن ۸۸ تن شامل ۱۵ پایور، ۵۷ سرباز وظیفه و ۱۶ بسیجی بود (همو).

نبرد بیت‌المقدس ۷:  به‌منظور آزادسازی مناطقی که ارتش عراق در تیر ۱۳۶۷، با هجوم به خط دفاعی رزمندگان ایران در جبهۀ خوزستان اشغال کرده بود، شماری از یگان‌های سپاه ازجمله تیپ ۱۸ الغدیر از جبهۀ شمال‌غرب به منطقۀ جنوب منتقل شدند. گردان توپخانه هم با همۀ جنگ‌افزارها به سمت شلمچه رفت و در ۲۳ تیر ۱۳۶۷، در نبرد بیت‌المقدس ۷، که با رمز «یا اباعبدالله الحسین(ع)» و با هدف انهدام نیروهای دشمن در منطقۀ عمومی شلمچه اجرا شد، شرکت کرد (همو). این گردان برای آمادگی بیشتر، ۷۸ نیروی تازه‌نفس به سازمان خود افزود و با سه آتشبار ۱۲۲میلی‌متر ، ۱۲۲‌میلی‌متری دی ۳۰ و ۱۰۵میلی‌متری، در این نبرد شرکت و بدین‌ترتیب، حجم زیادی از آتش توپخانه را به درخواست دیده‌بان‌ها روی مواضع نیروهای عراق اجرا کرد (گردان). در این عملیات، ثبت تیر آتشبارهای تیر و طرح‌ریزی آتش، با هماهنگی مرکز پشتیبانی آتش به فرماندهی رضا عارف و جانشینان وی، محمدحسن زارع و حسن بیکی سروعلیا و با استعداد ۱۵۹ تن (24 پایور، ۱۱۶ سرباز وظیفه و ۱۹ بسیجی) به مدت ۱۲۰ روز اجرا شد (عارف).

مأموریت پایانی گردان توپخانه در جنگ تحمیلی، فراهم‌کردن پشتیبانی آتش برای دفع تک‌های دشمن در منطقۀ شلمچه بود. این مأموریت پس از اعلام ایران مبنی‌بر پذیرش قطعنامۀ ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ آغاز و تا مرداد همان سال ادامه یافت (تیپ، ص ۲۲). پس‌ازآن، گردان به پادگان شهید صدوقی در یزد منتقل شد و از ۱۳۶۸ ش تا میانۀ سال ۱۳۷۰ ش، با نام گردان ۳۱۳ توپخانۀ حضرت صاحب‌الزمان(عج) با فرماندهی رضا عارف و جانشینی محمد‌حسن زارع و حسن بیکی سروعلیا در رزمایش‌های فجر در استان خوزستان، خیبر و فتح در استان یزد و با استعداد هشت آتشبار ۱۲۲‌میلی‌متری؛ چهار عراده آتشبار ۱۰۵میلی‌متری  دو دستگاه دوربین دوچشمی دستی‌؛ یک دستگاه زاویه‌یاب فرماندهی (آلمانی) و ده دستگاه بی‌سیم پی.آر.سی شرکت کرد. در این رزمایش‌ها درمجموع، ۷۱۹ گلوله شلیک شد (گردان).

گردان در پایان سال ۱۳۷۰ ش، برای جلوگیری از ورود اشرار و قاچاقچیان به خاک ایران به شمال غربی کشور (منطقۀ عمومی پیرانشهر تا جنگل‌های آلواتان در نزدیکی سردشت) در استان آذربایجان غربی گسیل شد. اجرای این مأموریت حدود چهار سال و نیم با استعداد ۲۰۲ تن (20 پایور و ۱۸۲ سرباز وظیفه) طول کشید (همان). در ۱۳۷۵ ش نیز برای مبارزه با اشرار و پاک‌سازی مرز تایباد در شرق استان خراسان رضوی به این منطقه رفت. در این مأموریت یک‌ساله، فرمانده گردان محمد احرامیان و جانشینش محمدحسن زارع بود (آل‌مصدق)؛ پس‌ازآن، گردان به پادگان شهید صدوقی یزد منتقل و در آنجا، مستقر شد (دهقانی فیروز‌آبادی). در ۱۳۸۲ ش، فرماندهی گردان به محمدحسن زارع و جانشینی وی به عباس حیدری سپرده شد (گردان).


مآخذ: آل‌‌مصدق، علی (جانشین آتشبار گردان توپخانه)، مصاحبه با محمدرضا افخمی، ۲۵ مرداد ۱۳۹۹؛ اطلس جنگ ایران و عراق: فشردة نبردهای زمینی ۳۱ شهریور ۱۳۵۹-29 مرداد ۱۳۶۷، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۹۲ ش؛ تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر، گزارش مأموریت‌های واحد توپخانۀ تیپ مستقل ۱۸ پیادۀ الغدیر، سند بی‌تا، سند بش، موجود در اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس یزد؛ حسینی، کمال، گزارش عملیات نصر ۷، شم ۴۳۷، موجود در همان‌جا؛ درودیان، محمد، خرمشهر تا فاو، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی‏، 1391 ش؛ همو، نبرد شرق بصره: طراحی، فرماندهی و اجرای عملیات کربلای ۵، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۷۶ ش؛‬ دهقانی فیروز‌آبادی، غلامرضا (دیده‌بان گردان توپخانۀ تیپ ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با محمد‌رضا افخمی، ۲۵ مرداد ۱۳۹۹؛ سمیعی، علی، کارنامۀ توصیفی عملیات رزمندگان اسلام در طول هشت سال دفاع مقدس، تهران: نسل کوثر، ۱۳۸۲ ش؛ عارف، رضا (فرمانده گردان توپخانۀ تیپ ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با مؤلف، ۷ شهریور ۱۳۹۹؛ علایی، حسین، «بررسی، ارزیابی و تحلیل عملیات والفجر ۸»، عملیات والفجر ۸ (مجموعه‌مقالات)، به کوشش حسن درّی، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۸۸ ش؛ فرهنگ اعلام شهدا: استان یزد، به کوشش مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران: شاهد، ۱۳۹۵ ش؛ کارگر، رجب (فرمانده گردان توپخانۀ تیپ ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با سید داود سیدمحسنی، ۷ دی ۱۳۹۴؛ گردان توپخانه، شناسنامۀ سازمانی گردان توپخانۀ تیپ ۱۸ الغدیر، سند مورخ ۱۳۹۸ ش، شم بازیابی ۳۷۳۶۲، موجود در اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس یزد؛ واحد عملیات تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر، عملکرد تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر در دوران دفاع مقدس، سند مورخ مهر ۱۳۹۰، سند بش، موجود در مرکز فرماندهی و کنترل تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر.


/ عبدالرضا خدادادی/

توپخانه، گردان

شناسه مدخل۶۴۰۹۷۷
شناسه مقاله۱۴۷۵
استانیزد
کارگروهدفاع مقدس
گروهجغرافیا و نظامی
زیرگروهتوپخانه
ارجاعیخیر
جلد چاپیجلد اول
آخرین ویرایشچهارشنبه، ۱۴۰۳/۱۰/۰۵

دانشنامهٔ استانی دفاع مقدس



نمایش بیشتر