جعفریان اردکانی، غلامرضا (19 اسفند ۱۳۴۱-5 مهر ۱۳۶۶)، مسئول قسمت جو و زمین معاونت اطلاعاتوعملیات قرارگاه عملیاتی قدس نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
غلامرضا جعفریان اردکانی در شهر اردکان* واقع در شمال استان یزد* و در خانوادهای مذهبی و متدین به دنیا آمد. پدرش حسن، کشاورز و مادرش ربابه کارگران اَردکانی، خانهدار بود (اداره ... ؛ فرهنگ ... ، ذیل نام). غلامرضا دورۀ تحصیلی ابتدایی را در مدرسۀ باباطاهر (فردوسی کنونی) و دورۀ راهنمایی را در مدرسۀ عَلایی (شهید محمد منتظری کنونی) گذراند. او در این دوره در راهپیماییهای مردمی بر ضد حکومت پهلوی شرکت میکرد و با توزیع اعلامیههای امام خمینی (ره)، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، در محلۀ کُوشکِنُو فعالیتی پرشور داشت. او در سال تحصیلی ۱۳۵۹-1360 ش، در دبیرستان ماندگار (شَرَف کنونی) در اردکان نامنویسی کرد و در ۱۳۶۳ ش در رشتۀ اقتصاد و اجتماعی، دیپلم گرفت. در دورۀ دبیرستان، عضو انجمن اسلامی بود و دانشآموزان را به مطالعه و عضویت در کتابخانه ترغیب میکرد؛ همچنین، در نمازخانۀ دبیرستان، به دانشآموزان قرآن میآموخت و فعالانه، در جلسات مذهبی حضور مییافت (کمالی اردکانی؛ فرهنگ، همانجا).
غلامرضا از ۵ آبان ۱۳۶۱، به عضویت بسیج درآمد (سپاه ... ، فرم ... ) و در اسفند همان سال، با عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اردکان و گذراندن دورۀ آموزش عمومی نظامی، مسئول واحد اطلاعات در بسیج اردکان شد. او تا ۲۶ آبان ۱۳۶۲، در اردکان بود و با تشکیل تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر* متشکل از رزمندگان یزدی استان یزد در مهر همان سال، به این یگان پیوست و پس از چند ماه، در عملیات خیبر (3 اسفند ۱۳۶۲)، که در جبهۀ جنوبی، تالاب هورالهویزه (هورالعظیم، غرب دشت آزادگان)، با هدف گذر از هور و تهدید بصره اجرا شد، دیدهبان گردان ادوات* بود؛ پسازآن، در خط پدافندی تیپ در پاسگاه زید حضور یافت و در این دوره، در ۲۷ مهر ۱۳۶۳، در پاتکی که برای دفع حملۀ دشمن در این منطقه اجرا شد، حضور یافت و در جریان آن، به موجگرفتگی دچار شد. پس از بهبود، به حفاظت ـ اطلاعات سپاه اردکان منتقل شد و تا ۲۲ فروردین ۱۳۶۴، در آنجا خدمت کرد (سپاه، همان). در همین ایام، با اعظم صغیرۀ اردکانی ازدواج کرد (فرهنگ، همانجا).
مدتی بعد، به جبهه بازگشت و در واحد حفاظت ـ اطلاعات تیپ ۱۸ الغدیر، به خدمت مشغول شد؛ سپس به واحد اطلاعاتوعملیات پیوست و مسئول محور شناسایی شد و در تک پشتیبانی عملیات والفجر ۸ (20 بهمن ۱۳۶۴)، در جزایر امالرصاص و امالبابی (هر دو از جزایر اروندرود و جزو خاک عراق) شرکت کرد. در جریان این عملیات بهسبب اصابت ترکش به لگن مجروح و پس از انتقال به یزد، در بیمارستان شهید رهنمون بستری شد و دورۀ درمانش تا ۲۰ تیر ۱۳۶۵، به طول انجامید (تیپ ... ؛ سپاه، گواهی مسئولیت).
غلامرضا پس از بهبود نسبی، در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۶۶، به واحد اطلاعاتوعملیات قرارگاه عملیاتی قدس پیوست (همان، معرفینامه ... ) و در ۹ تیر ۱۳۶۶، دورۀ آموزشی جو و زمین را در مرکز آموزش اطلاعات شهید حسن باقری نیروی زمینی سپاه پاسداران در تهران به پایان برد (فرماندهی ... )؛ سپس، مسئولیت جو و زمین معاونت اطلاعاتوعملیات قرارگاه عملیاتی قدس به وی محول شد و برای انجام وظایف به مقر قرارگاه در چهلکیلومتری جادۀ اهواز ـ خرمشهر رفت (سپاه، فرم).
با انتقال قرارگاه عملیاتی قدس از جنوب به شمال، او نیز به سردشت رفت و سرانجام، طی مأموریتی در جادۀ ساوه ـ همدان، براثر تصادف منجر به ضربۀ مغزی، به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای بهشت زادگاهش به خاک سپرده شد (همان، گواهی شهادت؛ فرهنگ، همانجا).
غلامرضا انسانی خوشرفتار و مهربان و در کار جدی بود. در مسجد و نماز جماعت و جمعه شرکت میکرد. بسیار مؤدب و متین و اهل رازونیاز شبانه و عاشق امام و ولایت و امین و رازدار بود. تلاوت قرآن و ادعیه را سرلوحۀ کار خود قرار داده و مدام در حال ذکر گفتن بود (خلیلی، واحدیان اردکانی، فتاحی).
در قسمتی از وصیتنامۀ شهید آمده است: «شما ای خواهرانم، حجاب شما کوبندهتر از خون شهداست. ای ملت قهرمان و دلیر، اگرچه تابهحال، قهرمانانه عمل کردهاید و جوانانتان را فدای اسلام نمودید و ازلحاظ مسائل مادی هم کوشش کردید، اما میخواهم بگویم ما تا آخرین قطرۀ خونمان از حسین زمانمان یاری میکنیم و همانند قلب، آن را در سینه میفشاریم. امام (ره) به منزلۀ قلب است؛ اگر انسان تمام عضو را داشته باشد، قلب نداشته باشد، فایدهای ندارد، نگویید انقلاب برای ما چه کرد، بلکه بگویید ما برای انقلاب چه کردیم؟» (بش).
از شهید غلامرضا جعفریان اردکانی دختری به نام مرضیه باقی است.
مآخذ: ادارۀ ثبتاحوال شهرستان اردکان، شناسنامه، سند بیتا، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر، گواهی مجروحیت، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ جعفریان، غلامرضا، وصیتنامه، سند مورخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۴، سند بش، موجود در همانجا؛ خلیلی، محمود (مسئول حفاظت ـ اطلاعات وقت تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با مؤلف، ۱۰ بهمن ۱۳۹۸؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد، فرم تطبیق ایثارگران، سند بیتا، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ همان، گواهی شهادت، سند مورخ ۱ فروردین ۱۳۶۶، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، گواهی مسئولیت، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، معرفینامۀ رزمندگان، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ فتاحی، علی (تکتیرانداز)، مصاحبه با مؤلف،۱۰ بهمن ۱۳۹۸؛ فرماندهی آموزش نیروی زمینی سپاه، فرم گواهی موقت پایان دورۀ آموزش تخصصی، سند مورخ ۹ تیر ۱۳۶۶، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ فرهنگ اعلام شهدا: استان یزد، به کوشش مرکز مطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران: شاهد، ۱۳۹۵ ش؛ کمالی اردکانی، جواد (مسئول وقت واحد اطلاعاتوعملیات تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با مؤلف، ۱۰ بهمن ۱۳۹۸؛ واحدیان اردکانی، حسن (سرپرست وقت اطلاعاتوعملیات تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با همو، ۱۰ بهمن ۱۳۹۸.
/ فاطمه ملک/