جهانی مهرآبادی، اصغر (15 تیر ۱۳۳۹-25 دی ۱۳۶۶)، فرمانده گروهان ۱ گردان امام حسین (ع) تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
او در محلۀ مهرآباد مهردشت شهرستان ابرکوه* در جنوب غربی استان یزد* به دنیا آمد. پدرش، غلامحسین، مغازهدار و مادرش، بیبی فاطمه فصیحی، خانهدار بود. دورۀ ابتدایی را در دبستان مُفَخَّمی (ولیعصر(عج) کنونی) در ۱۳۵۱ ش و دورۀ راهنمایی را در مدرسۀ غزالی ابرکوه در ۱۳۵۴ ش به پایان برد. تا پایۀ دوم دبیرستان در مدرسۀ مولوی در زادگاهش درس خواند؛ سپس در ۱۳۵۶ ش، در دانشسرای مقدماتی پسران آباده در استان فارس پذیرفته شد (ادارۀ آموزشوپرورش ... ابرکوه، گواهینامه ... پنجم ... ، گواهینامه ... سوم ... ؛ ادارۀ ثبتاحوال ... ).
همزمان با تحصیل، در راهپیماییهای مردمی بر ضد حکومت پهلوی در ۱۳۵۷ ش شرکت و اعلامیههای امام خمینی (ره)، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، را پخش میکرد. در خرداد ۱۳۵۸ از دانشسرا فارغالتحصیل شد (ادارۀ آموزشوپرورش ... آباده) و از ۱ مهر ۱۳۵۸، در سمت آموزگار به استخدام ادارۀ آموزشوپرورش ابرکوه درآمد و در دبستان جهاد روستای رحمتآباد به تدریس مشغول شد (بابایی ابرقویی، ص ۳۸۹؛ ادارۀ آموزشوپرورش ... ابرکوه، حکم ... ).
اصغر در جریان جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران، درمجموع، ۳۷ ماه، در جبهههای جنوب و غرب کشور حضور داشت؛ از ۱۲ اسفند ۱۳۶۰، به مدت یک ماه در مرکز آموزش نظامی شهید آیتالله سید عبدالحسین دستغیب کازرون در استان فارس آموزش دید؛ سپس، برای نخستینبار، به آبادان در جبهۀ جنوب روانه شد و در یکی از گردانهای تیپ امام سجاد(ع) با سمت تکتیرانداز حضور یافت. آنگاه در دو عملیات، با سمت آر.پی.جیزن شرکت کرد: ۱. بیتالمقدس (10 اردیبهشت ۱۳۶۱)، در جبهۀ جنوبی، غرب رود کارون، با هدف آزادسازی خرمشهر و هویزه و جادۀ اهواز ـ خرمشهر و خارجکردن شهرهای اهواز ـ حمیدیه و سوسنگرد و نیز جادۀ اهواز ـ آبادان از برد توپخانۀ دشمن و تأمین مرز بینالمللی؛ و ۲. رمضان (22 تیر ۱۳۶۱)، در جبهۀ جنوبی، شرق بصره، با هدف تهدید بصره از شرق و حضور در حاشیۀ شطالعرب. در شهریور همان سال هم با عصمت فصیحی مهرآبادی ازدواج کرد (بابایی ابرقویی، ص ۳۹۷؛ ناحیه ... ، گواهی ... ).
اصغر در ۲۵ بهمن ۱۳۶۲، دوباره به خوزستان اعزام شد. این بار در سمت فرمانده دسته در تیپ ۳۳ المهدی(عج) در عملیات خیبر (3 اسفند ۱۳۶۲) شرکت کرد که در جبهۀ جنوبی، تالاب هورالهویزه (هورالعظیم، غرب دشت آزادگان) با هدف گذر از هور و تهدید بصره، اجرا شد. بعدازاین عملیات، به ابرکوه بازگشت و به تدریس در یکی از دبستانهای آنجا مشغول شد. در فروردین ۱۳۶۴، بار دیگر به جبهه بازگشت و به تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر* پیوست و سه ماه در خط پدافندی شطعلی در تالاب هورالهویزه حضور داشت. چند ماه بعد، تیپ ۱۸ الغدیر به خرمشهر انتقال یافت. اصغر در این مقطع زمانی، به فرماندهی دستۀ یکی از گردانها منصوب شد و به دنبال آن، در تک پشتیبانی عملیات والفجر ۸ (20 بهمن ۱۳۶۴) در جزایر امالرصاص و امالبابی (هر دو از جزایر اروندرود و جزو خاک عراق)، که همزمان با عملیات والفجر ۸ اجرا شد، حضور داشت (همان، جدول ... ، گواهی؛ تحقیقات ... ، بش ).
او در شهریور ۱۳۶۵، به فرماندهی یکی از گروهانهای گردان امام حسین(ع) *ارتقا یافت و در دو عملیات شرکت کرد: ۱. کربلای ۴ (3 دی ۱۳۶۵)، در جبهۀ جنوبی، منطقۀ ابوالخصیب با هدف تصرف ابوالخصیب و محاصرۀ نیروهای مستقر در شبهجزیرۀ فاو (جنوب شرقی عراق) و تهدید بصره؛ و ۲. کربلای ۵ (19 دی ۱۳۶۵)، در جبهۀ جنوبی، شلمچه، با هدف تصرف آنجا و پیشروی بهسوی بصره. در ۱۳۶۶ ش، سپاه پاسداران منطقۀ نبرد را از جنوب به شمال تغییر داد و یگانهای سپاه ازجمله تیپ ۱۸ الغدیر به شمال منتقل شدند و بهتبع آن، جعفری مهرآبادی هم همراه دیگر نیروها به این منطقه رفت و در آنجا، در عملیات بیتالمقدس ۲ (25 دی ۱۳۶۶) در جبهۀ شمالی، استان سلیمانیه (شمال شرقی عراق)، که با هدف آزادسازی ارتفاعات غرب شهر ماؤوت اجرا شد، با همان مسئولیت شرت کرد و در جریان همین عملیات براثر اصابت ترکش به گردن و دست راست به شهادت رسید (بابایی ابرقویی، ص ۳۹۰؛ تیپ ... ).
براساس روایت خانواده و همسنگرانش، شهید اصغر جهانی فردی با شهامت و مصمم در اجرای کارهایش بود. به بزرگترها احترام میگذاشت؛ نیز محجوب و در برخورد با غیرمحارم به رعایت شرع بسیار پایبند بود؛ همچنین، در خیاطی، آرایشگری و تعمیر وسایل منزل هم مهارت داشت (بابایی ابرقویی، ص ۳۹۴).
در بخشی از وصیتنامۀ شهید آمده است: «رزمندگان پا به میدان نهاده، سر به صاحبِ سرسپرده و چون خدا را میدیدند و میبینند، گلوله را نمیبینند. در مقابل مشکلات چون کوه بوده و در مقابل هجوم بیگانگان چون سدی آهنین سینه را سپر کرده و در پایداری مکتبشان خود را به موج بلا میافکنند. ندای آنها آزادی و جریان خونشان آوای لبیک دارد. هر چه میخواهید درب جهاد را بکوبید. با جان، مال، دعا، کوشش و غیره جهاد کنید. بالاترین عمل جهاد است و بالاترین مقام از آن جهادگران است» (بش).
دبیرستانی دخترانه و کوچهای در مهردشت ابرکوه بهپاس فداکاریهای او به نام اوست و وزارت آموزشوپرورش در دو نوبت از وی تقدیر کرده است (وزارت ... ).
مآخذ: ادارۀ آموزشوپرورش شهرستان آباده، گواهینامۀ پایان تحصیلات دانشسرای مقدماتی، سند مورخ ۷ تیر ۱۳۵۸، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ ادارۀ آموزشوپرورش شهرستان ابرکوه، حکم کارگزینی، سند مورخ ۱ مهر ۱۳۶۰، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، گواهینامۀ تحصیلی پایۀ پنجم ابتدایی، سند مورخ خرداد ۱۳۵۱، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، گواهینامۀ تحصیلی پایۀ سوم راهنمایی، سند مورخ خرداد ۱۳۵۴، سند بش، موجود در همانجا؛ ادارۀ ثبتاحوال شهرستان ابرکوه، شناسنامه، سند مورخ ۲۰ مرداد ۱۳۳۹، سند بش، موجود در همانجا؛ بابایی ابرقویی، محمدرضا، سرداران سروقامت (روحانیان و سرداران شهید شهرستان ابرکوه)، یزد: چشموچراغ، ۱۳۹۸ ش؛ تحقیقات منتشرنشدۀ بنیاد شهید و امور ایثارگران استان یزد (زندگینامۀ شهید اصغر جهانی مهرآبادی)، بیتا، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر، گواهی مسئولیت، سند مورخ ۲۵ خرداد ۱۳۸۳، سند بش، موجود همانجا؛ جهانی مهرآبادی، اصغر، وصیتنامه، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ ناحیۀ مقاومت بسیج ابرکوه، جدول وضعیت خدمتی، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، گواهی خدمت در جبهه، سند مورخ ۹ اردیبهشت ۱۳۸۱، سند بش، موجود در همانجا؛ وزارت آموزشوپرورش، تقدیرنامه، سند مورخ ۱۹ دی ۱۳۶۶، سند مورخ ۲۹ فروردین ۱۳۶۸، سند بش، موجود در همانجا.
ابرقویی بابایی/ / محمدرضا