خانهای کنار ابرها، نام فیلمی سینمایی در زمینۀ دفاع مقدس، به نویسندگی و کارگردانی سید جلال دهقانی اَشکذَری.
دهقانی در ۱۳۶۱ ش، در شهر یزد متولد شد. او، که فارغالتحصیل رشتۀ ادبیات فارسی از دانشگاه آزاد اسلامی یزد است، در ۱۳۸۰ ش، به عرصۀ هنر وارد شد و نخستین فیلم خود را با نام خانهای کنار ابرها کارگردانی کرد. ساخت این فیلم از تابستان ۱۳۹۲ ش تا واپسین روزهای پاییز همین سال بهطول انجامید (دهقانی اشکذری).
دهقانی انگیزۀ کارگردانی و نگارش این اثر را علاقۀ شدید خود به فیلمهای ابراهیم حاتمیکیا، از کارگردانان برجستۀ سینمای دفاع مقدس، میداند و بیان میکند: «اگر حاتمیکیا فیلم نساخته بود، هیچگاه سراغ فیلمسازی نمیرفتم. من با دیدن فیلم سینمایی آژانس شیشهای، از فیلمهای برجستۀ دفاع مقدس، تصمیم گرفتم که توانایی خودم را در حوزۀ فیلمسازی محک بزنم و آژانس شیشهای انگیزهای شد تا کار در این عرصه را آغاز کنم». کارگردان اثرش را ملهم از فضای پاییزی مهآلود حیاط خانه در داستان و اتفاقات آن نامگذاری کرده است (همو).
داستان فیلم در دهۀ ۱۳۶۰ ش رخ میدهد؛ دو کلاهبردار از خانوادههای رزمندگان اخاذی میکنند؛ بدینترتیب که در شکل و شمایل رزمندگان، به بهانۀ رساندن سلام، به خانههایی میروند که یکی از اعضای آنها به جبهه رفته است؛ سپس، میگویند که آن رزمنده از خانوادهاش درخواست پول کرده است. دراینبین، به در خانهای میروند که پدر خانواده سه فرزند خود را به همسرش سپرده و راهی جبهه شده است. آنها در خانه پولی ندارند و هنگامیکه کلاهبردارها درخواست پول برای فرستادن به جبهه دارند، همسر رزمنده به تکاپو میافتد. در این میان، فرزندان او قلک پسانداز خود را میشکنند و به همراه نامهای که برای پدرشان نوشتهاند، به دو کلاهبردار میدهند؛ پسازآن، کلاهبردارها به درِ منزل مادری میروند که فرزندش در جبهه است. زمانی که مادر برای آوردن پول، به درون خانه میرود، فرزندش از جبهه بازمیگردد و با این دوتن روبهرو میشود و آنها از ترس میگویند که مادرش رفته است نذری بیاورد و سپس، پا به فرار میگذارند (همو).
در ادامۀ داستان، کلاهبردارها به منزل رزمندهای به نام سید رسول میروند. مادر سید رسول به آنها میگوید در حیاط منتظر بمانند تا او به مغازۀ همسرش برود و پول بیاورد. دختربچهای که در حیاط بازی میکند، با آنها شروع به صحبت میکند و اطلاعاتی دربارۀ خانوادهاش میدهد و میگوید که مادربزرگش مسئول جمعآوری کمکهای مردمی به جبهه است و مبلغی از کمکهای نقدی در منزل است. در همین حال، یکی از همسایگان انگشتری برای کمک به جبهه به دختربچه میدهد. دراینبین، بچههای تعاون سپاه از راه میرسند و میخواهند خبر شهادت سید رسول را به مادرش بدهند. دختربچه نیز همچنان مشغول شیرینزبانی است و کلاهبردارها در فکر بهدستآوردن کمکهای نقدیاند. مادربزرگ بازمیگردد و پول را به کلاهبردارها میدهد و آنها را از زیر قرآن رد میکند. این در حالی است که او در مغازه، خبر شهادت پسرش را شنیده است؛ اما برای آنکه روحیۀ این دو تن تضعیف نشود، موضوع را به روی آنها نمیآورد (همو).
حامد کمیلی، هدایت هاشمی، آفرین عَبیسی، نگار عابدی و مهدی قانع ازجملۀۀ بازیگران این اثرند. تهیهکنندگی آن را هم روحالله برادری بر عهده داشته است (قانع).
فیلم در خانهای قدیمی دارای باغچه و حوض واقع در بازارچۀ قدیمی شاپور در تهران فیلمبرداری شده است؛ زمان ساخت فیلم در پاییز، نشان دادن مسجد محله و کوچهها در انتقال حس و حال فضای دورۀ دفاع مقدس به مخاطب مؤثر بوده است (همو).
از ویژگی خاص فیلم فضای طنزآمیز و گاه تراژیک آن است؛ به همین سبب، این اثر نامزد دو سیمرغ بلورین در بخش نگاه نو در سیودومین جشنوارۀ بینالمللی فیلم فجر شد و دیپلم افتخار را در بخش فیلمنامه بهدست آورد؛ نیز در پنجمین دورۀ جشنوارۀ مردمی فیلم عمار، موفق به کسب فانوس بخش داستانی بلند شد؛ افزونبر این، پروانۀ زرین بهترین بازیگر نوجوان بیستوهشتمین جشنوارۀ بینالمللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان را هم به دست آورد («خانه ... »، بش). از نکات درخور توجه این فیلم، بازگشت حامد کمیلی پس از دو سال به سینما بود که ظاهراً سبب آن فیلمنامۀ خوب این اثر بود (قانع).
مآخذ: «خانهای کنار ابرها» (بارگذاری: ۲۹ آذر ۱۳۹۴)، سلام سینما، <www.salamcinema.ir> (دسترسی: ۲۰ آذر ۱۳۹۸)؛ دهقانی اشکذری، سید جلال (نویسنده و کارگردان فیلم خانهای کنار ابرها)، مصاحبه با مؤلف، ۲۹ آذر ۱۳۹۸؛ قانع، مهدی (بازیگر فیلم خانهای کنار ابرها)، مصاحبه با همو، ۵ دی ۱۳۹۸.
/ مریم رنجبر/