دهقان ‌بَنادَکی،  محمدحسین (20 خرداد ۱۳۴۱-21 بهمن ۱۳۶۴)، جانشین دوم گردان امام علی(ع) تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.

محمدحسین دهقان بنادکی در محلۀ فَهادان شهر یزد*، در خانواده‌ای متدین به دنیا آمد. پدرش، محمدعلی، کارگر و مادرش، مرضیه دهقان بنادکی، خانه‌دار بود. آنان به‌جز محمدحسین، دو دختر هم داشتند (ادارۀ ثبت‌احوال ... ). محمدحسین در کودکی به مکتب‌خانه فرستاده شد و قرائت قرآن را فرا گرفت؛ ازهمین‌رو، علاقه و دل‌بستگی زیادی به قرآن و نماز پیدا کرد. در اوقات شرعی نماز، با صدای بلند در پشت‌بام خانه اذان می‌گفت. او در ۱۳۴۹ ش، در هشت‌سالگی پدرش را از دست داد و خانواده به‌ناچار، به روستای بنادک‌السادات از توابع شهرستان مهریز* مهاجرت کردند تا کنار مادربزرگ مادری‌شان زندگی کنند (تحقیقات ... ، بش).

مقطع ابتدایی را در دبستان حافظ روستای بنادک‌السادات گذراند و پس‌ازآن، برای ادامۀ تحصیل به دبیرستان کیسخرو در یزد رفت. ازآنجاکه این دوره با سال‌های ۱۳۵۶-1357 ش، اوج مبارزات مردمی بر ضد پهلوی دوم هم‌زمان بود، او در کنار تحصیل، در راه‌پیمایی‌ها شرکت و اعلامیه و عکس‌های امام خمینی (ره)، رهبر انقلاب و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، را توزیع می‌کرد (همان، بش؛ عرب‌بافرانی).

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، او با جذب نیروهای مردمی، پایگاه مقاومت بسیج بنادک‌السادات را تأسیس کرد و در ۱۳۵۹ ش نیز در رشتۀ فرهنگ و ادب دیپلم گرفت (همو؛ ادارۀ آموزش‌وپرورش ... ).

محمدحسین در ۱۷ مرداد ۱۳۶۰، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد* درآمد؛ سپس، دورۀ دو‌ماهۀ آموزش عمومی نظامی را از ۱۷ مرداد تا ۴ مهر، در پادگان شهید بهشتی* (باغ خان *سابق) یزد گذراند و در واحد تدارکات نیروی مقاومت بسیج ناحیۀ یزد با سمت اسلحه‌دار و بایگان و پیگیر گزارشات به خدمت مشغول شد؛ نیز یکی از محافظان آیت‌الله صدوقی*، از روحانیان مبارز و برجستۀ یزد، بود. او برای نخستین‌بار، در اوایل آبان ۱۳۶۱ به جبهه رفت و در ۱۰ آبان همان سال، در عملیات محرم (10 آبان ۱۳۶۱)، در دهلران، در جنوب غربی ایلام، با هدف تصرف سرپل در منطقۀ العمارۀ عراق و آزادسازی ارتفاعات مرزی اجرا شد، شرکت کرد. او در این عملیات، عضو گردان امام محمدباقر(ع)* تیپ ۸ نجف اشرف بود (سپاه ... ، فرم ... ). پس‌ازآن، به یزد بازگشت و در یگان حفاظت سپاه ناحیۀ یزد خدمت کرد. در تیر ۱۳۶۲، به تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر* پیوست و فرماندهی یکی از گروهان‌های گردان مسلم بن عقیل* را بر عهده گرفت. اندکی بعد در عملیات خیبر (3 اسفند ۱۳۶۲)، در تالاب هورالهویزه (هورالعظیم، غرب دشت آزادگان)، با هدف گذر از هور و تهدید بصره اجرا شد، شرکت کرد (سپاه، همان؛ تحقیقات، بش). پس از پایان عملیات، برای گذراندن دورۀ فرماندهی، به تهران فرستاده شد و پس از آموزش، به تیپ ۱۸ الغدیر بازگشت و فرماندهی یکی از گروهان‌های گردان محمد رسول‌الله(ص)* (حضرت رسول(ص)) را بر عهده گرفت و با همین مسئولیت در عملیات بدر (20 اسفند ۱۳۶۳)، به‌منظور تصرف جادۀ بصره ـ ‌العماره در تالاب هورالهویزه شرکت کرد. تقریباً یک سال بعد، به جانشینی دوم گردان امام علی(ع) ارتقا یافت و در تک پشتیبانی عملیات والفجر ۸ (20 بهمن ۱۳۶۴)، که در جزایر ام‌الرصاص و ام‌البابی (هر دو از جزایر اروندرود و جزو خاک عراق) اجرا شد، حضور یافت و در ۲۱ بهمن ۱۳۶۴، براثر اصابت ترکش به سر و شانه‌اش مجروح و برای مداوا به بیمارستان طالقانی در آبادان اعزام شد؛ اما براثر شدت جراحات به شهادت رسید. پیکر وی در ۲۳ بهمن ۱۳۶۴، در گلزار شهدای آرامستان خُلدِ بَرین* یزد به خاک سپرده شد (سپاه، گواهی ... ؛ فرهنگ‌دوست؛ دهقان بنادکی، طیبه).

دربارۀ ویژگی‌های اخلاقی شهید گفته‌اند که بسیار مهربان و بردبار بود. احکام دینی را به‌دقت اجرا می‌کرد و ازاین‌نظر، برای دیگران الگو بود. به هرچه می‌گفت، عمل می‌کرد و ظاهرش با باطنش یکی بود. همیشه به سخنرانی‌های امام خمینی (ره) گوش می‌داد و بدان عمل می‌کرد. همۀ این‌ها سبب شد که در مسئولیت‌های مهم چون حفاظت ـ اطلاعات، حفاظت از نماز جمعه و واحد نیروی انسانی (پرسنلی) سپاه پاسداران خدمت کند. دوستانش او را پاسداری نمونه می‌دانستند. در اوقات فراغت، به خواندن قرآن، دعا و کتاب‌های مذهبی می‌پرداخت و حتی بسیاری از کتاب‌هایی را که در حوزه‌های علمیه تدریس می‌شد، مطالعه می‌کرد (عرب‌بافرانی؛ دهقان بنادکی، طیبه).

در قسمتی از وصیت‌نامۀ شهید آمده است: «نیت‌ها را خالص کنید و برای خالص‌کردن نیت، دعا و قرآن بخوانید، نفس را تهذیب کنید و انسان شوید که بهترین کارها بدون خلوص ارزشی ندارد. نماز را اول وقت بخوانید و حتی‌الامکان با جماعت. مبادا نمازی از شما قضا شود. نمازی بخوانید که در آن، فقط در فکر خدا باشید. ای امت محمدی، روحانیت را از خود جدا نکنید، آن‌ها را در قلب خود جای دهید. با امام خمینی (ره) عزیز باشید، و گوش‌به‌فرمان ولی‌فقیه» (بش).

مآخذ:  ادارۀ آموزش‌وپرورش شهرستان یزد، گواهی‌نامۀ پایان تحصیلات دورۀ متوسطه، سند مورخ خرداد ۱۳۵۹، موجود در اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان یزد؛ ادارۀ ثبت‌احوال شهرستان یزد، شناسنامه، سند مورخ ۱۴ تیر ۱۳۴۱، سند بش، موجود در همان‌جا؛ تحقیقات منتشرنشدۀ کنگرۀ سرداران و چهارهزار شهید استان یزد (دفتر اطلاعات فردی شهید محمدحسین دهقان بنادکی)، بی‌تا، موجود در همان‌جا؛ دهقان‌ بنادکی، طیبه (خواهر شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۸ اردیبهشت ۱۳۹۹؛ دهقان‌بنادکی، محمدحسین، وصیت‌نامه، سند مورخ ۲۲ اسفند ۱۳۶۲، سند بش، موجود در اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان یزد؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد، فرم تطبیق ایثارگران، سند بی‌تا، سند بش، موجود در همان‌جا؛ همان، گواهی شهادت، سند مورخ ۱۳۶۴ ش، سند بش، موجود در همان‌جا؛ عرب‌بافرانی، جواد (همسر خواهر شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۱۱ فروردین ۱۳۹۹؛ فرهنگ‌دوست، محمدمهدی (فرمانده وقت گردان‌ محمدرسول‌الله(ص) تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با همو، ۱۴ بهمن ۱۳۹۸.

/ الهه دهقان طزرجانی/