به نظر می‌رسد ارتباط با اینترنت قطع است.

اتصال دستگاه با اینترنت را بررسی کنید ...

رادیو نفت ملی آبادان

استان خوزستان

رادیو نفت ملی آبادان

دفاع مقدسفرهنگی، اجتماعی و سیاسیادارات کل و نهادهای انقلابی
استان خوزستان
آخرین ویرایش: ۱۴۰۳/۱۰/۱۳

رادیو نفت ملی آبادان، زیر نظر صدا و سیمای مرکز آبادان، با هدف پخش برنامه های رادیویی.

رادیو نفت ملی آبادان، با تصمیم  هیئت مدیرۀ شرکت ملی نفت ایران در سال ۱۳۳۲ش. با یک فرستندۀ ۲۵۰ واتی، در قالب یک رادیوی شهری برای اطلاع‌رسانی به کارکنان شرکت نفت و خانواده‌های آنان فعالیت خود را در ناحیۀ بریم این شهر آغاز کرد. این رادیو در ابتدا روزانه به مدت ۳ ساعت برنامه‌های متنوع شامل اخبار داخلی و خارجی، گفتارهای بهداشتی و پزشکی، موسیقی و داستان را به دو زبان فارسی‌ وعربی تولید و پخش می کرد.(صابری، ص۲۰؛آذرخش،صص۴۱و۴۰)البته در آن زمان داشتن رادیو برای مردمی که توانایی خرید  آن را داشتند، مستلزم گرفتن مجوز از شهربانی بود، به همین دلیل هرجا صدای رادیو به گوش می رسید، به ویژه در اماکن عمومی مانند قهوه‌خانه‌ها، عدۀ زیادی برای شنیدن برنامه‌ها جمع می شدند. درآن  زمان رادیوهای چندموجِ لامپی(زغالی، نفتی، برقی) با آنتن‌های مخصوصی که روی پشت‌بامِ خانه‌ها نصب می شد رواج داشت. به مرور با افزایش تعداد گیرنده‌ها، رادیو نفت ملی قدرت فرستندۀ خود را به ۶۶۰ وات ارتقاء داد و توانست توجه مخاطبان بیشتری را جلب کند.  مدتی بعد، رادیو نفت ملی با راه‌اندازی یک فرستندۀ جدید با قدرت۱۰ کیلو وات و با آنتن ۷۵ متری صدای خود را به برخی از استان های ایران و کشورهای همجوار رسانده و شنوندگان خود را به طور چشمگیری افزایش  داد. در این زمان برنامه‌های رادیو نفت ملی  با ۲ استودیوی مجهز با  پیام بامدادی آغاز می‌شد و تا  شب ادامه می یافت. آهنگ‌های روز دنیا در خلال برنامه‌های این رادیو پخش می شد و بیش از ۱۰ هزار صفحۀ موسیقی ایرانی و خارجی و نیز به همین تعداد نوار کاست قدیمی و جدید به طور منظم طبقه‌بندی و نگهداری شده و تهیه کنندگان از آن ها استفاده می کردند.(صابری، صص۲۱و۲۰؛لهسائی‌زاده، صص۳۷۶و۳۷۵)

ساختمان رادیو نفت‌ ملی که دارای اتاق‌های فرمان، آرشیو، استودیوی پخش، استودیوی ضبط و اتاق‌های بخش اداری، خبر و فنی بود، در منطقه‌ ای به نام  بریم (محله ای در غرب شهر آبادان و در ناحیۀ حنّار غربی، احداث شده در اواخر دورۀ پهلوی اول بوسیلۀ شرکت نفت سهامی انگلیس و ایران) و در میان منازل مسئولان  ارشد پالایشگاه آبادان قرار داشت. پتروشیمی آبادان تقریباً به فاصلۀ ۲۰۰ ‌متری در شمال و پالایشگاه آبادان به فاصلۀ ۱۰۰ متری در شرق ساختمان رادیو واقع و اروندرود نیز در فاصلۀ ۴۰۰صد متری جنوب ساختمان رادیو در جریان بود. با این مختصات، ساختمان رادیو، در موقعیتی استراتژیک و در نزدیکی مرز آبی ایران و عراق قرار داشت. 

هدف این رسانه در سال‌های نخستِ فعالیت، ایفای نقش یک رادیوی شهری در آبادان و بعد از افزایش بُردِ فرستنده،  در گسترۀ مناطق نفت‌خیز جنوب بوده است. محورهای برنامه‌سازی در این رادیو به این شرح تعریف شده بود: اطلاع رسانی و  آموزش  نکات شغلی، اداری و محلی به کارکنان پالایشگاه آبادان و خانواده های آنان، خبررسانی حوادث و اتفاقات، پیشگیری از شایعات، آموزش ایمنی، سلامت شهری، بهداشت حرفه‌ای و زبان انگلیسی، تشویق به افزایش بازده کاری، ارتقای امنیت شهری و ترغیب به همکاری عملی مخاطبان در این حیطه، مددکاری‌ اجتماعی و امور عام‌المنفعۀ محلی و... (صابری، صص۲۲و۲۱)  

با افزایش مخاطبان رادیو نفت ملی  دست‌اندرکاران آن  ضمن تقویت ساختار تشکیلاتی و رشد تدریجی قدرت فرستنده، قراردادهایی با کمپانی‌های مشهور سازندۀ دستگاه‌های الکترونیکی از جمله شرکت NEC ژاپن منعقد کردند که طبق آن ها، شرکت سازنده موظف بود با توجه به استاندارد عمرِ مفید  تجهیزات ، آن ها را از رده خارج  و دستگاه‌های نو و پیشرفته‌تری جایگزین کند.(همو صص۲۶و۲۵،چروم،بش،نجفی،بش)

رادیو نفت ملی پیش از انقلاب اسلامی بخش عمدۀ برنامه‌هایش را خود تولید و تأمین می‌کرد. میزان قابل توجهی از این برنامه‌ها پخش انواع موسیقی داخلی و عربی و غربی  بود و به همین دلیل شنوندگان زیادی در سواحل شمالی و جنوبی خلیج‌فارس داشت. برنامه‌های تفریحی، ورزشی، اجتماعی، اقتصادی، علمی، مذهبی، اخبار و اذان ظهر و مغرب در فهرست ثابت پخش بود و  از دیگر برنامه‌ها می توان به «پرسش و پاسخ» و برنامۀ « از همه رنگ» (شامل شعر، داستان های کوتاه، موسیقی و  نقد کتاب و فیلم‌های مطرح ) و نیز  اجرای برنامۀ مذهبی « ایده‌ها و اندیشه‌ها » ( از سال ۱۳۵۳) توسط سیدمحمد علوی‌تبار(کیاوش)  اشاره کرد.

رادیو نفت ملی برنامه‌هایی نظیر «برنامۀ دانش» و سخنرانی‌های حسنعلی راشدیزدی و محیط‌طباطبایی و چند برنامۀ دیگر را از رادیو ایران خریداری و برای شنوندگان خود پخش می کرد. علاوه بر این مسؤلان رادیو نفت خط شبکۀ رادیویی ایران را هم اجاره‌ و اخبار سراسری رادیو ایران را به وسیلۀ خط مستقیم تلفنی مایکرویو ، دریافت ، تقویت و پخش  می کردند. برخی از اسناد رادیو نفت ملی نشان می دهد که شرکت‌ ملی نفت ایران قرارداد‌هایی هم با خبرگزاری بی.بی.سی منعقد کرده بود که  بر اساس آن ها برخی از برنامه‌های سفارشی و موسیقی درلندن تهیه ،تولید و برای پخش به آبادان ارسال می‌شد (صابری،  صص۳۳- 27؛چروم،بش؛نجفی،بش)

پس از پیروزی انقلاب اسلامی با کاهش و حذف برنامه‌های ناهمخوان و مغایر با اهداف نظام جمهوری اسلامی، بخش‌های کلامی برنامه‌ها  افزایش یافت و رادیو نفت ملی از ساختار یک رادیوی شهری و محلی خارج شد و گرایش بیشتری به سیاست‌های کلی کشوری پیدا کرد و پخش حداقل ۲ یا ۳ سخن رانی ازشخصیت‌های انقلابی در روز، ضبط و پخش دروس معارف‌اسلامی، ترجمه و تفسیر قرآن، اطلاعیه‌ها و تبلیغ برگزاری مجالس و محافل مذهبی، اخبار محلی، برنامۀ «در مکتب ‌اسلام»، «داستان ‌راستان»، برنامۀ «ای سرباز»، «برنامۀ مرزداران»، دادگاه سینما رکس و همچنین تقویت برنامه‌های شبکۀ سراسری رادیو ایران در دستور کار این رادیو قرار گرفت.

با شروع جنگ تحمیلی و ایجاد شرایط اضطراری به وجود آمده کارکنان رادیو نفت ملی آبادان با رویکرد حفظ و ارتقای روحیۀ مردم، اطلاع‌رسانی از تحولات جبهه‌ها، اعلام نیازها و دعوت مردم به دفاع، فعالیت خود را دوچندان کرده و  این رادیو  به انعکاس اخبار و احوال رزمندگان آبادان و خرمشهر می پرداخت. (صابری، صص۲۳و۲۲).

شهر آبادان از همان ساعات اولیۀ هجوم گستردۀ ارتش بعث عراق در  31 شهریور ۱۳۵۹ ، زیرآتش خمپاره‌ها ، توپ‌ها و بمباران هوایی دشمن قرار گرفته و نقاط مسکونی و تجاری ، پالایشگاه و دیگر تاسیسات نفتی و غیر نفتی این شهر بی‌وقفه توسط دشمن بمباران می شدند. در چنین شرایطی راه ارتباطی دستگاه‌ها و ستادهای گوناگون اداری،  اجرایی، امدادی، نظامی و امنیتی با مردم ، تنها رادیو نفت ملی بود که با قطع برنامه‌های عادی روزانۀ خود، هرگونه اعلام نیاز و اطلاعیه و اعلامیۀ دستگاه‌های اداری، امدادی، نظامی و امنیتی را بلافاصله پس از دریافت، با تنظیم مختصری  در چارچوب امنیتی ،به صورت زنده و مستقیم پخش می کرد .

فعالیت های رادیو نفت در  چند روز اول جنگ به همین گونه ادامه داشت تا این که  در روز چهارشنبه ۲مهر ۱۳۵۹ش.به دلیل انفجارهایی  پیرامون ساختمان رادیو ، برق‌ مرکز قطع و پخش برنامه‌های رادیو متوقف شد. مسئولان رادیو درصدد تهیۀ یک دستگاه ژنراتور  برای تأمین برق اضطراری برآمدند که از یکی از نانوایی های شهر تهیه شد و با وجود قدرت اندک، با تلاش کارکنان ، برق مورد نیاز را برای چند ساعت تأمین کرد. ( همو، صص۷۱-56). این شیوۀ اطلاع‌رسانی در روزهای اول جنگ همواره ادامه داشت.

در ۲۱ مهر ۱۳۵۹ش. نیروهای  عراقی خود را تا ۲ کیلومتری پل‌های ایستگاه‌ 7(که در سال ۱۲۹۰ ش بوسیلۀ شرکت نفت برای رفت و آمد به اهواز و آبادان رو به روی در شمالی پالایشگاه ساخته شد) و ۱۲ ( که در سال ۱۳۴۹ش در محل ایستگاه ۱۲ اتوبوسرانی آبادان بر رود بهمن شیر ساخته شد) رساندند. برای اولین بار از شروع جنگ، خطر سقوط شهر آبادان جدی شده و در آن شرایط بحرانی اتاق جنگ آبادان اطلاعیه‌ای دربارۀ احتمال نفوذ قریب‌الوقوع نیروهای دشمن به داخل شهر صادر کرد که از طریق رادیو نفت برای مخاطبان پخش شود.(نجفی،بش).

رادیو نفت از صبحِ زود، با  لحن حماسی یکی از کارکنان به پخش این اطلاعیه در چندین نوبت  و با مضمون زیر اقدام کرد: «برادران و خواهران مسلمان آبادانی توجه فرمایید. برادران و خواهر مسلمان آبادانی توجه فرمایید. شهر شما درخطر سقوط جدی قرار گرفته است و تانک‌های دشمن در حال پیشروی به سوی ایستگاه۷  و۱۲  هستند. با تمام قوا آماده باشید و خود را به انواع سلاح ها مانند تفنگ، نارنجک و کوکتل مولوتف مجهز کرده و آمادۀ دفاع شرافتمندانه و انقلابی از شهرآبادان باشید.الله اکبر.الله اکبر!»(صدرهاشمی،بش).

فراخوان نیروها توسط رادیو نفت ملی که گسیل مدافعان آبادان به محورهای ایستگاه ۱۲و ایستگاه ۷ را به دنبال داشت و همچنین تجربۀ تلخ ارتش عراق از حملۀ مستقیم به خرمشهر و مقاومت و پایداری مدافعان آن، موجب شد که نیروهای دشمن به محض شکل‌گیری چنین مقاومتی عقب نشسته و در چند کیلومتری شهر آبادان، موضع تدافعی و پدافندی بگیرند. (صابری، صص۱۲۲و۱۲۱). 

بار دیگر در سحرگاه ۹ آبان ۱۳۵۹ش از سپاه پاسداران و اتاق ‌جنگ به رادیو نفت آبادان اطلاع داده شد که عراقی‌ها با پیشروی به شرق جادۀ آبادان - ماهشهر، روبه‌روی منطقۀ ذوالفقاری*(واقع در بخش شرقی آبادان و در جنوب رود بهمن‌شیر و در شمال جادۀ خسروآباد) با احداث پل نظامی بر رودخانۀ بهمنشیر*( که با طول ۸۵ کیلومتر در شمال جزیرۀ آبادان جاری است و به خلیج‌فارس می ریزد) وارد کوی‌ذوالفقاری شده،‌ قصد تکمیل محاصرۀ شهر را دارند، بر این اساس از مردم خواسته شد تا با حضور در  کوی ذوالفقاری در برابر تهاجم دشمن مقاومت کنند. این اطلاعیه از طریق رادیو نفت به اطلاع مردم رسانده شد. (همو، ص۱۳۰؛ نجفی،بش)

حملۀ قبلی عراقی‌ها به ایستگاه ۷ آبادان این بار غافلگیرانه و از رو به روی کوی ذوالفقاری و در پوشش کامل نخل‌های بلندِ اطراف بهمنشیر درحال تکرار بود پس از طرف ستاد هماهنگی نیروهای مردمی، اطلاعیه‌ای صادر و از همۀ مردم آبادان و مساجد  برای نجات شهر و کمک به نیروهای رزمنده، کمک خواسته شد. متن این اطلاعیه که  در رادیو در چندین نوبت خوانده شد چنین بود:

« مردم مسلمان و رزمندۀ آبادانی توجه فرمایید! این اطلاعیه هم اکنون از سوی ستاد فرماندهی شهرستان آبادان در اختیار ما قرار گرفت. توجه فرمایید! مردم مسلمان و  رزمندۀ  آبادانی توجه فرمایید! از آن جا که مزدورانِ آمریکایی اجیر شدۀ صدام یزید، قصد پیشروی از طرف رودخانۀ بهمنشیر و نواحی خاکستان شهر را دارند، لازم است آمادگی رزمی خود را حفظ کرده و از این فرصت جهت سرکوب دشمن متجاوز و به خاک سپردن لاشه‌های متعفن مزدوران عراقی استفاده کنیم. ضمناً لازم است نیروهای مردمی از طرف مساجد، جهت همکاری‌های لازم بسیج شوند.»(صابری صص۱۳۲و۱۳۱؛صدرهاشمی،بش).

پس از انتشار این اطلاعیه،  مردم با هیجان  و با هر وسیلۀ دفاعی از قبیل، بیل، کلنگ، چماق، چاقو، و تفنگ و ... در مساجد تجمع کردند تا به منطقۀ تحت هجوم دشمن بروند. عشایر مسلح عرب هم از روستاهای اطراف خود را به محل درگیری رساندند. هجوم مدافعان شهر اعم از نیروهای مردمی، سپاه و نیروهای ارتشی موجب شد که نیروهای عراقی خود را به رودخانۀ بهمنشیر بیندازند و تعدادی از آنان کشته شوند. (صدرهاشمی،بش). همزمان رادیو نفت آبادان به طور مرتب با پخش اطلاعیه و مارش نظامی و خواندن متون کوتاه رزمی و حماسی و استمداد از مردم برای رفتن به کوی ذوالفقاری این  نبرد را پوشش می داد. نیروهای عراقی با تلفات سنگین و اسارت تعدادی از افراد خود مجبور به فرار و عقب نشینی  شده  و چندین کیلومتر آن سوی رودخانۀ بهمنشیر در پشت خاکریزهای قبلی مستقر شدند. متن اطلاعیه‌ای که پس از مقاومت نیروهای مردمی از رادیو خوانده شد، بدین شرح است:

«شنوندگان عزیز توجه فرمایید! خواهران و برادران عزیز آبادانی توجه فرمایید! طبق اخبار رسیده از اتاق جنگ آبادان، نیروهای کفرپیشۀ صدامی که از رودخانۀ بهمنشیر عبور کرده و خیال اشغال شهرمان را داشتند، در کوی ذوالفقاری با مقاومتِ سلحشوران ما رو به رو شده و پس از تحملِ ضایعات فراوان ناگزیر از فرار شدند. صدها تن از این مزدوران به هلاکت رسیدند و جنازۀ بسیاری از آنان به رودخانۀ بهمنشیر ریخته شد. ده ها تن از آنان اسیر و هم اکنون در حال تخلیه به پشت جبهه هستند و بسیاری از خودروها و مهمات و سلاح های عراقی‌های تجاوزگر در منطقۀ عملیات باقی مانده است. هم اکنون نیروهای مزدور به آن سوی بهمنشیر رانده شده‌اند و همچنان زیر آتش رزمندگانِ ما قرار دارند.آفرین بر رزم دلاورانۀ فرزندان اسلام، آفرین بر ایمان استوار دلاورانِ مکتب توحید. الله اکبر! الله اکبر! الله اکبر!»(صابری، ص۱۳۶).

مخاطبان رادیو آبادان   در زمان جنگ در ۲ بخش برنامه‌های عربی و فارسی به ۱۰ گروه‌ تقسیم می شدند:

1. نیروهای رزمنده‌  از جمله ارتش، سپاه، ژاندارمری، شهربانی، کمیتۀ انقلاب‌اسلامی و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی .

2. نیروهای مقاومت مردمی که در آبادان و خرمشهر در مقابل تانک‌ها و نفربرهای ارتش عراق، تقریباً با دست خالی مبارزه و مقابله می‌کردند.

3. مردمی که زیر بارش گلوله‌ها و بمباران‌های نیروهای عراقی قرار گرفته و ناچار به ترک شهر خود می ‌شدند.

4. مردم عادی و کارکنان ادارات و نیروهایی که در شهر باقی‌مانده و به مدافعان و نیروهای داوطلب اعزامی از سراسر کشور در آبادان و خرمشهر و جبهه‌های جنوب خدمت میکردند ، مانند پزشکان، پرستاران، مأموران آتش‌نشانی، امدادگران، متصدیان حمل ‌ونقل و تأمین سوخت، نیروهای سازمان آب و برق و...‌.

5‌‌. ساکنان روستاهای  اطراف آبادان، خرمشهر، شادگان و شهرهای درگیرِ حملۀ دشمن که با دادن تلفات، همچنان مقاومت کرده و در بسیاری از نقاط مرزی با مسلح شدن، یگان های رزمی تشکیل داده و به دفاع از سرزمین خود می پرداختند.

6. ساکنان شهرستان‌های اطراف شهرهای آبادان، خرمشهرو شادگان که به طور مستقیم درجنگ درگیر نبودند و به مردم جنگ زده پناه می دادند و از نیروهای رزمنده پشتیبانی می کردند.

7. مسئولان کشور که  از وضعیت جنگ و محورهای عملیاتی به طور مستقیم مطلع می شدند و این نکته به نوعی به پشتیبانی آنان کمک می کرد.

8. نظامیان عراقی که مخاطبانِ بخش عربی رادیو آبادان بودند  و رادیو آنان را به مقابله با حاکمان و فرماندهان خود تهییج و ترغیب می کرد.

9. مردم کشورهای منطقه و تبیین ماهیت حملۀ عراق به ایران برای آنان.

10. حاکمان کشورهای همسایه و هشدار به آنان که در کنار صدام حسین و نیروهای عراقی قرار نگیرند.  (صابری، صص۶۲-59).

رادیو نفت ملی با تثبیت نسبی وضعیت و عبور از التهابات روزهای ابتدایی جنگ و همچنین تسلط نیروهای این رادیو بر این شرایط ، کم‌کم به پخش برنامه‌های خود نظم داده و علاوه بر پخش اطلاعیه‌ها ، به تولید برنامه‌هایی  برای ایجاد شور و نشاط و تقویت روحیۀ رزمندگان پرداخت ، برنامه هایی مانند: « سلام بر جبهه » و « راهیان راه سرخ شهادت » و برنامۀ «مرزداران». برنامۀ  اخیر که غلامرضا رهبر تهیه‌کنندگی، گزارشگری، نویسندگی و اجرای آن را بر عهده داشت، از شهریور ۱۳۵۹ش و قبل از آغاز جنگ تحمیلی تهیه و پخش می شد  و بعد از شروع جنگ هم همچنان ادامه پیدا کرد. هدف این برنامه گزارش فعالیت های نیروهای مردمی، ارتش و سپاه پاسداران  بود. از دیگر برنامه‌های رادیو آبادان می توان به برنامۀ « شکوفه‌های خِرَد » و نیز برنامه‌های«در مکتب اسلام» و «داستان راستان» اشاره کرد. همچنین  آیت‌الله غلامحسین جمی* نمایندۀ امام خمینی و امام‌جمعۀ وقت آبادان بخصوص در چند ماه اول جنگ هر روز در رادیو پیامی ۱۰ یا ۱۵دقیقه‌ای، خطاب به مدافعان شهر بیان می کرد.

پخش خطبه‌های نماز جمعه از دیگر فعالیت‌های تبلیغی  رادیو آبادان در دوران جنگ است. در ابتدا به دلیل شدت بمباران‌ها برای مدت ۲ تا ۳ ماه برگزاری نمازجمعه درآبادان ممکن نبود اما در مدت کوتاهی پس از آغاز جنگ، با  تلاش آیت‌الله جمی اولین نماز جمعه در زیرزمینِ کوچک ساختمان کمیتۀ ارزاق در منطقۀ احمدآباد در ۷ آذر ۱۳۵۹با تنی چند برگزار شد(کاظمی، صص۱۶۶و۱۶۵) و با افزایش شرکت کنندگان در هفته های بعد، برای آن ستادی مرکب از چند تن از کارکنان رادیو و نهادهای شهری شکل گرفت و رادیو نفت ملی هر هفته مشروح آن را پخش می کرد..(صابری صص۱۹۲-178؛صدرهاشمی،بش).

موقعیت رادیو آبادان در نزدیکی خطوط مقدم درگیری ها ، از شروع جنگ تا دی ۱۳۶۵و ضرورت حتمی استمرار فعالیت اش به نوعی آن را به رادیوی جبهه تبدل کرده بود، به طوری که با شروع برنامه‌ها از  سحر تا شامگاه،  اخبار خطوط نبرد زیر پوشش قرار گرفته و  طبعا" هنگام عملیات به طور کامل مطابق با روند آن عرضه می شد. برنامه‌های عربی  هم با مخاطبان خاص خود در ۲ مقطع زمانی ۱۰ تا ۱۲ صبح و ۲۱ تا ۳۰/23  در میان برنامه‌های فارسی قرار داشت. (خزایی، صص۹۸-87).

رادیو نفت ملی در عملیات ثامن‌الائمه(ع)*( 6 مهر ۱۳۶۰) در  شمال آبادان ، برنامه‌های متنوعی را تدارک دیده و گزارش‌های  متنوع و لحظه به لحظه از پیشرفت عملیات ، به صورت زنده پخش  می کرد. این رادیو در بازتاب خبری و احساسی عملیات‌های طریق‌القدس* (8 آذر ۱۳۶۰ در شهرستان دشت آزادگان، واقع در غرب استان خوزستان)، ، فتح‌المبین*(2 فروردین ۱۳۶۱در جبهۀ جنوبی، در منطقۀ غرب شهرهای شوش(  و بیت‌المقدس*(20 اردیبهشت ۱۳۶۱ در میان ۴ مانع طبیعی از شمال به رودخانۀ کرخه کور، از جنوب به رودخانۀ اروند، از شرق به رودخانۀ کارون و از غرب به هور الهویزه(  سهم به سزایی بر عهده داشت. در این عملیات ها با هماهنگی و همکاری صورت گرفته با مراکز اهواز و دزفول، تمام عوامل رادیو نفت ملی به صورت خستگی‌‌ناپذیر و لحظه‌به‌لحظه برنامه‌های خود را همگام با مراحل این عملیات‌ها پیش می‌ بردند و غلامرضا رهبر نیز با صدای خاص خود آزادسازی مناطق اشغالی و شهرهای بستان ، هویزه و خرمشهر را اعلام می کرد. پس از عملیات‌بیت‌المقدس این رادیو طبق اصل ۱۷۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مادۀ ۷ اساسنامۀ سازمان صداوسیما، به تدریج و تا شهریور ۱۳۶۱ به  آن سازمان واگذار شد و  به رادیو آبادان تغییر نام یافت. به دنبال این تغییر ، تعدادی از کارکنان مجموعۀ رادیو نفت به قسمت‌های دیگر وزارت نفت منتقل شدند و سایر نیروهای این رادیو به صورت قراردادی به استخدام سازمان صداوسیما در آمده و به فعالیت خود در این رادیو ادامه دادند(صابری، صص۳۰۹-306؛صدرهاشمی،بش).

با آزادسازی خرمشهر در ۳خرداد ۱۳۶۱  بمباران مناطق مسکونی شهرهای خوزستان، به خصوص آبادان  به دست ارتش عراق شدت گرفت و با حجم این آتش سنگین  ممکن بود که فرستنده یا محل رادیو نفت آبادان مورد اصابت گلوله‌های دشمن قرار گیرد ، از این رو با پیگیری های انجام شده یک فرستندۀ    FM از نوع Haris  در اختیار رادیو آبادان قرار گرفت. این فرستنده چند بُرد مجزا و یک آنتن هفت متری داشت که در صورت لزوم و در  مواقع اضطراری، کارکنان قادر بودند آن را به سرعت جابه‌جا و در نقطۀ جدیدی فعال و از آن بهره برداری کنند. وجود این فرستنده باعث شد که گاهی از طریق آن با استفاده از بلندگوهایی که بر روی لنج ها و خاکریزها به طرف مواضع عراقی‌ها نصب می شد  با هماهنگی ستاد جنگ آبادان، پیام های عربی را به  اطلاع سربازان دشمن برسانند و نیروهای ناراضی عراقی را که تمایل به فرار و پناهندگی داشتند تحریک کنند. (صابری، صص۳۷۸-377).

در سال ۱۳۶۳ با توجه به تشدید روز افزون حملات  ارتش عراق به شهرهای  ایران به خصوص آبادان و خرمشهر و لزوم حفظ جانِ نیروهای با تجربه در رادیو، از طرف مدیران رادیو برنامه‌ریزی  زیر صورت گرفته و ابلاغ شد:

1- حضور همکاران مورد نیاز هنگام  ضبط و پخش برنامه‌ها و کار فرستنده، به حداقل رسانده شود.

2- زمان‌ فراغت و استراحت همکاران در اماکن و مناطق امن شهر سپری شود.

3- برای کاهش حضور همکاران در شهر طرح  15روزکار، ۱۵ روز استراحت  اعمال شود.

4- امکانات استودیویی جدید و فرستندۀ FM با استفاده از وسایل موجود در مرکز تلویزیونی تعطیل شده‌ واقع درکنار اروندرود، در محل مناسب و امن، ایجاد و مستقر شود.

با توجه به ضرورت راه‌اندازی استودیوی جدید و موقت ضبط و پخش در منطقه‌ای دورتر از محل استقرار رادیو، منزل مسکونی ۲ طبقه‌ای در محلۀ ایستگاه ۳ کوی قدس( از محلات آبادان و در محدودۀ ایستگاه ۸ تا ۱۲) درنظر گرفته شد و اقدامات بعدی نظیر آماده سازی و تجهیز آن در کوتاه‌ترین زمان ممکن و زیرآتش شدید دشمن صورت گرفت و استودیوی جدید به بهره برداری رسید. در آذر ۱۳۶۴ ه.ش.  در بمباران های  شدید هوایی و  زمینی ارتش عراق و آسیب دیدن دکل و از کار افتادن فرستندۀ جمشیدآباد(از محلات آبادان و در محدودۀ مرکزی شهر) با به کارگیری سریع فرستندۀ FM فرصت کافی برای راه‌اندازی فرستندۀ جایگزین فراهم شد، به نحوی که ظرف  مدت ۳ روز فرستندۀ پُرتابل ۲۰ کیلو واتِ جدیدی در محل فرستندۀ ۱۲۰۰ کیلووات واقع در ۵ کیلومتری آبادان نصب و با احداثِ یک استودیوی سریع پخش و ضبط در زیرزمین فرستندۀ تلویزیونی، درحداقل زمان ممکن برنامه‌های رادیو آبادان مجدداً بر روی همان فرکانس ۱۱۶۰ پخش شد. در دی ۱۳۶۵ فرستندۀ این رادیو در منطقۀ ۱۲۰۰(محل استقرار فرستنده های رادیویی در ۵ کیلومتری شمال آبادان)  بوسیلۀ هواپیماهای عراقی بمباران شد.  از این رو کلیۀ کارکنان رادیو به اهواز منتقل شدند و از این تاریخ بناچار فعالیت این رادیو تا آذر ۱۳۷۴ متوقف شد( همو، صص۴۵۴-439).

رادیو آبادان، در شرایط حادّ جنگی توانست تا نیمۀ دی ۱۳۶۵ به پخش برنامه‌های خود ادامه دهد. در این میان ، تعدادی از کارکنان ،در انجام وظایف خود به شهادت رسیده یا مفقودالاثر شدند، مانند عبدالرسول مصطفایی،گوینده‌ و تصویربردار(شهادت:۱۳۵۹، کوت‌شیخ خرمشهر)، محمد مالکی،گزارشگر (شهادت:۱۳۶۰، تپه‌های ‌مدن)، محمدرضا باقری، صدابردار (شهادت:۱۳۶۱،خرمشهر)، محمود شهیدزاده،صدابردار (شهادت:۱۳۶۳، جادۀ آبادان- اهواز)، محمدطوینی،راننده (شهادت:۱۳۶۳، محل رادیو آبادان)، غلامرضا رهبر، گوینده و گزارشگر (مفقودالاثر:۱۳۶۵، شلمچه)، مرتضی دهکردیان پورمحمدی، تصویربردار (شهادت: ۱۳۶۴، جنوب مهران)، ابونصیرالدین کاظمی، نویسنده و گویندۀ بخش عربی (شهادت: ۱۳۶۹، اطراف بصره). بعد از پایان جنگ تحمیلی ، ساختمان‌ها و مجموعۀ فنی رادیو آبادان بازسازی و تجهیز شد و در ۱۵ آذر ۱۳۷۴ به طور رسمی فعالیت مجدد خود را آغاز کرد(همو، صص۴۶۵و۴۶۴).

مآخذ: آذرخش، عباس،«تاریخ نفت،این جا آبادان،رادیو نفت ملی»، مشعل،تهران: روابط عمومی وزارت نفت،۱۳۹۴ش،شم ۷۵۹ ؛ چروم، نوروز(ازکارکنان رادیو نفت ملی)، مصاحبه با مؤلف،۲۵ خرداد ۱۳۶۰ش؛ خزایی، حامد، قرارگاه بی قرار، تهران: طرح آینده،۱۳۸۷ش ؛صابری، فضل‌الله ، فرکانس۱۱۶۰(این جا آبادان، صدای مقاومت و ایستادگی)، تهران: سورۀ مهر، ۱۳۹۷ش؛ صدر هاشمی، سیدمحمد(مدیر رادیو آبادان از سال ۱۳۶۱ش تا ۱۳۶۳ش) ، مصاحبه با مؤلف،۲۰ شهریور ۱۳۹۴ ش ؛ کاظمی، محسن،  نوشتم تا بماند(یادداشت های روزانۀ جنگ آیت‌الله جمی(ره) )؛ تهران: سورۀ مهر، ۱۳۸۶ش ؛ لهسائی‌زاده، عبدالعلی، جامعه‌شناسی آبادان، تهران: کیان‌مهر،چ۲،۱۳۸۵ش؛ نجفی، جعفرعلی(سرپرست رادیونفت‌ملی از سال۱۳۵۹تا۱۳۶۱) ،مصاحبه با مؤلف،۲۰ شهریور ۱۳۹۴ش.

/فضل الله صابری/

رادیو نفت ملی آبادان

شناسه مدخل۶۴۲۴۴۷
شناسه مقاله۱۶۰۳
استانخوزستان
کارگروهدفاع مقدس
گروهفرهنگی، اجتماعی و سیاسی
زیرگروهادارات کل و نهادهای انقلابی
ارجاعیخیر
جلد چاپیجلد اول
آخرین ویرایشپنج‌‌شنبه، ۱۴۰۳/۱۰/۱۳

دانشنامهٔ استانی دفاع مقدس



نمایش بیشتر