دانشمند، حسن (۱۵ شهریور ۱۳۴۴-۱۷ دی ۱۳۶۵)، مسئول اطلاعاتوعملیات لشکر۴۱ ثارالله نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
وی در شهر بندرعباس در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. (فرهنگ اعلام شهدای استان هرمزگان) پدرش محمد، کارمند ژاندارمری بود. (پایگاه جامع فرهنگ ایثار و شهادت استان هرمزگان، بش) که پس از بازنشستگی در درمانگاه مهدیه بندرعباس مشغول به کار شد. (جستجوگر هوشمند خبری "خبربان"، بش) و مادرش بلقیس مذنبی خانه دار بود. آن ها دارای ۴ فرزند پسر و ۱ دختر بودند که حسن چهارمین فرزند بود. (بقایی، بش)
وی به همراه دوستانش، در سال ۱۳۵۶ در مراسم چهلم سید مصطفی خمینی و شهدای قم در مسجد کوفه شرکت کرد. همچنین در راهپیمایی که دانش آموزان دبیرستانی به راه انداخته بودند، به همراه عبدالحسین دبیری ( تاریخ شهادت ۴/10/45 در جزیره ام الرصاص) و سید علی اصغرجاهد (رزمنده بسیحی تاریخ شهادت ۷/11/65 در پاسگاه زید یکی از محورهای مهم عملیات بیت المقدس) شرکت کرد و در میدان شهربانی مورد تیراندازی نیروهای نظامی قرار گرفت و از محل فرار نمود (قبادی کیا، ص ۲۰۹).
او مجری گری و قرائت قرآن جلسات و راهپیمایی ها را عهده دار بود. و در گروه سرود نیز مشارکت داشت (همان).
شرکت فعال برادران بزرگ وی در مبارزات سیاسی ضد رژیم شاه و برپایی نشست های مذهبی باعث شد تا او نیز آگاهی بیشتری به وضعیت جامعه پیدا کرده و به فراگیری قرآن و احادیث ائمه معصومین (ع) بپردازد. (خبرگزاری جمهوری اسلامی۱۳۱۳، بش) وی در جلسات سخنرانی ضد رژیم مسجد فاطمیه شرکت می کرد و پس از پایان مراسمات ونمازهای جماعت، اعلامیه های ضد رژیم که توسط اسحق دارا (تاریخ شهادت ۲۹/1/61 در اثر اصابت موشک توسط نیروهای آمریکایی در اطراف جزیره ابوموسی در استان هرمزگان) و یوسف دقت (تاریخ شهادت ۲۲/5/60 توسط گروهک های ضدانقلاب در محله شریعتی شمالی بندرعباس) به او داده می شد را پخش می کرد. وی علاوه بر شرکت در تظاهرات و راهپیمایی ها، نوشتن اعلامیه ها و خطاطی ها را نیز برعهده داشت. (قبادی کیا، ص ۲۰۸)
دانشمند در محافل مذهبی که به صورت مخفیانه تشکیل می شد، شرکت می کرد و در نشست های عمومی مسجد «کوفه» بندرعباس حضوری فعال داشت. (پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران تهران، بش) وی هم چنین اعلامیه های حضرت امام خمینی(ره) و بیانیه های ضد رژیم را تکثیر و به همراه دوستان و برادرانش در شهر توزیع می کرد. (خبرگزاری جمهوری اسلامی۱۳۱۳، بش)
وی همراه دیگر دوستانش شبانه شعارهای ضد انقلابی را از در و دیوار شهر پاک کرده و شعارهای اسلامی و مذهبی را به جای آن ها می نوشت. (همان) وی همچنین در مجالس معنوی و مذهبی، بیشتر کارهای خطاطی و پارچهنویسی را انجام میداد. (خبرگزاری بین المللی قرآن"ایکنا"، بش)
وی پس از پیروزی انقلاب، وارد دبیرستان «شهید چمران» شد و با تشکیل انجمن اسلامی؛ فعالیتهای خود را محیط مدرسه ادامه داد. و کارهای هنری، خطاطی و طراحی مدرسه را انجام می داد. او با جمعی از دوستانش، به تهیه روزنامه دیواری با مضامین انقلابی می پرداخت. و به عنوان یک چهره ی برتر، فعال و مذهبی شناخته شده بود. (قبادی کیا، ص ۲۰۹)
پس از انقلاب، وی با برپایی بحث های خداشناسی در فضای مدرسه و چهارراه های مرکز شهر، در راستای مقابله با ترویج افکار گروهک های ضدانقلاب گام برمی داشت. (خوشبخت، ص ۸۷)
وی مسئول قسمت سمعی، بصری و تبلیغات «حزب جمهوری اسلامی» در شهر بندرعباس بود. و در امور مربوط به فیلمبرداری، خطاطی، طراحی و شعارنویسی هم فعالیت داشت. (همو، ص ۲۱۰)
با شروع جنگ تحمیلی، در ایام تعطیلات تابستانی در اردوهایی که زمینه ی آشنایی با آموزش های نظامی، عقیدتی و فرهنگی را فراهم می نمود، شرکت می کرد. (قبادی کیا، ص ۲۱۰)
وی با «ستاد نمازجمعه»، «نهضت سواد آموزی»، گروه هنری «توحید» و «کمیته انقلاب اسلامی» همکاری می کرد. (جستجوگر هوشمند خبری "خبربان"، بش)
وی به مقاله نویسی علاقه مند بود و موفق به دریافت تقدیرنامه به دلیل نوشتن خاطره از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گردید. (همو)
برادر بزرگترش، علی دانشمند- با شروع جنگ در سال ۵۹، در جبهه ها حضور داشت. این باعث شد تا حسن به جنگ علاقه مند شود. و با دستکاری شناسنامه و بزرگتر کردن سن خود، برای رفتن به جبهه اقدام کند. اما مامور اعزام از این موضوع مطلع شده و مانع رفتن وی شد. (طالش پور، ص ۱۲)
وی تا سال چهارم دبیرستان در رشته ی اقتصاد و علوم اجتماعی به تحصیل پرداخت. (خوشبخت، ص ۸۸)
در سال ۱۳۶۲، پس از پایان امتحانات دبیرستان، وی مجددا به عنوان بسیجی برای اعزام به جبهه داطلب شد. (خبرگزاری بین المللی قرآن، بش) به همراه دوستش نادر انصاریان، برای ثبت نام جبهه، به ساختمان بسیج کاخ جوانان قدیم- (که در نزدیکی های شهر بندرعباس قرار داشت) رفته و پس از پرکردن فرم و تحویل مدارک، به دلیل اینکه دوره های آموزش نظامی از قبیل دوره آموزشی اسلحه و... را گذرانده بود، فردای روز ثبت نام، پس از رژه ی نظامی، به همراه مرادی -دوستش- انصاری و دیگر رزمندگان، به جبهه اعزام شد. (طالش پور، ص ۱۲) دانشمند اولین بار به عنوان نیروی بسیجی درجبهه حضور یافت. و در مجموع، ۶ بار به جبهه اعزام گشت. (نرم افزار روایتی از زندگانی سرداران شهید، بش)
8 ساعت پس از حرکت از بندرعباس، به مقر لشکر ۴۱ ثارالله به فرماندهی قاسم سلیمانی- در پادگان امام حسین (ع) رسید. (همو)
وی پس از سه روز ماندن در پادگان، در گروهان تامینی تیپ ثارالله ساماندهی، تقسیم بندی و توجیه، در رسته تک تیرانداز کلاش قرارگرفت. (قبادی کیا، ص ۲۱۱) ساعتی بعد نیروهای بندرعباس را به مقر لشکر ۷۷ اهواز و سپس به مقر لشکر ۷۷ خراسان انتقال دادند. (همان، ص ۲۳) دانشمند به پس از فراگیری آموزش نظامی در پادگان «خراسان ۷۷»، به خط مقدم اعزام گردید. (خبرگزاری جمهوری اسلامی ۱۳۱۳، بش)
او پس از تجهیز شدن و تحویل گرفتن پلاک شناسایی از اداره تعاون سپاه، ابتدا به دزفول، سپس دشت عباس و درنهایت به دهلران اعزام شد. (طالش پور، ص ۲۴)
وی به همراه رزمندگان، ساعاتی پس از عملیات والفجر ۳ با هدف آزادسازی مهران- از اهواز به مهران رسید. در آن ساعات، نیروهای ایرانی چند روستا را از اشغال دشمن آزاد کرده و در حال پیشروی بودند. (همان، ص ۲۶) دسته ی آن ها، در حفاظت بلدوزهای درحال احداث خاکریز نقش داشت. وی در جلوی بلدوزرها حرکت می کرد تا کسی به آن ها حمله نکند. (قبادی کیا، ص ۲۱۱)
سپس پس از تحویل خط، برای ساماندهی، به عقب برگشت. و در اردوگاهی میان منطقه دهلران و مهران، مستقر گشته و توسط فرمانده گردان، شریف کاظمی که به تازگی مسیولیت گرفته بود- کلاس های عقیدتی و آموزش نظامی برگزار کرد. (طالش پور، ص ۲۸) فردای آن شب، عراق به منطقه پاتک زده و مورد حمله ۴۰۰ تانک T72 قرارگرفته بود. (همان، ص ۳۰) دانشمند به همراه انصاریان و عبدالله مسیحی (تاریخ شهادت ۳۰/7/62 در مریوان) مجددا در خاکریزی که شب قبل تامین آن را برعهده داشت، یک شبانه روز، به عنوان آر پی جی زن به ایفای نقش پرداخت. (طالش پور، ص ۳۱) و ۱۰۰ گلوله آر پی جی زد. (قبادی کیا، ص ۲۱۲) و سپس سنگر آن ها توسط تانک عراقی منهدم گشت و دچار آسیب شد. (همان، ص ۲۱۱)
وی به مدت ۱۰ روز مرخصی گرفت و بعد از آن به گردان خود در پادگان ۷۷ خراسان ملحق شد. (قبادی کیا، ص ۲۱۲)
وی در اواخر ۱۳۶۲ داوطلبانه درخواست عضویت در واحد اطلاعات عملیات لشکر ۴۱ ثارالله را داد. (همان) کم حرف و رازنگهدار بود، و به همین دلیل مورد توجه مسئولان و فرماندهان و فردی مورد اطمینان برای کارهای خاص و عملیات ویژه قرارگرفت. (خبرگزاری دانشجویان ایران "ایسنا"، بش) سه روز بعد، نام وی و یعقوب دبیری جاشونیا در میان پذیرفته شدگان اعلام . و سپس به مقر واحد اطلاعات عملیات لشکر(مدرسه ای در دهلران) منتقل شد. (طالش پور، ص ۴۱) پس از آموزش تئوری و عملی، به عنوان نیروی ساده تامین و شناسایی انتخاب گردید. (همان، ص ۴۳) سپس از دهلران به سمت مهران، گیلانغرب و ایلام رفت. (طالش پور، ص ۴۴)
با لو رفتن محل استقرار توسط جاسوسان خودی، به ساختمان نیمه ساخته ای جابجا شد. (همان، ص ۴۴ و ۵۰)
دانشمند یک ماه قبل از عملیات والفجر ۴، به همراه افراد واحد اطلاعات به منطقه اعزام شد. و به همراه یوسف اللهی معاون اطلاعات لشکر- به شناسایی تپه شهدا می پرداخت. (قبادی کیا، ص ۲۱۲) سپس به همراه غلام آبسینه (تاریخ شهادت ۱۹/10/65 در شلمچه) و مرتضی اقبالی تخریبچی- برای شناسایی به تپه خزینه رفت. وی به همراه نادر انصاریان نقش نیروی تامین و نگهبان گروه را برعهده داشت. و در فاصله ۲۰ الی ۳۰ متری مسئول، معاون و تخریبچی گروه قرار گرفته و از آن ها محافظت می نمود. (همان، ص ۲۱۳)
در شهریور۶۲ و پس از بمباران مجدد، به مجتمع عبادت نقل مکان کرد. در آن جا، پس از سخنرانی قاسم سلیمانی، و مشخص کردن مسئول محورها، وی در یک محور شناسایی به فرماندهی حسین رضایی قرارگرفت. وی به همراه دیگر هم محورهایش مامور تامین ارتفاعاتی (تپه شهدا) در قوچ سلطان بود که قبلا سنگر فرماندهی نیروهای ارتش بود. (طالش پور، ص ۵۱ و ۵۳)
وی در مجموع به مدت یک ماه به شناسایی مناطق عملیاتی والفجر ۴ پرداخت. عبدالله مسیحی در این زمان، اشکالات درسی ریاضی، جبر و هندسه نیروهای محصل بسیجی را برطرف می نمود و این باعث علاقمندی حسن دانشمند به درس ریاضی و یادگیری آن شد. (قبادی کیا، ص ۲۱۳)
شب قبل از عملیات والفجر ۴، یوسف اللهی به وی و نادر انصاریان مسئولیت می دهد تا انتقال گردان تازه نفس از مسیری که گردان تخریب منطقه ای پاکسازی کرده و با طناب مشخص کرده بودند، را برعهده بگیرد و به فرمانده گردانی که در خط مقدم با نیروهای گارد ریاست چمهوری عراق می جنگد، تحویل بدهد. (طالش پور، ص ۶۹ و ۷۰)
در ۲۷ مهر۶۲ محور کارش را با رمز یاالله یاالله یاالله آغاز نمود. (پوراحمد، ص...) هدف مرحله ی اول عملیات، شهر پنجوین عراق بود. دانشمند به عنوان پیک موتوری انتخاب شد. وی با موتور کراس ۲۵۰ از ابتدای خط مقدم تا انتهای محور را پوشش می داد و اطلاعات لازم را بین فرماندهان جابجا می کرد. (قبادی کیا، ص ۲۱۴) بخشی از نقاط اشغال شده توسط دشمن، فتح شد و نیروهای خودی تا تپه های مشرف بر سلیمانیه عراق پیش رفتند. (طالش پور، ص ۶۹)
در مرحله ی دوم والفجر ۴، در محوری با هدف تصرف کانی مانگا از ارتفاعات منطقه پنجوین قرار گرفت. وی در این مرحله نیز شرکت نمود. (همان)
پس از آن، به منطقه نفت شهر در غرب کشور رفت و برای عملیات خیبر نیز کار شناسایی را در واحد اطلاعات ادامه داد. پس از ۳ هفته شناسایی در سومار نفت شهر، به منطقه جنوب خط هورالعظیم اعزام شد. ماموریت لشکر ثارالله، پشتیبانی بود. و قرار بر این بود که با شروع عملیات و تسخیرخطوط اول، با هلی کوپتر به پشت نیروهای عراقی هلی برد شوند. صبح روز دوم عملیات، ۳ هواپیمای میراژ عراقی، اطراف اردوگاه را بمباران کرده و تعداد کثیری را مجروح کرد. (قبادی کیا، ص ۲۱۵)
به علت ازدیاد مجروحان، وی و تعداد زیادی از رزمندگان را به ورزشگاه تختی اهواز منتقل کردند. پس از تزریق آمپول ضد گاز، علائم مسمومیت ادامه داشت و تاول های بدن دانشمند، وی را راهی بیمارستان نفت اهواز کرد. شدت سوختگی صورت و بدن او به حدی بود که او را از بینایی محروم ساخته بود و به همین دلیل، او به همراه سایر مجروحان به بیمارستان سوانح و سوختگی رازی تهران منتقل شد و پس از چند هفته از بیمارستان مرخص شد. به دلیل آسیب دیدگی از رفتن به بندرعباس امتناع ورزید و روانه جبهه شد. (همان، ص ۲۱۶)
وی در عملیات والفجر ۵ نیز حضوری فعال داشت. (نرم افزار روایتی از زندگانی سرداران شهید، بش)
وی در اسفند ۶۲ در عملیات خیبر شرکت نمود و پس از اتمام عملیات و فتح جزیره ی مجنون، به همراه نادر انصاریان، با اصرار فرمانده ی خود را راضی به انتقال خودشان به جزیره ی مجنون کرد. اما با این شرط که پس از بهبودی زخم ها، به مرخصی برود.(قبادی کیا، ص ۲۱۶)
نوروز ۱۳۶۳، دانشمند به مرخصی رفت و در دبیرستان شبانه ابن سینا بندرعباس، برای اخذ دیپلم تجربی مشغول به تحصیل گردید. او در دوره نقاهت مجروحیت، هم موفق به اخذ دیپلم تجربی گشت و همچنین به امور فرهنگی مسجد جوادالائمه بندرعباس می پرداخت. (همان، ص ۲۱۷) وی همچنین، فعالیت های هنری خود را در مسجد صاحب الزمان واقع در محله الشهداء- گسترش داده بود. (خوشبخت، ص ۸۸)
در۱۳۶۴، در کنکور سراسری شرکت نمود. در همین زمان، به عنوان سرباز در واحد فرهنگی کمیته انقلاب اسلامی مشغول به خدمت مقدس سربازی مشغول شد. (قبادی کیا، ص ۲۱۷)
او در مهرماه ۱۳۶۴، مجددا راهی جبهه ها شد. مدتی بعد، عملیات ها از خاکی به آبی تبدیل شد. (همان) شناسایی عملیات والفجر ۸ (بهمن ۶۴) از طریق غواصی بود. از این رو، دانشمند برای آموزش غواصی مقدماتی به بندرعباس رفت و ابتدا در سد میناب و سپس به مدت ۲ هفته در پادگان شهید حقانی تحت نظر نیروی دریایی در منطقه یکم در ساحل خونسرخ آموزش های لازم را آموخت. (نرم افزار روایتی از زندگی سرداران شهید، بش)
سپس دوره ی تکمیلی آن را در رودخانه ی بهمنشیر تهران طی نمود. و برای حضور در عملیات شناسایی والفجر ۸، راهی منطقه اروند کنار خوزستان محل عملیات - شد. (قبادی کیا، ص ۲۱۷) خط در اختیار ارتش بود و تمام امور امنیتی برای متوجه نشدن عراق از تعویض خط و حضور سپاه و ارتش، صورت گرفت. دانشمند وظیفه ی دیده بانی را برعهده داشت و به همراه همرزمان خود، حرکات دشمن را ثبت و ضبط می کرد. (همان، ص ۲۱۸)
سپس ماموریت اندازه گیری جزر و مد اروند در تمام ساعات شبانه روز جهت تعیین زمان موعود برای عملیات را برعهده داشت. سرانجام، در نیمه شب ۲۰/11/1364 با رمز "یا زهرا" در منطقه ی عمومی فاو با موفقیت انجام شد. و صبح بعد از عملیات، دانشمند به همراه گروه اطلاعات عملیات وارد فاو شد و در پیشروی رزمندگان اسلام به سمت کارخانه نمک شرکت نور، نقش فعالی داشت. و تعداد زیادی از اسرای عراقی را به عقب منتقل کرد. وی با تثبیت خط در فاو، در زیر بمباران و حملات شیمیایی و خمپاره ها باقی ماند و به دلیل این رشادت ها، از طرف لشکر ۴۱ ثارالله به عنوان بسیجی نمونه موفق به کسب مدال افتخار گردید. (قبادی کیا، ص ۲۱۸)
در فرصتهای مرخصی در پشت جبهه نیز، مشغول فعالیت هایی از قبیل مطالعه کتابها، یا طراحی و دیگر کارهای فرهنگی و مذهبی بود. (خبرگزاری دانشجویان ایران "ایسنا"، بش) که از جمله مکان هایی که دانشمند به این فعالیت ها مشغول بود، می توان به کتابخانه محله شان و انجمن اسلامی الشهداء کتابخانه شهید مجرد اشاره نمود. (خوشبخت، ص ۸۸)
صوت زیبای قرآنش در جبهه معنویت بخش برای رزمندان بود. (خبرگزاری جمهوری اسلامی۱۳۱۳، بش)
وی در فاصله بین عملیات «والفجر۸» تا «کربلای ۴» در منطقه «فاو» باقی ماند و با آغاز شناسایی عملیات «کربلای ۴» راهی خرمشهر شد. (همان)
وی آموزشهای سخت رزمی آبی و خاکی و آموزش غواصی را در محل سد دز فرا گرفت و برای عملیاتهای ویژه آماده بود. (خبرگزاری بین المللی قرآن، بش)
وی برای عملیات کربلای ۴، به سمت جانشین محور شناسایی منصوب گردید. (طالش پور، ص ۸۰) او با طراحی و ارائه کالک منطقه به فرمانده واحد، در موفقیت عملیات، نقش بسزایی داشت. هفته ای ۲ الی ۳ بار برای شناسایی خاک دشمن، به سوی اروند می رفت. (همان، ص ۸۶) و هربار کالک دقیق تری را طراحی می کرد. (طالش پور، ص ۸۸)
شب قبل از عملیات، به شناسایی مواضع عراق درآن سوی اروند و منطقه ی ام الرصاص پرداخت. (همان، ص ۸۰) دانشمند اولین بار بود که برای شناسایی خط دشمن، فاصله «خرمشهر» تا جزیره «ام الرصاص» عراق را بارها غواصی کرد. (قبادی کیا، ص ۲۱۹)
پس از شکست نیروهای خودی در عملیات کربلای ۴، برنامه ریزی هایی مبنی بر عملیات کربلای ۵ صورت گرفت. (ویکی پدیا، بش)
وی به عنوان مسئول محوری جدید انتخاب گردید. سپس برای ۱۰ روز به بندرعباس مرخصی گرفت. و پس از آن، به اهواز بازگشت. (طالش پور، ص ۱۰۲) پس از سازماندهی، و به خرمشهر رفت و همراه با دیگر نیروهای واحد اطلاعات لشکر، درساختمان مخابرات مستقر گردید. بنا بر مصوبه، دستور تخلیه ی شهر طی دو هفته تصویب گشته، و به فرماندار شهر و آیت الله جمی نماینده ولی فقیه ابلاغ شد. تا زمان خالی شدن شهر، هرگونه گار شناسایی تعطیل شد. و دانشمند، به همراه دیگر نیروهای اطلاعات در سطح شهر فعالیتشان راشروع کرد.(همان، ص ۱۰۶)
وی همچنین به سمت مسئول تدارکات و آشپزخانه نیز منصوب گردید. (طالش پور، ص ۱۰۷)
اولین شناسایی اش در محور جدید از محله گمرک خرمشهر بود. همان شب به همراه نیروهای تخریب، در کارون به شناسایی پرداخت. (همان، ص ۱۰۸)
وی پس از سه بار شناسایی در محور جدید، به قرارگاه ساختمان مخابرات احضار شد. پس از جلسه ی توجیهی برای مسئولین محورها، به سمت محور خود، واقع در منطقه ای روبروی ام الرصاص رفت. (طالش پور، ص ۱۰۹) و پس از نوشتن وصیت نامه، و نماز مغرب و عشاء، برای انتقال گروهان رزمی به آن سوی اروند، به آب زد. (همان، ص ۱۰۹ و ۱۱۰)
وی ساعت ۴ صبح، برای شناسایی سنگرها و چک کردن موانع و میزان جذر و مد به اروند رفت. پس از اتمام ماموریت، بدون اینکه عراقی ها متوجه شوند، به ساحل خودی برگشت. و از آنجاییکه طراح خوبی بود، کروکی منطقه را که شامل رودخانه اروند بود، تحویل داد. آخرین عبور وی از اروند، شب قبل از عملیات کربلای ۵ بود. وی برای توجیه یکی از فرماندهان عمل کننده، از مقر واحد اطلاعات عملیات که مدرسه ای نیمه خرابه بود، حرکت کرد و به محض ورود به اروند، توسط چند گلوله کاتیوشا مورد حمله قرارگرفت اما صدمه ای ندید. وی پس از توجیه فرمانده و نشان دادن تعداد سنگرها و موانع، وارد اروند شد. اب او رابه طرف خط پتروشیمی عراق برد و مورد حمله نارنجک عراقی ها قرار گرفت اما باز هم جان سالم به در برد. (قبادی کیا، ص ۲۲۰)
وی درشناسایی مسیر ۹ کیلومتری خرمشهر به پتروشیمی عراق نقش داشت. (طالش پور، ص ۹۹)
سرانجام، پس از ۳۰ ماه حضور در جبهه، با سمت مسئول محور عملیات در شلمچه مشغول به فعالیت بود. (پایگاه جامع فرهنگ ایثار و شهادت استان هرمزگان، بش) و حین بازکردن معبر درشناسایی، بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر، شهید شد. (نرم افزار روایتی از زندگانی سرداران شهید، بش)
ابتدا مفقودالاثر بود. اما در تعاون لشکر ۴۱ ثارالله و معراج شهدا پیگیری بعمل آمد. (همان) و پیکر شهید حسن دانشمند ۱۵ روز بعد، در آبهای خلیج فارس شناسایی و پس از انتقال به زادگاهش، در گلزار شهدای بندرعباس به خاک سپرده شد. (جستجوگر هوشمند خبری "خبران"، بش). چند روز پس از شهادت دانشمند، خبر قبولی وی در رشته ی داروسازی دانشگاه تبریز اعلام گردید. (قبادی کیا، ص ۲۱۷)
یک دبیرستان دولتی پسرانه دوره اول متوسطه ناحیه ۱ بندرعباس، واقع در محله نایبند جنوبی شهربندرعباس، و یک دبستان واقع در روستای سرزه سیریک، به نام شهید حسن دانشمند ثبت گردیده است. (گنجینه آزمون و محتوای آموزشی "گاما"، بش)
همچنین، یک کانون فرهنگی تربیتی به نام این شهید نام گذاری شده است.(باستین، بش)
در برشی از وصیتنامۀ شهید آمده است: «جنگ است و جنگ هم علاوه بر نیروی انسانی، خون می خواهد. به هرحال پدرجان باید رفت، چه امروز چه سالیان متمادی دیگر.» (ص ۵۹۰).
مادرجان! من به خوبی براین امر آگاهی دارم که مرگ فرزند برای مادر چقدر مشکل است، اما این را هم می دانم که اگر مساله شهادت باشد، بسیاری از این ناراحتی ها به خاطر اسلام رفع می شود(پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران تهران، بش).
مادر عزیزم! من نمی گویم بر من گریه مکن، هر چه می خواهی گریه کن، اما قبل از هر چیز به مولایمان حسین(ع) و مظلومیت فاطمه زهرا(س) گریه کن(خوشبخت، ص ۸۹). از خصوصیات بارز شهید می توان به پوشش ساده، دوری از تجمل گرایی، فردی منظم و پرتلاش، کم حرف و رازنگهدار بودن، سنجیده و کنترل شده صحبت کردن و ... اشاره کرد(خبرگزاری جمهوری اسلامی۱۳۱۳، بش).
مآخذ: پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران تهران، ۲۹/3/1397 به نشانی www.jamaran.news. پایگاه جامع فرهنگ ایثار و شهادت استان هرمزگان، ۳/7/1395 به نشانیwww.hormozgan.navideshahed.com/fa/news/391224؛ پوراحمد، احمد، جغرافیای عملیات ماندگار، حسن رسولی منفرد، چ اول، ناشر: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس، ۱۳۸۶. جستجوگر هوشمند خبری، خبربان، ۳/10/1398 به نشانی www.khabarban.com/a/26223412؛ خبرگزاری بین المللی قرآن،ایکنا، ۹/6/1390 به نشانی www.khalijefars.iqna.ir/fa/news/2179686؛ خبرگزاری جمهوری اسلامی ۱۳۱۳، ۳/10/1398 به نشانی www.irna.ir/news/83605609؛ خبرگزاری جمهوری اسلامی ۱۳۱۳، ۲۹/3/1397، به نشانی www.irna.ir/news/83605609؛ خوشبخت، حسن، نشانه های محله من(مجموعه وصیت نامه و زندگی نامه شهیدان محله الشهداء بندرعباس)، پایگاه مقاومت بسیج و کانون فرهنگی هنری مسجد الشهداء و با همکاری کنگره سرداران شهید و شهدای استان هرمزگان، ۱۳۹۶چ اول، ناشر: ... ؛ فرهنگ اعلام شهدای استان هرمزگان، تنظیم دفتر پژوهش های فرهنگی، معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی، بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، ش ۱۳۹۳؛ قبادی کیا، پروانه، ستاره های آبی دریا(یادنامه جمعی از شهدای غواص استان هرمزگان)، کنگره سرداران شهید و شهدای استان هرمزگان، چ اول، ناشر: نشر رسول، ۱۳۹۶؛ کیانی هفت لنگ، کیانوش، وصیت نامه کامل شهدای استان هرمزگان، چ اول ، تهران، نشر شاهد، ش ۱۳۹۵؛ گنجینه آزمون و محتوای آموزشی، گاما، به نشانی www.gama.ir/school/detail/102344؛ طالش پور، فریبا، شهاب: زندگی نامه داستانی شهید حسن دانشمند، کنگره ملی شهدای دانشجو، چ اول، ناشر: فاتحان، ۱۳۹۷؛ نرم افزار چند رسانه ای روایتی از زندگانی سرداران شهید، بنیاد شهید و امور ایثارگران استان هرمزگان، دی وی دی ، نشر الکترونیک شاهد، تهیه شده در شبکه خلیج فارس، بهمن ۸۸ ، ویکی پدیا، ۲/6/1399 به نشانی www.fa.wikipedia.org/wiki/.
/محدثه حاجبی/