امام حسن مجتبی(ع) ، گردان(4) ،گردانی متشکل از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان مرکزی در تیپ ۱۷ علی بن ابیطالب(ع) بهمنظور شرکت در عملیات رمضان.
گــردان (3) امام حسن(ع) از زمان شکلگیری تا انحلال فقط در یک عملیات شرکت کــرد (نصیری). پیشینة تشکیل آن به ۱۶ خرداد ۱۳۶۱ میرسد که ۲۲۰ تن از رزمندگان پاسدار و بسیجی شهرهای اراک* و شازند* (در ۳۵ کیلومتری جنوب غربی استان مرکزی) برای گذراندن دورة فشرده آموزشی به پادگان حمزه سیدالشهدای تهران گسیل شدند (توحیدنژاد؛ آل طه). پس از پایان آن، در ۱۰ تیر ۱۳۶۱، در مقر تیپ ۱۷ در سِپَنتا، (پنج کیلومتری جادۀ اهواز به خرمشهر) مستقر شدند (صفرزاده)؛ سپس، با الحاق هشتاد تن از نیروهای اعزاممجدد شهر خمین*، در جنوب استان مرکزی* و شماری از نیروهای اعزاممجدد اراک به آنهــا، استعدادشان به یک گــردان افزایش یافت (رفیعی؛ رضایی؛ علایی)؛ پسازآن، با ابلاغِ حسن درویش (شهادت: ۱۳۶۳ ش)، فرمانده تیپ ۱۷ و با سازماندهی این نیروها، گردانی به نام امــام حسن(ع) شکل گرفت. این نام به پیشنهاد رحیم آنجفی*، جانشین تیپ، و بهسبب تجلیل از شهدای گردان امام حسن(ع)* استان مرکزی در عملیات بیتالمقدس (10 اردیبهشت ۱۳۶۱، در غرب رود کارون، باهدف آزادسازی شهرهای هویزه، خرمشهر، جادۀ اهواز - خرمشهر و خارجکردن اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از بُرد توپخانة ارتش عراق) انتخاب شد (صفرزاده).
ساختار گردان با استعداد بیش از سیصد تن شامل دو گروهان از نیروهای اراک و یک گروهان متشکل از نیروهای خمین و یک دستة رزمی از شهرستان ابهر (همو) بدینترتیب شکل گرفت: فرمانده گردان، عباس درمان؛ جانشین، سعید جواهریپور؛ و فرماندهان و جانشینان گروهانها بهترتیب: غلامرضا شریفی و مجتبی علایی گروهان ۱؛ محمد صفری و محمود شریفی گروهان ۲؛ و محمدابراهیم رضایی، فرمانده گروهان ۳ بودند. در ادامه، آنان به سِلاحهایی چون کلاشینکف، انواع نارنجکهای دستی، آر.پی.جی ۷ و تیربار گرینوف مسلّح شدند (سعیدی؛ علایی؛ رضایی) و پسازآن، برای کسب آمادگی رزمی و جسمی، در ۱۸ تیر ۱۳۶۱، در منطقة نَخلَک، در حاشیۀ رود کارون، آموزشهای نظامی را فراگرفتند (صفرزاده). دو روز بعد، گردان در محور بهشتی ۲ مقابل پاسگاه زید عراق (غرب جادۀ اهواز- خرمشهر) استقرار یافت (شریفی، غلامرضا؛ درمان).
با آغاز عملیات رمضان (22 تیر ۱۳۶۱) که با رمز «یا مهدی ادرکنی(عج)» در شرق شهر بصرۀ عراق، باهدف تهدید بصره از شرق و حضور در حاشیۀ شطالعرب اجرا شد (رشید، ص ۶۸)؛ تیپ ۱۷ علی ابن ابیطالب(ع)، زیرامر قرارگاه فتح در قالب قرارگاه فرعی فتح ۲، در ایستگاه حسینیه (غرب جادۀ اهواز به خرمشهر) مستقر بود و باهدف تصرف پاسگاه زید، انهدام دشمن، تأمین خط سرخ و ساحل شرقی شطالعرب و نیز، الحاق با قرارگاه نصر در این نبرد شرکت کرد (زارعزاده، ص ۱۰۲).
در مرحلة نخست عملیات، گردان امام حسن(ع) جزو گردانهای احتیاط بود. باتوجهبه مأموریت تیپ ۱۷ در مرحلة دوم، نیروهای گردان، نخست، باید از مواضع مثلثی اول به سمت کانال پرورش ماهی حرکت میکردند و در آنجا مستقر میشدند؛ سپس، سه گروهان در کنار هم باید به طرف مواضع حرکت میکردند (صفرزاده).
در ادامه، ۲۳ تیر ۱۳۶۱، عباس درمان و حمزه آستانه، مسئول مهمات محور بهشتی ۳ بهمنظور آشنایی با منطقۀ عملیات در غرب پاسگاه زید به شناسایی رفتند؛ ولی بهسبب حضور نیروهایی از یگان زرهی ارتش عراق، محاصره شدند که آستانه به شهادت رسید و درمان اسیر شد (شریفی، غلامرضا؛ درمان). با اسارت درمان، آشنایی نیروها نسبت به جغرافیای منطقه و حرکت یگانها ناقص ماند (شریفی، غلامرضا).
دو روز بعد، در ۲۵ تیر، گردان به فرماندهی سعید جواهریپور در مرحلة دوم عملیات بهمنزلۀ خطشکن شرکت کرد. در ساعتهای آغاز درگیری، با مجروح شدن فرمانده گردان از ناحیۀ سر؛ محمدحسین سعیدی و سید قاسم قریشی فرماندهی را به عهده گرفتند (سعیدی). گروهان ۱ با فریاد اللهاکبر و حرکتی دلاورانه، به مواضع و تیربارهای عراق یورش برد و با انهدام آن به پیشروی ادامة داد و مقر عراقی را پشت سر گذاشت. گروهان ۲ نیز که به دنبال گروهان ۱ در حرکت بود، با همان مقرِ نیروهای عراقی درگیر شد و آن را دور زد و با حمله به تانکهای عراقی، افزونبر پاکسازی سنگرها، به گروهان ۲ ملحق شد و به حرکت خود ادامه داد. از سوی دیگر، گروهان ۳ بدون درگیری با دشمن و با فاصلة عرضی، در کنار گروهان ۱ حرکت کرد و حدود دو کیلومتر را بهصورت ستونی پیشروی کرد. در ادامه، نیروهای گردان با خاکریزی مواجه شدند که از فاصلة یک کیلومتریِ خط خودی به سمت خط نیروهای عراقی بهصورت شرقی - غربی احداث شده بود و آنجا استقرار یافتند؛ درحالیکه منتظر اتصال خاکریز از مواضع مثلثی اول بهسمت کانال پرورش ماهی بودند؛ دراثر اصابت گلوله به لودرها و بولدوزرها، احداث این خاکریز در محل حضور گردان (در چهار کیلومتری شمال کانال پرورش ماهی) ناقص ماند (شریفی، محمود؛ حیدری). نیروهای زرهی عراق با روشنشدن هوا به طرف گردان حرکت کردند. در ادامه، به سبب اینکه نیروهای گردان خاکریزی برای پناهگرفتن و دفع پاتک نداشتند؛ همچنین، بهسبب تشدید حملات ارتش عراق، ملحق نشدن کامل گروهانها به یکدیگر و تکمیلنشدن خاکریز، دستور عقبنشینی از سوی فرماندهی تیپ ۱۷ به آنان ابلاغ شد (همان دو). در ادامه، یک دستگاه بی.ام.پی نیروهای ایرانی با رشادت و ابتکار رانندهاش، از پشت خاکریز خودی خارج شد و با انهدام یک تانک، اجرای حرکات زیگزاگ و ایجاد گردوغبار، امکان عقبنشینی رزمندگان را به خط پاسگاه زید فراهم کرد. افزونبر آن، بروز طوفان گردوخاک به رزمندگان در هنگام عقبنشینی کمک کرد. نیروهای گردان بهجز گروهان ۳، مسیری به طول سهونیم کیلومتر را عقبنشینی کردند و در آن شماری از رزمندگان مجروح و شهید شدند (توحیدنژاد؛رضایی). فردای همان روز در ۲۶ تیر، گروهان ۳ با نیروی زرهی عراق درگیر و ضمن شهادت سه تن از نیروهای آن، ابراهیم رضایی فرمانده آن هم بهشدت مجروح شد. به تدبیر او، گروهان برای ایجاد فرصت عقبنشینی برای گروهانهای دیگر تا حوالی ظهر در منطقه ماند و پس از منهدمکردن چند تانک عراقی عقبنشینی کرد (همان دو). در ادامه، بهمنظور سازماندهی دوباره، در خط پاسگاه زید مستقر؛ و سپس به مقر تاکتیکی (در ده کیلومتری جنوب پاسگاه زید) منتقل شدند. آنان پس از بازسازی در همان روز برای اجرای پدافند از خط پاسگاه زید بازگشتند(توحیدنژاد؛ حیدری) تا در صورت پیروزی در مراحل بعدی عملیات، آماده استقرار در مواضع جدید شوند. این مأموریت هشت روز به طول انجامید (همان دو)؛ ولی بهسبب موفق نبودن مرحلة سوم عملیات، اجرا نشد (سعیدی). پسازآن، طرح ادغام نیروهای این گردان و باقیماندة نیروهای گردان امام باقر(ع) تیپ ۱۷ هم صورت نگرفت و نیروهای گردان امام حسن(ع)، بهمنظور استراحت و بازسازی، به مدرسۀ شهید پرویزی اهواز منتقل شدند و با پایان عملیات به شهرهای خود بازگشتند (همو).
در این عملیات، ۳۶ تن از نیروهای گردان به شهادت رسیدند و دو تن اسیر شدند. اما از آمار جانبازان اطلاعات دقیقی در دست نیست (ادریسی).
نیروهای گردان پس از بازگشت از مرخصی، با باقیماندة نیروهای گروه اعزامی محمد ریزی و علیاصغر فتاحی، از رزمندگان اراک در این عملیات، در یک گردان منها (دو گروهان) بهمنزلۀ ضد زره، سازماندهی شدند و تا ۱۷ مهر همان سال، با گروهان توپ ۱۰۶میلیمتری زیرامر گردان ضد زره در یگان حضور داشتند (صفرزاده).
مآخذ: ادریسی، علی (منشی گردان) مصاحبه با ابوالقاسم صفرزاده، ۱۶ شهریور ۱۴۰۳؛ آل طه، محسن (رزمنده گردان)، مصاحبه با همو، ۶ شهریور ۱۴۰۳؛ توحیدنژاد، محمدرضا (رزمندۀ گردان)، مصاحبه با همو، ۱۸ شهریور ۱۴۰۳؛ حیدری، صدرالله (رزمندۀ گردان)، مصاحبه با همو، ۱۷ شهریور ۱۴۰۳؛ درمان، عباس (فرمانده گردان)، مصاحبه با همو، بیتا؛ رشید، محسن، اطلس جنگ ایران و عراق: فشرده نبردهای زمینی ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تا ۲۹ مرداد ۱۳۶۷، مترجمان: عبدالحمید حیدری و سید سعادت حسینی، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۷۹ ش؛ رضایی، محمدابراهیم (فرمانده گروهان ۳)، مصاحبه با همو، ۲۸ مرداد ۱۴۰۳؛ رفیعی، عطاءالله (رزمندۀ گردان)، مصاحبه با همو، بیتا؛ زارعزاده، نادر، اطلس لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(ع)، به کوشش گروه مطالعات و جغرافیای نظامی، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۹۹ ش؛ سعیدی، محمدحسین (پیک گردان)، مصاحبه با ابوالقاسم صفرزاده، ۲ مهر ۱۴۰۳؛ شریفی، غلامرضا (فرمانده گروهان ۱)، مصاحبه با همو، ۲۳ مرداد ۱۴۰۳؛ شریفی، محمود (رزمندۀ گردان)، مصاحبه با همو، ۲۱ مرداد ۱۴۰۳؛ صفرزاده، ابوالقاسم (رزمندۀ گردان)، مصاحبه با نویسنده، ۲۰ آبان ۱۴۰۳؛ علایی، مجتبی (معاون گروهان ۱)، مصاحبه با ابوالقاسم صفرزاده، ۲۰ مرداد ۱۴۰۳؛ نصیری، حجتالله (مسئول تدارکات)، مصاحبه با همو، ۲۲ شهریور ۱۴۰۳.
/ زهرا مرادی و ابوالقاسم صفرزاده/