تسلیح، طرح، تبدیل پایگاههای عملیاتی به مقاومت با جذب نیروهای مردمی در جهت حفظ امنیت منطقه و مقابله با ضد انقلاب در مناطق غرب ایران.
امنیت در لغت به معنای در امان ماندن، ایمنی و بیترسی است و این ویژگی در شرایطی حاصل میشود که تهدید و خطری وجود داشته باشد (صدر، ص ۲۲). اما با پیشرفت جوامع انسانی، امنیت به تدریج مفهومی گسترده و پیچیده به خود گرفت که علاوه بر فقدان تهدید و ترس، بیانگر تضمینی نیز برای رشد و پیشرفت، تعلیم و تربیت، شکوفایی استعدادها و توسعۀ جوامع انسانی و ضامن حفظ حیات مادی و معنوی میباشد (جمشیدی، ص ۵۰). تسلیح در لغت به معنی سلاح پوشانیدن و مسلّح کردن است و معادل فارسی این واژه، زینه دادن، زینش است (فرهنگ معین؛ لغتنامۀ دهخدا).
پس از پاکسازی شهرها، محورها و روستاها از عناصر ضد انقلاب در کردستان به تناسب شرایط هر منطقه به تدریج طرح مردمی کردن امنیت در دستور کار مسئولین قرار گرفت، پایهگذار این امر مهم محمد بروجردی بود، لذا برای عملیاتی کردن این موضوع طرحی در سطح روستاها برای ایجاد امنیت اجرایی گردید که در تاریخ نبردهای کردستان به طرح تسلیح شهرت یافت (ایزدی و همکاران، ص ۷۳۷). در واقع، برای اینکه مردم خود امنیتشان را برقرار کنند و به حضور نظامی افراد غیر بومی نیاز نباشد، در قرارگاه حمزه تصمیم گرفتند مردم را مسلح کنند (معروفی، ص ۲۱۸).
چهارچوب کلی طرح تسلیح، تبدیل پایگاههای عملیاتی به مقاومت بود و این کار با جذب نیروهای مردمی و بسیج آنان در جهت حفظ امنیت منطقه و مقابله با ضد انقلاب بود که از جهات نظامی و سیاسی موجبات منزوی شدن گروهکها را فراهم میآورد (ایزدی و همکاران، ص ۷۳۷). تعداد کم نیروهای مبارز و حملات زیاد ضد انقلاب و منافقین در غرب موجب شد سپاه سال ۱۳۶۰ش برنامهای را طراحی کند که در آن مردم خودشان در مقابل حملۀ ضد انقلاب از روستاهایشان دفاع کنند (صالحی، ص ۱۴۹ - 150).
از دیرباز نیروهای اصلی دفاع از جوامع، کشورها، شهرها و روستاها تودۀ مردم بودهاند. صنعتی شدن و توسعۀ علوم و فناوری و تخصصی شدن کارها، فکر تشکیل ارتشهای حرفهای را به وجود آورد. با شکلگیری ارتشهای حرفهای و صرف هزینههای هنگفت آموزش و تربیت کادر متخصص و مجرب و تهیه جنگافزار حضور و نقش مردم در جنگها کمرنگ شده است .تجربۀ جنگهای طولانی و ویرانگر و نابودکننده منابع انسانی موجب شد تا سیاستمداران و رهبران نظامی، برای رسیدن به اهداف خود، به ویژه جایگزینی و رفع کمبودِ نیروهای یگانهای رزمی به تودۀ مردم روی بیاورند (رسایی، ص ۱۷).
اصولاً نیروهای مردمی عامل بسیار مهمی در پشتیبانی از اهداف رهبران خود به شمار میآیند، امروزه رهبران به نقش تعیینکنندۀ مردم در عرصههای نظامی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی پی بردهاند (همانجا). اجرای طرح تسلیح در راستای برخورداری از توان بالقوه و بالفعل مردم منطقه در ایجاد امنیت پایدار صورت گرفت، این امر میتوانست در عینیت بخشیدن به جدا کردن صف مردم از صف ضد انقلاب تأثیر به سزایی داشته باشد.
اهداف طرح تسلیح
انقلاب اسلامی، انقلابی برخاسته از بطن مردم بود و میبایست حفاظت از آن نیز به مردم واگذار گردد. مخصوصاً در راستای عملیاتی کردنِ سخنان امام خمینی خطاب به پیشمرگان مسلمان کُرد و مردم کردستان که گفتند: «شما محکم و مستحکم باشید که برای اسلام دارید کار میکنید مثل سربازهای صدر اسلام هستید شما باکی از اینکه شکست بخورید، نداشته باشید» (صحیفۀ نور، ص ۲۴۴). طرح تسلیح با اهداف ذیل اجرا گردید:
الف) برقراری ارتباط با مردم در طرح تسلیح با ایجاد دفترارتباط با روستا، این ارتباط به نحو چشمگیری میان مردم منطقه و دولت برقرار گردید.
ب) ایجاد ارتباط نزدیک و صمیمی با قشر آسیبپذیر اجتماع (دانشآموزان)، این ارتباط به وسیلۀ نیروهایی که سطح تحصیلاتشان بالا بود و از سواد خوبی برخوردار بودند، برقرار میشد.
ج) ایجاد حس نزدیکی و دوستی در میان مردم با جمهوری اسلامی و عداوت و نفرت نسبت به ضد انقلاب.
د) قطع ارتباط گروهکها با روستا و خارج ساختن آنها از زیر نفوذ ضد انقلاب.
ه) ایجاد امنیت عمومی در منطقه.
و) دادن قدرت کنترل شده به مردم برای دفاع از مقدسات خود.
ز) محدود کردن منابع اطلاعاتی، تدارکاتی و تبلیغاتی ضد انقلاب.
ح) احیای نظام عشایری و زنده کردن گرایش به دولت مرکزی در بین آنان.
ط) تأمین امنیت شهرها از طریق ایجاد پایگاههای عملیاتی و تکمیل کمربند امنیتی آن با مسلح ساختن روستاهایی که در محدودۀ شهرها واقع بودند.
ی) به صحنه کشاندن مردم و در واقع مردمی کردن امنیت (ایزدی و همکاران، ص ۷۳۷ - ۷۳۸).
اجرای طرح تسلیح در منطقۀ کردستان عموماً با دو روش عشایری و روستایی که هر دو مبتنی بر استفاده ار متنفذین بود صورت میگرفت. این روشها با توجه به سنت مردم منطقه که پیروی از سران خود و احترام به آنها بود، توسط نیروهای دولتی برگزیده شده بود (همان، ص ۷۳۸). در شیوۀ عشایری به دو طریق عمل میشد، یکی واسطه قرار دادن رئیس عشیره میان مردم و دولت و دیگری روش شورایی، این روش در مناطقی اجرا میشد که تنوع عشیرهای وجود داشت (همانجا).
در شیوۀ روستایی، ابتدا روستایی که از لحاظ مختلف جو مناسبی جهت اجرای این طرح داشت، با نظر کمیسیونی متشکل از مسئول بسیج، اطلاعات و عملیات در اولویت قرار میگرفت، سپس شناسامهای برای آن تدوین و به روشهایی مختلف آمار روستا و افراد سرشناس آن مشخص میگردید و با استفاده از اطلاعات به دست آمده مسئلۀ تسلیح روستا طی چند مرحله انجام میشد.
مراحل اجرای طرح
الف) شناسایی افراد با نفوذ در روستا و صحبت با آنان جهت آگاهی از مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مردم روستا.
ب) تبلیغ از طریق واحد تبلیغات و انتشارات سپاه در روستا با جمع کردن مردم و ترتیب دادن سخنرانی هایی برای آشنا نمودن آنان با مسائل روز و به کارگیری روحانیون اهال سنت.
ج) تشکیل جلسۀ عمومی با شرکت افرادی که توانایی مسلّح شدن داشتند و توجیه آنها برای تسلیح و اعلام اهداف و فواید آن.
د) اعلام اسامی افراد واجد شرایط و صلاحیتدار، برای تسلیح از طرف واحد اطلاعات.
ه) تکمیل پرسشنامۀ روستایی و در نهایت اقدام به تسلیح (همان، ص ۷۳۸ - ۷۳۹).
در راستای تسلیح روستاها و کیفیت بخشیدن به این امر، اقداماتی مانند بهرهگیری از افراد داوطلب، ایجاد انگیزه در مردم، در اولویت قرار دادن روستاهای داوطلب تسلیح، سپردن ادارۀ مقر به خود اهالی، ایجاد مقرهای مستحکم و نفوذناپذیر، برانگیختن احساسات مردم علیه ضد انقلاب، بها دادن به افراد صاحب نفوذ در میان مردم، گسترش فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی صحیح و هماهنگ با روحیات و عقاید مردم، ارائه آموزشهای مقدماتی به تسلیح شدگان، انتصاب افراد شجاع و شایسته به فرماندهی پایگاه انجام میگرفت (همانجا).
عوامل مؤثر در تسلیح یک روستا
برای تسلیح یک روستا مجموعهای از عوامل لحاظ میگردید و با در کنار هم قرار دادن آنها و بررسی کارشناسانه اقدام به تسلیح میشد. از مهمترین این عوامل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
الف) حساسیت نظامی و اهمیت منطقه.
ب) داوطلب بودن مردم و وجود زمینههای پذیرش در آنان.
ج) وجود پایگاههایی عملیاتی در روستا یا نزدیکی آن (پایگاه عملیاتی به پایگاهی اطلاق میگردید که توسط نیروهای نظامی اداره میشد).
د) محورهای مواصلاتی که پایگاههای عملیاتی در آنها به صورت خطی قرار داشت (منظور در امتداد هم بودن پایگاه هاست).
ه) موقعیت روستا از نظر جغرافیایی، جمعیتی و مرکزیت داشتن امنیت.
و) قرار داشتن در امتداد مرز.
ز) میزان پایبندی مردم به محل زندگی خود و عدم مهاجرت از روستا.
ح) نزدیکی به مناطق امن و اتصال به دیگر مناطق تسلیح شده.
ط) مناطقی که از نظر اقتصادی وضعیت خوبی داشته و محل ارتزاق ضد انقلاب محسوب میشدند (همان، ص ۷۴۰).
اجرای طرح تسلیح در استان کردستان
اجرای این طرح در استان کردستان ثمرات ارزنده و ارزشمندی را داشت و به جرئت میتوان گفت، بعد از ایجاد سازمان پیشمرگان مسلمان کُرد که به نوعی اولین تجربۀ نظام اسلامی در استفاده از توان عملیاتی نیروهای مردمی بود، طرح تسلیح دومین تجربه بود که باعث خلق حماسههای ماندگاری مانند حماسه مردم دولاب (نک. مدخل دولاب) و حماسه مردم گزان علیا شد.
الف: شهرستان سنندج
طرح تسلیح در منطقۀ سنندج، توسط محمد بروجردی و ناصر کاظمی در سال ۱۳۵۹ش آغاز گردید و طی آن در سال ۱۳۶۰ش روستاهای دولاب و حسنآباد مسلح شدند (ایزدی و همکاران، ص ۷۴۹). به مردم اسلحه میدادند تا از خودشان دفاع کنند. اولین مسئله در این شرایط، مکان استقرار، روند نگهبانی و استقرارشان بود، بعضی جاها امکان درست کردن مقر به دلایل مهندسی یا امنیتی وجود نداشت (معروفی، ص ۲۱۸). در سال ۱۳۶۰ش، محمد رحیم حمه ویسی به نمایندگی مردم روستای دولاب به روستای نشور نزد مرحوم حاج میکائیل فرمانده وقت سازمان پیشمرگان مسلمان کرد منطقه میرود و درخواست سلاح مینماید و با دوازده سلاح اهالی روستای دولاب مسلح میشوند (رنجبران، ص ۷۵). این طرح پس از ایجاد وقفهای کوتاه در سال ۱۳۶۲ش مجدداً در این شهرستان اجرا شد و طی آن روستاهای تنگی سر، نیر، محراب، نزار، آویهنگ، گزان سفلی، باینچوب و آرندان که از روستاهای مهم منطقه بودند مسلح شدند، اما با توجه به حضور فعال عناصر ضد انقلاب در این مناطق پایگاههای مقاومت در روستاهای آویهنگ، آرندان، تنگیسر و نیر به شدت مورد حملۀ ضد انقلاب قرار گرفت و یکی پس از دیگری سقوط کرد که در نتیجه تعداد ۴۰ نفر از نیروهای بسیجی شهید شدند (ایزدی و همکاران، ص ۷۴۹).
با توجه به اتفاقاتی که در تسلیح روستاهای سنندج در سال ۱۳۶۲ش افتاد، این طرح مدتی دچار وقفه و در سال ۱۳۶۴ش مجدداً آغاز شد. در روش جدید روستاها در قالب طرح سه ماهه تسلیح شدند و افراد با دریافت مستمری شبها در اختیار پایگاه بودند. این روش در روستاهایی که از نظر عملیاتی حساس بودند اجرا شد، در روستاهایی که این حساسیت را نداشتند افراد در قالب گروههایی سازماندهی میشدند و هر شب تعدادی از آنها برای نگهبانی به پایگاه میآمدند (همان، ص ۷۵۰).
ب) شهرستان مریوان
طرح تسلیح در شهرستان مریوان در سال ۱۳۶۰ش به صورت محدود شروع شد و از سال ۱۳۶۲ش به شکل جدی ادامه پیدا کرد، به دنبال آن روستاهای رزاب، سروآباد و کَرآباد (برای اولین بار در مریوان) مسلح شدند. سپس در همین سال در روستاهای نگل، گوشخانی و نَسِل پایگاه مقاومت تشکیل شد (همانجا). در سال ۱۳۶۳ش روستاهای سیاناو، نی، وسنَه، پایگلان، چشمیدر، بوریدَر، آریَن، کَلَک جان، ریخَلان، کانی سُفلی، ترخان آباد، رَشنَش و قلعهجی نیز صاحب پایگاه شدند (همانجا).
ج) شهرستان بانه
طرح تسلیح در شهرستان بانه در سال ۱۳۶۱ش شروع شد. بعد از پاکسازی جادۀ سردشت تسلیح را از روستای سویرو شروع کردند. روستایی در ده کیلومتری بانه که بر روی خیلی از روستاهای اطراف مسلط بود (معروفی، ص ۲۱۹). سپس طرح با اولویت قرار دادن تعدادی از روستاهای پاکسازی نشده که استحکام کافی در مقابله با ضد انقلاب نداشتند مانند یعقوبآباد، زیویه، سَبد لو، مامال، سویرو، بیکُش، دولارزن و هَورازَه ادامه پیدا کرد و به این ترتیب پایگاههای مقاومت در این روستاها با جذب حدود ۲۱۲ نفر نیروی بسیجی شکل گرفت (ایزدی و همکاران، ص ۷۵۱). بعد همزمان با عملیات وحدت در آذر ۱۳۶۲، تسلیح دوبارۀ مردم منطقه آغاز شد. این بار از بویین و عباسآباد شروع کردند. مردم هم راغبتر بودند و دیگر لازم نبود ساعتها با آنها مذاکره کرد. در عمل هم خوب از روستاهایشان محافظت کردند (سید تقی میرعلایی). به دلیل شرایط خاص شهرستان بانه و خطرات ناشی از حضور گستردۀ ضد انقلاب از یک طرف و بمباران مکرر شهر توسط هواپیماهای حکومت بعث عراق از طرف دیگر، طرح تسلیح شهر بانه دچار وقفههایی شد و از اواخر سال ۱۳۶۴ش مجدداً از سر گرفته شد (ایزدی و همکاران، ص ۷۵۱).
د) شهرستان سقز
سپاه در سال ۱۳۶۰ش برنامۀ تسلیح مردم سقز را به اجرا در آورد (صالحی، ص ۱۴۹ - 150). هر چند در منبعی دیگر تاریخ طرح تسلیح سقز را اواخر سال ۱۳۶۱ ذکر کردهاند (ایزدی و همکاران، ص ۷۵۰). با آغاز آن یازده روستای این منطقه شامل یازی بِلاغی، آقکند، کُوچک علیا در محور بوکان، بَردَه و بِلَهجَر با ۷۰ نفر نیرو در محور بانه، کَس نَزان در محور مریوان، خیدَر با ۶۰ نفر نیرو ، قَرَه دَرَه، کَچَل مَنگان و حسن سالاران، با ۱۵۰ نفر نیرو در کمربندی شهر مسلح گردیدند (صالحی، ص ۱۴۹ - 150). مردم که امنیت را با تسلط سپاه احساس کرده بودند، با جان و دل از روستاهایشان مقابل ضد انقلاب حفاظت کردند. شش ماه بعد از شروع جنگ، دیگر ارتش به سمت مرز رفته بود و تأمین امنیت منطقه بر عهدۀ سپاهیها و نیروهای ژاندارمری سقز بود. ژاندارمری در روستاها پاسگاه قضایی دایر کرد تا مردم جای آنکه به حزب مراجعه کنند، برای امور قضاییشان به سیستم قضایی جمهوری اسلامی مراجعه کنند (صالحی، ص ۱۵۰).
در سال ۱۳۶۲ش علیرغم اینکه امر تسلیح در شهرستان سقز برنامۀ منسجمی نداشت و منظم اجرا نمیگردید، اما چهارده پایگاه دیگر اجرا شد. در سال ۱۳۶۳ش بر اساس طرحی دیگر هر جا پایگاهی احداث میشد مردم آن منطقه نیز مسلح میشدند، اما این طرح به دلیل نواقصی که داشت به تعویق افتاد. بدین ترتیب تا پایان سال ۱۳۶۴ش، ۲۳ پایگاه بسیج ایجاد شد که همۀ آنها همراه با پایگاههای عملیاتی بودند (ایزدی و همکاران، ص ۵۷۲).
ه) شهرستان دیواندره
بحث تسلیح در شهرستان دیواندره همزمان با تأسیس سپاه در سال ۱۳۵۹ش آغاز گردید، اما تا سال ۱۳۶۲ش شکل هماهنگ و منسجم نداشت و از این زمان به بعد، به شکل منظم در قالب طرح تسلیح اجرا گردید. شهرستان دیواندره در بحث تسلیح در مقایسه با دیگر مناطق به شکل موفقتری عمل کرد و توانست تنها در سال ۱۳۶۴ش، ۷۶ پایگاه مقاومت ایجاد نماید (همانجا).
و) شهرستان کامیاران
در سال ۱۳۶۲ش طرح تسلیح در شهرستان کامیاران در ۱۹ روستا (طای، سَرچی، اَندیمَن، نَزار، فارس آباد، کُلاه سَر، نجف آباد، مروارید، تَوانکش، یَخته خان، بیار، یَغواسی، مأمن، بلوجه، پلنگان، تنگی سر، لون سادات، کاشتَر و ماراب) اجرا گردید. امر تسلیح در کامیاران تدریجی و با فعالیت گروههای گشت انجام گرفت (همان، ص ۷۵۳).
ز) شهرستان قروه
طرح تسلیح در شهرستان قروه از سال ۱۳۵۹ش با بررسی صلاحیت روستای سریشآباد (شهر فعلی سریشآباد) آغاز گردید. به دنبال آن، در سالهای ۱۳۶۰ش و ۱۳۶۱ش، هشت پایگاه در روستاهای این منطقه ایجاد گردید. این طرح در اواسط سال ۱۳۶۱ش متوقف و در اواخر سال ۱۳۶۲ش از سر گرفته شد. اجرای طرح تسلیح، موجبات تأمین امنیت محور سنندج - قروه (که از مهمترین محورهای مواصلاتی استان کردستان است) فراهم کرد. در شهرستان قروه تا پایان سال ۱۳۶۴ش، پنجاه پایگاه مقاومت در روستاها تأسیس گردید (همانجا).
ح) شهرستان بیجار
طرح تسلیح در شهرستان بیجار از سال ۱۳۵۹ش شروع شد، اولین روستایی که مسلح گردید، روستای جعفرآباد بود که مردم آن داوطلبانه مسلح شدند و امنیت روستای خود را برقرار کردند. در شهرستان بیجار از سال ۱۳۶۲ش تا سال ۱۳۶۴ش تعداد ۲۸۰ پایگاه مقاومت ایجاد گردید که از این تعداد ۷۰ پایگاه واقع در محور نجفآباد ( جعفرآباد و خسروآباد توسط نیروهای اهل سنت اداره میگردید (همان، ص ۷۵۴).
شهدای مردمی طرح تسلیح در استان کردستان
در مردمی کردن امنیت کردستان با اجرای طرح تسلیح و سپردن تأمین امنیت روستا به مردم، عناصر ضد انقلاب به مقابلۀ جدی و گسترده با این اقدام برخاستند و در حملاتی که به پایگاههای مقاومت مردمی طرح تسلیح داشتند تعداد ۵۴۴ نفر از داوطلبان مردمی را در شهرهای سنندج ۱۷۰ نفر، مریوان ۱۰۰ نفر، سقز ۱۰ نفر، بانه ۱۱ نفر، دیواندره ۱۳۶ نفر، کامیاران ۲۴ نفر، قروه ۳۱ نفر و بیجار ۷۲ نفر، به شهادت رساندند (همان، ص ۷۵۷).
مآخذ: فرهنگ معین؛ لغتنامۀ دهخدا؛ رسایی، جواد، آشنایی با ارتشهای مردمی جهان، فرماندهی آموزش نمسا، تهران: ناشر مرکز برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی معاونت آموزش و نیروی انسانی ستاد مشترک سپاه ۱۳۸۶ش؛ ایزدی، مصطفی و همکاران، تاریخ بیست سالۀ پاسداری از انقلاب اسلامی در غرب کشور: مقابله با ضد انقلاب و تجزیهطلبی، کتاب چهارم، تهران: ناشر دانشگاه امام حسین (ع) ۱۳۸۷ش؛ جمشیدی، محمد حسن، «امنیت ملی در سیاست بینالملل معاصر»، فصلنامه بررسیهای نظامی، ۱۳۷۴، سال ششم، شمارۀ ۲۱؛ صالحی، مریم، نبرد در باران، روایتی از نبرد رزمندگان اسلام در سقز، تهران: نشر فاتحان، ۱۳۹۵ش؛ صدر، سید محمد، امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، تهدیدات و استراتژی مقابله در زمینۀ سیاست خارجی، سال نهم، ۱۳۷۷ش؛ صحیفه نور، جلد ۱۲؛ میرعلایی، سید تقی، حوادث بانه، مصاحبه با آیت معروفی، ۲۳ شهریور ۱۳۹۵؛ معروفی، آیت، جاده زیر دید روایتی از نبرد رزمندگان اسلام در بانه، تهران: فاتحان، ۱۳۹۶ش؛ رنجبران، علی اکبر، حماسۀ دولاب، تهران: نشر فاتحان: ۱۳۹۳ش.
/ راضیه سیروسی القار و جواد حسن آبادی/